به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 27
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه


    همچنان متاسفم برای نظرات عجیبی که می شنوم !
    جامعه هنوز هم داره به برچسب زدن هاش ادامه می ده ، بدون تحقیق ، بدون فکر ، بدون قضاوتی درست. نظر می دیم
    فقط دورادور ولی وارد ابعاد شخصیتی و افکار انسان ها نمی شیم و بسیــــــــــار جای تاسف داره.

    فرهنگ عزیز اول پاسخ سوال شما از نظر من:
    به نظر من هر مکان مناسبی (محیط کاری) که بشه در اونجا خانم یا آقایی رو پیدا کرد که شرفتمندانه کار می کنه ، زحمت می کشه، کار رو عار نمی دونه ، و به لحاظ تفکر و ظاهر و باطن ،در دید اول و با شناختی کلی و ابتدایی با معیارهای ما همخوانی داره لایق انتخاب شدنه برای آشنایی بیشتر!

    دوست من با دیدگاههای این جامعه معیوب نمی شه پیش رفت اگر اهل تعقلی ! از نظر مردم ما تمام روش ها اشتباهه ، ما کم کم داریم
    تمام راههای آشنایی دو جنس رو به روی خودمون می بندیم و بعد می پرسیم چرا دخترها و پسرهای ما
    دیر و یا غلط ازدواج می کنند؟ رابطه "دوستی" به دلیل جا نیفتادن فرهنگش در جامعه ما به اون آسیب ها می رسه ، روابط اینترنتی
    فاجعه آمیزتر ، معرف ها هم که جدیداً از این راه دلالی می کنند! در محیط کار هم که برچسب زده می شه!!!!

    اما در این بین شما چه راهی داری؟
    1) روش همون اکثریت افراد جامعه رو پیش بگیری. در این صورت همیشه مردم تائیدت خواهند کرد و شما هم دیگر
    زحمت فکر کردن و انتخاب راه را نخواهی داشت چون همه تفکرات از قبل حاضر آماده و پخته شده هست.

    2) به تفکرات قالبی بدون پشتوانه فکری پشت کنی و راهتو و زندگیتو و تفکرت رو خودت انتخاب
    کنی با فکر! که در این صورت مردم و تائیدشان را از دست می دهی ،حتی گاهی آنها مقابل تو خواهند بود . باید توان انتخاب همچین راهی را داشته باشی!!!


    پسرها و دخترهای شاغل در فروشگاه ها شغلشون ایجاب می کنه که جلب مشتری رو بدونند اما یادتون باشه
    رفتارهای حساب شده یک فروشنده ماهر با یه چاپلوس بدون اطلاعات و پر رو کاملاً فرق داره.
    از دید دختری گفتم که
    همچین شغلی داره. خود من هیچ وقت از فروشنده ای خرید نمی کنم که تمام ابزارش زبونشه و پرت گویی. کار من فروشه (البته در فروشگاه پدرم) ، روز اولی که به این کار اومدم از همین برچسب ها
    می ترسیدم، و این سوال که چرا با این مدرک و رتبه بالا باید یه فروشنده باشم؟ اما هیچ وقت کار شرافتمندانه برای من عار نبود ، امروز در همین شغل چیزهایی رو از روابط با انسان ها آموختم که در هیچ دانشگاهی به من آموزش داده نمی شد و یاد گرفتم هیچ کسی رو بر حسب شغلش و ظاهرش قضاوت نکنم . کاری که از نظر من پست بود
    امروز جایگاه پیشرفت های بعدی من شده ، چون هیچ وقت در کنارش اهداف ، جاه طلبی ها و مطالعاتم رو رها نکردم .

    یه خاطره کوچیک دارم از این برچسب خوردن ها که خیلی دوستش دارم:

    روز اولی که با معدل خوب وارد هنرستان شدم ، ثبت نامم نمی کردن
    چون هنرستان در تفکرات قالبی ایران جای خنگ هاست و به من گفتن نام نویسی نمی شی چون معدلت بالاست!!!بالاخره قبولم کردن ، یه دبیر ادبیات داشتیم که خیلی سر این موضوع با ما بحث کرد که شماها حتماً درس ضعیفی داشتید و خنگ هستید که اومدید اینجا (دبیرستان سابق من رتبه اول مسابقات علمی در منطقه بود و درست دیوار به دیوار هنرستانم! و چقدر برام دردناک بود که در دید این مردم ، شعور و فضل انسانها وابسته به یه دیواره! اون طرف دیوار نابغه بودم و مخ ، این طرف دیوار خنگ و کودن) و حاضر نبود از حرفش کوتاه بیاد ، آدم رکی بود و خیلی مغرور.
    سال آخر وقتی که داشت از ما جدا می شد در حالی که اشک تو چشماش حلقه زده بود گقت:"
    50 سال سابقه کار دارم ، دبیرستان های زیادی تدریس کردم ،دختر دکتر الهی قمشه ای شاگرد من بود ولی در تمام عمرم کلاسی مثل این کلاس نداشتم، شما بهترین شاگردهای من بودید ، فراموشتون نمی کنم " با شوخی گفتیم :" هنوزم هنزستانی ها خنگن؟" با صدای بلند خندید و گفت:" نه ، دیگه اینطوری فکر نمی کنم"



  2. 11 کاربر از پست مفید *nadia* تشکرکرده اند .

    *nadia* (دوشنبه 08 شهریور 89), maryam240 (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    به نظر من فروشندگي شغل خيلي خوبيه براي يه خانم البته بستگي به فروشگاهش هم داره...من به شخصه اين شغل رو دوست دارم چون به نظرم كسي كه در اين حيطه فعاليت ميكنه با كلي ادم جورواجور اشنا ميشه و كلي رابطه خوب و بد رو تجربه ميكنه...كلا هيجان داره به نظرم...هيچ عيبي هم نداره...

    دقت كنيد كه لاس زدن با مخ زدن(مهارت اصلي يه فروشنده يا يه بازارياب حرفه اي )فرق داره...






    اما خب حالا كه اغاز كننده تاپيك جهت رو كاملا روشن كرده ديگه منحرف نميشيم...


    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27


    از یه منظر دیگه.هدف تاپیک اینه که آیا محیط های فروشگاهی محل مناسبی برای پیدا کردن همسر هستن یا نه؟

    خب خدارو شكر كه هدف دقيقا مشخص شد...
    خب برادر من اينو از اول ميگفتي ...ما دچار سو تعبير و سو برداشت شديم...
    حالا بايد فكر كنيم و جواب بديم كه اياي فروشگاه ها محيط خوبي براي همسريابي هستند يا خير...


  4. 6 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    maryam240 (چهارشنبه 13 اسفند 93), parnian1 (دوشنبه 08 شهریور 89)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 دی 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1389-4-19
    نوشته ها
    302
    امتیاز
    4,259
    سطح
    41
    Points: 4,259, Level: 41
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 302 در 134 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    سلام عزیزان
    اولا من علاقه مند شدم بحث ذهن انسان رو روشن می کنه
    دوما تا اونجایی که یادمه نه من نه بقیه حتی فرهنگ برچسب نزدیم حتی ۱۰۰۰ بار گفتیم که تحقیق می خواد که ببینیم اون آدم خوبه یا نه (همون طوری که همه آدم ها واسه ازدواج نیاز به تحقیق دارن)
    ما گفتیم از نظر ما در شان یه خانوم نیست که ............. چرا همگی گیر دادین به اینکه ما برچسب زدیم
    خوبه من یکی تا حالا هزار بار گفتم همه این عزیزان محترمند و .........
    خانوم نادیا شما تو فروشگاه باباتون کار کردید. همون طوری که gh.sana هم گفتن که بستگی به فروشگاهشم داره
    عزیزان درسته که این مطلب من شاید دوباره بحثو بکشونه سر جای اولش
    ولی ین جمله که میگین کار که عار نیست . به نظر من همینجوری نباید سرسری ازش گذشت این جمله اولا به نظر من در مورد مردا بیشتر کاربرد داره ضمنا دلیلی هم نمیشه که مرد به خاطر این جمله تن به هر کاری بده تا اعتبارشو از بین ببره حالا بحث دخترش بیشکش
    همونطوری که هممون باید متواضع و ..... باشیم باید اعتبارمون رو هم حفظ کنیم
    مخصوصا دخترا.
    در مورد اینکه خانوم نادیا ادم شناسیشون قوی شده و ...... احساس می کنن خردمند تر شدن منم قبول دارم ولی این چیزا رو میشه بوسیله خیلی راه های دیگه هم بدست اورد یکیش همین تالار
    اینا همه نظرای من بود و برای بار صدم میگم اگه مجبور باشه که هیچ. ضمنا من هیچ وقت نگفتم که همه نا باکن

  6. 2 کاربر از پست مفید hektor تشکرکرده اند .

    hektor (دوشنبه 08 شهریور 89)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    دوستان عزیزم

    بنظرم میاد همه نظراتمون مشابه هست،اما طرز بیانمون متفاوت.
    ارسال همه دوستان رو یکجا خوندم،از هم گلایه کردین،اما خودتونم همون حرفو زدین.
    ببینید،برچسبی که زده شده فقط توسط مادر آقای فرهنگ بوده و نه خود ایشون یا بقیه دوستان.
    نظرات من و آقای سیاوش هم ناقض حرفای شما نیست.همه یک حرفو زدیم.

    در هر شغلی و در هر مقام،هر نوع انسانی میتونه وجود داشته باشه.این شغل هم یکیش.
    خب هر حرفه ای اقتضای خودشو داره.نمیتونیم چشمامونو رو این ببندیم.
    شغل فروشندگی هم اول نیازمند روابط عمومی بالاست.اینم جوانب خودشو داره.
    کامران عزیز به نکته کاملا" بجایی اشاره کردن،عقده جنسی که در جامعه ما وجود داره.
    پس بدلیل همین عقده جنسیه که بعضی مشاغل برای خانمای جامعه ما مناسب نیست.ما نگفتیم فروشندگان خانم بد هستن.گفتیم محیط کارشون مناسب نیست.خود من اولین کسی بودم که تو این تاپیک گفتم شاید خانمی واقعا" نیازمند درامد هرچند کم این شغل باشه.و اینکه برای ازدواج بهر حال باید تحقیق بشه.
    همه ما میدونیم درصد ابتلا به خطا در خانما تو بعضی شغلا بیشتره.مثل همون شغلی که کامران اشاره کرد>>منشی گری

    همه میدونیم از شغل هاییه که حتی شاید از فروشندگی هم نامناسب تره برای خانم.
    هیچکس هیچکس رو قضاوت نکرده،ما درمورد شغل نظر میدیم که مناسبه یا نامناسب.و اینم میدونیم محیط رو آدم اثر میذاره،رو یکی کمتر،رو یکی بیشتر.شرایط و محیط ناسالم هم در مشاغل هم اجتناب ناپذیره.باز فروشندگی خیلی سالمتر از بعضی شغلای دیگه س چون جلو چشمه.به شخصه شاهد وضعیت شرکتهای خصوصی بودم که تو فضای بسته و خصوصی شرکت،دخترا و پسرای جوون چجور روابطی باهم دارن...

    آقای فرهنگ
    بازم رو نظر خودم هستم>>برای هر دختری که بخواین اقدام کنین باید تحقیق صورت بگیره.
    امکان داره خانمی شاغل در فروشگاه مناسب ازدواج باشه یا نه.
    این کاملا" بسته به معیارهای خود شماست.
    دوستمون سیاوش گفتن در اینمورد سخت گیری بیشتری دارن و ایشون هم عقاید خودشونو دارن که بسیار محترمه.
    هرکسی معیارهای خاص خودشو داره.

    موفق باشین

  8. 6 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (دوشنبه 08 شهریور 89), maryam240 (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    ببخشید من دیر رسیدم اینه که ابتدا به مسائله اول مورد بحث در این تاپیک میپردازم.
    خیلی جالبه! این بحث ها منو یاد یه خاطره انداخت که نمیدونم بگم دردناک بود یا خنده دار. تعریف میکنم خودتون قضاوت کنید:
    از یک خانواده یتیم ( یتیم هم از پدر هم از مادر) حمایت میکردم. اینها کلا همیشه به تناوب حامی داشتند(موسسات خیریه و طرح اکرام). یکی براشون خونه خریده بود. یکی قسط خونه رو میداد یکی خرجشونو میداد. منهم در یک مقطعی تنها حامی بودم که با کمک یکی از نزدیکانم کمک ماهانه نسبتا زیادی رو که براشون رفاه نسبی رو آورده بود تقبل کرده بودم. و هر کاری میکردم که اینها درسشونو بخونن و دانشگاه برن. خونه بزرگتری در جای مناسبی ازشهر در اختیارشون گذاشتیم و سرویس مدرسه براشون گرفتیم و ... اما فرزندان بزرگتر اصلا اهل درس نبودند و توی رویاهای خودشون سیر میکردند. یکیشون حتی چند سال بود دیپلم گرفته بود اما کارش همین بود که بره دنبال جذب حامی های دیگه یا اینکه عینک آفتابی بزنه و تیپ نامناسب و با رفیق هاش برن الکی دور شهر و گشتن ( این خبرها از این ور اونور و از منابع موثق به گوشم میرسید) خلاصه وقتی فهمیدم از دانشگاه رفتن ( بعد از چند سال اللی تللی کردن بعد از دیپلم) خبری نیست و خواستگاری هم سراغشون نمیاد به بهانه نبود کار زیر بار کار کردن هم نمیرن، برای اینکه جلوی هرز رفتن اینها رو بگیریم و متکی به خودشون باشند اومدیم بهشون پیشنهاد دادیم که با فروش بخشی از اموال ما ( و نه اونها) یه مغازه ای بزنیم و اینها رو به اضافه یکی دوتا دیگه دختر هم شرایطشون بذاریم توی اون مغازه تا خودشون مغازه رو بگردونن و خرج زندگیشونو در بیارند و از این سر بار بودن بیان بیرون و فکر نکنن همیشه یکی باید لقمه آماده بذاره تو دهنشون. خلاصه من رفتم و با هزار هیجان و خوشحالی خبر رو بهشون دادم و فکر کردم حالا اونها هم از خوشحالی پر در میارن. اما متاسفانه تنها عکس العملشون این بود:
    وا! ما بریم فروشنده بشیم؟!!! ما میخوایم بریم دانشگاه!!!
    چند وقت بعد ( به دلایل عدیده ای) دست از حمایتشون برداشتیم. اما من هنوز دارم فکر میکنم که این سم مهلک فرهنگی و تفکرات غلط این چنینی را چه طور میشود از جامعه زدود؟
    آقای فرهنگ و آقای سیاوش! آینده و طرز فکر اون دختری که دست دراز کردن پیش هر کس و ناکس را با شرف تر از فروشندگی میداند، چه کسی خراب کرده؟ آیا اون دختر لیاقت همسری خوب و ازدواجی مناسب را دارد یا دختری که حاضر میشه از صبح تا شب سر پا بایستد و فروشندگی کند اما دستش پیش این و آن دراز نباشد؟


  10. 9 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    maryam240 (چهارشنبه 13 اسفند 93), بی دل (دوشنبه 08 شهریور 89)

  11. #16
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط siavash.x

    خانوم انی تو ذهنشون یه دنیای ایده ال ساختن و فکر کنم چون خودشون ادم سالمی هستن که دیدگاه باز تری نسبت به جامعه دارن همه رو با خودش مقایسه می کنه
    من فکر می کنم انی فکر می کنه که اگه اون مثلا فروشنده بود با انرزی و ریلکس و بسیار زیرکانه توام با حفظ ارزش ها این کارو می کرد(خصوصیات خانوم انی)
    سیاوش جان

    دنیا را من و تو و ما ایده ال و زیبا می توانیم بکنیم و یا از آن سو ، رفتارها و احساسات و اعمال و افکاری داشته باشیم که روزگار و دنیایمان تیره و تار شود .

    پس هر کس در جایی که ایستاده با توجه به توانایی هایش می تواند دنیا را زیبا یا زشت ببیند . مسئله این نیست که من دنیای ایده الی دارم و یا دنیای ایده الی در ذهن ساخته ام . مسئله من این است که دنیا را همین گونه که هست پذیرفته ام و باور دارم در همین شرایط پذیرش می توانم از اختیارات خودم نهایت استفاده را بکنم و به گونه ای تصمیم گیری کنم که هر روز دنیا با تمام زیبایی هایش در مقابل من ، اشرف مخلوقات سر تعظیم فرود بیاورد.و باور کرده ام و پذیرفته ام که افرادی هم هستند که من و توانایی ها و انتخابهای من را قبول ندارند و مرا به راحتی آب خوردن قضاوت می کنند بدون اینکه از من و پیش نویس های من و شرایط من آگاه باشند و به واقع من را بشناسند . پس من فقط در پذیرش هستم و می دانم از پذیرش تا انتخاب راه طولانی وجود دارد و من فرصتهای بی نظیری دارم که اگر بخواهم از آنها استفاده کنم می شود بی نهایت اما چه چیزی ممکن است مرا محدود کند ؟! ترس .
    و من سعی دارم بر ترس های خودم غلبه کنم . ترس از قضاوت شدن ( ترس از حرف مردم !) یکی از آن ترسها ست که یک زمانی بدجوری گریبان گیرم بود و امروز این ترس فرو ریخته است . چرا که مردم را مختار افکار و احساسات و اعمال خودشان می دانم و .....................

    مسئله بعدی به هیچ عنوان اهل قضاوت کردن ملت نیستم . من و تو اگر خیلی هنرمند باشیم به سر خود دستمال می بندیم . قضاوت کردن از جایگاه درک کردن مردم اتفاق نمی افتد بلکه از جایگاه تجسس و فضولی است برای اینکه نقطه ضعفی ( کد) را استخراج کنیم و روی آن مانور دهیم تا مثلا ثابت کنیم یکی " بد " است و من " خوب " هستم . در حالی که اینگونه حرفها مال دنیای کودکانه است .
    دو فرد بالغ در عالم پذیرش یکدیگر قادر هستند همدیگر را رد کنند اما این دلیل بر بدی یکی و خوبی نفر بعدی نیست . در عالم بالغانه من خوب هستم و تو هم خوب هستی حال اگر از هم خوشمان نیامد می توانیم همدیگر را رد کنیم و از هم بگذزیم و عبور کنیم . به همین سادگی . دیگر حدیث مو را از ماست بیرون کشیدن ندارد .


    بله من اگر فروشنده بودم در درجه اول با افتخار فریاد می زدم من فروشنده مانتو هستم .

    و اما
    در درجه اول حتما شغل انتخابی ام را یا دوست داشته ام که انتخاب کرده ام یا از سر جبر و نیاز به این کار تن داده ام اما مطمئن هستم اگر به هر ترتیب چنین کاری را انتخاب می کردم دردرجه ی اول در پذیرش ( هست هر آنچه که هست ) می رفتم ( حتی مثلا برای مدتی کوتاه که به این کار نیاز داشتم ) و به شغلی که داشتم عشق می ورزیدم و با عشق کالای خودم را به مردم عرضه می کردم و می فروختم و از جایگاه انرژی مثبت و شادمانی و حمایت که ذاتا در وجودم هست و در عالم حقیقی هم خصوصیت بارز من است تاثیر گذاری می کردم و جنس خودم را می فروختم و مطمئنا در کار فروشندگی موفق هم می شدم حتی در زمان کوتاه .


    اما بگو ببینم

    اگر مثلا دختران در مغازه ها و فروشگاه ها و ....کار نکنند چکار کنند ؟!
    تو به عنوان یک پسر حاضری در یک مانتو فروشی یا لباس زیر فروشی زنانه کار کنی ؟!
    آیا قوانین مملکتی به تو اجازه کار کردن در هر محیطی را می داد ؟!
    تو فکر می کنی ( از دیدگاه تو و یا اجتماع ) محیط چند درصد از شرکتها مناسب کار کردن دختران است ؟!
    تو فکر می کنی چند درصد خانواده ها از حضور دخترانشان در محیطهای زنانه خوشحال و خرسند هستند و چند درصد با توجه به فرهنگ ایرانی حاضر هستند دخترانشان در شرکتها و کارخانجات و ...حضور داشته باشند

    فکر نمی کنی ما می توانیم به عنوان یک جمع حامی جمع جمیع دختران باشیم تا بتوانند نانی به کف آرند و بی منت بخورند ؟!

    فرض کن دختری که اهل شیطنت است و شیطنت می کند چون محیط کاری اش به او چنین فرصتی داده و اگر مثلا در یک شرکت معتبر و کاردرست کار کند احتمال شیطنتش به صفر می رسد !!!

    فکر می کنی من و تو به جای اینکه انگشت اتهام به سمت جمع جمیع اینگونه افراد بگیریم بهتر است هر انسانی را طی تجربه و شناخت بشناسیم و از برچسب زدن به مردم خودداری کنیم .


    تو به عنوان یک فرد می توانی دختری را انتخاب کنی که دلت می خواهد از هر محیطی می توانی این دختر را انتخاب کنی آیا اگر انتخاب تو یکی از این نازنین دختران بود ناراحت نخواهی شد وقتی چنین انگشت اتهامی به سمت انتخاب تو گرفته شود ؟!!

    اصلا بگو ببینم کی گفته دختری که شیطنت می کند و یا لوندی در میاورد بد است و یا چه کسی گفته که دختری که این کارها را نمی کند خوب است . معیار بدی و خوبی افراد چیست ؟!

    دختران شیطان هم باب طبع خیلی از آقایان هستند و طرفداران خودشان را دارند همانطور که دختران سربه زیر هم باب طبع خیلی از آقایان هستند و آنها هم طرفداران خودشان را دارند . در این دنیا با این همه تنوع مردان هم تنوع سلیقه دارند و معیارهای خاصی برای خودشان و انتخابهایشان دارند و...


  12. 8 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (دوشنبه 08 شهریور 89), asemani (پنجشنبه 05 اردیبهشت 92), maryam240 (چهارشنبه 13 اسفند 93)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه


    کار اگر شرافتمندانه باشد و حلال ، در شأن هر انسانی هست چه زن و چه مرد. حتی اگر جارو کشی باشد.
    شأن یک انسان به شغلش نیست به وجودشه، به تلاشش ، به انسانیتش.
    جامعه و تفکرات اون رو من و شمای نوعی می سازیم ، اینها خارج از اختیار و وجود ما نیست، پس چرا
    جامعه ای نسازیم با افکاری خوشایند و دست خودمون رو بازتر نگذاریم برای موفقیت بیشتر؟
    می شه هر شغلی داشت و ارزش ها رو حفظ کرد ، اگر دیگران بد نگاه می کنند این ماییم که باید دیدگاهشون
    رو تغییر بدیم ،حریم رو نگه داریم و این شدنیه.

    عرف جامعه :
    به شخصه با این کلمه مشکل دارم و عمری با این عرفها جنگیدم ، با عرف هایی بدون پشتوانه فکری و البته حرفها شنیدم، اما زندگی می کنم تا از زندگیم و راهم که انتخابش کردم لذت ببرم نه اینکه طبق سلیقه مردم عمل کنم و این برای من در اولویته.
    اگر نبودند کسانی که در مقابل عرف بی معنای برتری سفید بر سیاه بایستن ، اگر نبودن
    زنانی که جرأت کنند پشت فرمان اتومبیل ها بنشینند ، امروز دنیا چگونه بود؟ و صد البته
    این افراد حرفها و تهدید های بسیار شنیدند ، دنیا را کسانی تغییر می دهند که با تفکر و بدور از به به و چه چه های مردم و مطابق با ارزشهای
    انسانی عمل می کنند و به این صورت جایگاه بهتری برای نسل بعد از خود می سازند! این ما هستیم که تفکر نسل بعد از خودمان را می سازیم ، پس مسئولیم برای تفکری بهتر.


    اعتبار کم تر:
    فکر می کنم منظورت "جایگاه اجتماعی پایین تر" بود ، بله ،در جامعه ما این مشاغل جایگاه پایین تری دارن و این به دلیل نوع دیدگاه مردم ماست نه نوع شغل.
    و در مورد اعتبار ، یک فروشنده رو همه تیپ آدمی از هر جنس و سن و صنف می شناسن ،وقتی می بیننش همه بهش سلام می کنن (که دفعه بعد تخفیف بده شوخی کردم) و این شخص اگر کارشو خوب بلد باشه ، دوستان بیشتر و در نتیجه اعتبار بیشتری کسب می کنه.

    اگر بتونی از شغلت لذت ببری ، دیدگاه
    سازنده داشته باشی و بدونی چی کار کنی در هر پست و مقامی اعتبار رو بدست میاری.




    خوب ... دوست گرامی ما جناب فرهنگ موضوعشون به کجا رسید؟



  14. 4 کاربر از پست مفید *nadia* تشکرکرده اند .

    *nadia* (سه شنبه 09 شهریور 89)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط *nadia*
    کار اگر شرافتمندانه باشد و حلال ، در شأن هر انسانی هست چه زن و چه مرد. حتی اگر جارو کشی باشد.
    شأن یک انسان به شغلش نیست به وجودشه، به تلاشش ، به انسانیتش.
    نادیای عزیز

    اگر شغلی هم شرافتمندانه بود،هم حلال،اما>>
    صاحب شغل برای انجام همین حرفه دست به کارهای غیر شرافتمندانه زد چی؟؟

    حالا این به کنار،
    صحبت ما درمورد اینکه برخی شغلها در شاُن یک خانم نیست>>>منظورمون محیط ناسالم بعضی مشاغله و کارهایی که اون خانم مجبوره برای نگه داشتن و انجام هرچه بهتر اون شغل بهش تن بده،کارهایی که در شان یک خانم نیست.
    حالا سو تفاهم نشه،منظور من اصلا" شغل خاصی مثل فروشندگی که بحث باهاش شروع شده، نیست.حرف من کلی هست.

    با گفته آنی جان هم موافقم و همون بالا هم بهش اشاره کردم که این کاملا" بسته به معیار هر فرده>>بله،برخی آقایون خانمای شیطون رو ترجیح میدن.
    درسته،جامعه(بخصوص جامعه ما) در برخی مشاغل(مثل فروش لباس زیر و...)نیازمند خانماست.

  16. 4 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (سه شنبه 09 شهریور 89)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 دی 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1389-4-19
    نوشته ها
    302
    امتیاز
    4,259
    سطح
    41
    Points: 4,259, Level: 41
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 302 در 134 پست

    Rep Power
    44
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    سلام
    اولا مطالب انی رو باید خوب بخونم تا جواب بدم
    ولی فعلا در مورد نظر نادیا اینو بگم که اگه به شکستن عرف های بد و زشت جامعه هست من عرفی از جامع شکستم که هیشکی جراتشو نداره یا کم هستند ادمایی که این کارو بکنن که حالا نمی گم شاید اینده بحث بشه ولی الان موضوع رو خارج از بحث میکنه
    در مورد جایگاه اجتماعی هم حق با شماست و من قبول دارم و حرف من هم هست
    ولی من خودم تو بازار بودم
    من نتونستم دووم بیارم که جنسی رو که مثلا ۱۰۰۰ تومنه رو به مشتری بدن ۳۰۰۰ واسه همین هم خودمم رفتم چون سازگاری نداشتم
    بازم میگم اگه مجبور بوده باشه که کار کنه آدم باید تحقیق کنه حرفای خانوم مهتاب کامل تره



  18. 3 کاربر از پست مفید hektor تشکرکرده اند .

    hektor (سه شنبه 09 شهریور 89)

  19. #20
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: دخترای شاغل در فروشگاه

    قرار نبود به جایی برسه.یه موضوعی برام پیش اومد،که می خواستم نظر شما رو بدونم.

  20. کاربر روبرو از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (شنبه 24 مهر 89)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.