به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 58 , از مجموع 58
  1. #51
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    سارای عزیز یه تجربه از زمان خواستگاریم بگم:
    از اون جائی که به روشهای علمی تصمیم گیری خیلی علاقه داشتم ، برا انتخاب همسر از درخت تصمیم گیری استفاده کردم به این ترتیب که یه لیست از مشخصات همسر ایده آلم تهیه کردم ، (شاخصها)، بعد اونا رو امتیاز دهی کردم مثلا اصالت خانودگی 20 از 100 و خوشکلی 30 از 100و....
    یه جدول خام تهیه کردم ، هر جا خواستگاری می رفتم ، برا برآورد نمره ای که برا هر کدوم از شاخصها می خواستم بدم از پارکینگ خونه ، قاب عکسهای تو خونه ......تا سوالهای مستقیم وغیر مستقیم .....بعد بلافاصله خونه که میومدیم نمره هر شاخص رو برا اون دخترخانوم می دادم و جمع نمرات و...
    این جدول 7 سطرش پرشد اما...

    حالا نکته جالب و تجربه ام اینجا بود که من یه خواستگاری 8 می هم رفتم و شد این زندگی مشترکی که الانه دارم.
    بعد که به اون جدول مراجعه کردم دیدم برا خانمم اصلا تو این فرایند نمره نداده بودم!!!!
    همیشه قبل از ازدواج شنیده بودم که برا این کار به خدا توکل کن و کارو به او بسپار (نه اینکه با درایت پیش نری) اما بعد از این اتفاق برام کاملا مسجل شد که :
    " همینکه خدا یه برنامه دیگه برات پیش میاره که با برنامه ریزیهای خودت و حساب وکتابت جور در نمیاد ، معنیش اینه که به حال خودت رها نشدی و یه اراده فوق اراده وخواستت وجود داره ، پس
    به خدا توکل کن واز او مدد ویاری بخواه، خیالت هم راحت باشه
    خدایا ممنونتم از این که زمینه های این انتخاب رو برام فراهم کردی

  2. #52
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    سلام به همه دوستان خوبم که پا به پای من چه با ایمیل چه پیام چه در تاپیکم منو کمک کردند:

    امشب اومدم بنویسم که چه شد .....
    خیلی هفته های شلوغی را پشت سر گذاشتم و آنقدر غرقم که اشتباه نکنم که حد نداره ولی متعادل تر رفتار می کنم و روابطمون خوشبختانه ( بزنم به تخته ) عالیه.....
    تمام مشکلات حل شد..بعد پست قبلیم 2 روز بعدش حتی بدون اصرار من پدرم با توضیحاتی که ...... داد و من از طرف اون به پدر و مادرم نقل کردم خیلی راضی بود و یک لبخند زیبای رضایت روی لبهای مهربانش نشست که اون صحنه هنوز تو نگاهم ماندگاره...
    خوشبختانه خود....... هم اصرار داره اول خانواده ها دوباره آغاز رابطه کنند و چون قبل محرم تمایل هر دو خانواده بود صحبت ها بین مادر من و مادرشون دوباره جاری شد و همه چیز عالی عالی به لطف خدا پیش رفت..
    انگار امسال همه چیز روان و بدون نه پیش می ره...
    فکر کنم یکبار هم از خواهرم گفتم خوشبختانه ایشان و دامادمون هم با توضیحات....در مورد واقعه پارسال قانع شدند...
    فعلا قراره ان شا الله بعد دهه اول محرم تنها یک نشست دوباره بشه و بعد ان شا الله تا بعد محرم و صفر و آمدن خواهرم به ایران اگر ما هم قطعی شدیم و باز دعوامون نشد مثل پارسال!!!!!!!( مزاح کردم )
    عید مراسم نامزدی باشه...البته هنوز هیچی معلوم نیست همه چیز بستگی به این دوران داره ...
    ولی به هر حال ما هردو شاد هستیم و منم شادی امروزمو مدیون شما دوستان هستم..خواستم با دادن این خبر که همه چیز روبراهه خیالتون رو راحت کنم..
    باور کنید دوستان هم اون از تغییرات من شگفت زده شده هم من از اون..انگار این به قول خودش دوری مارو خیلی هم ساخته و منطقی کرده و هم علاقمون شدید تر شده.....ولی این بار معقول و اصولی نه افراطی...
    جالبه بهتون بگم مونده من چطور آنقدر از اون همه عجولی صبور شدم..منم بهش می گم هر طور دوست داری می تونی امتحانم کنی....
    وقتی از این مدت دوری میگه یه جوری می شم....
    من برای شما می گفتم و اون برای در و دیوار خونه اش!!!!و من چقدر خوشبخت بودم که شما ها رو کنار خودم داشتم....
    ان شا الله تا بعد محرم و صفر اگر به مشکل شناختی ارتباطی بر نخورم که نیاز به مشاوره بادوستانم در تالار باشه بعد اون با خبرهای خوب براتون میام...
    از همتون سپاسگذارم.هیچ زمان فکر نمی کردم این تاپیکم این طور پیش بره و من چقدر خوشبختم..
    خدایا ازت ممنونم..
    موفق باشید..



  3. کاربر روبرو از پست مفید سارا بانو تشکرکرده است .

    سارا بانو (پنجشنبه 06 آبان 89)

  4. #53
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    نقل قول نوشته اصلی توسط MOHAMMAD.
    سلام سارا خانم .رراستش یه سوال واسم پیش اومده میخوام در مورد احساس دخترا بیشتر بدونم .شما این آقا رو که به نام دلبندتون صدا میزنین بعد از اینکه دوباره رابطه شروع شده هم دیده اید یا هنوز فقط در حد تماس تلفنی با هم رابطه دارین؟اخه چون شما تمام رابطه رو نوشتین یه کم کنجکاو شدم اگه نخواستین جواب ندین.

    سلام محمد آقا:
    ببخشید از تاخیرم در پاسخ به شما....بله دوست عزیزم ما هم را دوباره دیدیم البته یکبار چون اون همش کشیکه و بیشتر با تلفن در ارتباط هستیم و قراره هفته دیگه هم شام بیان منزل ما و دوباره با پدر و مادرم جدی صحبت کنه...
    البته ایشان 2 روز قبل به من گفتند که از نظر ایشان دیگه مشکلی نیست و خانواده ایشان هم دوباره قرار هست تشریف بیارن منتها چون محرم و صفر هست مادر من تمایل ندارند و قرار حضور خانواده ها بعد این 2 ماه است ولی خانواده ها تلفنی ارتباط دارند..
    و منم منتظره زودتر پنج شنبه بشه..هورااااااااااااا
    البته بعد از اون ایشان کشیک هاشون رو کم کردن که بتونیم با اجازه پدر من با هم بریم بیرون..
    آقای محمد ..امیدوارم کسی این تجربه را نداشته باشند ولی بعد از مدت ها دوری دوباره با هم بودن خیلی شیرینه و به دل میشینه...




    باورتون نمیشه دوستان وقتی از تمام این 10 ماه دوری می گه و احساساش باورم نمیشه....
    خیلی وفادار بوده و هر لحظه به یاد من بوده و دورادور مواظب که یک دفعه ازدواج نکنم!!!!
    به قول دوست صمیمی خودم در دنیای واقعی می گه باید یک عالمه بزنیمش ..تو مخ ما رو پیاده کردی از بس ازش گفتی و نالیدی حالا اومده می گه منم همه این مدت دوست داشتم!!!!و کلی می خندیم!!!
    یک چیزم بگم بخندید!!دوستم می گفت اگر ببینمش دوباره با کفش می رم تو دهنش!!! وقتی چند وقت پیش مریض بود رفته بود بیمارستان دیده بودش می گفت:الهی ..دلم نیومد هیچی بهش بگم و فقط چشمام پر اشک شد!!!

    خلاصه فقط می تونم یک چیز رو بگم به دوستان و اینکه خداوند واقعا مهربونه دوستان..اگر کسی سعی کنه واقعا مشکلاتشو حل کنه و توکل کنه می تونه.البته هنوز تتمه ای از ایراداتمو حس می کنم که دارم تمام تلاشم رو می کنم همون تتمه هم برطرف کنم...
    بچه ها عشق خیلی قشنگ و با ارزشه ....برای همتون دعا می کنم که به عشق واقعیتون برسید...اون وقت سیراب می شید اونقدر که حد نداره..
    باورتون نمیشه گاهی باور نمی کنم ...زنگ می زنم بهش صداشو که می شنوم باورم میشه خودشه....
    دوستان هر کس در فراقیست یا دنبال یک همسر مناسبه واقعا من به عنوان یک ادم عجول سابق بهتون می گم بهترین کار صبره ..بهترین کار..توی صبر و سکوت ادم واقعا خوب تصمیم می گیره..الان که دیگه مغرور نیستیم می بینم چقدر هردومون برای هم دوست داشتنی تر هستیم...

    فعلا بنده به جای یک دختر خانم پزشک مغرور تبدیل شدم به دختر کوچولو آقا!!!! عجیبا این اقایون ها!!!!
    به هر حال ما فعلا بی حرف پیش تا اینجا شاد و راضی هستیم ..خانواده هامونم راضیند .و توکل به خدا من همشو مدیون دوستانم..

    راستی یک سخن با برادر خوبم کیوان....

    نمی دونم کیوان تاپیکمو دنبال کردید یا نه ولی من نه تنها به فرشته جانم مدیونم و ازش بی نهایت بی نهایت بی نهایت سپاسگذارم ولی الان که ...... برام حرف می زنه می بینم از دید مردانه نظرات و احساسش همان هاست که شما آن روزها به من گفتید و من از شما سپاسگذارم..ان شا الله در زن گرفتنتون جبران کنم...

    واقعا همه دوستان برای من سنگ تمام گذاشتند ..
    تک به تک....
    هم قدیمی تر ها که از اول بودند و هم سایرین..
    ممنونم..
    براتون در اوج شادیهام می خوام که خوشبخت باشید...



  5. کاربر روبرو از پست مفید سارا بانو تشکرکرده است .

    سارا بانو (پنجشنبه 06 آبان 89)

  6. #54
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    سلام دوباره:

    دوستان عزیزم..
    دلم نیامد ننویسم و امشب که یکی از بهترین شب های زندگیم خواهد بود را با شما که امروز هرچه دارم از کمک شماست سهیم نشوم...
    امروز شاید برای ما بدعت جدیدی در شروع راه پر فراز و نشیبی ست که من مدت زیادی به خاطر آن با شما دوستانم درد دل کردم و چقدر خوشبختم که امروز این همه شادی و نشاط را در کنارم دارم و صد افسوس که چهره هیچ کدام از شما را ندیده ام تا هزاران بار از تک تک شما تشکر کنم...
    امشب برای ما شب تاریخی خواهد بود و من تمام تلاشم را خواهم کرد که هر آنچه آموخته ام از شما پیاده کنم...
    هیچ زمان..به جرات می گم هیچ زمان فکر نمی کردم که بتوانم حضورش را حس کنم و امروز آنقدر به من نزدیک است که گاهی نمی خوابم نکند وقتی بلند می شوم ببینم همه اینها خوابی بیش نبوده است و هر بار که بر می خیزم و صدایش را می شنوم باور می کنم که خدا چقدر چقدر چقدر مهربان است.
    به لطف خدا امشب برای صحبت ها ... منزل ما می ایند و صرف شام..حتما در اولین فرصت ما وقع را برای شما خواهم نوشت و فقط دعا کنید همه چیز به خوبی پیش برود که حتما می رود!!...
    دلم می خواست در شادی امروزم شما هم سهیم کنم..باور کنید آنقدر این روز را در خاطرم تصور کردم که الان به وقوعش شک دارم...دلم می خواست به تک تک شما بگویم به حق که اگذ بخواهیم و مسیر درست را انتخاب کنیم می توانیم...
    دلم می خواست در این صبح دل انگیز سرشار از عشقم برای تک تک شما دعا کنم و از خدا بخوام الان که در اوج شادیم هستم خداوند تمام شما را ...تک به تک با انکه می خواهید برساند....
    اجازه دارم چون امروز صبح عاشق تر ز همیشه و شادتر هستم و قلبم را به خدا نزدیک تر می دانم برایتان دعا کنم؟




    دلم می خواد اولین دعایم برای فرشته مهربانم باشد که به واقع تمام معنا عشق را او به من آموخت ..به واقع معلمی برازنده اش است و همواره چراخی در دستش روشنگر راه من بود.....برایت اکنون در اوج عشقم دعا می کنم سفر کرده ات باز گردد....

    دلم می خواهد برای کیوان عزیز دعا کنم..که به واقع برای من برادری ممهربان هستند و من اگر ایشان نبودند هیچچ زمان نمی توانستم مردها را درک کنم و فراموش نمی کنم که چگونه با لحن جدی خود مرا تادیب کردند ....برایتان چه آرزویی بکنم؟نمی دانم چه چیز آرزوی این روزهایت است ولی با باور کن از ته قلبم برایتان بهترین ها را می خواهم...

    برای مرجان...امروز نیست ..ولی امیدوارم هرجا هست سلامت باشد...تداوم حضور من در تالار مدیون برخورد خوب ایشان در اولین قدم هایم بود....

    نمی دونم.شاید نوشتنش صحیح نباشه وشاید هم باشه...ولی برای آرمان هم دعا می کنم...
    ایشان از اولین دوستان من در تالار بودندو با زبان خود به من بزرگترین درس زندیگم را دادند..شاید بزرگترین درسم بود....و آن شکستن غرورم بود و اینکه یاد گرفتم چگونه احساسم را بیان کنم....به واقع من با کمک ایشان از دختری مغرور که نمی توانست احساسش را بگویدتبدیل شدم به فرد متواضعی که دیگر از بیان احساسش نترسید....درسته امروز به هر علتی نیستند..ولی با تجربه خوب یا بدی مسیر زندگی من را تغییر دادند....و من امروز قدر دلبندم را به خاطر آن بیش از هزاران بار می دانم..و ان چیز کمی نیست..دراین صبح عاشقانه ام برایشان آرزو می کنم که خداوند هر آنچه امروز آرزویش است به گونه ای که خود صلاح می داند پیش رویش بگذارد...


    برای نقاب عزیز...همیشه در هر جایی به یک نفر نیاز است که به احساساتت ارج ندهد و تنها از دید روانشناسی برایت قضیه را حل کند ..درست مثل پزشکی که به گریه زاری بیمارش وقعی نمی گذارد ....ایشان برای من یاداور استحکام نظر است...برایش بهترین ها را می خواهم..بهترین ها...

    baby گرامی ...توصیه های شما در تمام تاپیک ها با توجه به اینکه زندگی مشترک موفقی داشتید برای من چون درس بود...و هست....خوشحالم که زمان به من اجازه داد تا خانواده های موفق هم بشناسم و قدم هایم را به سوی چنین خانواده ای بردارم.....برایتان هزاران سال زندگی سرشار از عشق ( و زذ) خواستارم...

    بالهای صداقت عزیزم....باور کن که عشقت به همسرت و هجرانت مرا یاد یک سال قبلم می اندازد و من برایت عزیزماز شیرینی بعد هجران می گویم..فقط می تونم بگم بالهای صداقت عزیزم صبور باش.....پاداش صبر بس گزاف و دوست داشتنیست و حلاوتش در ذره ذره جانت می نشیند..صبر کن ..من می دانم تو هم این روزهای زیبای با هم بودن را تجربه می کنی..مطمئنم..هر زمان که از ته قلبم عشق را لمس می کنم بی محابا نامت را می اورم و از خدا می خواهم قلب تو هم از هجران به وصل برساند....

    آنی عزیزم....به واقع چون مادر خودم دوستش دارم...اگر ایشان و تجربه هایشان نبود امکان نداشت پخته شوم ..و من برایتان سالها سال صبوری از خداوند می خواهم....

    طاهره گرامی...جایشان خالیست ولی اندیشه های سبزش را همیشه دوست داشتم و تلنگرهای به جایشان به واقع جایگاه استاد را برایم تداعی کرد....موفق باشند...

    غزاله جان..که از وقتی عشقش به دلبندش را دیدم قبطه می خوردم و امروز سعی کردم هر انچه از عشق او به همسرش یاد گرفتم پیاده کنم و می بینم چقدر امروز عاشق ترم....برایت زندگی سبزی را آرزو دارم..

    عزیزانم اگر بخواهم تک به تک نام ببرم باید آنقدر بنویسم که حد ندارد..برای مامفرد عزیزم....امریم مهربانم که همیشه به یادش هستم...دیجیتالمن....نیلو....با ان68 .....چشم بارانی .....موعود...گل مریم..کامران 2007..شاد..شیرین....و به واقع همه تالار.....بهترین ها را برایشان می خواهم..از ته قلبم...

    و در آخر:

    مدیر همدردی....نمی دانم چگونه باید سخن گفت ولی از ایشان برای تالارش ممنونم...به واقع دراین دنیای ترسناک و پر خطا چنین محیطی را سرپا نگه داشتن یک هنر است . و من تنها دیدن نامشان در کنار تشکر ها برایم کافی بود که بدانم مسیرم درست است....مرد بزرگی هستید ...امیدوارم پاینده باشید....




    دوستانم اصلا کار به نتیجه نشست امشب ندارم....چون مطمئنا هر آنچه رخ دهد همان قسمت من و خواست خداست..ولی دلم خواست تا از خواب بیدار شدم چون قلبم سرشار از عشق عجیبی بود برایتان آرزو کنم .....
    و حتما فردا با نتیجه خواهم آمد:

    یادمه در انتها کتاب دالان بهشت جمله ای بود که همیشه دوست داشتم:


    ارزش وصل نداند مگر آزرده هجر
    مانده آسوده بخسبد چو به منزل برسد


    ** من امروز به تک تک شما می گویم..خدا خیلی بزرگتر از آن چیزیست که در خاطر کوچک ما بگنجد**



  7. 2 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    szd (سه شنبه 20 آبان 93), سارا بانو (پنجشنبه 06 آبان 89)

  8. #55
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    با سلام...

    به واقع برای اعضای تالار چیزی دلپذیرتر و شیرین تر از آن نیست که شادمانی و موفقیت دوستانشان را نظاره گر باشند....

    به خودمان ارج می نهیم که توانستیم بهترین لحظه ی زندگی خود را در این تاپیک مشاهده کنیم.

    یاد ابتدا و جرقه شروع این تاپیک افتادم و یاد rsrs1380 ..خانم دکتری که با آن دختر ابتدای تاپیک و انتهای آن چه تفاوت ها و تغییرها که نکرده...

    آری سیر زندگی همین است..تجربه و آموختن .

    rsrs1380 همان گونه که در ابتدا تاپیک و در انتهای آن اشاره کردم تنها "صبر" لازم بود و شما بخوبی از عهده انجام آن برآمدید و این نعمت بزرگیست.

    نمی خواهم چیزی بگویم جزئ اینکه rsrs1380 گرامی
    تولــــــــــــد دوبارت مبارک.

  9. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (پنجشنبه 06 آبان 89)

  10. #56
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    سلام:

    از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
    یادگاری که در این گنبد دوار بماند





    دوستان عزیزم..با خبرهای خوب براتون آمدم...
    دیشب برگزار شد و بهترین شب زندکی من و.... بود...
    جای تک تک شما خالی..
    خیلی خلاصه بگم که هردو خانواده به طور کامل موافقت کاملشون رو اعلام کردند و هیچ مشکلی نبود..قرار برای نشست دوباره بعد محرم و صفر شد و ان شا الله عید بی حرف پیش نامزدی....
    خیلی جالبه انگار پارسال اصلا نبوده !!!!
    دوستان همه چیز عالیه......هم علاقه اش هرچه بود از دیشب به قول خودش صدها برابر شده!!!!

    زندگی داره کم کم روی خوشش رو نشان میده و من شاد شادم..
    دوست دارم شما هم در شادی من سهیم باشید..
    هزاران بار از همتون ممنونم..
    ان شا الله برای عروسی همتون دعوت ..باید بیاین...
    تو تالار ماجرای زندگی من تبدیل شد به جز ماجراهایی که نشان داد چقدر تالار ما مسیرش درسته و چطور زندگی من سر و سامان گرفت..
    از همتون ممنونم..
    ممنون...



  11. #57
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد



    سلام:

    دوستان عزیزم امروز اولین روز حقیقی زندگی متاهلی من بود و به سختی فرصتی پیدا کردم که این تاپیک را برای همیشه ان شا الله ببندم..
    چقدر سال خوبی رو پشت سر گذاشتم..
    چقدر درس ها آموختم و...
    و چقدر الان خوشبختم و این خوشبختی رو مدیون شما دوستان خوبم هستم که در این راه تمام بیش و کم من رو تحمل کردید..
    دیشب مراسم عقد ما بود و من و عشق همیشگی ام بالاخره بهم پیوستیم
    دوستان نمی تونم بگم چقدر احساس خوشبختی می کنم وقتی دست کسی که همیشه دوسش داشتم توی دستهام می گیرم...
    براتون آرزو می کنم سرانجام زندگی همه دوستان تالار تک به تک ختم به خیر بشه..
    از اعماق دلم می خواد همه شما عاشق باشید..
    ما بعد یکسال آنقدر قدر هم رو می دونیم که حد نداره..
    نتایج زیادی من و همسرم از این اتفاق ها گرفتیم که دوست دارم براتون بنویسم:
    1)ما انسان ها اگر بخواهیم می تونیم سرنوشت خودمون رو تغییر بدیم..و تنها باید با دید خوب به دنیا نگاه کرد..
    2) هیچ زمان نباید مسائل مهم زندگی را با پیامک مطرح کرد که ریشه بسیاری از اختلافات می شه..
    3)صبر بهترین چیزیست که همه ما باید بیاموزیم..
    4)هیچ وقت یاد خدا رو فراموش نکنیم و بدونیم در هر لحظه زندگی ما یاد اوست که جریان دارد..
    5)هیچ زمان عجولانه تصمیم نگیریم و عجولانه عمل نکنیم..
    6) قدر روزهای باهم بودن رو بدونیم ...
    .
    .
    .
    دوستان خیلی درسهایی که من گرفتم زیاد بود و مهمتر از همه اینکه ....


    عشق هرگز نمی میرد


    از همه شما سپاسگذارم..برای زندگی مشترک ماهم دعا کنید...
    دوستتان دارم.
    سارا



  12. کاربر روبرو از پست مفید سارا بانو تشکرکرده است .

    سارا بانو (پنجشنبه 06 آبان 89)

  13. #58
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: پر از ابهام از رفتار یک مرد

    حال نکو در قفای فال نکوست

    سارای عزیزم

    تو خود به خوبی می دانی من چه نظر و احساسی دارم نسبت به ، به مقصد رسیدن تاپیکت ، آن هم با در پیش گرفتن راه درست و روش صحیح و صبر و متانت و مشاوره و ..... و به خودت انعکاس داده ام .

    دلم می خواهد اینجا هم تبریک صمیمانه و عمیقم را بپذیری .


    مایلم به همه دوستانی که در این تالار مشکلاتشان را مطرح می کنند و یا بازدید کنندگانی که به صورت مهمان از این تالار دیدن می کنند بگویم :

    دوستان عزیز این تاپیک از نظر من یکی از تاپیکهای نمونه این تالار است . که درسهای خوبی در ابعاد مختلف برای پیشبرد روند صحیح در تشکیل زندگی مشترک دارد . و از آنجا که نزدیک تر از اینها در جریان مسائل و روند کار عزیزان مورد موضع این تاپیک بوده ام ( به عنوان یک راهنما ) ، به مواردی درس آموز اشاره می کنم تا اینگونه ، بهره های این تاپیک بهتر مورد توجه قرار گیرد .

    اول از همه درس بزرگ آن برای دختر و پسرانی که با هم آشنا می شوند و ارتباطی برقرار می کنند .

    می توانید از این تاپیک بیاموزید :

    1 - اثر مثبت و ارزنده حفظ پاکی و نجابت در رابطه ی پیش از ازدواج و برای شناخت و... ( آنگونه که طرفین موضوع این تاپیک با همه علاقه یا مشکلاتی که با هم داشتند این موضوع صدر رفتارشان بود ) به عنوان آفریننده شیرینی و لذت هر چه بیشتر زمانی ک دو طرف رسماً و قانوناً از آن هم شدند و محدودیتهای رابطه بین آنان برداشته می شود از جمله این اثرات مثبت :
    بالا رفتن عزت نفس و لذت بردن از آن ، درک عشق حقیقی ، مفتخر بودن از وجود همدیگر ، رشد اعتمادی محکم نسبت به یکدیگر ، پای بندی هر چه بیشتر نسبت به هم ..... و ارزشمند شدن هر یک در چشم دیگری ، لذت بردن از رابطه و تعلق به هم بعد از تعهد شرعی و رسمی و قانونی ...... و درسهای دیگری که اکنون حضور ذهن ندارم و قطعاً در آنالیز بیشتر آن ، پی خواهم برد .


    2 - اثر مثبت حفظ حدود در رابطه پیش از ازدواج به عبارتی حفظ ارزشهای اخلاقی .( که هر دوی این عزیز حتی بعد از آن که زیر نظر خانواده ها به توافق رسیدند و تا محرم شدن و مراسم و برنامه های ازدواج با هم با اجازه خانواده ها در ارتباط بودند ، همچنان پای بند به حفظ این حدود شرعی بودند و حتی از دست در دست گذاشتنی که این روزها به نظر بعضی ها در روابط دختر و پسر کاملاً عادی است هم پرهیز داشتند و با آن که گذر زمان تا زمانی که توانستند در این حد به هم نزدیک شوند شاید کند بوده باشد اما همچنان پای بند بودند با آن که افرادی مذهبی به معنای مصطلح آن نبوده اند ، و این پای بندی و رعایت برای خود من بسیار تحسین برانگیز بوده )


    3 - اطلاع خانواده ها از رابطه و مقید بودن به این موضوع ، و مشورت و راهنمایی گرفتن از خانواده بخصوص از طرف دختر ( چنان که سارا وقتی خواستگارش بازگشت و از وی خواست که بدون اطلاع خانوده ها اول سنگهاشون را با هم بکنند ، چنین چیزی را نپذیرفت و خانواده را در جریان گذاشت و در مقابل مخالفت خانواده به مطرح شدن دوباره موضوع ، آنها را منطقی متقاعد کرد که با مشورت با خود آنان و کاملاً حساب شده فقط مهلتی را جهت شناخت بیشتر با شرایط جدید را دنبال می کنند تا این گونه بدور از اشتباهات گذشته به شناخت بپردازند و... ) یعنی با این که شخص مورد علاقه اش چنین خواسته بود و با همه استقلال و اعتمادی که خانواده به او داشتند ، نپذیرفت که خانواده را درجریان نگذارد و آنها را مطلع ساخت و در عین حال توانست برخورد خانواده را خوب مدیریت کند ، این برای خود من بسیار تحسین برانگیز بود و لذت بردم از این روند .

    4- کنار گذاشتن احساسات هنگام کسب شناخت با هدف ازدواج ، چنانکه در مرمحله دوم رابطه ( بعد از بازگشت خواستگار ) هر دو در پیش گرفتند و حتی روند گذشته را آنالیز کرده اشتباهات را یافتند و با هم قرار بر رفع و عدم تکرار گذاشتند . و مطرح کردن خواسته ها و انتظارات ریز و درشتی که در زندگی مشترک از هم دارند ، با صداقت و به روشنی .

    3 - محور قرار دادن عقل و منطق به جای احساس در رابطه پیش از ازدواج و به منظور شناخت ( زیر نظر خانواده ها )

    5 - مطرح کردن ابهامات و در خواست روشن شدن آن و...

    درسهای این تاپیک برای کسانی که به تفاهم می رسند و در مرحله خواستگاری و... قرار می گیرند :

    1 - هردو پیش از ورود خانواده ها و آشنا شدنشان با هم طرفینشان را در جریان فرهنگ و آداب و روحیات اعضاء خانواده و به خصوص قلق پدر و مادرهای طرفین قرار دهند و البته بهتر است تا دختر و پسر مسیر شناخت را طی می کنند ، خانواده ها نیز در تعامل باشند تا بهتر با هم آشنا و اخت شوند .

    2 - گذشت و چشم پوشی از مسائل پیش پا افتاده و غیر اساسی ، به خصوص تفاوتهای رفتاری غیر مسئله ساز و عادی و طبیعی ، و تقویت روحیه در مقابل زود رنجی ها و به عبارتی بالا بردن قدرت سازگاری مثبت .

    3 - نادیده گرفتن مشکلات پیشین که از هم گذشت کرده اید و پشت سر گذاشته اید و حل کرده اید هنگام پیش آمدن تلخی های جدید ، ( عدم یادآوری و تعمیم به زمان حال ) .

    4 - صبر ، خویشتن داری ، و پرهیز از عجله در قضاوت ، تصمیم و اقدام .... هنگام برانگیخته شدنها و غلیان هیجانات ( مثبت و منفی )

    5 - خود را جای دیگری گذاشتن در شرایط وی هنگام توقع و انتظار و درک حال وی .

    6 - تعادل در انتظارات رمانتیک . و واقع بین بودن در انتظارات و پرهیز از ابراز احساساتی که بعد از ازدواج رها می شود به عبارتی در پیش گرفته رویه آهسته و پیوسته در ابراز احساس در دوران نامزدی و عقد .

    7 - آگاهی هرچه بیشتر نسبت به تفاوتهای زن و مرد و کسب مهارتهای رفتار متناسب با این تفاوتها .

    8 - حفظ آرامش به عنوان اولویت اول زندگی و پرهیز از هر آنچه که آرامش را به هم می زند ، بخصوص وقت ناراحتی از دیگری .

    9 - غافل نبودن از توکل و یاد خدا ، و اعتماد داشتن به خدا و سرلوحه قرار دادن رضایت او در رفتار با همسر ( که در این صورت میزان اشتباهات روز به روز کمتر و موفقیتها روز به روز بیشتر خواهد شد ) چنانکه سارای عزیز خوب این را تجربه کرد ، که هرگاه در مواجهه با مشکل ، به خدا توکل و از او یاری می خواست ، آرامش یافته و در سایه این آرامش ، با صبر و خویشتن داری و به شیوه صحیح عمل کرده و ناخوادآگاه امواج مثبت صادر می کرده که مجموعاً موجب رفع مشکل و گره می شد .
    لذت معنوی حاصل از چنین نتیجه ای خود باعث موفقیت بیشتر و لذت رابطه و باز شدن گره ها و آشکار شدن راه کارها می شود .


    10 - اهمیت کسب مهارتهای زندگی و استفاده از مشاوره برای داشتن یک زندگی شیرین و لذت بخش .

    و....

    به نظرم خیلی طولانی شد و امیدوارم سارای عزیز خود درسهایی که به نظر من نرسیده و برای وی ملموس بوده را ذکر نمایند .

    موفق باشید

  14. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    szd (سه شنبه 20 آبان 93), فرشته مهربان (یکشنبه 27 آذر 90)


 
صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تعادل روحی ندارم کمکم کنید
    توسط anjelaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 تیر 92, 05:43
  2. شوهرم تعادل روحی و اخلاقی نداره منو آزار می ده
    توسط paper در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 دی 90, 09:19
  3. خوابم تعبیر میشه؟
    توسط roze_bikhar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 27 مهر 90, 11:05
  4. با همسرم تعارف دارم چه کنم؟
    توسط فرات در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 مهر 90, 13:16

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.