سلام
ببخشید من چندین بار این تاپیک را خوندم و هر دفعه هم می آم چک می کنم ببینم چیزی اضافه شده که من سردربیارم اما نمی فهمم.
موضوع چیه؟
تشکرشده 2,054 در 617 پست
سلام
ببخشید من چندین بار این تاپیک را خوندم و هر دفعه هم می آم چک می کنم ببینم چیزی اضافه شده که من سردربیارم اما نمی فهمم.
موضوع چیه؟
تشکرشده 743 در 207 پست
بهشت عزيزم من معذرت خواهي ميكنم از اينكه بسته مسئله رو مطرح كردم. من فقط ميخواستم يه راهنمايي در مورد قوت و پرورش دادن ارادم بگيرم. البته تو اين دو روز خيلي بهتر شدم بيان كردم كه بي انگيزه و تنبل شدم. كم حوصله شدم و به خاطر شكست هام شرمنده ي خدا شدم... البته راهنمايي دوستان رو به كار بستم خيلي خوب بود ولي مايلم اگر در روشي شكست خوردم روش هاي ديگر هم باشه. ممنونم دوست خوبم!
تشکرشده 2,054 در 617 پست
اونوقت مشکل شما کلا چی بود؟
تشکرشده 37,082 در 7,004 پست
با سلام
تاپيك حاوي كل پستها (كه شامل بحث هاي متتفرقه ، چالشي و غير مرتبط با سئوال مراجع بود) به انجمن آزاد منتقل گرديد. و اصل سئوال مراجع و جوابهاي مرتبط در همين تاپيك پيگيري مي گردد.
===========
پاورقي:
از دوستان خواهش مي كنم حتما براي جواب مشكل خودشون را بنويسند(واضح و مشخص)، تا ديگران مجبور به حدس زدن مشكل نشوند و انرژي خود را صرفا روي پاسخ بگذارند.
مدیرهمدردی (دوشنبه 22 آذر 89)
تشکرشده 743 در 207 پست
سلام دوستان خوبم... به اين نتيجه رسيدم كه از طفره رفتن دست بردارم. اما خواهش ميكنم تصوير منو در ذهنتون خراب نكنيد. چون من خودم به كلي ها گفتم اينكارو نكنن، اونوقت اگر كسي بدونه من خودم... خيلي مسخره ست. بدونيد اگر تا به حال هم به كسي گفتم اينكارو نكنه از رو تجربه بوده...
من چند سال پيش زندگي خيلي بدي داشتم، كه موجب شد خودكشي كنم! تازه ميفهمم چقدر احمق بودم. بعد از نجات يافتن از خودكشيم، يكي از آشنايان گفت براي اينكه حال و هوات عوض شه ميبرمت خونه يكي از دوستام... البته دوستشون يه اقا پسري بودن. اونجا كه رفتيم نشستن مشروب خوردن! تعارف كردن، منم با اون وضعيتي كه داشتم بدم نيومد بخورم! بعد كه خوردم حال خيلي خوبي داشتم. از دوستم خواستم چندين بار واسم بياره.با يه پيره مرد آشنام كرد، گفت از اين بگير.. منم هي ميرفتم خونشون تا ازش بگيرم. چند بارم از اشخاص ديگري گرفتم. بعد از مدتي نحوه درست كردنشو ياد گرفتم... ديگه كارم شد روزانه و شبانه مشروب خوردن! تا اينكه اوضاعم تغيير كرد و تصميم گرفتم زندگيمو عوض كنم. اما ديدم نميتونم ترك كنم. رفتم دكتر! آزمايش كه گرفت گفت: دائم الخمري!!!! بهم شيوه ترك داد اما موفق نشدم. گفت يه باره نبايد ترك بشه، سنكپ ميكني! همين كارو كردم، خيلي بهتر شدم اما نتونستم كامل بذارم كنار! خيلي مقاله راجع بهش خوندم اما....! شايد باور نكنيد من روزي سه قطي whiskey و vodka ميخوردم!اما چون دير كلم داغ ميكرد هيشكي نميفهميد. حتي تو مدرسه هم ميخوردم!!!!
ميدونم واسه يه دختر خيلي زشته! اما.... بعضي مواقع سردرد هاي شديد ميگيرم، عرق ميكنم و دست و پام ميلرزه، ميل شديدي به مشروب پيدا ميكنم، تا نخورم آروم نميشم.... اونوقت مجبور ميشم برم يه جا تهيه كنم. چون حال خيلي بدي بهم دست ميده! حتي نميتونم از حالم پيش مادرم توصيف كنم.... دكتر كه رفتم گفت عوارضشه! هيچ كاري هم نميتونم بكنم . يا بايد تحمل كنم. يا بايد دست از تركش بردارم. يكي ديگه از مواردي هم كه مانع ميشه، مشكلاته! گاهي مواقع كه دچار يه مشكل بزرگ ميشم... از دستم در ميره... وقتي خوردم ميفهمم كه نبايد ميخوردم. اينم مشكل من.... ولي خواهش ميكنم بعد از اين فراموشش كنيد. چون الكلي بودنم تحقيرم ميكنه
نوشته اصلی توسط hamishetanha
hamishetanha (چهارشنبه 22 دی 89)
تشکرشده 124 در 41 پست
سلام hamishetanha
خوشحالم که با شما آشنا شدم، از این تاپیکتون خیلی خوشم اومد :
http://www.hamdardi.net/thread-14271.html
خوب و اما درباره ی این موضوع:
تکنیک های مختلفی برای حل این مشکل وجود داره، مراجعه به یک روانشناس بالینی(نه پزشک) میتونه نتیجه بخش باشه... به نظر بنده صرفا با کمک پزشک نمی تونید این کار رو به نحو احسن انجام بدید، پس روانشناس بالینی یادتون نره!
شاد باشید.
SENSEI (پنجشنبه 30 دی 89)
تشکرشده 116 در 48 پست
سلام خانومی :
چرا فکر میکنی که خدا لطفش رو از شما دریغ کرده ؟ اتفاقا کاملا معلومه که خدا خیلی دوست داره ؟ همین که به سمت نماز وروزه برگشتی ،وهمین که متوجه شدی که بعضی از کارها اشتباه بوده ومی خوای جبران کنی ، یعنی اینکه خدا بهت توجه داره ومی خواد که به سمتش بری ،ولی با سعی وکوشش وتلاش وهمت خودت .
یه سئوال ازت میپرسم .
دوست داری ،یه روز که از خواب بلند میشی ، ببینی که ( مشکلی که در پست بالا بهش اشاره کردی ) دیگه خوبه خوب شدی ؟
خیلی خوبه که این اتفاق بیفته ولی این رو هم باید بدونیم که خدا بنای هیچکدوم از کارهای مارو با اساس معجزه قرار نداده . خدا دوست داره که ببینه ما برای رسیدن به اون تمام سعی وتلاشمون رو انجام میدیم ، وبه وقتش دستمون رو هم میگیره و کمکمون میکنه .
شما اراده خوبی داری ، با مشورت گرفتن از پزشک های حاذق و همت خودت مطمئن باش مشکلت حل میشه.بقول قدیمیا دیر وزود داره ولی سوخت وسوز نداره
**leili** (چهارشنبه 22 دی 89)
تشکرشده 743 در 207 پست
سلام دوستاي خوبم . SENSEI عزيز! منم از اشناييتون خوشبختم. به گفته ي شما حتما به يه روانشناس باليني مراجعه ميكنم. ممنون از راهنماييتون حق با شماست. فكر ميكنم خودمم يه مقدار سستي كردم و بهانه آوردم. اينبار نميگم شايد پيروز بشم، ميگم: بايد پيروز بشم!!!
**leili** عزيز، شما هميشه به من لطف داشتين! خوشحالم كه دوستي مثل شما رو در كنار خودم دارم! درسته.... هيچ وقت خدا دونه رو تو لونه يه پرنده نميندازه! چيزي كه با تلاش به دست نياد ارزشي نداره!من فقط نگران بودم كه نكنه خدا نميخواد، كه البته متوجه اشتباهم شدم. چون خدا هيچ وقت بد بندهاشو نميخواد، اونم بنده اي كه دوستش داره!منم ميدونم در حقش خيلي كوتاهي كردم و آنچنان كه سزاوار بود، بندگي نكردم، حتي شرك پنهان ورزيدم، اما مطمئنم دوستش دارم! هر چند گاهي حضورشو تو زندگيم ناديده ميگيرم!
منم ايندفعه تمام تلاشمو ميكنم! قبلا تلاش ميكردم ترك كنم، اينبار تلاش ميكنم ثابت كنم دوستش دارم! تا حرف و عملم دو تا نشه...
باز هم ممنون از راهنمايي ها و دلگرمي هاتون.
hamishetanha (سه شنبه 23 آذر 89)
تشکرشده 243 در 88 پست
سلام
خوشحالم که به نتیجه خوبی رسیدی . . .
(( نیکی دل ))
ای دل، اول قدم نیکدلان
با بد و نیک جهان، ساختن است
صفت پیشروان ره عقل
آز را پشت سر انداختن است
ای که با چرخ همی بازی نرد
بردن اینجا، همه را باختن است
اهرمن را بهوس، دست مبوس
کاندر اندیشهٔ تیغ آختن است
عجب از گمشدگان نیست، عجب
دیو را دیدن و نشناختن است
تو زبون تن خاکی و چو باد
توسن عمر تو، در تاختن است
دل ویرانه عمارت کردن
خوشتر از کاخ برافراختن است
imans (سه شنبه 23 آذر 89)
تشکرشده 743 در 207 پست
سلام imans عزيز! شعر زيبايي بود. ممنونم ازتون!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)