موضوع: مقصر کیست ؟ به من بگویید چه کنم؟

نوشته اصلی توسط بهشت

ببخشید یک سوال:
خانواده ای که برای 4 میلیون مشکل دارند ( خانواده ی شما ) و ... این مهریه های نجومی برای چیست؟؟
کسی که برای 4 میلیون ماشینش را می فروشه ( خانواده ی ایشون)، چه لزومی داره زیر بار قرض هزار و سیصد سکه بره؟؟ ګیرم که شما بخوای بګیری، چه جوری می خواد بده؟؟
این ازدواجهای چشم و هم چشمی از ریشه مشکل دارند که بعد به ساقه و برګ می زنه!!

هزاران بار تشکر

sogandpiar عزیز،شرایط روحی شما کاملا قابل درکه، براتون دعا می کنم که مشکل شما هر چه زودتر حل بشه. باور داشته باشید که با هر سختی یه آسونی و گشایشی هم هست، مطمئن باشید.
راستش یه بار دیگه تاپیک شما رو از اول خوندم، سه تا نکته به ذهنم رسید که اینجا می نویسم:
1. به نظر می رسه دید خانواده شما و طرف مقابلتون به مسئله مهریه متفاوته، حس می کنم دید شما همون دید "کی داده کی گرفته" هست و مهریه رو یه چیز سمبولیک می بینید، علت تعیین مهریه بالا هم همین هست، در حالی که طرف مقابل به مهریه به چشم یه تعهد قانونی و شرعی خیلی محکم نگاه می کنه، که البته دید درست به مهریه هم همینه در واقع.
2. نه سال هست که نامزدتون رو می شناسید، پس در این مدت شناخت خوبی باید از ایشون و نظرشون در مورد خانوادشون و این که تا چه حد از اونا تاثیر می گیره به دست آورده باشین، و با علم به این واقعیت ها جوابتون مثبت بوده، حالا فرض کنیم با توجه به حوادث پیش اومده (با فرض این که تمام ماجرا رو نوشته باشین و داستان طرف مقابل تفاوت زیادی نداشته باشه با روایت شما) جنبه های دیگه ای از این شخص و خانواده اش رو شناخته باشید، اگر الان بنا بود خواستگاری صورت بگیره، باز هم جوابتون مثبت بود؟
3. ظاهرا شما حس مثبتی نسبت به مادر و خواهر ایشون ندارید، دقت کنید که این ها در واقع خواهر و مادر انتخابی شما خواهند شد، به خصوص که این آقا پدرشون فوت کرده و حدس می زنم الان نقش مرد خانواده خودش رو داره، پس اگه باهاشون مشکل اساسی دارید، شاید باید بیشتر در مورد این وصلت فکر کنید.
باز هم براتون آرزوی خوش بختی می کنم.

با سلام و تشکر از همراهی شما دوستان مهربون
در جواب به نظر محترم بهشت باید بگویم که اولاً خانواده من فقط در یک مقطع زمانی دجار مشکل مالی بودند که دو هفته بعد از این که نامزد سابقم پول را پرداخت کردند این مشکل برطرف شد و خانواده ام پول را به نامزد سابقم برگرداندن دوماً بحث مهریه حل شده و من چند بار در تاپیکم عنوان کردم سوماً بهتر که تاپیک ها رو دقیق تر مطالعه کنید چهارماً من تصمیم داشتم در آینده که زندگیمون شکل گرفت مهرم را به نهالی از بید مجنون ببخشم.پنجماً باز هم ممنونم از اینکه راهنمایی کردید.
در جواب به امیدوار گرامی
اولاًمن با درک این مطلب که باید واقعیات بیان بشه و چیزی از قلم نیفته عضو تالار شدم و چون آمده ام که مشکلم به کمک هم فکری و راهنمایی های اعضای محترم تالار حل بشه دلیلی برای اینکه داستان را بپیچونم نمیبینم که با این کار خودم دیرتر به نتیجه میرسم دوماً من طی این 9 سال (منهای تقریباً 2 سال نامزدی) خود طرف مقابلم رو شناختم نه خانواداش را و در طول نامزدی هم رفت و آمدمان طوری نبود که خصوصیات اخلاقی خانواده اش را کامل بشناسم فکر میکردم که خیلی مهربونن و منو دوست دارن ولی با بروز این مشکل از این رو به اون رو شدند در ضمن همیشه فکر میکردم که نامزدم موضع بهتری با توجه به اینکه مطمئن بود من در این مشکل اصلاً گناهی ندارم داشته باشد و هیچ وقت در روابطمون تسلط خانواده اش را در روند تصمیم گیریهایش نمیدیدم اما نمیدانم چرا یکدفعه اینقدر تحت تاثیر قرار گرفت سوماً من مادر و خواهر ایشان را به اندازه مادر و خواهر خودم دوست داشتم و معتقد بودم که اگر نامزدم برایم ارزش دارد باید خانواده او هم برایم ارزش داشته باشد . چهارماً سوای از اعتقاد خودم نسبت به مهریه کاملاً مهریه را پشتوانه ای برای زن میدانم پنجماً از همراهی شما تشکر میکنم و باید بگویم که بعضی از حرفهاتون خوب بودو ششماً میدونم که اولاً و دوماً و سوماً از لحاظ املایی غلط است.

اولاً و دوماً و سوماً ما هم برات آرزوی خوشبختی میکنیم. و امیدواریم مشکل شما حل بشه . البته حل میشه مطمئن باش. ولی با کمی صبر وتوکل به خدا و گذشت متقابل.باید شما هم گذشت داشته باشی ولی نه بخشیدن کل مهریه .

سلام تداعی عزیزم

سلام
من کماکان منتظر راه حل های شما هستم. مدیر محترم همدردی و دیگر اعضای محترم تالار.
آخه من باید برای درست کردن اوضاع چی کار کنم ؟ و آیا ادامه دادن این رابطه کار درستی هست؟و اگر من همه چیز را سعی کنم درست کنم آیا فردا عروس بد نمیشم و جنگ روانی ندارم آیا آدمها میتونن مسائل تلخ رو فراموش کنند؟

با سلام
از آخرین خواهشم از مدید محترم همدردی برای پاسخ به مشکلم حدود 1 ماه میگذره ولی مث اینکه باید بیشتر التماس کنم و ناز بکشم .