به به عجب راهكارينوشته اصلی توسط rroogg
تشکرشده 4,202 در 1,430 پست
به به عجب راهكارينوشته اصلی توسط rroogg
parnian1 (یکشنبه 20 تیر 89)
تشکرشده 334 در 122 پست
فكر مي كنيد به اين خانم در اين شرايط چه حسي دست داده؟؟ مطمئناً حس تحقير و سرخوردگي و شرمندگي. انگار يك پارچ آب سرد بريزند روي سر آدم.
و حتماً اين خانم قصد لذت جنسي نداشته... وقتي كه ما بفهميم هر قانوني رو كه از بچگي در مغز ما فرو كرده اند لزوماً درست نيست و زحمت تفكر راجع به سود و زيان رفتار هامون رو بديم اونوقته كه از پوسته ي عقب موندگي بيرون خواهيم اومد... ولي شايد نسل ها بگذره كه ما به اونجا برسيم... خيلي عقبيم... خيلي!
wintersun77 (دوشنبه 19 مهر 89)
تشکرشده 1,247 در 437 پست
بنظرم توی این صحنه اشتباه از اون خانوم هست . اگر فقط کمی در مورد فرهنگ اسلامی اطلاعات کسب میکرد اینجوری تحقیر نمیشد .نوشته اصلی توسط wintersun77
یکبار هم آقای علی لاریجانی رفته بود اروپا که وقتی آقای سولانا اومد جلو و دست داد آقای لاریجانی خواست روبوسی کنه که آقای سولانا صورتشو عقب کشید و اقای لاریجانی ضایع شد . اگر سرچ کنید فیلمش هم توی اینترنت هست .
digitalman (یکشنبه 13 تیر 89)
تشکرشده 8,124 در 1,482 پست
دوست عزیز:نوشته اصلی توسط village
با توجه به اینکه مدیر محترم نظر کاملی ارائه دادند و سایر دوستان هم راههای عملی خوبی بهتون پیشنهاد کردند ..من خواستم این جمله شما را برجسته کنم..همان طور که دیدید ..خیلی از افراد که در این تالار هم در جواب شما پست دادند دست دادن رو دلیل بر نیاز نمی دونند...من م یدونم شما در شرایطی نیستید که این باور رو بپذیرید و منم می پذیرم فرهنگ غالب جامعه با توجه به اینکه ما یک جامعه اسلامی هستیم چی هست..ولی این دلیل خوبی نیست که عقاید خودمون را به دیگران نسبت بدهیم..ببینید خیلی از دوستان اینجا هم در خانواده فرهنگ دست دادن را دارند و این اصلا و ابدا به معنای هوسرانی نیست..اصلا..
من نمی خوام شما رو متقاعد کنم چون این چند وقت کار کردن و مخاطب بودن با افراد که حتی همزبان من نیستند فهمیدم که اگر کسی نخواهد نمی شود تغییرش داد حالا هرچه بگوییم...من فقط باز هم به شما تاکید می کنم این کار اصلا مصداق هوسرانی نیست و در برخی خانواده مصداق ادب و احترام هست و نمیشه این را هوسرانی دانست..من نه این عمل را تایید می کنم نه تکذیب ..کاملا به عقاید هر فرد ربط دارد و همان طور که شوهر من پذیرفت شما نمی پذیرید و کاملا آزادید...
شما حتی آزادید ( متاسفانه در ایران ) که همسر خود را بزنید و هیچ حامی محکمی در این رابطه وجود نداره ولی خدایی هم هست..تهمت به هر کس چه همسر چه ....کار ناشایستیست و ما که غریبه ایم خواهشا در مورد همسر خود این گونه نپندارید همان طور که خودتون هم گفتید معتقدید مشکل از طرف مقابله نه همسر شما ولی به آن فرد هم حق تهمت ندارید....اصل مذهب ازادی ست نه دیکتاتوری ..حتی پیامبر هم به زور کسی را به اسلام دعوت نمی کرد....
راهکارهای دوستان خیلی خوب هستند من خودم وقتی از کسی خوشم نمیاد و بهش اطمینان ندارم وقتی دستشو میاره جلو مثلا حواس خودمو پرت می کنم که انگار ندیدم و دیگه اون فرد تکرار نمی کنه....راهکارهای فرار را دوباره با همسرتون دوره کنید..و به مشاور مراجعه کنید....
موضع را برای خودتان بزرگ نکنید....
امیدوارم موفق باشید.....
سارا بانو (پنجشنبه 31 شهریور 90)
تشکرشده 190 در 75 پست
دوست عزیز بد نیست اینجا یه کم راجع به این مبانی هم بحث بشه به هممون کمک میکنه من با نظرتون مخالفم که دست دادن لزوما از روی هوس بازیه این مسئله هوس و دست دادن قبلا برای من پیش اومده و منو یاد اون خاطره میندازه...(اولش اینو بگم که صادقانه بهتون بگم که ما هم توی خونواده مون راحت به هم دست میدیم....واسه همین شاید با اون یابوئه همذات پنداری کردم)دوستانی که میگین "ادب و احترام و نزاکت و ......" ، اتفاقا شدیدا مخالفم. این کار دقیقا عین هوسرانی است.
هزار راه برای احترام گذاشتن وجود داره، ولی ماها میریم سراغ راهی که لذتش بیشتر باشه....
چند سال پیش همراه یه سری از دوستان رفتیم بیستون (استان کرمانشاه) هم از آثار تاریخیش دیدن کردیم و هم یه نیمچه کوهی هم رفتیم (چندتائی دوست خوب اونجا دارم..).. مهمترین مطلبی که توجه منو (که به شدت هم به آثار باستانی علاقمندم) جلب کرد نه کتیبه داریوش بود نه مجسمه هرکول نه فرهاد تراش نه.... بلکه دست دادن یه زن روستائی با همه مون بود!!!!!! اونم خیلی طبیعی...نه احساس شرمی داشت نه چیزی...واسه ش خیلی عادی بود....خودشو شاید پسرش بودن یه زن میانسال (چوپون بودن..گله داشتن)...میونه کوه!! من خیلی تعجب کردم...نمیدونم بهرحال باید این احتمال رو میدادم که شاید مسلمون نبودن شاید.... حقیقتش من اون موقع روم نشد از دوستای کرمونشاهیم بپرسم (پیش خودم میگفتم الان میگن این یارو با این کلاسی که میذاره چقدر بی جنبه اس) اما بعدا خصوصی از یکیشون پرسیدم...گفتم اینا مسلمون بودن؟ گفت آره احتمال 90 درصد شیعه اند ولی ممکنه اهل حق هم باشن...(حالا به اینش کاری نداریم اینجا...)....من گاهی که سفر میکنم به این فاکتور مردم شناسی هم توجه میکنم واسه م خیلی خیلی جالب بود....یعنی اصلا انتظارشو نداشتم..مخالف همه پیشفرضهای ذهنیم بود....در حالی اونجا به عنوان یه محیط کوچیک روستائی مسائل ناموسی قاعدتا خیلی خیلی پررنگتره..الانم که یاد این قضیه افتادم و این پست شما، باز میبینیم مسائل جامعه خیلی خیلی پیچیده تر از اون چیزی هستن که ما فکر میکنیم....کاش توی مدارس ما یه کم ریشه ای تر هم درس داده میشد تا اینقدر راحت نگیم ...عین هوا و هوسه.....راجع به مذهب هم هر کسی واسه خودش یه جور توصیف میکنه...چند درصد مسلمونای ما میرن راجع به دینشون مطالعه میکنن؟ ... اغلبش براساس حدس وشنیده س .. خیلی راحت مسائل رو واسه خودمون اونجوری که دوست داریم توجیه میکنیم (مثل پست بالا که با بخشیش مخالفم و البته هیچکدوم مقصر نیستم طبیعت این قضایا اینجوریه..)...پس این مسئله یه مسئله عرفیه....مطمئنم پسرخاله خانم تون اینجوری به قضیه نگاه نمیکنه....اما اگر بدونن که شما حساسید...به نظر من هیچکدوم دیگه جرات چنین کاری رو ندارن...
خیلی مطمئن نباشین (البته راجع به اسلام میگم نه پیامبر) چند شب پیش مطلبی رو میخوندم راجع به تساهل و تسامح (یکی از پستهای این تاپیک باعث شد راجع بهش یه تحقیق کوچیک بکنم... که این حرف منو یاد اون انداخت:اصل مذهب ازادی ست نه دیکتاتوری ..حتی پیامبر هم به زور کسی را به اسلام دعوت نمی کرد....
میدونم وضعیت مطالعه توی ایران خوب نیست ولی وظیفه دارم لینکش هم بدم.از یک سری مبانی تساهل و تسامح ( بشری بودن و نسبیت ارزشها و معرفت )با بینشهای دینی سازگار نیست و در بینش دینی خاستگاه ارزشها خداوند است نه انسان، و این ارزشها از اطلاق و پشتوانه معرفتی یقینی برخوردار است و از سوی دیگر، اسلام تساهل و تسامح در مورد هر دینی و پیروان آنها را نمیپذیرد و در مقابل کفر و الحاد موضعی آشتی ناپذیر دارد.
در خصوص پیروان دیگر ادیان آسمانی نیز مدارای اسلامی دارای حد و مرز خاص خود است و تبلیغ بیقید و شرط ادیان در جامعه اسلامی و در میان مسلمانان پذیرفته نیست و آنان از انجام اعمال خلاف مقررات حکومت اسلامی و تظاهر به ارتکاب محرمات اسلام،ممنوعند.
rroogg (یکشنبه 13 تیر 89)
تشکرشده 355 در 151 پست
شاید همه ی درد ها سر این باشه: "آدم حقیقت یافته، فاشیست می شه" (جمله ای از فیلم فریاد مورچه ها).
شاید باید به خودمون یاد بدیم "دنبال حقیقت باشیم، نه حقیقت یافته" تا دیگه از این قبیل مشکلات پیش نیاد.
reihaneh (دوشنبه 14 تیر 89)
تشکرشده 41 در 19 پست
من به مشکل شما و اتش درونتون نخندیدم ولی اگه ناراحتت کردم عذر می خوام. من فقط خواستم مستقیم و رک واقعیت رو بهت بگم. ابدا قصد تحقیرت رو ندارم. به همین دلیل از واژه خودآگاه یا ناخودآگاه استفاده کردم تو اگه رو دست زنت حساسی و اون برات لذت جنسی داره طبیعیه اما باید اینو درک کنی که همه با دست دادن دچار لذت نمی شند!!!!!
و اما مذهب توش کظم غیض هم داره؟ نداره عزیز؟
جواب خیلی خوبی به من دادی: " آتش درونت" دقیقا این مشکل، این آتش، در درون توست و وجود خارجی نداره!!!! این تو هستی که باید با مردم و ادمها زندگی مسالمت آمیز داشته باشی چون تو آتیش گرفتی نه اونها. چند تا راه به نظرم میرسه:
1- خوب اگه فکر می کنی زنت و همه فامیلش ادمهای هوسرانی هستند طلاقش بده (منطقیه به نظر خودت؟)
2- من و دیگرانی هم که گفتیم از روی ادب دست میدیم همه مون هوسرانیم و دنبال لذت!!!!! و داریم اشتباه می کنیم. خب فکر می کنی راه درست اینه که با مشت بزنی تو دهن همه آدمهای مخالف؟ (دیدی باز تهمت زدی؟ تو که ما رو نمی شناسی چطور تهمت عیت هوسران بودن رو به ما میزنی)
3- با خانمت حرف زدی و متوجه شدی که او از روی هوس اینکارو نمی کنه ، حالا فرض کنیم که اون فامیلا هم همه هوس بد دارند، تو که به زنت ایمان داری؟ نداری؟ اگه بش اطمینان نداری که راست میگه فضیه فرق می کنه!!
4- سعی کن با موضوع کنار بیای اگه نمی تونی برو پیش مشاور. یادت باشه که آدمها رو نمیشه تغییر داد و اگه زنت رو با دعوا وقهر چند هفته ای نتونستی تغییر بدی با زدن فامیلش او رو کاملن از دست خواهی داد... مگه اینکه زن بدبخت و ناتوانی باشه و به اجبار تو رو تحمل کنه....
متاسفم اما الان هر دوتون مفصرید که قبل از ازدواج راجع به این موضوع با هم کنار نیامدید. اما باز هم بدون هیچ قصد توهین و تحقیر یا بی احترامی بهت می گم که برادر عزیز من این مشکل در خود تو و در درون توست که داره آتیشت میزنه
تشکرشده 9 در 7 پست
1. دست دادن نشون دهنده فرهنگ آدم هاست
2. درسته میشه جور دیگه این فرهنگ رو نشون داد ولی مگه شما از اولش این رو نمی دونستی ؟ ببخشید اینقدر رک می گم ولی حالا که خرتون از پل گذشته یادتون افتاده باید زنتون رو ادب کنید؟
شاید نمی دونستید ... ولی آقای محترم... این مسئله رو شما دارید بزرگش می کنید. خودتون دارید می گید مردهای فامیل... پسرخاله پسردایی آدمهایی هستند که قبل از اینکه شما وارد زندگی خانمتون شید تو زندگی ایشون بودند و چه بسا باهم بزرگ شدند. حس ایشون به اونها بهم حس هم خون بودن هستش نه چیز دیگه ... با دست دادن اونها فقط احترامشون رو بهم ابراز می کنند.
یک سوال شاید تکراری: شما خودتون اینکار رو می کنید یا خیر؟ منظور دست دادن با زنهاست. اگر می کنید که وای بر شما و این حرف ...
اما شاید شما اصلن اینکار رو دست ندارید و ادم مذهبی هستید با همسرتون صحبت کنید... آقای محترم صحبت کنید نه جنگ و قهر ... زندگی مشکلات بزرگتری داره که برای اونها هم قهر کردن معنی نداره...
این مسئله مشخصه که برای شما تبدیل به یک جور (ببخشید که این طور می گم ) ناهنجاری شده ( به خاطر تهدیدات در گوش زدن این امر مسلمه)... بهتره به روانشناس مراجعه کنید... مشاوره های خانواده با حضور همسرتون هم میتونه راهگشا باشه ...
اما برادر عزیز ...
عشق فراتر از این حرفهاست که با دست دادن کم رنگ بشه ...
اگر حرف آزار دهنده ای زدم معذرت می خوام ...
زندگی شادی براتون آرزو می کنم شاد و سرافراز باشید ...
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
villageگرامی
با توجه به عدم مراجعه طولانی به تاپیک و نظرات ارائه شده دوستان ، این تاپیک پایان یافته به نظر میرسه ، لذا قفل میشود ، درصورت مراجعه و نیاز به راهنمایی مجدد لطفاً تاپیکی جدید باز کنید .
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)