به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 110
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    به نظر من این تاپیک یکی از بهترین تاپیک های این اخیره چون اینجاست که همدردی می تونه نتیجه کارشو به نمایش بگذاره به همین جهت جا داره من خودم اون تاپیکی رو که حدود 1 سال پیش البته کمتر زدم و به نتیجه رسید اینجا بگذارم و تشکر و قدر دانی بکنم از تمام دوستای گلم.


    بی انگیزگی بعد از 6 سال





  2. 12 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (جمعه 08 مهر 90)

  3. #12
    سرپرست سایت آغازکننده

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    این تاپیک هم به خیر و خوبی به نتیجه رسید :


    ابهام در رفتار





    .

  4. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 24 فروردین 91)

  5. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    اینم یه پایان خوش دیگه و یه تجربه آموزنده:
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar_1987
    سلام دوستان
    بعد از یشتر از 5 ماه زجر و جدایی به لطف خدا بحران تموم شد.
    این مدت هم من هم شوهرم خیلی عذاب کشیدیم مخصوصا من بهای زیادی دادم ولی ارزشش رو داشت الان احساس میکنم خیلی پخته شدم. بعد از بروز مشکلات جدی یه دفعه به خودم اومدم احساس کردم منم خیلی مقصرم خیلی بی فکر بودم و رفتارای منم خیلی به خوشبختیمون صدمه زده. شوهرم رو که یه مدت رها کردم توی اون مدت روی خودم کار کردم ضعفای خودم رو بر طرف کردم. از حدود دو ماه قبل با توکل به خدا و صبوری زیاد سعی کردم به شوهرم نفوذ کنم سعی کردم بفهمم توی فکر و احساسش چی میگذره همه لحظه های خوب و بدی که با هم قبلا داشتیم رو توی تنهاییام تجزیه تحلیل کردم چیزایی کشف کردم که قبلا چشام ندیده بود و متوجه لغزش های خودم هم شدم و چون به ایرادای خودم پی بردم دیگه وقتی شوهرم با دلخوری باهام حرف میزد از کوره در نمیرفتم و خیلی آروم و منطقی سعی کردم از دلش در بیارم کم کم اونم نرم شد و وقتی دیدم آروم شده و تقریبا همدیگر رو بخشیدیم با خانوادش صحبت کردم (قبل از این اونا همیشه از من طرفداریی میکردن و این رفتار اونا شوهرم رو عصبی میکرد) از خانوادش خواستم باهاش صحبت کنن اونا گفتن از صحبت کردن با یه ادم بی منطق خسته شدن گفتم حتی اگه غلط میگه بذارید حرفاشو بزنه لا به لای اون حرفی غلط حرف دلش و مشکلاتش رو هم بگه و تخلیه بشه (شوهرم خیلی درون گراست) اونا هم این کار رو کردن و دو روز قبل جلسه ی خانوادگی تشکیل شد و در حضور همه هر دومون اعتراف کردیم که توی این یکسال سعی نگرده بودیم همدیگر رو بشناسیم و به هم علاقه داریم. و باز با هم صحبت کردیم و سر همه چیز خدا رو شکر به تفاهم رسیدیم. توی این دو روز شوهرم از گذشته ش خیلی بهتر شده بود طوری باهام رفتار میکرد که به خودم ثابت شد که دیگه بزرگ شدم و داره روم برای زندگی عاقلانه و البته عاشقانه حساب میکنه. خدا رو شکر .

  6. 9 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (پنجشنبه 24 فروردین 91), khadijeh (سه شنبه 21 شهریور 96)

  7. #14
    سرپرست سایت آغازکننده

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    و این تاپیک نیز به نتیجه رسید :

    عاقبت ارتباط كنترل نشده با پسر ....




    و نقل قولهایی از این تاپیک :

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

    این جهان كوه هست و فعل ما ندا....
    نتیجه رفتار ما در این زندگی به خودمان منعكس می شود.

    اما شما هم فراموش نكنید. هروقت كه اراده كنید، می توانید تولدی نو داشته باشید.
    لیكن در این تولد نو باید روشها، افكار، احساسات و رفتاری كه شما را به اینجا كشانده را تغییر و اصلاح كنی. و ما در تمام مقالات این تالار همین كار را می كنیم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط pantea_8
    سلام به تمام دوستان عزیز
    اگه یادتون باشه تفریبا 2 ماه پیش تایپیکی به عنوان دوستم نامردی کرده کمکم کنید ایجاد کردم دوستان هم راهنمائیهای خیلی خوب را بازگو کردند الان می خواهم به تمام اون دوستان بگم بالاخره موفق شدم خودم را از تمام اون ناراحتیها خلاص کردم دیگه برام هیچ اهمیتی نداره حتی فکرش را هم نمی کنم . فکر نمی کردم بتونم با این قضیه کنار بیام اول خدا کمکم کرد که تونستم دل بکندم والان ازش متنفرم من که این همه دوستش داشتم الان متنفرم .
    به هر حال خواستم به تمام دوستان بگم بالاخره موفق شدم . الان انگار من دوباره متولد شدم و یک احساس خوبی دارم که با هیچ چیز عوضش نمی گنم . بعد از هر سختی یک شادی هم همراه ایت انسان باید صبور باشه و خودش و نبازه
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    سلام
    تولدت مبارك
    تولد واقعی وقتی هست كه با تدبیر و تلاش خود و با ایجاد تغییرات مثبت خودمون ،‌خودمون را متولد می كنیم.
    احسنت.
    بعد از تولد تا كودك وجودمان قوی شود، مراقبت ویژه می خواهد، خیلی باید مواظبش باشیم.
    .



    نقل قول نوشته اصلی توسط pantea_8
    سلام به تمام دوستان
    از شما که کمکم کردید و راهنمائیهانون موجب شد تا من دوباره زندگیم و شروع کنم تکر می کنم من اصلا این سایت و نمی شناختم در سایت گوگل بودم که با این سایت آشنا شدم آشنا شدن با این سایت خواست خدا بوده که من با شما آشنا بشم و حداقل تونستم با مطرح کردن مشکلم خودم را از قفس آزاد کنم این زندگی جدیدم را مدیون تک تک اعضاء سایت و همجنین مدیر گرامی این سایت می دانم با تمام وجودم از تمامی اعضاء سپاسگزارم


    دوستان عزیز

    راهنماییهای سنجیده و درست و امید بخش شما گاه فردی را از اوج احساس شکست نجات داده و زندگی دوباره می بخشه .

    لحظه لحظه هایی که در همدردی در راه کمک به همنوعانتون سپری می کنید را خداوند با مباهات نزد فرشتگانش یاد می کند ( این حرف مستند به روایاتی است که نقل به عین آن را اکنون حضور ذهن ندارم )


  8. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 12 آبان 91)

  9. #15
    سرپرست سایت آغازکننده

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    این تاپیک هم به نتیجه رسید



    نمیدونم چه تصمیمی بگیرم: آره یا نه؟





    اینم نقل قول اعلام نتیجه توسط صاحب تاپیک :


    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahtab_20e
    سعی کردم بیشتر بشناسمشون و متوجه شدم یه مقدار تفاوته فرهنگی داریم از خودش راضی بودم ولی از خانوادش نه به این نتیجه رسیدم که ما به درده هم نمی خوریم الان همه چی تموم شده

  10. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 12 آبان 91)

  11. #16
    سرپرست سایت آغازکننده

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    تاپیک :


    ازدواج با یک زن بیوه


    درزمره به نتیجه رسیده ها می باشد

    نقل قولی از کاربر


    نقل قول نوشته اصلی توسط hesam_46
    باعرض سلام خدمت شما دوستان عزیز و دلسوز
    از همه شما بخاطر راهنمایی متشکرم.

    شاید دوست داشته باشید بدونید که چه تصمیمی گرفتم. باشه میگم:
    من و اون خانوم به نتیجه رسیدیم که مشکلات دست و پا گیری در انتظار ماست. چون نه تنها خانواده های ما مخالفت کردند بلکه تمام فامیل و آشنایان هم همین نظر رو داشتن ولو با شدت بیشتر.
    و چون ما بصورت وابسته و صمیمی درکنار بستگان زندگی میکنیم تنها را ما ترک همه بود و این چیزی نبود که هر دوی ما بخواهیم.
    و تنها راه رو انتخاب کردیم.
    یعنی فراموش کردن هر دوتامون.
    و الان هم قصد دارم بعد از بهبودی روحی گزینه مناسب تری رو برای زندگیم انتخاب کنم.

    و این رو هم میدونم هرکسی رو که بگم خانوادم مخالفت نخواهند کرد.مگه اینکه بیوه باشه :P

    در پایان بازم از همتون ممنونم و از خدا آرزوی موفقیت و خوشبختی همه شما رو خواستارم.


    .

  12. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 04 آبان 89)

  13. #17
    سرپرست سایت آغازکننده

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    و این تاپیک نیز با سر انجامی خوب به نتیجه رسید



    اگر به جای من بودیدچه می کردید ؟


    از بهار نارنج عزیز


    اینم بخشی از پست نوید بخش ایشان :



    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار نارنج
    درگذشته مرتکب خطایی شدم که صرفاازروی کنجکاوی بیجا وخامی بود در پیشگاه خداوند توبه کرده ام وعهد بسته ام تاآخرعمرازاین غلط ها نکنم وخداوند توبه ام راپذیرفت وراههای جدیدی رادرزندگی به رویم گشود.........

    خداراشکر همه دوستان کارمراتاییدکردند تمام این مدت سعی می کردم بهش فکرنکنم
    وتوانستم از وابستگی خارج شوم وانسان مستقلی گردم .اندکی پیامدهای حادثه دردناک بود با اراده ای که درخود سراغ دارم وباروش هایی که دوستان پیش رویم قراردادند مطمئن هستم می توانم برآن غلبه کنم .

    قدم اول برای بهبود :

    ناگزیرها راباید بپذیریم . مسئله را همانطورکه هست بپذیرید پذیرش آنجه که اتفاق افتاده است اولین گام برای غلبه برپیامد هربداقبالی است . بعداز چندماه زجروشکنجه بایدچیزی رامی پذیرفتم که از اول هم می دانستم نمی توانم تغییرش دهم هیچ موجودی به اندازه کافی نیرو ندارد باآنچه ناگزیزاست مقابله کند درعین حال ازنیروی باقیمانده برای ساختن زندگی جدید استفاده کند باید یکی ازآنها را انتخاب کند .دوستان دیگر گمان نمی کنم سعادت آن را که به تالار سری بزنم راداشته باشم .ازهمه شما سپاسگزارم تصمیمم راگرفته ام به زندگی ام برمیگردم آینده درانتظارمن است %



    .

  14. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 03 آبان 89)

  15. #18
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1387-10-24
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    13,263
    سطح
    75
    Points: 13,263, Level: 75
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 387
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    285

    تشکرشده 346 در 110 پست

    Rep Power
    31
    Array

  16. 5 کاربر از پست مفید ساقی تشکرکرده اند .

    ساقی (پنجشنبه 20 آبان 89)

  17. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: **** به نتیجه رسیده ها ****

    دو تاپیک زیر بسیار زیبا به نتیجه رسیدند:
    برای هردو دوستان ارزوی خوشبختی دارم..



    عاشق شدم ولی سکوت کردم و الان ...؟


    نقل قول نوشته اصلی توسط االهه
    سلااااااااااااااااااااااا ام به دوستای عزیزم
    نمی دونم از کجا باید بگم؟! تو این مدتی که نبودم اتفاقای زیادی برام افتاده ولی خلاصشو براتون می گم که چی شد ...
    وقتی قم بودم تا با خودم کنار بیام و همه چیزو فراموش کنم ... یوسف زنگ زد و هم ازم معذرت خواهی کرد هم ازم رسما خواستگاری ... گفت وقتی از قم برگشتی با خانواده می خوام بیام خواستگاری ... راستش خشکم زد نمی دونستم چی بهش بگم ...
    از قم که برگشتم 2 . 3 روز بعدش با خانواده به طور رسمی اومد خواستگاریم . راستش خودمم نفهمیدم چه طوری اینطور شد ... ولی خانوادم هم کاملا راضی بودن ... باورتون نمی شه باباش با بابای من از همکارای قدیمی هم بودن که بعد از سالها همدیگرو پیدا کردن ... خلاصه اوضاعی شده بود ... حالا بیا این دو تا بابارو از هم جدا کن ...!!!
    یه مراسم خیلی کوچیک گرفتیم و با هم نامزد کردیم ...
    اینم بگم که النازم تو مراسممون بود و خیلی هم کمکم کرده ...
    دیگه هیچ غمی ندارم ... خدارو شکر می کنم که همه چی دارم همههههههههههههههه چیز ....
    دوستای گلم همتونو دعا کردم ... برای تک تکتون آرزوی خوشبختی کردم ...
    .تو رو خدا کمکم کنید داغونم دارم خفه میشم..؟


    نقل قول نوشته اصلی توسط Sohaa
    سلام از همه اونایی که این مدت سراغمو گرفتن ممنونم خیلی خوشحالم کردین که به یادم هستین.
    ما روزه عید غدیر جشن عروسیمون رو برگزار کردیم و من تصمیم گرفتم بلافاصله بعده عروسی برای ماه عسل بریم مشهد. از امام رضا خواستم که کمکم کنن همه چیزو فراموش کنم و بتونم شوهرمو مثله قبل دوست داشته باشم. خدا رو شکر هم همینطور شد. اون سفر منو خیییلی آروم کرد.
    یعنی هردوی ما تو اون سفر خیلی آرامش از دست رفتمون رو پیدا کردیم. همسرم تو این مدت دو ماهی که عروسی کردیم واقعا میتونم بگم از هیچ چیز برای من کم نذاشته و هیچ تردیدی ندارم که همه اینکار ها از تهه دلش هست.
    بارها پشیمونیش رو بهم نشون داد و بعضی وقتا میگه مطمئنم خدا تقاص کارهایی که با تو کردم رو یکجوری بهم میدی. من هرکاری کردم که دیگه نخواهیم در مورد اون موضوع با هم صحبت کنیم چون عقیده داشتم هرچی بیشتر دربارش حرف بزنیم بیشتر گندش در میاد.
    وقتی هم اون یهو بهم میگه منو بخشیدی؟ یا میگه وژدانم اذیتم میکنه سعی میکنم با شوخی و خنده بحثو عوض کنم.
    بعد از اینکه از ایران اومدیم من به خاطره اتفاقاتی که افتاد و دوری از خانوادم و فشارایی که روم اومد یه مدت خیییلی بد اخلاقی میکردم ولی اون همیشه با عکس العملش منو شرمنده میکنه.
    واقعا الان میتونم بگم لذتی که 2 سال از دستش داده بودم رو یهو به دست اوردم و میتونم بگم که خوشبختم.





  18. 8 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (پنجشنبه 20 آبان 89)

  19. #20
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1387-10-24
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    13,263
    سطح
    75
    Points: 13,263, Level: 75
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 387
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    285

    تشکرشده 346 در 110 پست

    Rep Power
    31
    Array

  20. 7 کاربر از پست مفید ساقی تشکرکرده اند .

    ساقی (دوشنبه 24 آبان 89)


 
صفحه 2 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با کمک دوستان همدردی منم به نتیجه رسیدم
    توسط tavalode arezoo در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 96, 14:55
  2. هر سیاستی را به کار میگیرم بی نتیجه است
    توسط nazafarin2013 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 تیر 92, 11:18
  3. امکان حذف تایپیک بعد از به نتیجه رسیدن هست؟؟؟
    توسط alaviali028 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 فروردین 92, 11:41
  4. من به این نتیجه رسیدم که زود رنج هستم حالا باید چکار کنم؟؟؟؟
    توسط mohammad2012 در انجمن هیجانات و احساسات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آبان 91, 15:43
  5. سردرگمی در چگونگی ادامه رابطه تا رسیدن به نتیجه جدی
    توسط یدونه احسان عاشیق در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 14:11

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.