موضوع: خیلی خستم

سلام[color=#9400D3] خواهر عزیزم

عزیز دلم درسته که این مشکلو داری ولی خدا رو شکر موقعیت عالی از لحاظ علمی وشخصیتی تو جامعه داری

شما می تونی به ادامه تحصیل وبالا بردن رتبت توجامعه فکر کنی مطمعنا شرایط وموقعیتت خیلی فرق خواهد کرد

سعی کن دیگه کمتر رو این موضوع خودتو عذاب بدی روحیت رو حفظ کن...........

خاله خودم الان 56 سالشه بچه هم ندارن والان دارن راحت زندگیشونو می کنن

خیلی از آقایون هم هستند که اصلا دوست ندارن بچه دار بشن یا شرایط بچه دار شدن رو ندارن بلاخره این جور موارد هم هست

خیلی هم از خانمها هستند که بعد از مدتها زندگی کردن متوجه این مشکل می شن که اون هم سخت تره

در ضمن اگه بعد از این شرایطی برات پیشنهاد شد واسه خواستگاری چه مستقیم از طرف آقا پسر یا خواستگاری تا از طرفتون مطمئن نشدین که اصلا به درد هم می خورین یا نه اول اول این مسئله رو مطرح نکنین .......

و اگه خدا چیزی رو بخواد عوض کنه هیچ کس نمتونه جلو دارش باشه ..........[/color]گر خدابندد ز حکمت دری زرحمت گشاید در دیگری

از ته دلم برات آرزوی بهترینها رو دارم

خانم محترم، به نظرم شما شانس بهتری داری، برای اینکه من شخصا مخالف ازدواجهایی هستم که به خاطر بچه صورت می گیره، اصل در ازدواج داشتن بچه نیست، بچه داشتن فقط قسمتی از اونه . اگر هم خیلی تمایل به داشتن فرزند داشته باشید می تونید یک بچه به فرزندی بگیرید. اصلا این طور به این قضیه فکر نکنید. من خودم جزء مردانی بودم که به خاطر داشتن فرزند ازدواج نکردم و این قضیه رو به خواست خدا گذاشتم.

سلام و عذر خواهی خیلی زیاد که نتونستم به تاپیکم سر بزنم.تشکر میکنم از همه دوستای عزیزم.شاید باور نکنید.ولی وقتی محبتها و راهنماییهای شما دوستای خوبمو خوندم اشک تو چشم جمع شد و خوشحالم که برادر و خواهرهای خوبی مثل شما پیدا کردم که میتونم راحت درد دلمو باهاشون بکنم و ازشون انرژی مثبت و امید دوباره بگیرم.
BABY عزیز مامانم دقیقا حرف شما رو بهم میزنه که خیلی از مردها اصلا بچه نمی خوان و با زندگی سخت الان نمیتونن مخارج بچه رو متحمل بشن. درسته ولی بدبختی اینه که من خودم عاشق که نه دیوونه بچم.ولی باز به قول larg.62 مهربان، توکل به خدا و بعد پیشرفت تکنولوژی که شاید فرجی بشه.
leili عزیزم،rastak و ثمین1360خوبم ، zarang و new مهربان از راهنماییهاتون بی نهایت ممنونم وسعی می کنم کمتر به این مساله فکر کنم وبیشتر به خدا توکل کنم.

نوشته اصلی توسط آشفته

سلام.من یک دختر 30 ساله هستم.قد بلند و کلا قیافه خوبی دارم.فوق لیسانس شیمی هستم.شاغلم .خانواده خوب و کم جمعیتی هم دارم.از 21 سالگی هم خواستگار داشتم که هرکدومو به دلیلی رد کردم.این مقدمه چینیها واسه این نبود که بگید چه از خودش متشکره یا بخوام از خودم تعریف کرده باشم.اصلا...تمام اینها رو گفتم که بگم هیچ شانسی برای یک ازدواج موفق نمی بینم.در صورتیکه همیشه سر نمازم از خدا خواستم که همه جوونها عاقبت به خیر بشن،یک بخت خوب هم نصیب من بشه...
مشکلی دارم.مدت 5 ساله که فهمیدم بچه دار نخواهم شد.دکترای زیادی رفتم.میلیون میلیون پول آمپول و قرص دادم تا این موردم رفع شه.ولی آخرین دکتری که رفتم خیلی راحت آب پاکی رو ریخت رو دستم که شما دچار یائسگی زودرس شدید.و اگر ازدواج کنید حامله نخواهید شد.و قبل ازدواج بهتره با طرفتون در میون بذارید.
الان در حال حاضر که اصلا خواستگار وجود نداره .منم از اون دخترایی نبودم که تو خیابون با کسی آشنا بشم .همیشه به صورت معرفی و سنتی بوده یه وقتهایی فکر می کنم کاش به خواستگارهای قبلیم جواب رد نمیدادم.ولی شاید خواست خدا این بوده که من قبل ازدواج این مشکلمو بفهمم.شاید اگر ازدواج میکردم بعد این مشکلمو می فهمیدم کار به از هم پاشیدن زندگیم می رسید.
دارم فکر میکنم بر فرض محال اگه کسی بخواد پا پیش بذاره من چه جوری این مشکلمو بگم .هیچ مردی با این مساله کنار نمیاد.نمیدونم چیکار کنم.کمکم کنید.

salam khahar azizam kasi ke shomari dost dare bayad ino ghabol kone rastesh man kasi ro dost dashtam ke saken tabriz bod shenidamke onam moshkel shomaro dasht vali ba semajat be khastegarish raftam vali ona az in ke biyad hamedam moshkel dastand daghighan 4bar raftam vali adamai ke maghroran nemizaran kasaneshon zendegi konan mohem in bod ke pedaresh nazasht na ma mohem khodeton hastin age khanvadaton moshkel nadashte bashan

دوست خوب و نازنینم
زمونه خیلی فرق کرده و الان خیلی ها هستند که اصولا دنبال بچه نیستند، تازه اگر یک زن سالم با مرد سالم هم ازدواج کنه تضمینی نیست که دچار این مشکل نشن، من در فامیلهای همسرم و خودم سراغ دارم کسانی رو که بچه دار نشدند ولی با این وجود خیلی خوب به زندگیشون ادامه دادند، حالا راه های دیگه ای هم هست و علم پیشرفت کرده مثل انواع لقاح های مصنوعی و غیره، در عین حال امکان پذیرش یک بچه از پرورشگاه هم هست. بنابراین نترس
درمورد عدم ازدواجت هم عزیزم با وجود محاسنی که گفتی فکر کنم دلیل اینکه خواستگار نداری همین ترس ناخودآگاهت هست، باید کاری کنی که دیده بشی، مثلا مهمونی برو و در اجتماعات و کلاس های مختلف که امکان داره زمینه آشنایی و خواستگار باشه با اعتماد به نفس و گشاده رویی شرکت کن، اصلا نترس
یه داستان واقعی:
یه خانومی رو میشناسم بسیار خوب و موقر مثل شما، ایشون یک بار ازدواج کردند و بچه دار نشدند، همسرش ایشون رو طلاق داد به علت ناباروری، بار دوم یک پزشکی ( خانوم پرستار بودند ) با ایشون با علم به این مسئله ازدواج کرد و بعد حتی بچه دار هم شد، الان دخترش باید هم سن و سال من باشه
ناامید نشو، ناامیدی شیطان است!

من یه اقایی رو می شناختم که شرطش برای ازدواج این بود که بچه دار نشن .پس اصلن اون مساله ایرادی برای تو نیست و خیلیها اصلن دنبال بچه دار شدن نیستن.اعتماد به نفستو نگیر با این طرز فکر.

سلام خواهر عزیز.من پزشکم و اطلاع دارم که الان علم پیشرفت کرده و راههای زیادی برای حل مشکلتون هست حتی رحم اجاره ای هم میشه یا گرفتن تخمک از خواهر یا کس دیگه.اگه کسی خودتون را دوست داشته باشه دونستن این قضیه باعث میشه راهی پیدا کنه که کمکتون کنه.تازه بچه های بی سرپرستی هستند که ارزوشون اینه که شما مادرشون باشی.در هر حال امیدت را از دست نده.