آره ممنون امروز خیلی بهتر بود در واقع موتورم روشن شد البته هنوز در حال گرم شدنه ولی کلا روشن شد اونم بعد از 9 روز!
این روش لجبازی رو سعی میکنم پیاده اش کنم من توی انجام کارها در زمان مناسب واقعا مشکل داشتم..همیشه....اغلب کارهامو در همون زمان بحرانی اش انجام میدم.... البته در من هم ego قویه و هم superego (اون اصطلاح در پست شما باعث شد مقاله ویکیپدیا رو بخونم... جالب بود! .... مدلسازی بهتری از روان بود نسبت به اونچه که در ذهن داشتم...) در واقع این دو بخش هردوشون خیلی با هم لجبازی میکنن همه اش هم تقصیر «اون» هست
اما در کل این تجربه شما موفق هست چون فکر میکنم کلید طلائی توصیه های کتاب «قورباغه را قورت بده» هم همین بود که بهش توجه نکرده بودم و فقط خوندمش ... البته من خیلی پایبند این نیستم که مهمترین کار:: اولین بلکه دوست دارم چند کارو با هم انجام بدم...
راجع به نوشتن هم باز کاملا درسته من قبلا اینو در جریان عاطفی ای که واسه پیش اومد تجربه کردم (یه جا هم به یکی از مراجعین تالار توصیه اش کردم...) اونم این بود که هروقت فکر اون طرف میومد توی ذهنم...اسمشو روی کاغذ مینوشتم و خیلی واسه ام جالب بود که ذهنم خودبخود کنارش میذاشت و همینکه اسمشو مینوشتم مثل این بود که فایلشو واسه اون لحظه بسته بودم و کلا از طرف اون تخلیه میشدم اسمشو گذاشته بودم جاخالی ذهنی.... خلاصه خیلی تجربه شیرینی واسه م بود چراکه فهمیدم روح و روانمون میتونه خیلی خنگ باشه
بهرحال ممنون از توصیه هاتون خیلی مفید بود
شاد باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)