سلام.شادی جان کاش دلیل یا هدفی رو که داری(باتوجه به همه دلسوزیهای عاقلانه دوستان)بگی شاید راهنمائی های دقیقتری بگیری که بیشتر بتونه کمکت کنه!متظریم!.
تشکرشده 574 در 212 پست
سلام.شادی جان کاش دلیل یا هدفی رو که داری(باتوجه به همه دلسوزیهای عاقلانه دوستان)بگی شاید راهنمائی های دقیقتری بگیری که بیشتر بتونه کمکت کنه!متظریم!.
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام. نمیدونم چی باید بگم. این رو بدونید که اون اینقدرها هم که شما فکر می کنید بد نیست.
من بدی هاش رو اینجا گفتم ، خوبی هم زیاد داره بیچاره!!!
من هدفم اینه که با دیدنش و فرو ریختن اونچه که از اون توی ذهنم دارم، بتونم فراموشش کنم.
من بارها سعی کردم که دیگه باهاش کاری نداشته باشم ولی نتونستم و هر بار دوباره باهاش رابطه برقرار کردم. گفتم شاید با این کار بتونم از ذهنم پاکش کنم.
کمکم کنید...دارم داغون می شم... مثل دیونه ها با خودم حرف می زنم..می ترسسسسسسم!!
تشکرشده 1,965 در 675 پست
سلام
شما داريد خيلي احساسات به خرج مي دهيد ، بهتره فكرتون رو روي كارها و چيزاي مثبت ديگه متمركز كنيد ، همونطور كه همه دوستان گفتند و خودتون هم مي دونيد اين رابطه كاملا اشتباه و مشكل دار هست و فكر نكنم بيش از اين هم بشه توضيح داد ولي اگه خود شما خيلي تمايل داريد كه به خودتون و روحيتون آسيب برسونيد و همچنين از اعتماد خانواده سؤ استفاده كنيد ، و به شخصيت خودتون لطمه وارد كنيد اون يه حرفي ديگه هست .....
تشکرشده 926 در 486 پست
بنده همینجا باز هم می گویم که به دید من شما با او بیرون بروید و هیچ اشکالی ندارد و اینکه بیرون رفتن یا رابزطه پسر یا دختری را گناه بدانیم،صددرصد اشتباه است و البته در واقعیت هم که می بینیم جوانان دارند کار خودشان را می کنند.
اما . . .اما باید برای نه این کار که همه کارهای زندگی خود هدفی داشته باشید و اگر آن اهداف برای شما مهم هستند،هزینه آن را نیز بدهید.مثلاً هزینه گرفتن مدرک دکترا دستکم هشت سالی رنج و دود چراغ خوردن است و البته در رفتار خود،ابزار روانی کنترل را نیز داشته باشید.
اکنون وابستگی اغحساسی و رابطه جنسی و احساس گناه در صورت داشتن اعتقادات مذهبی و نیز برخورد فیزیکی از طرف اعضای مذکر خانواده تان از این دست است.بسیاری از خانواده ها برایشان این امر علی السویه است و بسیاری از رابطه جنسی بسیار لذت برده و احساس گناه هم نمی کنند.
حواستان باشد که آنها از گناه تعریفی دیگر داشته و ازادی جنسی را حق خود می دانند و اعضای ذکور خانواده شان هم چنین می اندیشند؛آیا شما و خانواده تان این گونه اید؟
تشکرشده 211 در 131 پست
شادي عزيزم سلام
خودت داري به خوبي جواب خودت رو مي دي فقط يه خواهش ازت دارم حواستو خوب جمع كن تا با يه فكر يا كار نادرست تا هميشه پشيمون و متضرر نباشي!
احساسات و نيروهاي جواني رو مي شه با روشهاي ديگه هم كنترل كرد!
از خدا بخواه بهت آرامش بده و به خودت تلقين هم نكن كه نمي توني
به نظرم تو با بيرون رفتن با اين پسر به اون نتيجه اي كه گفتي نمي رسي
برعكس آقاي گرد آفريد من معتقدم تو كه مي دوني اين پسر چه شرايطي داره اولا ممكنه برات اتفاق بدي بيفته دوما ممكنه گناه هم باشه .چون نگاه اين پسر به شما..........
حواست رو خوب جمع كن
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام
چرا اینقدر بد به این موضوع نگاه می کنید؟؟
به خدا اون اونقدرها هم بد نیست.
من اون رو می شناسم، خصوصیات خوب خیلی زیاد داره...یعنی یه چیزای مثبتی توش بوده که باعث شده من بهش جذب بشم، بابا؛ لاییک که نیست بیچاره، فقط آزاده ، خیلی آزاد و اعتقاد داره وقتی دو نفر به انجام یه کاری راضی باشن و اجباری تو کار نباشه ، ایرادی نداره. باز جای شکرش باقیه که قبول داره اشتباه می کنه و خودش رو توجیه نمی کنه. می گه اشتباهه ، اما من انجام می دم!!
در کل اون طرز برخوردش با من خیلی محترمانه و در چهار چوبه. یعنی هیچ وقت حرف نادرستی یا کار بدی نکرده . یعنی من بهش اجازه نمی دم.
احتمال اینکه رابطه ای از جمله برخورد فیزیکی پیش بیاد هم زیر صفره!!!چون من خودم رو می شناسم و اینکار رو اجازه نمی دم انجام بده. خودش هم می دونه و پاش رو از گلیمش درازتر نمی کنه....چه برسه به رابطه ی جنسی!!!!!!
امکاااااااان نداررررررره....
ما فقط می خوایم یه ناهار با هم بخوریم اونم نه توی خونه ، توی یه رستوران...به نظر شما کار به جاهای باریک می کشه
؟؟؟
من که فکر نمی کنم....
چیزی که من رو آزار می ده اینه که ، اون در مورد من فکر بد نکنه! یعنی من وقتی راضی شدم باهاش برم بیرون ،فکر نکنه که من مثل باقی دخترایی که توی زندگیش بودن و هستن ، سهل الوصول و دم دستم! می فهمید چی می گم؟ نمی خوام راجع به من فکر بد کنه!....آخه من تا حالا به پیشنهاد دوستی هیچ پسری جواب مثبت نداده بودم...با این کار احساس می کنم شخصیتم خراب می شه....در مورد اون هم چون میشناسمش و پسر خوبیه قبول کردم.
اما خیلی دودلم. می ترسم که بهش وابسته تر بشم.
تشکرشده 1,965 در 675 پست
خب پس شادي خانم هر كاري دلت مي خواد بكن فوقش هم وابسته بشي خب پسر خوبي هست برو باهاش ازدواج كن انشاءالله خوشبخت بشي ناها رو تو رستوران هم بهت بچسبه ولي هنوز خيلي بچه تشريف داريد ، فكر كنم از اون دست آدمايي باشي كه بايد حتما سرت به سنگ بخوره تا .......
تشکرشده 302 در 132 پست
سلام شادی جون
حادثه یه بار اتفاق میفته, امیدوارم اونقدر احساسی برخورد نکنی که به ضررت تموم بشه. و اونقدر وابسته نشی بهش که کار به جاهای باریک و خطرناک کشیده بشه که پایان ناخوش این راه منجر به نابودی زندگی تو می شه نه اون پسر. ولی من موندم چطور به یه همچین پسری دل بستی و بهش اعتماد می کنی!!! به هر حال امیدوارم راه درست و صحیح رو انتخاب کنی. موفق باشی.
تشکرشده 139 در 69 پست
سلام
فکر کنم ناهارو مهمونی و ... تموم شد!یعنی دیر اومدم!؟می دونم خیلی سخته تو این شرایط به حرفای منطقی و خیرخواهانه دوستات توجه کنی و با این اوضاع یه جورایی اطمینان دارم که براشون تره هم خورد نمی کنی!!!ولی متاسفانه متاسفانه متاسفانه خودت ضرر میکنی آبجی جون من!حیفه زندگیت،حیفه جوونت،حیفه پاکیت...
پس من میگم!رفتن که میری؛چه ما بخوایم چه نخوایم!امیدوارم پست بعدیت این نباشه که کاشکی...
اگر چه از اعماق وجودم با این بیت مخالفم و هیچ وقت بهش عمل نکردم!ولی برات می نویسم تا بدونی آخرش چیه...
.
صدها چراغ دارد و بیراهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش...
.
دعا میکنم که راه درست رو انتخاب کنی(اگر چه انتخابش خیلی خیلی ... خیلی سخته ولی می ارزه...؛یه ذره بهش فکر کن)
موفق و مومن باشی
یا علی مددی!
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام و خیلی ممنون از دوستان عزیز به خاطر راهنمایی ها
فعلا قضیه بیرون رفتن تا اطلاع ثانوی کنسل شد
گفتم که اگه احیانا کسی برای بنده خیلی نگران شده از نگرانی در بیاد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)