به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 50
  1. #41
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سارا بانو خانم تو به دليل "كامل باشي " كه داري ، داري زيادي حساسيت و نكته سنجي نشان مي دهي . بد نيست اما خواهش مي كنم كودك طبيعي ات را با روحيه ي كامل باش اذيت نكن .




    تو كودك زنده و شادابي داري از يك بوسه ي كوچك و كوتاه همسرت براي سه روز بانك نوازشي ات پر مي شود ( بنا به گفته ي خودت ) و اين تائيد و نوازش تو را تا سه روز غني مي كند و واكشنهاي شگفت انگيزي كودكت نشان مي دهد كه متعاقب آن اطرافيان از تو دريافت انرژي مي كنند و بانكشان پر مي شود .....

    اين عالي و فوق العاده است كه تو چنين كودك طبيعي ( جيغ مي كشد و ...) و بانك با حالي داري ( قدر اين داشته و خصوصيت را در خودت بدان ) .


    به هيچ عنوان سعي نكن در سر كودك طبيعي سازگار مثبتت بزني . خيلي از آدم ها ابدا كودك طبيعي ندارند و بايد كلي مهارت يادشان بدهي تا بتوانند آن را فعال كنند تا بتوانند از زندگي لذت ببرند و با لذت و خوشي هاي كوچك ارتباط موثر و سازنده بگيرند و تو اين بخش را زنده و ملموس و قوي داري .

    تو اگر اين بخش را سانسور كني احساس افسردگي خواهي كرد و كودك آزرده ات به سطح مي ايد و....و ديگران از جمله همسرت احساسات و امواج منفي او را دريافت مي كنند ومتعاقبا همان مي شود كه همسرت معترض مي شود و.....

    فعال بودن بخش كودك طبيعي سازنده و شاد و شنگول ويژگي تاثير گذار و موثر توست كه مي تواني تاثير گذاري و موثر بودنت را در حد صد بازي كني و همسرت با اين بخش از وجود تو ارتباط خوبي برقرار مي كند چرا كه بانكش پر مي شود . پس به اين قسمت لطفا در بخش شادو شنگولي دست نزن . چه اشكالي دارد كه تو از يك بوسه و يا يك هديه سه روز شاد و شنگول باشي و جيغ بكشي ؟! خيلي ها حتي بلد نيستند و نمي دانند چه مي خواهند و از چه چيز خوشحال مي شوند و يا واكنش در مقابل شادي ندارند و يا واكنشهايشان ضعيف و حتي وارونه است و...

    در پذيرش كامل اين خصوصيت مثبت خودت باش و در اين بخش مثبت و تاثير گذار مثبت انگولك كاري نكن .

    اما در بخش هايي كه كليد تو براي ناراحت شدن مي خورد روي خودت كار كن . اگر همسرت يك شبي تو را بوس نكرد و خوابيد سعي كن روي خودت كار كني كه كليدت نخوره و ناراحت نشوي و يا اگر چيزي مي خواهي براي دريافت آن وايجاد شرايط به دست آوردنش تلاش كن .( از جايگاه درست و آگاهي و مسئولانه به درخواست كودكت نگاه كن ) ببين بچه چي مي خواهد ؟!اگر ديدي كه درخواست بزرگ و غير منطقي ندارد برايش شرايط دريافت خواستش را مهيا كن و باز اگر از جايگاه مسئولانه ديدي كه نبايد چيزي را در اختيار كودكت نسبت به شرايط قرار دهي به او بگو :

    عزيزم مي بيني كه ...خواب است و خسته و فعلا امكان اجابت درخواست تو وجود ندارد و يا اين درخواست عزيزم به كل درخواست خوبي نيست و امكان ندارد كه تو چنين كاري بكني و يا چنين چيزي داشته باشي پس بچه ي خوبي باش مثل هميشه كه خوب و فوق العاده هستي و من قول مي دهم اگر صبر كني و يا از اين درخواست بگذري به زودي با هم فلان كار ( يك قول به كودكت بده همان چيزي كه مي داني خوشحالش مي كند ) انجام بدهيم و....

    با تمرين خواهي ديد اگر مسير را درست بروي او آرام مي شود و از هيجاناتش كم مي شود و يادت باشه كه وقتي به كودكت قولي مي دهي حتما آن را انجام بدهي چرا كه در صورت عدم وفاي به عهد كودكت نسبت به تو بدبين و بي اعتماد مي شود .

    كار سختي نيست تمرين كن خواهي ديد كه چه نتايج شگفت انگيزي دريافت خواهي كرد ( يك جا از جايگاه مسوليت ترمز كودكت و خواستهايش را مي كشي و جاي ديگر از جايگاه والد به او اجازه ي پريدن و جيغ كشيدن مي دهي )

    افراط و تفريطهاي رفتارها و خواستها و احساسات كودكت را كنترل كن .



    ==================

    پاورقي :



    كودك جان دوست عزيزمان آقاي سنگ تراشان محترم مي خواست بالهاي صداقت را غير مسئولانه خوشحال كند و ايشان از جايگاه آگاهي ترمز او را كشيدند و به او نشان دادند كه با اين شارژ يكماهه رايگان هم همين خشنودي در بالهاي صداقت اتفاق مي افتد و تائيد و نوازش هايي كه بالهاي صداقت دريافت مي كند كافي است . والد مجري آقاي سنگ تراشان در اينجا بي نظير عمل كرده است . و بها دادن به خواست كودك درون ايشان هم فوق العاده است . به همين بده بستان بين والد و كودك آقاي سنگ تراشان توجه كنيد . چه صميميت و ارتباط سالم و شگفت انگيزي

    ياد بگير .




  2. 5 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 07 آذر 89), ویدا@ (شنبه 25 خرداد 92), سوده 82 (چهارشنبه 02 مهر 93)

  3. #42
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,047 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    با سلام
    خواستم يك تكميلي بر صحبتهاي آني داشته باشم.
    هيچ يك از رويكردها روانشناختي كامل نيستند. به طوري كه هر رويكرد در جهت تكميل رويكرد ديگري قوت گرفته است. و براي رفع نقيصه اي در يك رويكرد،‌رويكرد ديگري بنا گرديده است.
    نظريه تحليلي ارك برن هم مستثني نيست. اگرچه واقعا كاربردي و عالي هست.

    در بحث كنترل احساس، هسته تقويت كننده كودك(مثبت و منفي)، مشترك هست. براي شروع كنترل و تعديل اين احساس،‌ هر تازه كاري بايد ابتدا فتيله احساسي خود را متعادل كند.(مثبت يا منفي)
    گرچه در تئوري اين كار شدني هست ، اما در واقعيت تقريبا غير ممكن است كه قادر باشيم ، همزمان احساسات مثبت را پرو بال بدهيم و احساسات منفي را محدود كنيم.
    به ديگر سخن تا وقتي مهارت تعادل بخشي را پيدا نكرده ايم از كاهش همزمان احساسات استفاده مي كنيم تا كنترل را به دست بگيریم. مانند راننده تازه كاري كه در ابتدا هم در جاده خلوت و هم در خيابان شلوغ با سرعت بسيار كم حركت مي كند،‌اما وقتي كه راننده متبحري شد، دقيقا می داند که مي تواند در چه خيابان و جاده هايي با چه سرعت مجازي حركت كند.


    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    ==================

    پاورقي :
    كودك جان دوست عزيزمان آقاي سنگ تراشان محترم مي خواست بالهاي صداقت را غير مسئولانه خوشحال كند و ايشان از جايگاه آگاهي ترمز او را كشيدند و به او نشان دادند كه با اين شارژ يكماهه رايگان هم همين خشنودي در بالهاي صداقت اتفاق مي افتد و تائيد و نوازش هايي كه بالهاي صداقت دريافت مي كند كافي است .
    والد مجري آقاي سنگ تراشان در اينجا بي نظير عمل كرده است . و بها دادن به خواست كودك درون ايشان هم فوق العاده است . به همين بده بستان بين والد و كودك آقاي سنگ تراشان توجه كنيد . چه صميميت و ارتباط سالم و شگفت انگيزي


    ياد بگير .
    با سلام
    كنترل كودك وقتي با آناليز و همه جانبه نگري باشد و منجر به تعادل شود كار «بخش بالغ هست»، نه والد مجري.

  4. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ویدا@ (شنبه 25 خرداد 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 07 آذر 89), شادی ظهوریان (چهارشنبه 22 اردیبهشت 95)

  5. #43
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    من خودم آدم شوخی هستم و در محیط بیرون زیاد شوخی می کنم. اما هر چه بیشتر حرف بزنی و بیشتر شوخی کنی، محبوب تر میشی اما احتمال این هم وجود داره که حرف های خوبی نزنی یا حرف های چرت و پرت بگی. خلاصه وقتی از این بابت ضرر می کردم و مثلا حرفی میزدم که بعد پشیمان میشدم، تصمیم گرفتم که آدم جدی ای باشم و دیگه شوخی نکنم. باز دوباره یه چیزی از دهنم می پرید و همه می خندیدن و من میگفتم حیف نیست این استعداد را له کنم. همش میگفتم: خدایا بالاخره شوخ باشم یا جدی.
    به این نتیجه رسیدم که خوبه که شوخ باشم، اما فلان جا و فلان جا شوخی نکنم. در ضمن در مورد فلان مسئله شوخی نکنم. این که بدونم کجا باید شوجی کنم و کجا خیر و در چه مورد باید شوخ باشم و در چه مورد نه، با کی شوخی کنم و با کی نه، فهمیدن همین کجاها، شاید یه روند یک ساله داشت. حالا من دیگه مثل پارسال، قصد جدی شدن را ندارم، بلکه خیلی هم بهتر و سنجیده تر شوخی می کنم، جوری که از زدن برخی حرفها، پشیمان نمی شوم و در ضمن همیشه جو آزمایشگاه با ورود من از این رو به اون میشه و همه میگن چقدر باحالی و ... .
    حرفم اینه:
    برون گرایی شما از خصایص مورد علاقه ی اطرافیان شماست، سعی نکنید که آن را له کنید، چون این قدر عوض می شوید که خیلی ها ممکنه دیگه به سارای جدید علاقه ای نشان ندهند.
    بلکه سعی کنید آن را مهار کنید و جاهایی را که باید از خوشحالی جیغ بزنید و جاهایی را که باید گریه کنید و جاهایی که نباید این کارها را انجام دهید برای خودتان پیدا کنید. پیدا کنید که چه وقت باید از شادی قهقهه بزنید کی باید ... . اون وقت از این اخلاقتون کلی هم کیف می کنید، همون طوری که من از شوخ طبعی خودم کلی کیف می کنم و حالا که تونستم مهارش کنم، از اون به عنوان یه ابزار برای دوستی بیشتر با دیگران استفاده میکنم.
    اگه همسرت از سکوت تو ناراحته، یعنی این اون جاییه که باید شاد باشی و تو به اشتباه اون را در لیست جاهایی قرار دادی که می خواهی شادی نکنی. بنابراین اون را از لیست پاک کن و در جاهای شاد بگذار.
    اگه از نبوسیدن همسرت کلی ناراحتی و همسرت اذیت میشه، یعنی این اون جاییه که تو نباید خیلی احساس به خرج بدی، پس اون را از لیست احساسات زیاد خارج کن.
    در ضمن خیلی هم گیر ندید، چون این که چه طور مهارش کنید، کلی طول میکشه. شما 27 یا 28 یا ... سال این جوری بودید و حالا نمی تونید یه ماهه عوض شوید. صبر داشته باشید، چون برای من، یک سال طول کشید و برای شما هم ممکنه یک سال طول بکشه.
    خلاصه ی کلام:
    کلا عوض نشو که ضرر میکنی. بلکه یاد بگیر که کجا باید خیلی احساسی باشی و کجا نه.

  6. 6 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (دوشنبه 08 آذر 89), سوده 82 (چهارشنبه 02 مهر 93), شادی ظهوریان (چهارشنبه 22 اردیبهشت 95)

  7. #44
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 آذر 89 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1389-8-05
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    1,859
    سطح
    25
    Points: 1,859, Level: 25
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    240

    تشکرشده 240 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    ُسلام

    بازم ميگم ز کل با نظريه رها کن تا بدست بياري مخالفم.
    صريحا بگم اين نظريه دقيقا مخالف قانون جذب مي باشد.
    نميشه که هر دو تاش را قبول داشته باشي.

    نهايتا مي خواهم بگم من با پايين اوردن و سرکوب احساسات(به غير از تعديل در تصميم گيري-قضاوت-پيش داوري
    و کارهايي از اين جنس )مخالف هستم.اين پايين اوردن و سرکوب بيش از اصلاح نتايج منفي بسياري دارد و از درون ادم را خشک مي کند.
    افسردگي-بي انگيزه گي-و ... خود و اطرافيان حداقل پيامد اين راهکارهاست.
    براي موارد بالا که گفتم بايد چکار کني.مشورت-صحبت و صبوري قبل از اقدام عملي

    به نظر من احساسات شما(مجموع احساسات +و-) تعديل(متعادل) هست
    و بر عکس پاينن اوردن يکي از ايندو تعادل مذکور را به هم مي زند.

    پس مشکل کجاست؟

    مشکل اينه که اکثر مردهاي جامعه ما به دليل فرهنگ سازي غلط توانايي بازخورد دادن مناسب به اين نوع عکس العمل ها را از جانب همسرانشان ندارند.
    لذا همان مساله پيش مي ايد که همسر شما به شما مي گويد اين چيز ها مال فيلم هندي است و ....
    چرا نبايد ادمها از فيلم ها ياد بگيرن!
    اگر روابط و القابي که حضرت علي و حضرت زهرا به هم مي دادند را در روايات ببينيد
    متوجه مي شويد که اين طريق بيان فقط مختص فيلم هندي نيست.!

    خوب همسر شما هم که داره سعي اش را مي کنه.چرا هي مدام گيجش مي کنيد.
    به اش فرصت بدهيد.
    (من اگه جاي شوهر شما بودم اين سايت را که ميديدم هکش مي کردم)

    اگر بخواهيد اينطوري پيش برويد مطمعنا چند سال ديگه از اينکه روابطتان اينقدر
    منطقي و قانونمندانه شده خسته مي شويد و هميشه به اين روزها و اين احساسات
    حسرت مي خوريد.
    ===============
    پاورقي: (اين را امروز ياد گرفتم)
    با سرکوب-کاهش-گرفتن تيزي احساسات مخالفم و معتقد به مهار در جهت درست هستم.
    اين يک چالش براي شما نيست يه فرصته براي زندگي بهتر.

    يکي از راههاي اين مهار احساسات هم يافتن دوستان صميمي همجنس بيشتر و صحبت با انها
    و فاصله گرفتن با شخصيت خانم دکتر مغرور در بيرون از خانه است که
    بار عاطفي را از دوش شوهر کمتر ميکند.

    خسته شدی از بس ما نظر دادیم

    موفق باشی.


  8. کاربر روبرو از پست مفید kashmar تشکرکرده است .

    kashmar (دوشنبه 08 آذر 89)

  9. #45
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سارا جان عزیزم فکر نمی کنی خیلی داری سخت می گیری؟

    شوهر من همیشه بهم میگه: " مشکل ما از بی مشکلیه." عزیزم نکنه مشکل تو هم از جنس مشکل ما باشه؟!

    دختر خوب سخت نگیر. زندگی ات رو بکن.

  10. کاربر روبرو از پست مفید هستی تشکرکرده است .

    هستی (دوشنبه 08 آذر 89)

  11. #46
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سلام به همه دوستان و ممنونم از نظرات مدیر محترم همدردی:

    بله دوستان من فعلا به روال قبل خودم برگشتم..یعنی سعی کردم به قول آنی جان اون کودک درونمو سرکوب نکنم و سعی کنم همان طور که خودم..همسرم..خانواده ام دوست دارند باشم و روی احساسات منفی خودم کار کنم...
    و احساسات مثبت خودم رو پله پله تعدیل کنم ...اونم نه در رفلکس ها..
    میام و کامل نتیجه ای که از صحبت دوستان گرفتم میگم..یک خورده سرم شلوغ شده و چون می خوام با فرصت صحبت های دوستان تحلیل کنم و چند بار بخونم..میام و می گم چی شد..
    بالهای صداقت گلم مثل همیشه ممنونم ازت..
    و تک تک دوستان..
    راستی اقای کاشمر با شما برادر محترم هم صحبت زیاد دارم..نه نگران نباش نیاز به هک تالار نیست!!چون همسر من می دونه عضو اینجا هستم و اتفاقا همه صحبت های دوستان رو من براش می گم و می دونه..
    و همه جوره کمکم می کنه ..خوشبختانه همسر من ( بزنم به تخته) معتقده هر کاری رو باید از کاردانش پرسید و عاشق مشورت و کسب تجربه دیگران و .. است ..من ماجراهای زندگی دوستان براش تعریف می کنم اونم نظر میده ..اون دوست داره که من چیزی که اذیتم می کنه رو حل کنم..
    از همه ممنونم..میام و تحلیلی پاسخ دوستان رو میدم..

  12. 3 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (دوشنبه 08 آذر 89)

  13. #47
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سارای عزیز یه تشکر ویژه دارم از شما که با ایجاد این تاپیک فرصتی هم به من و همسرم دادید تا در مورد احساسات و نحوه ی بروز و کلا روابط و رفتارهای احساسی بیشتر فکر کنیم و همین طور شخصیت انسانهای درون گرا و برون گرا!
    من فکر می کنم با ایجاد این تاپیک سارای عزیز؛ یه مقدار ذهن من هم روشن شد در این زمینه که همسر من دقیقا برعکس خودم یه انسان کاملا برون گراست؛ یعنی به قول آقای tesoke عزیز؛ یه بمب خنده برای مجالس و میهمانی ها و من همیشه از این موضوع ناراحت بودم که الان با وجود این تاپیک یه مقدار ذهنم بازتر شد!
    ساراجون؛ عزیز دلم ممنونم از شما.

  14. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (سه شنبه 09 آذر 89)

  15. #48
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سلام مجدد به همه دوستان و سروران عزیزم"

    ببخشید که با تاخیر پاسخگو شما عزیزانم هستم ولی خوب جهت نهادینه کردن تغییراتم نیاز به زمان مکفی دارم تا بتونم با برنامه ریزی صحیح با همسرم تیزی احساسم را مهار کنم...
    خدمت دوستان عزیزم بگم که شما درست می فرمایید من به ناگهان خاموش شده بودم و همین دچار مشکلم کرد ..چون همان طور که مدیر محترم گفتند رفلکس من در زمان ناراحتی سکوت است و همسر من هم با شناختی که داشت این گونه برداشت کرده بود و من کاملا به همسرم حق میدم..
    راستش همسر من هم کاملا برونگراست و همه فامیل همیشه به ما می گن ..خدایــــــــــــــا بچه های شما دو تا چی میشن؟! چون همسرم دقیقا ویژگی های رفتاری خودم رو داره و اگر بیاد مثلا در تالار پست بزنه نمیشه حدس زد که اون منم یا همسرم!!
    اونم یک بمب انرژی و هیجان هستش...
    و اتفاقا رمانتیک هم هست ...
    دوستان ...
    خدا رو شکر الان خیلی خوبه..حدود 3 هفته ای فکر کنم شده که من از چیزی یا ناراحت نشدم یا اگر شدم فوری تعدیلش کردم و بعد بازخورد بسیار خوبی از همسرم گرفتم جوری که همسرم معتقده دارم خوب عمل می کنم که البته نقش همسرمو نباید نادیده بگیریم...اون آنقدر به قول انی جان بانک احساسی منو این مدت پر کرده که بعید می دونم بتونم تا مدت ها ازش دلخور بشم...
    و هیچ مسئله ای هم برای دلخوری من پیش نیومد ..
    من تا این حس میومد سراغم فوری برای خودم حلاجی می کردم و دعا می خوندم و می دیدم در عرض چند ثانیه انگار همه چیز درست می شه و من خدا رو شکر می کردم که رفلکسی ندادم..اصلا نه تنها دیگه گریه شبانه نداشتم که حتی اشکم هم سرازیر نشده..خیلی با راهنمایی های دوستان هدایت شدم به مسیر صحیح..
    سعی کردم برای احساس مثبتم همون طراوت و بچگی که همسرم دوست داره داشته باشم...فقط یک ذره معقول ترش کردم و اون اصلا نفهمید که من کمی مدتشو کم کردم..
    دوستان فهمیدم که برای داشتم این همسر نمونه که خدا بهم داده باید روزی هزار بار شاکر درگاهش باشم ..دلم می خواد همیشه بخنده برای همین دیگه نمی خوام زود رنج باشم..
    من این روند تعدیل رو خیلی ارام ادامه میدم انتظار ندارم 1 روزه یا 1 ماهه درست بشه ..من صبور خواهم بود به خصوص که دستمو همسری گرفته که با تمام دنیا عوضش نمی کنم ....
    بازم از همتون ممنونم....خیلی زیـــــــــــــــــــــــ ـاد....

  16. 5 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سوده 82 (چهارشنبه 02 مهر 93), سارا بانو (شنبه 13 آذر 89)

  17. #49
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    نقل قول نوشته اصلی توسط سارا بانو


    سعی کردم برای احساس مثبتم همون طراوت و بچگی که همسرم دوست داره داشته باشم...
    فقط یک ذره معقول ترش کردم و اون اصلا نفهمید که من کمی مدتشو کم کردم..


    دلم می خواد همیشه بخنده برای همین دیگه نمی خوام زود رنج باشم..
    من این روند تعدیل رو خیلی ارام ادامه میدم



    انتظار ندارم
    1 روزه یا 1 ماهه درست بشه ..


    آفرین سارا بانو
    به ابن می گن سازگاری مثبت
    تعدیل کردن احساسات چه + و چه _
    و پیگیری روند این تعدیل به صورت بسیار آرام
    سارا جون خیلی خیلی خوشحالم چرا که همگی ما که در این محیط مجازی هستیم هم قدر یکدیگر را می دانیم و هم برای یکدیگر دلسوزی می کنیم
    دلسوزی از نوع سازنده که به پیشرفت در زندگیمون میرسه
    هانی جون مواظب خودت و شو شو جان محترم باش

  18. 4 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (شنبه 13 آذر 89), سوده 82 (چهارشنبه 02 مهر 93)

  19. #50
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: احساسات زجر آور

    سلام به همه دوستانم...
    اگر بگم 100 بار من پست های این تاپیکو خوندم و سعی کردم انجام بدم دروغ نگفتم....
    حالا اومدم بعد دو ماه که فعالیت کردم نتایج رو به همه شما دوستان بگم...
    دوستان خوب و همراهم..
    من از دو ماه قبل با به کار بردن تک تک کلمات و کاربردی کردن اونها در زندگیم به چنان آرامش عجیبی رسیدم که نه تنها زودرنجی نداشتم حتی درون خودم هم از هیچی ناراحت نمی شدم ..
    من خیلی خوب تو این دو ماه رو تعدیل نیروهای مثبت و منفی ام کار کردم و اذعان می کنم بسیار پاسخ داد..من هر هفته از همسرم گل دریافت می کردم و باور کنید دیگه 2-3 ساعت از گردنش آویزون نمی شدم ولی به جاش 1 ساعت این کارو می کردم!!! شاید باورش براتون سخت باشه ولی من اصولا آدمیم که با کوچکترین چیزی خوشحال می شم و تا مدت ها آثار اون خوشی تو دلم می مونه و البته در کنارش واقعا زود می بخشم...این خصوصیتی که من همیشه داشتم...
    این بار خوب عمل کردم..
    اون اوایل سعی کردم به خلوص برسم و همسرمو گذاشتم برای خودش..می دونید منظورم از برای خودش گذاشتن چیه ..یعنی سعی کردم هیچی تعبیر به هیچی نکنم...و می گفتم من دوسش دارم اونم داره تلاش می کنه و الحق و الانصاف که همسرم کم نذاشت...اون خیلی به من کمک کرد خیلی..
    باورتون میشه تو این 2 ماه من فقط یک بار اونم اون اوایل ازش رنجیدم ..اونم باز از یک کشیک سخت بود و اون خواب بود و من مریض که صحبتی کرد منو ناراحت کرد که البته اون حرفش بعدا خودش فهمید اشتباه بود و معذرت خواست ..و اینم تقصیر من نبود اشکال از همسرم بود که من براش توضیح دادم که چرا حرفش صحیح نبود و اون فکر کرد و پذیرفت کارش غلط بوده و بعد از اون دو ماهی میشه ما هیچ مشکلی بزنم به تخته نداشتیم..
    بعد از اونکه سعی کردم بفهمم چرا عاشق همسرم شدم و چرا اون منو دوست داره ...راستش چون میدیدم عشق اون واقعا نسبت به من خالص تر از عشق من به اونه همه تلاشمو کردم و الان ادعا می کنم واقعا محتاج محبتاش نیستم و می بینم اون قبلا که محبت می کرد حالا خیلی بیشتر شده و مدام از اینکه زودرنجی کودکانه ندارم تعریف می کنه..من دیگه هیچ شبی اشک نریختم..هیچ شبی..خدا رو شکر....
    من به همه خانم هایی که مثل من با دست خودشون برای خودشون مشکل می سازن و همه افراد زودرنج می خوام این راههای تو این تاپیکو برن واقعا برای من مثمر ثمر بوده و هست و من بار دیگه خوشحالی الانمو مدیون هم تالاری هام هستم..
    امروز همسرم خیلی بی قرار تر از حتی روزهای اول اشناییمون شده..الن طوری که خودش می گه و من می گم از عشق سیراب بودیم سیراب تر شدیم...چون من دیگه کودک رنجور ندارم..من یک کودک تربیت کردم در درن خودم که سعی می کنه معتدل رفتار کنه ..سعی می کنه تا احساس اومد شیطانو لعنت کنه و با یاد خدا ارام بشه و منطقی رفتار کنه ..
    دوستان من خوشبختی افزون شده ام مدیون شمام که موجب شدید من آرام آرام زندگی کنم..و از دست احساسات کودکانه ام خلاص بشم..
    می دونم هنوز زندگی پر از تلاطم مونده و من سعی می کنم در این روزهای آرامش خودمو برای روزهای سخت بسازم...
    از همتون همیشه ممنونم...
    دوستتون دارم..
    سارا



  20. 18 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سوده 82 (چهارشنبه 02 مهر 93), سارا بانو (جمعه 01 بهمن 89), شادی ظهوریان (چهارشنبه 22 اردیبهشت 95)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.