به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 59
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط lvlahtab

    بنابر تجربه شخصی خودم و بیشتر دوستان،به یه دلیل مهم بهتون پیشنهاد میکنم فعلا" رسمیش نکنین.
    >>اگه از الان عقد کنین حداقل دو سه سالی باید عقدکرده هم باشین و چاره دیگه ای هم ظاهرا" نخواهید داشت.
    علاوه بر مشکلاتی که قبلا" بهشون اشاره کردم،همین مدت طولانی دوره عقد کردگی خیلی مشکل سازه.
    پیشنهاد ارجح اینه که دختر و پسر 5-6 ماه بعد از عقد برن سر خونه زندگی خودشون.این مدت میتونه حداکثر 1 سال بشه ولی همین هم زیاده.درمورد شما که سخت تره.این دوران بدلیل ویژگیهای خاص خودش،مشکلات عدیده ای برای فرد پیش میاره.که بهتره جلوگیری کنین از این مشکلات.وارد جزئیات نمیشم.طولانی مشه،فکر کنم خودتون تا حدی اطلاع داشته باشین.[/b]


    ممنونم از راهنماییاتون,حرفاتونو با تمام وجود درک میکنم.میدونم که چه مشکلاتی ممکنه پیش بیاد.
    نمیدونم جواب این دل شرحه شرحه از فراق رو چی بدم.یعنی نباید به خاطر کسی که دوسش دارم دل و به دریا بزنم و مشکلات رو به جون بخرم؟ هیچ چیز ارزشمندی بدون سختی به دست نمیاد.نه؟
    کسی نیست که همچین تجربه ای رو داشته باشه و شرایطش مثل شرایط من بوده باشه؟
    (نمیدونم شما چیزی درباره نشون کردن دختر(که یه نامزدیه نیمه رسمیه) شنیدین؟تو شهرستانا یه رسمه.)


    [size=medium]همه می خواهند روی قله كوه زندگی كنند، اما تمام شادی ها وقتی رخ می دهند كه در حال بالا رفتن از كوه هستند.


    [/size]

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    مطمئنا" تحمل درد دوری سخته
    اما با مشکلاتی که ممکنه در دوران عقد کردگی براتون پیش بیاد،ممکنه عشقتون کمرنگتر بشه.

    من هی به خودم میگم کاش همون 5-6 ماه بعد عقد میرفتیم خونه خودمون،اما با خاطره خوش میرفتیم،نه با تلخی
    نه با خاطرات ناخوشایند
    میگم کاش وقتی یاد دوران نامزدی(عقد کردگی)میفتم خاطرات خوب از ذهن هردومون میگذشت.
    من و همسرم با اینکه یک سال نامزد بودیم،هنوز اثرات بدی که مشکلات اون دوران در هردومون داشته از بین نرفته.سو تفاهمات،اختلاف سلیقه ها...
    مخصوصا" مشکل با خانواده ها و...
    پیشنهاد میکنم درد الانتون رو که در عین سختی،بسیار لذت بخشه رو تحمل کنین.ولی نامزدی کوتاه اما شیرینی داشته باشین.و با دلخوشی برین سر خونه زندگی خودتون.
    بهتره به احساسات خودتون دامن نزنین تا راحت تر تحمل کنین.
    در ضمن

    درمورد نشون کردن گفتین،اونطور که متوجه شدم هردو از خانواده های مذهبی هستین و مخصوصا" دختر خانم مقید به حریم محرم و نامحرم هستن.فکر نمیکنم بعد از نشون کردن خیلی بتونین باهم راحت باشین.تحملش(دوری) براتون سخت تر نمیشه؟

    (داخل پرانتز بگم،سریال جراحت رو میبینین؟با اینکه روغن داغشو زیاد کردن،اما خوب تونستن عواقب طول دادن دوره نامزدی رو نشون بدن.سریال آموزنده ایه برای جامعه ما.
    مخصوصا" که شما هم فامیل هستین،که اینمورد ان شاا... مشکلی پیش نیاره براتون.)

    در آخر بگم
    اینا فقط نظر شخصی منه،و پیشنهادی بیش نیست.
    شما خودتون تصمیم گیرنده اید.بهتره از خانواده و افراد مجرب دیگه هم که میتونین مشورت بگیرین.

  3. 3 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (سه شنبه 16 فروردین 90)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    از این که تجارب شخصیتون رو در اختیار من گذاشتین خیلی ممنونم.
    باید بیشتر رو خودم کار کنم تا از نگرانیام کم کنم.تا حالا که هر چی از خدا خواستم,نه نیاورده!!! جدی میگم,تا حالا هر چی رو از ته دل خواستم بهش رسیدم.
    میدونین اگه من از طرفم مطمعا بشم که اونم منو میخوادو....حاضرم چند سال صبر کنم.بیشتر فکر من درس وکنکورشه,چون خیلی درس خونه و تا حالا معدلش از 19/80 پایین تر نیومده!!!
    شنیدم که نامزدی(یا عاشقی) فکر پسر رو بازتر میکنه و اونو اکتیو تر میکنه(که من خودم دارم تجربش میکنم) ولی برای دخترا کاملا برعکسه و اونارو گوشه گیرتر و پسیو تر(غیر فعال) میکنه(حالا دخترها باید این گفته رو تایید کنند).اگه این گفته درست باشه,اصلا دوست ندارم اونو درگیر احساسات کنم,حالا هرچقدرهم دوریش برام سخت باشه.چون خودم هم آدم احساسی و زود رنجی هستم,میدونم که درگیری احساسی زیادی خواهم داشت.

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    نظرات دوستان تموم شد؟؟؟؟؟
    کجان این فرشته مهربان و نقاب و .....
    مارو قابل نمیدونند که نظر نمیدند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  6. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 27 دی 92 [ 02:28]
    تاریخ عضویت
    1389-2-06
    نوشته ها
    513
    امتیاز
    5,622
    سطح
    48
    Points: 5,622, Level: 48
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,129

    تشکرشده 1,123 در 399 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    دوست عزیز

    بهتون پیشنهاد میکنم این تاپیکو مطالعه کنین و اگه خواستین نظر بدین توش و مسئله تونو بیان کنین

    نشون کردن

    در ضمن تا حدی گفتنی ها گفته شد،منتظر این نباشین که یک نفر بصورت قاطع بهتون بگه چکار بکین،هیچکس به اندازه خودتون و خانواده تون شرایط شما رو نمیدونه
    تصمیمی نهایی رو باید خودتون بگیرین

    بازم برای گرفتن راهنماییهای بیشتر بهتره به اون تاپیک مراجعه کنین و مشکلتونو بیان کنین

    موفق باشین

  7. 2 کاربر از پست مفید lvlahtab تشکرکرده اند .

    lvlahtab (پنجشنبه 11 شهریور 89)

  8. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    عمو جون دست بر میوه حوا نـــــــــــزن!


    نقل قول نوشته اصلی توسط parse
    معشوقه ماهم 17 سالشه و سال دوم دبیرستان.دختری با حجاب و متین,در برخورد با نا محرم سنگین و با حیا(همه جوره قبولش دارمو عاشق این رفتارشم)
    دوست من اگر تنها دلیل شما برای انتخاب ایشان، همین خصیصه اش است، به جرأت می گویم که صبر کن.
    معشوقه شما هنوز یک دختر دبیرستانی است و وارد جامعه نشده است. به کرات دیده ام دختران اینچنینی که به محض فراهم شدن شرایط، موضع اولیه شان را کنار گذاشته اند.

    البته جسارت نباشد، ممکن است معشوقه شما اینچنین نباشد و با علم و اعتقاد این رویه را انتخاب کرده باشد که در اینصورت هرگز از موضع خود کنار نمی رود.

    اما فرض محال، که محال نیست.
    به او اجازه دهید که وارد اجتماع (حتی دانشگاه) شود و آنگاه آنرا بسنجید.
    عجله نکنید. هم به خودتان و هم به او فرصت دهید.


  9. کاربر روبرو از پست مفید هستی تشکرکرده است .

    هستی (چهارشنبه 24 شهریور 89)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    دست به میوه حوا زدم!!!!!!!!!!!
    تو سفری که به شهرستان داشتم,رفتیم دیدن حوا خانم و..........
    حرف دلمو بهش گفتم(البته خودش یه جورایی میدونست)مجبور شدم بگم.رفتارش عوض شده بود,تحویلم نمیگرفت.
    گفتم چرا اینطور شدی؟ کاری کردم؟؟ گفت:از دستت دلخورم,نمیخوام قاطی زندگیت بشم,بدون من زندگیت بهتره و.....
    کلی حرف زدم,نمیدونم چطور شد که رفتیم سر اصل مطلب!!!!!! گفتم که من زندگی رو بدون تو نمیخوام...
    صحبت هامون ادامه داشت تا جایی که گفت:من درسم مونده,ادامه تحصیل چی میشه؟؟؟ براش توضیح دادم که منم دوست دارم درسشو ادامه بده و...گفتم به هم چند سال فرصت بدیم تا همدیگرو بهتر بشناسیم و....
    گفتم حرف دلت رو بگو.همش بهونه میاورد,بنده خدا خیلی هم خجالت میکشید(البته روابط خانوادگیمون خیلی نزدیکه و اون منو مثل برادر به خودش نزدیک میدونه)
    گفت:نظر من فقط شرط نیست,من نمیتونم قولی بدم,آیندم کامل دست خودم نیست...خانوادم....
    گفتم فقط حرف دلتو بگو,فعلا نظر تو برام مهمتره.بازم بهونه میاوردو حرفای قبلی رو تکرار میکرد.
    بهش گفتم:فعلا همه مشکلات رو در نظر نگیر,فکر کن فقط نظر تو مهمه و ....کافیه بسم الله رو بگی,بقیه کارا درست میشه. بسم الله؟ بسم الله.
    تا بسم الله رو گفت,یه احساس عجیبی رو تجربه کردم که تا حالا تجربه نکرده بودم,تمام غم و غصه هامو فراموش کردم.یه احساس سبکی خاصی بود.
    این احساس بیشتر از چند ساعت دوام نداشت!!! چند ساعت بعدگفت:من بابت حرفات تضمین میخوام.اینو گفت و تا چند ساعت نتونستیم صحبت کنیم.تا اینکه آخر شب گفت:چیزایی که گفتم فقط حرف خودمه,بهت گفتم که من نمیتونم تنها تصمیم بگیرم فردا طوری شد از دست من دلگیر نشی؟؟.. خانوادم........
    گفتم به نظر من خانواده مشکلی نداشته باشه....
    گفت که اشتباه میکنی,خانوادم موافق نیستن.پرسیدم چرا؟مگه چیزی شده؟ با من مشکلی دارن؟
    گفت:نه مشکل تو نیستی,ولی میدونم خانوادم مخالفن.از حرفاشون فهمیدم که مخالفن.دلیلش رو هم نمیدونم.(من یه لحظه جا خوردم)هر چی اصرار کردم,گفت که دلیل مخالفت خانوادشو نمیدونه.
    یه جورایی شدم,گفت روم نشد همون اول بگم.بهتره بیخیال بشیم,دوست ندارم باعث اختلاف بشم,حیف بین خانواده هامون اختلافی پیش بیاد(راستش یکم گیج شدم,یه جای کار میلنگید)
    بهش گفتم نظر خانوادتو فراموش کن.خودت چی؟؟هستی؟؟ گفت هستم,ولی خانوادم....
    گفتم برای من مهم تویی و اینکه هستی فعلا کافیه.
    تا اینکه فرداش ما برگشتیم خونه.بهش پیام دادم و گفتم نمیخوای دلیل مخالفت خانوادتو بگی؟؟؟ گفت:نمیدونم اگه میدونستم میگفتم,بیا منصرف بشیم,میترسم خانواده هامون......
    بازم گفتم برای من مهم تویی,با خانوادتم حرف میزنیم.تا اینکه آخر حرفشو گفت,گفت:آخه با یه حرف خشک و خالی که نمیشه.از من چه انتظاری داری؟ از کجا بدونم تو تا چند سال دیگه عوض نشی؟
    بعد براش توضیح دادم که با خانوادم صحبت میکنم و بقه کارارو به بزرگترا میسپاریم.
    خوب دوستان ما دل و زدیم به دریا و تا اینجا پیش رفتیم.یکم گیج شدم.به نظر شما خانوادش واقعا مخالفن؟ یا مشکل جای دیگست؟؟ به نظرتون چیکار کنم؟
    من با خانوادم صحبت میکنم.ببینم نظر اونا چیه؟؟ البته این کاری رو که کردم بدون اطلاع خانوادم بوده.نمیدونم چی پیش میاد.
    نظراتون مهمه برام

  11. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    کاش قبل از این کار مشورت می کردی.

  12. 4 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 07 دی 89)

  13. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
    کاش قبل از این کار مشورت می کردی.
    من که مشورت کردم!!!!!!
    شرایط طوری شد که نتونستم نگم.یعنی اشتباه کردم؟
    خوب عوضش الان خیالم راحته که اونم منو میخواد و میدونه که من میخوامش.یه سری از دلمشغولیام کم شد ولی خوب یه سری مشکلات دیگه پیش اومده.احساس میکنم اون ازم انتظار داره که مسئله رو جدی تر دنبال کنم.خودش گفت که: هستم,ولی با یه حرف خشک و خالی چیکار میتونم بکنم.
    درسته که من و اون شرایط کامل ازدواج رو نداریم,ولی خوب میخوام با کله برم داخل مشکلات
    باید برای رسیدن به چیز با ارزشی از یه سری از چیزا گذشت و یه سری مشکلات رو به جون خرید.
    نمیخوام تو خواستنم تردید کنه.

  14. #20
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
    کاش قبل از این کار مشورت می کردی.

    خيلي جمله جالبي پست كردي، يك رتبه بهتون ميدم كه خوب مشكل فعلي مراجع را كه در حال تشديد هست، تشخيص دادي.



    با سلام parse گرامي
    واقعا تجربه احساسات و هيجانات جواني بسيار لذت بخش و مفرح هست. گويا در ابرها قدم مي گذاريم.
    شبيه اين احساسات حتي در تجربه مواد هم به نوع ديگري خودش را در اوائل(تاكيد مي كنم فقط در اوائل)، نشان مي دهد.

    بازم يك تجربه تكراري از يه رابطه اي كه بد شروع شده و بدتر در حال ادامه هست...

    ازدواج يك فرايند مشخص و انتخاب در زندگي هست كه بايد روشمند و هدفمند باشه.

    اينكه از يكي خيلي خوشمون اومد و دل زديم به دريا، آزاديم اما بايد بدانيم كه تبعاتش گردن هر دو نفر دخيل در رابطه را مي گيرد.

    ما مي گوييم.
    هر وقت شرايط ازدواج داريد، به صورت رسمي و آشكار از طريق خانواده ها در ميان بگذاريد. اگر مخالفت ، مشكل و يا هر مسئله اي بود ، قبل از اينكه در دام احساس و وابستگي بيفتيد و بيفتد و زمان به آن بخورد، نجات يابيد.

    اگر يكي دو ماه وقت بگذاريد و تاپيك هاي انجمن ارتباط دختر و پسر را بخوانيد. دهها نفر را خواهيد ديد كه در حال برگشت از راهي هستند كه شما با شادي در حال تاختن هستيد. و البته بسيار خسته و بعضي در مرز شكست تحصيلي ، بعضي شكست شغلي، بعضي درگيري هاي خانوادگي، بعضي خودكشي و بعضي افسرده يا عصبي و ...

    البته باز هم زندگي شخصي شماست. كه از ديگران عبرت گيريد يا خودتون عبرت ديگران شويد.
    توصيه مي كنم باز كه با دقت مقالات ازدواج را مطالعه كنيد و به كار گيريد.
    اينكه او شما را دوست داشته باشد يا شما دوست داشته باشيد يكي از دهها معيار اساسي ازدواج هست. كه اگرچه در ازدواج لازم هست ، اما كافي نيست. و براي شروط ديگر كه معيارهاي ديگر هست بايد اقدام كنيد و همه را ok كنيد تا مطمئن شويد اين انتخاب صحيح هست. اما اكنون نبايد دلخوش باشيد كه صرفا علاقمندي شما، به معني انتخابي پايا و صحيح باشد.


  15. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 01 اردیبهشت 90)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شیوه های درخواست از مردان
    توسط veis در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 27 دی 92, 20:52
  2. عاشقش شدم، حلقه پوشیده ، آیا متأهل است ؟ (لطفا آقایون کمک کنند)
    توسط forever alone در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 آذر 91, 07:46
  3. سوالی از همه و درخواست راهنمایی (هم از آقایون و هم از خانمها)
    توسط kofka در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 خرداد 90, 16:38
  4. پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟
    توسط گل بیرنگ در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 دی 89, 02:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.