موضوع: طلاقش بدم یا نه؟!

نوشته اصلی توسط آرمیلا

اگه دقیقا همین جوره که می گی به نظره من طلاقش بده جونه خودتو نجات بده
این دختر،دختره زندگی با این توصیفهایی که شما کردید نیست!!!!!!!!!!!نه توقع سرویس 10 میلیونی.هر چی دوست داشت خودش بده.اصلا هیچی نده! مگه زوره؟مگه کادو رو به زور می گیرن؟قباحت داره!
تازه خانواده اشم پولدارن. خیرشو ببینن!ولی پا من بشکنه عروسشون نشم اگه یه روز بخوام بخاطره پولشون عروسشون بشم.
من اونو میخوام اونم منو میخواد این همه ادا اصولم سره هم پیاده نمی کنیم!
فکر نکنی کورو کچلم یا چلاقم ها
میدونم تعریف از خوده ولی از 98% دخترهای ایران خوشگلترم

خانم آرمیلا با سلام و احترام: شما حاضرید بدون هیچی برید زندگی کنید، باید همه مثل شما ... برن زندگی کنند؟؟؟؟ ببخشید شما هم جو عشق و شوهر کردن گرفتتون!!!!!!دیدگاه وشخصیت و آرزوها و دیدگاههای آدما بسیار متفاوته. برای دختری با شخصیته همسر ایشون نهایت بیمهری و کسر شانه. البته نامزد ایشون در حد تعهدات عقد میتونه از ایشون و خانوادش انتظار داشته باشه نه بیشتر. بنظر من خود پسر باید تکلیف عشق و زندگیشو با دختره حل کنه و اگه دوسش داره با رضایت و شادی به خونش ببره و اگه نمیخواد و نمیتونه باز هم با انصاف و انسانیت رضایتشو جلب کنه و جدا بشه. 2 زار پول ارزش کشمکشو نداره. فقط عشق و رابطه زناشویی نیست که 1 ازدواج رو میسازه، بلکه دادن اعتماد عملی و همت و ارزش قائل شدن و احترام به نظرات و شان و ارزشهای 1 زن میتونه 1 زنو تا ابد عاشقانه پیش مردش و پشتیبان مردش نگه داره. پیام عزیز اگه تو الان ناز زنتو بگشی پس فردا اونم نازتو میکشه و تو سختترین شرایط درکت میکنه و تنهات نمیزاره. مرسی. سعی کن یکمی درکش کنی امیدوارم تصمیم درستی بگیری و نهایت امر به خیر و خوشی برسی

آقای پیام یه چیزی رو خوب بهش دقت کنید بر اساس حرفای مادرتون سرنوشت زندگیتون و تعیین نکنید، ببخشید اینقدر واضح میگم ولی اگه مادرتون خیرخواه شما بود و در کل انسان وارسته ای بود سعی میکرد همونطوری که بزرگان دین ما سفارش کردن بین شما دو تا رو آشتی بده نه اینکه با مظلوم نمایی و بدگویی و تخریب شخصیت خانومتون پیش شما، شما رو از اون زده کنه. حتما میخواهید بگید خیلی تحمل کرده ولی دیگه خسته شده که اینم حرف بی ارزشیه چون تو دعوا حلوا پخش نمیکنن مطمئن باش اگه خانومت دو تا حرف زده مادرت 10 تا حرف زده که وقتی میاد پیش شما فقط حرفای خانومت و بهت میگه و باعث انزجار شما میشه. متأسفم که تنها چیزی که برای شما مهم نیست زندگی و آینده یه دختر بیگناهه که اگرچه مقصره ولی مجازاتش چیزی نیست که شما میخواهید براش رقم بزنید...

به نظر من كه اينا اصلا مشكل مهمي نيست . خيلي از دخترا بلند نظرن نميگم خوبه ولی درست میشه.
البته من فكر میکنم کمتر دختري حاضر بشه بدون مراسم .........
من اگه بودم براش یه مراسم خوب در حد وسعم میگرفتم و میرفتم سر خونه زندگیم.
اینا که چیزی نیست بابا

سلام
باشه منم به قول دوستان قبول دارم شما اشتباهاتی رو مرتکب شدینو همچنین همسر شما ولی مهم اینه که راه حل چیه؟
فکر میکنم بهتره اول با مادرتون صحبت کنید تا اینقدر جلوی بانوی شما خم و راست نشوند این وظیفه ایشون نیست .
وفکر میکنم اول همسرتون رو برای یک مسافرت چند روزه به یک جایه خوش اب و هوا ببرید و اروم اروم تو اون چند روز توجیهش کنید و ازش بخواینبعد از مسافرت چند روزی رو با شما باشه و تو این مدت دست به کارای خونه نزنین و خودتون هم بیرون غذا بخورین و اگر همسرتون غذا پخته بود با میل شدید و تعریف و تمجید شدید بخورینو اگر نه هم شما هم نمیپزین(تاکیدا) و سعی کنید پول هم نداشته باشه تا بتونه برای خودش غذا بخره و کارهایی شبیه این و اگر باز هم مانند قبل همه چیز با بی احترامی به شما و خانوادتون به پایان رسید اون موقع به طلاق و .. فکر کنید موفق باشید

سلام دوست خوب
ببین برادر عزیز برای قضاوت بهتر و صحیح تر ، ما باید حرفهای همسر شما رو هم بشنویم و درددلهای ایشون رو گوش بدیم چون با شنیدن حرفهای شما ایشون مقصرند!! ولی به نظر من این اشتباهه. پس ما درست نمی تونیم قضاوت کنیم .
آقای محترم شما در تمام صحبت هاتون ایشون رو همسر خودتون خطاب نکردید خیلی از ایشون فاصله می گیرید؟ چرا؟ مگه نه که همسر شما هستند حتی اگه از دستشون دلخور هستید می دونی می خوام چی بگم اینکه خیلی دامن به این حرفها زدید و یه سری حرفهای خاله زنکی رو پر و بالش داید و مدام توی ذهنتون مرور می کنید آقای محترم ایشون شریک زندگیتون هست همسرت هست یه دختر که با امید و آروز با شما ازدواج کرده همین مشکل راه دوری می دونید چقدر یه دختر رو ادیت می کنه؟ تازه شما که تفاوت فرهنگ هم دارید باید عاقلانه تر و محتاطانه با هم برخورد می کرید نه اینکه تازه هر کدوم میدون جنگ رو برای این تفاوت فرهنگ باز بگذارید. به نظر من شما فقط و فقط با خودش صحبت کنید و اصلا راجع به حرفهای گذشته حرف نزنید اهداف زندگی و آینده تون رو برنامه ریزی کنید و بعد که توافق کردید هر کدوم و به خانواده هاتون انتقال بدهید و بگید که برای ادامه زندگی مون صلاح هست که اونها فقط نظارت کنند ولی نظر ندهند تا همه چیز دوباره به هم نخوره و با حفظ احترام بزرگترها زندگی تون رو شروع کنید و یه نصیحت خواهرانه اینکه توی زندگی تون فقط و فقط خودتون با همسرتون صحبت کنید و هیچکس رو واسطه نگیرید پدر و مادر آدم خیر و صلاح آدم رو می خواند ولی دو نفر که با هم ازدواج می کنند بهتره که غیر مستقیم از خانواده ها کمک بگیرند و در درجه اول نظر همسر مهم هست خودتون این موضوع رو رعایت کنید و به همسرتون هم آموزش بدهید راه نجاتتون می تونه باشه ببشخید من مشاور نیستم فقط جسارت کردم و نظرات خودم رو مطرح کردم . امیدوارم در زندگی موفق باشید.

با سلام به نظرم نتوانستی با محبت این خانم رو با خودت همگام کنی مطمئنم اگه الانم با محبت جلو بری ضرر نمیکنی چطور دو ماهه ازش خبر نگرفتی مگر به محبتش نیاز نداری؟ با خودت صادق باش اون محبت یا کادو مامان شما رو نمیخاد اون عشق شما رو میخاد با مدیریت برو جلو و بهش محبت کن ایراد طلا و جواهر نشانه کمبود محبت از طرف شماست یه خوره ابراز احساسات بد نیست موفق و شاد باشی