خود واژه ی فطرت هم جای بحث داره.
من فعلا منتظر شنیدن نظرات آنی عزیز و بقیه دوستان هستم
تشکرشده 355 در 151 پست
خود واژه ی فطرت هم جای بحث داره.
من فعلا منتظر شنیدن نظرات آنی عزیز و بقیه دوستان هستم
تشکرشده 16,567 در 3,447 پست
نوشته اصلی توسط reihaneh
نوشته اصلی توسط kamran2007
ما در این تاپیک سعی داریم به دور از انگشت اتهام به جنبه های مختلف این مسئله بپردازیم و فعلا یکی از مسائل عمده بروز که جنبه ی توانایی های دو جنس را دارد را مرود بررسی قرار دادیم .
بله کامران بسیار خوب به موضوغ اشاره کرد که در اینجا من یک توضیح دیگر را اضافه می کنم و به غیر نحوه ی تک فایلی بودن ذهن خانم ها نوع پردازش موضوعات است .
اگر تک فایلی بودن ذهن زن و چند فایلی بودن ذهن مردان را درک کرده باشیم و تفاوت نوع پردازش موضوعات را در این دو ذهن درک کرده باشیم
توجه کنید ماثلی ساده می آورم که باز بهتر متوجه ی سیستم چند فایلی بودن مرد بشوید و همین طور فکر کنید که برای سیستم ذهنی تک فایلی چنین مسائلی امکان پذیر نیست . مگر در موارد خاص و استثنا
در مردانی که به لحاظ شرعی اقدام به چند همسری می کنند . فرض کنید 3 زن
در این رابطه مرد زن اول را به عنوان خانم بزرگ در مغز خود تعیین می کند او مادر فرزندانش است پس باید فقط به امور خانه داری برسد و به مسائل بچه ها را مورد بررسی و کنترل قرار دهد . در ذهن مرد این اتفاق می افتد و تصمیم می گیرد . به قیمت ظهور دادن عدم رضایتهای این زن و خودم این زن برای همیشه در شناسنامه من باقی خواهد ماند و من به او را طلاق نخواهم دارد اما با او رابطهی جنسی بعد از تولد بچه ها نخواهم شد ( تصمیمات کاملا مشخص می شود و اجرا میشود) !
زن دوم زنی است پولدار . ( مرد می گوید : من روی این پول این زن حساب می کنم . او شریک کاری من خواهد شد . من از سرمایه گذاری با پولهای زنم !،زندگی اولم را آباد می کنم و سطح این زندگی را بالا تر خواهم برم و برای او هم کارهایی خواهم کرد وبه عشق خودم هم سرویس های عاشقانه اما در حد عاشقانه می دهم و...... با او رابطه ی زندگی موفق خواهم داشت و او را از دو جنبه دوست خواهم داشت .( پول - خودش ) و.......تا زمانی او را طلاق نمی دهم که بتوانم از او استفاده مالی و جنسی بکنم در صورت حذف هر یک از گزینه ها مخصوصا پول او دیگر کاردی برای من نخواهد داشت پس او را در آن روز طلاق خواهم داد .
زن سوم او عشق من است معشوقه ی خوبی است کاملا احساس های عشق و عاشقی مرد را روابط جنسی در حد عالی عاشقانه 4
حال باید به بخش دیگر موضوع بپردازیم
چرا بعضی از مردان خیانت نمی کنند .
چرا بعضی از زنان خیانت می کنند .
ani (دوشنبه 10 خرداد 89)
تشکرشده 190 در 75 پست
راجع به پست ریحانه:
علاوه بر دو موردی که کامران فرمودند مورد سومی هم میشه در این جور موارد عنوان کرد (البته نه لزوما اینکه شما اینطور باشید بهرحال اینم یه کاندید هست):
اونم اینکه شما هم چون حس میکنید شوهرتون نمیتونه نیازهاتون رو کامل رفع کنه و بلعکس...پس اگر شوهرتون نقص شما رو با یه خانم دیگه پر کنه .... شما هم این اجازه رو دارین که نقص ایشون رو با یه آقای دیگه پر کنین...این میتونه بهرحال دلیلی واسه بیخیال و خوش بینی و به اصطلاح غیرت روی همسر نداشتن باشه...
راجع به پست کامران عزیز:
اون بحث کامپیوتری که اولا شوخی بود و دوما در راستای تاپیک یعنی خواستم این بحث تک فایلی و .. رو به شوخی بگیرم فکر نمیکردم اینجوری نمود پیدا کنه و اینجوری برداشت بشه!!...از پست آقای دیجیتال متوجه شدم که یه نمه تند رفتم ولی باز به نظرم گویاست.....ضمنا من رشته ام کامپیوتر نیست ... به همین خاطر توی اون پست من فقط بحث و جریان سیستم فایل رو تعمیم دادم...بیشتر از جنبه شوخی بود...صرفا یه تعمیم ترجمه اش هم اینه که:
من شاید قابلیت چند همسری رو داشته باشم به خصوص به شکل یه همسر عشقولانه داشته باشم و بینهایت شریک جنسی (ولی به نظرم فقط عاشق یکی میتونم بشم)...ولی به خاطر یه سری مشکلات نرم افزاری (شخصیت...روان و ... نمیتونم این قابلیت رو بالفعل کنم)...نویز هم میتونه همون افکار باشه که اصولا میشه کمش کرد ولی نمیشه جلوش گرفت ... خانمها رو نمیدونم ولی من مثلا وقتی فلان بازیگر hot هالیوود رو میبینم یه سری نویزها سوار نشن البته میگم شدت اینا کم و زیاد داره.... همیشه ام اینطور نیست.... ولی در وجودش شکی نیست.
این درسته که آقایون وقتی عاشق زنی میشن برخلاف خانمها همه چیز رو از پنجره عشقشون نمیبینن و واسه هر مسئله ای پارتیشن جدائی دارن
دیگه اینکه آقایون همیشه چیزهای واسه نگفتن و با خود بودن دارند...همون فایلهای با دسترسی محدود که فقط مخصوص خودشونه....واسه همین ما اینهمه فیلسوف مرد داریم ولی دریغ از یه فیلسوف زن
راجع به قضیه کارشناسی ارشد که به نظر میاد یادتون مونده و مشخص شد که دچار چه سوءتفاهمی نسبت به من شدید....بهرحال من توی اون تاپیک به این دلیل به این مسئله اشاره کردم که به نظرم توی مسئله ازدواج فاکتور مهمی بود وگرنه این مسائل که شخصیه و .... که توضیحی فکر کنم نمیخواد...
راجع به قضیه عزت نفس: کامران عزیز دقیقا عکسه ... من همیشه این احساس رو داشتم که آدم خوبی هستم...اما اگه اعتماد به نفس رو بگین شاید....شاید در بعضی زمینه ها اعتماد به نفسم پائین بیاد ولی کلا اعتماد به نفسم خوبه اما چون فرد نسبتا ایده آلیستی هستم گاهی اوقات خیلی استرس میگیرم در این جور موارد اعتماد به نفسم پائین میاد....بعضی از دوستام فکر میکنن من یه نمه مغرورم ولی کلا اعتماد به نفسم همیشه و در همه حال بالا نیست که البته دارم روش کار میکنم....
البته خوشحال میشم از راهنمائیاتون توی تاپیک «واقعا درموندم...» بهره ببرم ولی فکر میکنم چون شما از اون پست کامپیوتری سوءبرداشت کردین این نتیجه گیری رو کردین...
راجع به سوال آنی که چرا بعضی از مردها خیانت نمیکنن..........من راجع به خودم میگم....برای من رابطه جنسی (به نظر من عامل اول خیانت در صورت وجود رابطه عاطفی با همسر) و خیانت به همسرم...ارزش خورد شدن عزت نفسی که پیش خودم دارم رو نداره....در واقع من نمیتونم زیر بار همچین کاری برم....مطمئنم که اگر روزی بخواد چنین چیزی رخ بده..قبلش زنم رو طلاق داده ام (از رابطه خارج شدم)...شاید نتونم این رو به خوبی توضیح بدم ولی حاضر به انجام هر پستی نیستم .... به خصوص رابطه صرف جنسی به نظر من علیرغم غریزه ای بودن ولی دون شان انسانیه....میدونم اینا شعار به نظر میاد ولی من دیدی مثبتی نسبت به خودم دارم....
rroogg (یکشنبه 08 مرداد 91)
تشکرشده 2,960 در 521 پست
سلام خانوم انی،
راستش، برای من قابل باور نیست که همزمان بتوان چند زن را دوست داشت؟!
نمیدانم، شاید این به دلیل نحوه تربیت خانوادگی یا این باشد که من تا به حال هیچ تجربهای نداشته ام...
اما، هیچوقت به این قابلیت چند فایلی بودن خود، نه فکر کرده ام، نه برایم قابل تصور بوده...
من هم فکر میکنم، در این زمینه از نظر نرم افزاری بسیار ضعیفم...
و راستش نمیتوانم باور کنم، مردی زنی را واقعا دوست داشته باشد و در عین حال با چند زن دیگر هم در ارتباط باشد...
حالا شما تحلیل کنید، چرا بعضی مردها این تونایی را ندارند یا فکر میکنند ندارند...
من فکر میکنم، از نظر شعور انسانی و حالت نرمال، مونو گامی(تک همسری) شیوه نرمال باشد...
و در مورد دین و شرع هم، متاسفانه، مردم فقط کمیت را دیده اند، نه کیفیت را...وگرنه، شرایط چند همسری از نظر شرع به هیچ عنوان ساده نیست... و البته لزومی نداره این رو متذکر بشم، که اون آیات برای شرایط خاصی نازل شده و بر اعرابی که پیش از اسلام برای زن هیچ ارزشی قائل نبودند و آن را جنس پست میدانستند...
برای همین، از نظر من در این زمینه شرع تنها شده، پوشش خوبی برای هوس بازیهای یک سری آقایان...و چنین مردانی، در کلّ به هیچ زنی وابسته نیستند...نه اینکه، زنی را دوست داشته باشند و با بقیه هم باشند...
پینوشت:
@rroogg
متوجه شدم رشته شما ب هست...
البته نوک زبونم بود ها،
به هر حال من هنوز هم فکر میکنم شما عزت نفس پایینی درین که باید روش کار بکنین،
من روانشناس یا ... نیستم، اما با تعاریف آشنا هستم،
اعتماد به نفس یا خودباوری یکی از شرایط روحی است که شخص در آن بخاطر تجربههای قبلی، به تواناییها و استعدادهای خود در موفقیت انجام کارها بطور موفقیتآمیز اعتماد و باور دارد.
عزت نفس : نیاز به احترام به خود، به عبارت دیگر عزت نفس عبارت است از نیاز به كسب موفقیت و تأیید یا نیاز به ایجاد تصور مثبت درباره خود و دیگران و اینكه دیگران او را فردی قابل احترام بدانند.
به هر حال این برداشت من تا به الان از پستهای شما بوده که میتونه درست نباشه!
و با توجه به قوانین تالار، این بحث نباید اینجا ادامه پیدا کنه،
بنابرین، به طور خلاصه : از آشنایی و تعامل با شما خوشحال هستم...
K
kamran2007 (یکشنبه 16 خرداد 89)
تشکرشده 355 در 151 پست
آنی عزیز، در مورد این که دو نفر همدیگر رو به طور کامل نمی تونن ارضا کنن، یک مثالی می زنم تا بیشتر متوجه منظورم بشید.
زمانی که من رابطه دوستی داشتم و از یک زمانی به بعد وارد فاز شناخت برای ازدواج شد، و با این که تعهدی در کار نیست، اما یک دختر عملا خودش رو متعهد می دونه و البته طرف مقابل من هم خودش رو متعهد می دونست (نه در حد تعهد همسری).
من اکثر اخلاق ها و منش هاش رو دوست داشتم. اما دوستی داشتم (عملا در حد یک دوست عادی، می خوام بدونید که واقعا نسبت به هم متعهد بودیم و برای اینکه قاطی نشه تو حرف زدن من با دوست2 نشونش می دم) که بسیار زیبا به اتفاقات پیرامون خودش نگاه می کرد و تفسیر می کرد و ... و این آدم از نظر من یک آدم فوق العاده هست تو این زمینه. من نیاز شنیدن و دیدن از این دیدگاه به طبیعت رو با صحبت با اون(دوست 2) ارضا می کردم و البته (شاید به دلیل احساس تعهد) ریز و درشت حرف های زده شده رو برای دوستم هم منتقل می کردم (که البته اون هم از این دیدگاه ها لذت می برد)
این رابطه من با اون آقا(دوست 2) هیچ وقت از حد دو دوست عادی بیشتر نشد (حتی همین الان که رابطه با دوستم قطع شده) و نهایتا ما هر یک ماه یک بار ، 2 ساعت حرف می زنیم ( و من واقعا انرژی می گیرم).
ببینید، من به خودم اطمینان دارم و با خودم رو در واسی ندارم. دقیقا می دونم هیچ احساسی بیشتر از یک دوست بین من و اون آقا (دوست2) نیست و نمی تونه باشه.
حالا فرض کنید این اتفاق برعکس بود. من تعهد رو از اخلاق طرف مقابل می بینم. پس چرا باید عکس العمل نشون داد؟
این رو هم اضافه کنم، که در همون زمان، دوست من هم با هزاران خانم (به خاطر شرایط کاری) رفت و آمد داشت و با بعضی هاشون گرم تر بود. اما چون تعهد رو می دیدم، رفتارها و عکس العمل هاش رو می دیدم، واقعا هیچ وقت بهش شک نکردم. و زمانی هم که خانوادش مخالفت کردند، بهم می گفت که رفته برای فلانی درد و دل کرده و ازش راهنمایی گرفته و ...
و من اون موقع عمیقا می فهمیدم نیاز به کسی داره از جنس مونث (تا عکس العمل های مادرش رو درک کنه و آنالیز کنه) و با تجربه (اون طرف تجربه رو داشت). ولی من نباید می بودم، چون خودم یک طرف قضیه بودم.
و من هیچ وقت به رابطش شک نکردم!! و هیچ وقت نخواستم زبادی توی رابطه هاش فوضولی کنم!!
منتظر شنیدن نظرتون هستم. می خوام بدونم اگر رفتارم اشتباهه، چرا اشتباهه؟
reihaneh (چهارشنبه 12 خرداد 89)
تشکرشده 16,567 در 3,447 پست
ریحانه جان پاسخ دادن به پست تو چون جای بحث دارد مسیر تاپیک را منحرف می کند . برای خودت تاپیک جداگانه ای باز کن در آنجا برای تو حرف بسیار دارم .
خواهش می کنم تاپیک را باز کن و پشت گوش نینداز .
مرسی که انحراف تاپیک و معذوریت در پاسخگویی در این جا را درک می کنی .
ani (یکشنبه 09 خرداد 89)
تشکرشده 355 در 151 پست
http://www.hamdardi.net/thread-11752.html
ممنون آنی عزیز
reihaneh (دوشنبه 10 خرداد 89)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)