عزیز جون ...، افراد ،خواسته ها ، وهرچیزی که وارد زندگی ما میشوند ... توسط خودمون بوده...انقدر بدنبال علتها در اطراف خود نگرد که با پیدا کردنشون ..کاری از دستت برنمیاد ...این علتهای اجتماعی ،محیطی فرهنگی ، خانوادگی برای همه وجود داره و به سختی قابل تغییره .... درحالی که یه تغییر ساده در اخساستون میتونه همه چیز وعوض کنه ... وقتی نوشته های بچه ها رو میخونی ... همدردی ها و راه حلها باعث تغییر احساس درونی تو میشند... تو با انرژی مصمم به انجام راه حلها و تغییر هستی ... ولی بنظر میاد پایدار نیستند.... ما باید یاد بگیریم چطور پرانرژی ادامه بدیم... یاد بگیریم تنها عاطفه ،عشق ، همراهی ، وخیلی چیزهای دیگه در ازدواج نیست ...که فقط بدنبال کسب انرژی انگیزه ازطریق ازدواج باشیم... ما میتونیم یاد بگیریم چطوری ازیه بچه ...یه موسیقی یه گردش ..یه انجام مسئولیت خیرخواهانه و... کسب انرژی کنیم و شاد باقی بمونیم. هرچند که جایگاه همسر و نادیده نمیگیرم ولی نبودش و برای خودمون بزرگ نکنیم و جامعه هم بهمون این اجازه رو بده تا بی دغدغه از نبودها و نداشته ها زندگی شادی داشته باشیم .
من خودم از کسانی هستم که مشکل تورو دارم بهمراه مشکلاتی بیشتر اعم از مزاحمتهای افراد متاهل بخاطرفکرهای نادرستشون... نگاه های مشکوک وتعنه ... داشتن مواردی که مشکلات روانی مخفی بسیاری دارندو.... ایا باید زانوی غم بغل بگیرم و خودم و از یک زندگی مفیدو شاد محروم کنم؟ پس با شادی به زندگیت ادامه بده که درگیر مشکلات متعدد خانه خراب کن نیستی و با تغییر کمی در خود میتوانی زندگی راحتی داشته باشی... وباز هم به امید رسیدن یارخانه دل
علاقه مندی ها (Bookmarks)