به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 91 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1389-3-22
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,735
    سطح
    31
    Points: 2,735, Level: 31
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    219

    تشکرشده 216 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟

    با سلام
    بچه ها من این مدت در مورد خودم خیلی فکر کردم و سعی کردم که خودم رو تحلیل کنم و البته از نظرات شما (هر چند کم نظر دادین )استفاده کردم و کاملا با صحبتهای جناب مدیر مبنی بر احتیاط در این مورد موافقم و همینطور هم راهنمایی ها ی دوست خوبم جناب LARG.62 که برادرانه کمک کردند خیلی مفید بود اما مشکلی رو که در خودم پیدا کردم براتون مینویسم



    من متوجه مطلبی شدم و اون این هست که من در نوع خواستگاری هایی که بدون واسطه و مستقیما توسط خود پسر انجام میشه خیلی ضعیف عمل میکنم و دلیلش این هست که من به شدت از اینکه در نظر پسر دختری جلوه داده بشم که انگار منتظر این بوده که کسی بیاد بهش پیشنهاد بده و خواستگاری کنه بدم میاد یعنی خیلی بدم میاد که پسر پیش خودش بگه که این انگار خیلی مشتاق این بوده که من ازش خواستگاری کنم که سریع میخواد شماره خودش یا خانوادش رو بهم بده و برای همین رفتاری میکنم که میذاره میره... . و حالا حتی اگه بخوام برای اشنایی شماره حتی پدرم رو هم بهش بدم کلا از اینکه بخوام به پسری شماره بدم و راه اشنایی رو براش باز کنم احساس بدی بهم دست میده انگار خودم رو خیلی مشتاق نشون میدم و خودم رو کوچیک میکنم....به نظر شما برای اینکه این حالت پیش نیاد چه کار کنم....چه جوری باید رفتار کنم و چی باید بهش بگم و چه جوری راه اشنایی رو براش باز کنم ....




  2. 2 کاربر از پست مفید گل بیرنگ تشکرکرده اند .

    گل بیرنگ (یکشنبه 05 دی 89)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 91 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1389-3-22
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,735
    سطح
    31
    Points: 2,735, Level: 31
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    219

    تشکرشده 216 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟

    چرا هیشکی هیچ جوابی نداد یعنی سوالم اینقدر بد یا پیش پا افتاده بوده


    باور کنین اگه جواش رو میدونستم و برام مسئله نبود مطرحش نمیکردم واقعا به کمک شما نیاز دارم من با توجه به شرایط خانوادم و خواهرهام که در تاپیکهای قبلی گفته بودم شانسم روی همین نوع اشنایی ها و ازدواج هست

    لطف کنین و تجربیاتتون رو بگین واقعا احتیاج به همفکری دارم .خیلی روش فکر کردم و دیگه مغزم کار نمیکنه

  4. کاربر روبرو از پست مفید گل بیرنگ تشکرکرده است .

    گل بیرنگ (یکشنبه 05 دی 89)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 91 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1389-3-22
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,735
    سطح
    31
    Points: 2,735, Level: 31
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    219

    تشکرشده 216 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟

    مرسی سارای عزیز و مهربان که وقت میذاری و تاپیک های قبلیم رو خوندین هر چند شاید ربط زیادی به این تاپیک نداشته باشه
    بیصبرانه منتظر نظرات ارزشمندت هستم
    انگار بقیه یه همچین چیزی یا حسی رو تجربه نکردن پس حرفات میتونه خیــــــلی کمک کننده باشه



    یه وقت فکر نکنین که من دختر بیش از اندازه مغروری هستم ....نه اما مشکل من تفکرات خود اقایون هست که بعضی هاشون ته دلشون از دختری که راحت به دستش بیارن خوششون نمیاد و دلشون انگار میخواد که دختر یه مقدار اولش ناز کنه و یه کم کلاس بذاره تا اینکه به راحتی راه ارتباطی رو در اختیار اقا پسر بذاره.مشکل من هم همینه که اصلا نمیدونم برای اینکه حد وسطی بین این دو حالت بشه که نه فراری بدم طرف رو و نه اینکه فکر کنه من منتظر پیشهاد خواستگاریش بودم چیه؟

    گهگاهی هم اقایون میگن که پسری که تو رو دوست داشته باشه به هر دری میزنه و حاضر هست که هر کاری رو بکنه که بهت برسه اما اون برای پسری هست که تا حدود زیادی از یه دختر شناخت داشته باشه مثلا دختر همسایه باشه و ...اگه نه یه شناخت جزیی و یه جذب اولیه هیچ پسری رو به این حد از شیدایی نمیرسونه و اگه هم برسونه به نظرم کار درستی نیست چون این شیدایی بدون شناخت به دست اومده و من ازش فراری هستم



  6. کاربر روبرو از پست مفید گل بیرنگ تشکرکرده است .

    گل بیرنگ (دوشنبه 06 دی 89)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟

    سلام گل بیرنگ عزیزم:

    خوبی؟ببخشید برای تاخیرم و جالبه تو این تاپیک در مورد من صحبت شده و من افتخار حضور نداشتم و گرنه خیلی زودتر پاسخ شما دوست عزیزم رو می دادم..
    امیدوارم صحبت های من به شما کمک بکنه ..هرچند صحبت های من بسته به فرهنگ خانواده و شرایط اون کاملا متفاوته و بیان اون دلیل بر صحت اون نخواهد بود..
    اولین نکته ای که از صحبت های شما برای من اهمیت داره توجه دادن شما دوست خوبم به نکته ای ست که یکی از دوستان هم ( گمانم بی بی خان ) در یکی از تاپیک هاتون بود که برای ازدواج کردن هیچ فشاری نپذیرید و برای نکردن هم همین طور..
    امیدوارم اون فشارهای منفی الان از روی شما برداشته شده باشه و حال خواهر و مادر شما بهتر باشه..
    دوست عزیزم می خوام اول صحبت هام تاکید کنم که مواظب باش برای پیدا کردن ایده آل خود دچار خطا نشوی که هزینه برخی خطاها بسیار گزاف است و البته من از روی صحبت های شما درک کردم خانم بسیار فهمیده و دارای فرهنگی تقریبا شبیه خانواده من هستید و امیدوارم تجربیات من صحیح یا غلط به درد شما دوست خوبم بخوره و ما در همین تالار شاهد ازدواج خجسته شما باشیم..
    گل بیرنگ عزیزم..در فرهنگ خانواده من چون پدرم از انتخاب دخترانش به همان حالت سنتی بدش می آمد از همان سال ورود دانشگاه به ما گفت که اگر مورد خوبی از نظر خودتون بود زیر نظر ما یک آشنایی ساده داشته باشید و هروقت تقریبا موافق بودید خانواده ها وارد می شیم به صورت رسمی..این نظر پدر من بود درست یا غلطش رو نمی دونم ولی اون معتقد بود من شما رو طوری تربیت کردم که می تونید بفهمید چی و کی صلاحتونه و مطمئن باشید من کنارتون هستم..راستش من هم مثل تو با خانواده ام خیلی راحت بود و همه چیزمو تعریف می کردم..
    راستش من کلا خواهان اشنایی در محیط کارم بودم چون معتقد بودم افرادی که کنارم هستند رو در تعامل محیط کار و ..خوب می شناسم و البته شرایط من شبیه شما نبود چون من تمام وقتم در بیمارستان و ..می گذشت و به اصطلاح عموم دیده می شدم و فعالیت اجتماعی داشتم..در رابطه با همسرم همین طور...من در اون تاپیک خلاصه نوشتم اون هم در اوضاع آشفته آنزمان که دقت کنید پست اولم سرشار از آشفتگی کلام است..
    من با همسرم در بیمارستان آشنا شدم و ایشان حکم استاد منو داشت و من شاگرد..در ساعت هایی که مریض نمی اومد ایشان بارها صحبت راجع به معیارهای خودش کرده بود و منم از معیارهام گفته بودم و تقریبا بعد چند روز که گذشت حس کردیم خیلی ذهنمون نزدیکه ولی بازم من خیلی مغرور رفتار می کردم چون مثل شما منم دلم نمی خواست طرف مقابلم فکر کنه من مشتاقم..( هرچند واقعا ازش خوشم اومده بود)
    تا شب آخر کشیک من ..دیدم ایشان با کلی مقدمه چینی سرخ و سفید شدند و من هم طی اون مدت از پرستارها و سایر دوستانم که ماه قبل با ایشان بودند اطلاعات دقیقی ازش داشتم و می دونستم مغروره و به هیچکس رو نمیده ..و اهل ارتباط و دوستی هم نیست ...( شناخت نسبی داشتم ) از من خواست جهت اشنایی بیشتر با ایشان شماره بدهم تا برای شناخت اقدام کنیم..راستش من تا این رو گفت ابروهامو کشیدم تو هم و گفتم نیازی نمی بینم و فکر می کنم بعد از پایان کشیک کاری نداشته باشیم جهت صحبت..و معذرت خواستم و رفتم..فوری رفتم پیش یک دوست صمیمی ام و قضیه گفتم..تا بهش گفتم فلانی بود..گفت دیوانه بدو برو بهش بده من امارشو دارم و اون خیلی بچه مثبتیه ..راستش منم خیلی تو دلم دوست داشتم بشناسمش..وقتی برگشتم دیدم بالای سر یک مریضه و تا منو دید بعد معاینه مریضش اومد و خیلی ناراحت گفت ..ببخشید شما از من خوشتان نیامد که حاضر نیستید به من شماره تماستون رو بدید؟من گفتم ..نه دکتر..من فکر می کنم بعد از اتمام این واحد من موردی برای تماس بیشتر نیست و ایشان گفتند من برای شناخت جهت ازدواج می خوام...و من هم سرمو انداختم پایین و با توکل به خدا دادم...
    تا رسیدم خونه سریعا به پدر و مادر و خواهر بزرگم جریان و کلیه اطلاعاتی که از ایشان داشتم گفتم..وآنها هم شرایطشو پسندیدن..منم که اصلا شماره ای ازش نداشتم..صبر کردم تا خودش فرداش تماس گرفت و بعد در جریان رفتن خانواده ایشان و ....
    این کل جریان بود..کامل برات گفتم که بدونی من چطور عمل کردم..متها من هم مثل دوستان موافقم برای ارتباط های ساده مثلا ایستگاه قطار ..تاکسی و..محل مناسبی نیست و من هم اگر از ایشان و سوابقش اطلاعات ضمنی نداشتم هرگز..تاکید می کنم هرگز به وی شماره نمی دادم..و تاکید کنم مشکل من و همسرم در طریق آشنایی ما اصلا نبود در زودرنجی من بود که حل شد....
    به نظر من تنها راه شما شرکت در مکان ها ی عمومی ست ..مثلا همان مورد در کلاس که گفتید اگر ازش شناخت نسبی داشتید و خانواده به شما این اجازه را داده اند می توانستید شما بدهید و سریعا با اطلاع خانواده خود صحبت کنید ..تاکید می کنم من هر اس ام اس یا تماس همسرم قبل ازدواج را کامل برای پدرم و مادرم می گفتم و راهنمایی می گرفتم و گوش هم میدادم که چه می گویند..
    سایر موارد رو چون من همان طور که گفتم به خاطر محیط کارم خواستگار زیاد داشتم هیچ وقت شماره ای ندادم و اکثر آنها رسما خواستگاری می کردند و من خودم هم فورا رد می کردم فکر کنم کلا 2-3 مورد رو چند ماهی بررسی کردم که آخر هم خوشم نیامد و خودم هم با اجازه خانواده ام رد می کردم و باقی فورا رد می شدند..چون پدرم از آمدن خواستگار به خانه نفرت داشت!!! می گفت همان کس بیاید که می دانید معیارهای شما را کامل دارد..این ایده پدر و مادرم بود و فعلا که من و خواهر بزرگم ازدواج های موفق و عاشقانه و عاقلانه ای داشتیم..
    گل بیرنگ عزیزم..هزارها راه برای پیش آمدن وقایع هست..همین دیروز محل کارم خانم دندانپزشک بسیار متینی بود از من چند ماهی بزرگتر که ازدواج نکرده همین سوالات رو داشت و من بهش گفتم باید جایی بری کار کنی که دیده بشی..نه در یک درمانگاه که همه مردهاش متاهل هستند..برو جایی مطب بزن یا کار کن که دیده بشی..
    این یک حقیقته که الان پسرها هم به سما ازدواج با شناخت هستند تا سنتی ..پس باید به فکر راهی باشی یا برای ادامه تحصیل ..یا کار ..و نترس..
    من تاکید می کنم نترس..اگر طرفت رو می شناسی و به خودت اطمینان داریو می دونی خانواده ات پذیرش دارند کاملا از روی طرز نگاه..لحن حرف...وقار..متانت کلام طرف مقابل می تونی بفهمی دادن یا ندادن شماره صحیح هست یا نه..ولی هرکار می کنی از قدم اول با اطلاع کامل پدر و مادرت باشه..کامل کامل...
    اگر سوالی داری در خدمتم ..بگو تا بهتر توضیح بدم..


  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 91 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1389-3-22
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    2,735
    سطح
    31
    Points: 2,735, Level: 31
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    219

    تشکرشده 216 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: پاسخ مناسب به درخواست آشنایی آقایون چیست؟؟؟

    سلام
    مرسی سارای مهربونم که اینقدر کامل توضیح دادی و باور کن حرفات خیلی خیلی کمک کننده هست برام.

    در مورد اون سوال اول که بار اول که اومدم تو این تاپیک پرسیدم باید بگم که با حرفهای دوستان و فکر کردن من هم کامل به این نتیجه رسیدم که این به هیچ وجه کار درستی نیست و مطمئن باشین که دیگه حتی بهش فکر هم نمیکنم که پاسخ مثبت به اشنایی پسری بدهم که برای بار اول در یه مکانی مثه تاکسی و ...هست



    و در مورد سوال بعدی هم با کمک شما دوستان متوجه شدم اگه اشنایی ضمنی که از پسری دارم در حدی باشه که اون رو تا حدی قبول داشته باشم و تا حدی بشناسم اول دقت میکنم که قصدش چی هست و رفتارش چگونه هست و بعد اگه قصدش ازدواج بود و با متانت مطرح کرد بهش میگم که من خانوادم رو در جریان میذارم و چیزی رو از اونها پنهان نمیکنم و اگه دیدم که این رو قبول داره با اجازه خانواده ام وارد یه اشنایی خیلی خیلی کوتاه که وابستگی ایجاد نشه میشم ولی طبق حرف مدیر عزیز میدونم که حتی گفتن این حرف توسط اقا پسر که قصدم ازدواج هست دلیل این نمیشه که واقعا قصدش این باشه بنابراین بعد از مدت کوتاهی که شناخت نسبی شد مثلا چند جلسه حتما ازش میخوام که هر چه سریعتر رسمی بشه و البته در همون مدت کوتاه هم حتما تمامی حد و مرزها رو رعایت کرده و رابطه رو رسمی نگه میدارم.اما من خودم هم کاملا به این معتقدم که باید خانواده ام در جریان باشند و من هم مثه تو سارای عزیز همه چیز رو باهاشون در میون میذارم...



    منم حرفت رو قبول دارم سارا جون که این با توجه به فرهنگ هر خانواده ای قابل تعریف هست و ممکنه بعضی از خانواده ها این رو قبول نداشته باشن
    پس ممکنه که کل نوشته های بالای من برای یک نفر نقض بشه چون این با فرهنگش جور نیست
    پس من هم معتقدم که اگه خانواده کسی با این روش موافق نیست بهتره که ادم به خانواده اش و فرهنگش احترام بذاره


    از تمامی دوستان ممنونم .به امید خوشبختی تمام هم تالاری های عزیز


  9. کاربر روبرو از پست مفید گل بیرنگ تشکرکرده است .

    گل بیرنگ (سه شنبه 14 دی 89)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. راهکار بازگشت به زندگی عادی پس از یک شکست عاطفی چیست؟؟؟
    توسط یه بنده خدا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 21 خرداد 95, 09:46
  2. خواسگاری عجله ای مشکوک نیست؟؟؟
    توسط خیال در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 اردیبهشت 94, 16:49
  3. چراخبری ازش نیست؟؟؟
    توسط قلب شکسته در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 آذر 91, 21:28
  4. سوالی از همه و درخواست راهنمایی (هم از آقایون و هم از خانمها)
    توسط kofka در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 خرداد 90, 16:38

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.