به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    ممنون اویژه عزیز
    تو هم گفتی بعضی وقتا دجار حالات من میشه تو هم بنویس که چه جوری با این احساساتت می جنگی و کنار میای .به من هم یاد بده تا از زندگیم لذت ببرم و این قدر بهد منفی رو نگاه نکنم به من یاد بده چه جوری دوستش داشته باشم .به من یاد بده چه جوری دیده خودم رو نسبت به همسرم عوض کنم و اون رو با دید خوب ببینم

  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    عزیز دلم می تونی برامون بگی چقدر به خودت فکر می کنی؟ به اینکه چی رو دوست داری و چه چیزی باعث میشه که خوشحال تر باشی؟ می تونی بگی که تو در روز چقدر به همسرت و عشق و کلا رابطه ی عاطفیتون فکر می کنی؟
    من مطمئنم که اگر کم کم منبع عشقت رو تنها در همسرت خلاصه نکنی و شروع کنی به پیدا کردن منابع دیگه ی انرژِی و با صحبت کردن در مورد اتفاقات و کلا مسائل منابع دیگه ی انرژی با همسرت؛ صمیمیت و همفکری بین شما و همسرتون هم بیشتر میشه و بیشتر میتونی سیگنالهای عشق رو از وجود همسرت دریافت کنی!
    کافیه شروع کنی! هم به پیدا کردن منابع دیگه ی انرژی و هم به نقش بازی کردن؛ نقش یه عاشق که نسبت به همسرش عشق داره؛ تا کم کم با همه ی وجودت احساس کنی که همسرت رو دوست داری!

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    دل عزیز ممنون از پاسخ زیبات
    حرف زدن در این باره خیلی راحت هست اما عمل کردن به اون دشوار پس همگی باید کمکم کنید.از این که ادای عاشقارو در بیارم از خودم متنفر میشم.من دوست داشتم از همون اول دوستش میداشتم من نیاز دارم دیدم رو نسبت به همسرم عوض کنم اما نمیدونم چه جوری؟

  4. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    ممنون اویژه عزیز
    تو هم گفتی بعضی وقتا دجار حالات من میشه تو هم بنویس که چه جوری با این احساساتت می جنگی و کنار میای .به من هم یاد بده تا از زندگیم لذت ببرم و این قدر بهد منفی رو نگاه نکنم به من یاد بده چه جوری دوستش داشته باشم .به من یاد بده چه جوری دیده خودم رو نسبت به همسرم عوض کنم و اون رو با دید خوب ببینم
    نازنین، من هم مثه تو آدم کمالگرایی هستم. وقتی قراره کاری رو انجام بدم، فقط و فقط وقتی راضی ام می کنه که کاملا بی نقص و بهترین باشه. ومعمولا هم این اتفاق نمی افته و من حسابی از خودم و شرایطم نا امید می شم ...
    گاهی برگشتن به عقب حالمو بهتر می کنه، مثلا اینکه ببینم کجا بودم و به اینجا رسیدم و اینکه موقعیت الانم آروزی روزهای گذشته ام هست و یا اینکه خیلی ها هستن که توی شرایط خیلی بدتر از من دارن سر می کنن و تازه به اندازه منم نق نمی زنن ...
    ولی همه اینها که گفتم درمان موقته. یعنی بهم انگیزه طولانی مدت نمی ده و البته به خاطر همین طرز فکر اشتباه، خیلی چیزا رو توی زندگیم از دست دادم یا برای به دست آوردنش تلاش نکردم، چون فکر می کردم"بهترین" نیست و الان حسرتشو می خورم!!! ...

    عزیزم، من متخصص نیستم. فقط در حد یه دوست نظرمو می گم.

    فکر می کنم همونطور که گفتم، بهتره از نقاط قوت همسرت شروع کنی.

    به خاطر کدوم خصوصیت هاش بهش "بله" گفتی؟
    الان کدوم کارش به تو احساس خوب میده؟
    چه موقعیت هایی باعث میشه لبخند بشینه رو لبت؟


    اینا رو یادداشت کن، حتی اگه چیزی بود که به نظر خیلی کوچیک میاد ....
    گاهی این لیست رو مرور کن و مواردی رو بهش اضافه کن.

    در ضمن این ها رو فقط برای خودت نگه ندار. بذار همسرت هم بدونه.
    مثلا بهش بگو:
    "عزیزم، اون روز وقتی ازت حالت رو پرسیدم و با لبخند بهم جواب دادی، خیلی کیف کردم"

    توی صحبت کردن هم، مراقب لحن صحبتت باش.
    یه نهال کوچولو تو دلته که قراره یواش یواش پا بگیره.شکننده است،تا می تونی مهربانانه باهاش رفتار کن. شاید اولش به کار بردن کلمه هایی مثل: "عزیزم، مهربونم، امیدم و ..." یه کم سخت باشه و حتی شوهرت بخنده که امروز از کدوم دنده پا شدی؛ ولی کوتاه نیا. بعد از یه مدت، گفتن و شنیدنش واسه هر دوتون میشه مثه نفس، که واسه ادامه زندگی واجبه.


    --------------------------------------------
    پانوشت همین جوری :
    یه دوست می گفت، هر وقت احساس کردی زندگیت خیلی سخت شده، یه سر بزن به یه بیمارستان و بشین پای درد دل چند نفر ... شاید این روش درستی نباشه. ولی واسه خیلی از ماها، گاهی یه تلنگر واسه اینکه بدونیم چقدر خوشبختیم، لازمه...


  5. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    اویژه عزیز سلام
    بازهم مثل همیشه انقدر زیبا نوشته بودی که تحت تاثیر قرارم دادی تمثیل تو از یه نهال کوچک انقدر برایم ملموس بود که با ذهن خودم می توانستم احساسش کنم.من هم می تونم همسرم رو دوست داشته باشم چون می خوام که اینطوری بشه.ادیشب یه خوابی دیدم خوابی که در اون به طور واضح تونستم عشق به همسرم رو احساس کنم در خواب از همسرم جدا شده بودم و باکس دیگری ازدواج کرده بودم ولی انقدر از این کارم پشیمون بودم که دوباره پیش همسر خودم رفتم و ازش خواست دوستم داشته باشه و دوباره در کنار هم زندگی کنیم وااااااااای اویژه عزیز یعنی میتونم اینحس رو در خودم زنده کنم ؟:72




    ]به خاطر همین طرز اشتباه تو زندگیم خیلی چیزا رو از دست دادم و الان حسرتشو میخورم[/color]





    [quote='nazi.juje' pid='124478' dateline='12892952یه احساسی شبیه اون حرف قشنگت داشتم که گفتیبه خاطر همین طرز اشتباه تو زندگیم خیلی چیزا رو از دست دادم و الان حسرتشو میخورم





  6. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    البته که می تونی عزیزم

  7. #17
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    سلام نازنین عزیز و نازنین

    تاپیک زیر رو حتما بخون

    کلیک کن


    امیدوارم بتونه کمکی برایت باشه

  8. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    نه انگاری دوستش دارم اررررررررررررره دوستت دارم همسر عزیزم دارم تمرین میکنم دارم به خودم یاد میدم تا دیدمو نسبت به همسرم عوض کنم دوستت دارم چون تو همیشه پای گوشم زمزمه میکنی دوستت دارم همسرم ...................خدایا شکر

    از وقنی پریود شدم حالم خیلی عوض شده خونمو دوست دارم همسرمو دوست دارم میخندم شادم مثبت فکر میکنم نمیدونم چرا؟هروقت یه هفته به مریضیم مونده افسرده میشم و هیشکیرو دوست ندارم شوهرم میگفت این دفعه افسردگیت خیلی شدید تر بود شاید واسه خاطره قورصای فولیک اسیدمه

  9. کاربر روبرو از پست مفید nazi.juje تشکرکرده است .

    nazi.juje (دوشنبه 24 آبان 89)

  10. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    امان از دست تو دختر
    خب زودتر می گفتی گلم.
    در مورد PMS چیزی می دونی؟

  11. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خدایا... نگو ناشکری

    منظورتون سندرمه؟یه چیزایی؟یعنی به اون مربوط می شد؟ شما هم دچارش میشی؟


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.