دوست خوبم می می جان سلام، راستش بله من هم شاغلم و چون من به خاطر مشکلاتی که پدرم داشت باید خودم کمال و تمام جهیزیه ی عروسیم رو آماده می کردم، بعد از ازدواج حدودا 70 درصد حقوقم به پای قسط هایی لوازماتی رفته که برای جهیزیه ام تدارک دیده بودم و 30 درصد باقی مونده هم اول عروسی مون با همسرم صحبت کردم و بهش گفتم، اگر مایل باشی از این پول بابت هزینه ی دانشگاهم بذارم کنار و البته انتظار کمک رو هم بابت هزینه های دانشگاه از شما دارم و اگر هم یه موقع هایی وسیله ای یا لباسی و یا حتی چیزی مورد نیازم بود خودم از پولم بخرم! همین کار رو هم انجام دادم، البته همسر من از همون روز اول چون می دید که من حقوقم به پای اقساط میره، بابت هزینه های دانشگاه کمکم می کرد و همین طور تمام و کمال هزینه های پوشاک و یا لوازم مورد نیازم رو می داد! اما خب! حالا هم که خدا رو شکر اقساطم تمام شده، باورتون نمیشه من خودم به همسرم پیشنهاد دادم که چون می بینم ایشون دارن تمام سعیشون رو برای خرید یه خونه ی بزرگتر می کنن، من هم خودم بارها و بارها به ایشون پیشنهاد دارم که می تونی روی کمک من هم از این به بعد کمک کنی و حتی بهش پیشنهاد دادم که مقداری وام برای خرید خونه برداره جوری که اقساطش رو من از حقوقم بدم و این همسرم بوده که هر بار رد کرده و بهم گفته دوست دارم از حقوقت برای خودت خرید کنی و چیزهایی که دوست داری بخری؟!
راستش! من هم به نظر خودم به اندازه ی خودم خرج می کنم - اما چون خواهرام بیش از اندازه ولخرجی می کنن، گاهی وقتها با نیش و کنایه بهم می گن که شما این همه پول رو می خواید چه کار؟! و من نه تنها که آزرده خاطر نمیشم بلکه خیلی هم احساس غرور می کنم که من و همسرم می تونیم با هم و با کمک هم برای رسیدن به یه هدف بزرگتر تلاش کنیم و بعضی موقع ها حتی براشون توضیح می دم که شما چون مجرد هستید برنامه ی برای آینده تون ندارید اما ما با برنامه داریم پیش می ریم!
راستش نمی تونم بی انصاف باشم نه در مورد خودم و نه در مقابل همسرم! من واقعا توی خریدهای خونه و هر چیزی که فکرش رو بکنید دارم نهایت سعیم رو می کنم و دوست دارم که زودتر پیشرفت کنیم و صدالبته که هر چند وقت یکبار به همسرم هم این نحوه ی مدیریتم رو هم گوشزد می کنم تا بدونه که چه خانوم خوبی داره؟! و خوب باید به حق گفت که همسرم هم تغییر کرده و دیگه مثل روزهای قبل اصلا نگران گرون شدن وسایل و مواد غذایی و این جور چیزها نیست، گرچه گهگاه به یاد روزهای قبل میگه : " چقدر ما این روزها پول خرج میکنیم؟" که من در همان موقع با خنده بهش می گم: " خوب! اینقدر پول خرج نمی کنیم که وقتی یکدفعه احتیاجات خودمون و منزل رو فراهم می کنیم فکر می کنیم چقدر پول خرج کردیم.
دوست خوبم، زندگی بالاخره یه پستی ها و بلندی هایی داره که ما باید یاد بگیریم که توی هر لحظه ی اون عاقلانه و البته دوستان متاهل عاشقانه هم رفتار کنیم تا بتونیم از زندگی مون لذت ببریم، وگرنه اگر بخوایم به جاهای خالی زندگی مون فکر کنیم ( البته اگر فکر کنیم که چه جوری پرشون کنیم خوبه! ) اما اگر جوری فکر کنیم که ته دل خودمون رو خالی کنیم که هیچ وقت طعم خوشبختی رو حس نمی کنیم!؟
خوشبخت باشی می می عزیزم
علاقه مندی ها (Bookmarks)