سلام خانومی.
دوس دارم بدونم چی شد؟ موفق شدی عزیزم؟
البته اگه دوس داشتی جوابمو بدی
تشکرشده 7,657 در 1,487 پست
سلام خانومی.
دوس دارم بدونم چی شد؟ موفق شدی عزیزم؟
البته اگه دوس داشتی جوابمو بدی
دختر مهربون (پنجشنبه 30 دی 89)
تشکرشده 743 در 207 پست
سلام دختر خيلي مهربون. بابت تاخير در پاسخ عذرخواهي ميكنم. الان متوجه پستتون شدم. بازم معذرت.
و اما جواب.... خوب ميتونم بگم بد پيش نرفت. يعني حالم خوبه و نتيجه گرفتم، اما نميدونم چرا نميتونم خودمو به ثبات روحي برسونم. يه روز حالم خوبه و يه روز خيلي بد. يه روز تو اوجم و يه روز .... شايد باورتون نشه اما صبح خيلي خوشحال بودم اما همين الان اصلا حال خوبي ندارم. نميدونم حالمو درك ميكنيد يا نه، اما يه ساعت احساس خوشبختي ميكنم و يه ساعت احساس ضعف و ناتواني. راستش نميدونم چطور باهاش مقابله كنم. اوائل فكر ميكردم از پيامد هاي تركه، اما حالا احساس ميكنم يه ضعفه. مخصوصا الان كه مشكلات بدجوري عرصه رو برام تنگ كردن. البته من صبورم،اما كاش صبرم تموم نشه.
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
آري شود و ليك، به خون جگر شود...
ممنون كه به يادم بودين.....
hamishetanha (پنجشنبه 30 دی 89)
تشکرشده 7,657 در 1,487 پست
(اولش یه شوخی: ) با این ویژگی ها که کفتی فکر کنم همه آدما تو ترک باشن:)
(حالا جدی) : عزیزم خیلی از آدما اینجورین. یه جور حس های سینوسی. که هی اوج داره بعد افول میکنه. منم با این حسا درگیرم.
پس خبرای خوشی داری میدی. خوشحالم عزیز
مطمئن باش خدا خودش هواتو داره. مثل همیشه
آره ضعفه. ربطی هم به ترک نداره. چون منم همین مدلی هستم معمولا.
باید خودتو (و البته خودمو. چون این جوری هستم) قوی کنی و سرگرم. عین یه بچه که هی بهونه میگیره و تو مدام داری فکر میکنی حواسش رو به چی پرت کنی که دیگه نق نزنه. عین همون بچه با خودت رفتار کن. اونوقت اون بچه بهونه که نمیگیره هیچ، صدای قهقهش هم بلند میشه. و تو شاد میشی از اینکه موفق شدی سرش شیره بمالی. و اون شاد میشه از اینکه سرش شیره مالیده شده. و زندگی برای هر دو شیرین میشه:)
وای الان دیدم منو دختر خیلی مهربون خطاب کردی. مرسی:) ذوق زده شدیم:)
دختر مهربون (چهارشنبه 07 تیر 91)
تشکرشده 743 در 207 پست
دختر خييييييييييلي مهربون! ممنون از صحبت هاي زيبات. اميدوار شدم. حق با شماست . فكر ميكنم اين مدت كه امتحان داشتم هم به تشديد اين حالت كمك كرده. اما سعي ميكنم روش پيشنهاديتون رو به كار بگيرم تا از اين حالت خارج شم. بازم ممنون.
hamishetanha (پنجشنبه 30 دی 89)
تشکرشده 7,657 در 1,487 پست
ذوق مرگمون نکن دیگه
دختر مهربون (پنجشنبه 30 دی 89)
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام
من پریروز یه کاری کردم که داره دیوونه م میکنه
۲ روزه همش دارم گریه میکنم - همش دارم از خدا طلب بخشش میکنم
نمیدونم منو میبخشه یا نه
ولی ابن دعا رو خیلی دوست دارم
ممنون
برات آرزو میکنم که بتونی توتصمیمی که گرفتی موفق باشی
برای من دعا کنید دارم دیوونه میشم- خدایااااااااااا منو ببخش
تشکرشده 0 در 0 پست
من خیلی فکر کردم با خیلی ها حرف زدم - همه کل ماجرا رو نمیدونن ولی اون افرادی که همه رو میدونن میگن که من الکی شورش کردم و زیادی حساسم
من از اینکه چرا اون اتفاق برای من افتاده به خودی خود ناراحت نیستم من ناراحت ارتکاب در پیشگاه خدا هستم
حالا که دارم درست و عمیق فک میکنم احساس میکنم باید خیلی چیزارو تغییر بدم باید بیشتر به یاد خدا باشم
من نمازام رو جدا و سر وقت میخونم ولی این کافی نیست باید وقت بیشتری برای خدا گذاشت تا اونم برامون وقت بیشتری بزاره - نمیخوام بگم که خدا برامون وقت نمیذازه فقط میخوام بگم ما وقتی متوجه حضور خدا هستیم که خودمون به یادش باشیم ( دیدید بعضی وقتا یکی ساعتها به شما زل میزنه ولی چون به فکرش نیستید اصلا متوجه نمیشید : در عوض ممکنه با اولین نگاه یه نفر سنگینی اون رو حس کنید )
پس باید همیشه با خدا باشیم نه فقط موقع عبادت و توبه
چیزایی که تو این دعا هست خیلی قشنگه فک کردن به تک تک جملاتش آدم رو تحت تاثیر قرار میده من هربار که خوندمش ناخودآگاه اشک از چشمام میریزه
همیشه تنهای عزیز برات از خدا صبر میخوام و اینکه امیدوارم همین الان که من دارم این رو مینویسم تو موفق تر از همیشه در حال زندگی کردن باشی
تشکرشده 10,023 در 2,339 پست
نارین عزیز سلام
به همدردی خوش امدی
برای ارسال پست در هر تاپیک دقت کن از ارسال اخرین پست در اون تاپیک بیشتر از دو هفته نگذشته باشه.
اگر هم مشکلی داری و نیاز به مشورت داری بهتره در تاپیکی جداگانه مشکل خودت رو مطرح کنی.
موفق باشی
maryam123 (جمعه 09 تیر 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)