اخیرا کتابی به توصیه یکی از دوستان دست گرفته ام که قبلا آن را در قفسه های "شهر کتاب" به کرات دیده بودم ولی سرسری از روی آن گذشته بودم و حتی به خودم زحمت بیرون کشیدن آن را از قفسه نداده بودم تا چه رسد به باز کردن و تورق آن !
به هر حال چه خوب که تاقبل از اینکه جا گیر سینه ی قبرستان شوم این کتاب و من با هم ،پیوند خوردیم .
" زنان شیفته " یا روانشناسی محبت بی تناسب ، به قلم "رابین نوروود" مترجم: مهدی قراچه داغی
در این کتاب علت ناکامی ها و شکست های زنان مورد بررسی قرار می گیرد .
کلا" کتاب راجع به زن هایی است که اجازه میدهند دیگران با آنها بد رفتاری کنند و به شکلی بیمارگونه دیگران و رفتارهای مزخرفشان را توجیه می کنند و به محبت بیمارگونه خود ادامه می دهند و در نهایت ریشه یابی و علت این محبت و عشقهای یک طرفه مورد بررسی قرار می گیرد .
با خواندن هر سطر این کتاب یاد این ضرب المثل قدیمی می افتم " از ماست که برماست " هر چند این جمله ابتدا به ساکن ، روایت و حدیث یک رویداد تاریخی است اما محبت و عشق های بیمارگونه ی زنان هم دست کمی از همان رویداد تاریخی ندارد !!!
به وقت خواندن کتاب که البته تمام که نکرده ام هیچ، بسیار هم کند پیش می روم ( چرا که جای تفکر بسیار دارد!) ، به این فکر می کنم عشقهای بی منطق و بیمار به چه میزان هوادار دارد !!!
و چه تشویقها و به به و چه چه هایی به همراه می آورد و اسطوره ی زن بیمار عاشق ، عجب حدیثی است و چه مجوزهایی که به بی انصاف جماعت داده نمی شود و....!!!
و زن بابت رفتارهایی با منشا بیماری چه مدالها و کاپ هایی که دریافت نمی کند!!
توصیه می کنم این کتاب را تمام زنان و دختران خصوصا بچه های تالار بخوانند و زیادی روی روح و روان سالم خود حساب باز نکنید !!!
بله، منشا تمام غرغرها و نارضایتی ها و بدرفتاریهای دیگران در خود ماست . بفرمائید یک جرعه از کتاب " زنان شیفته " بنوشید تا حساب کار حسابی دستتان بیاید و تازه متوجه شوید دنیا دست کیست .
نکته و توجه : چند دوستی که در مدت عدم حضورم در تالار با ایمیل مشکلات خود را با من در میان گذاشته بودند و راهنمایی خواسته بودند و من به دلائلی نتوانسته بودم پاسخگو باشم که از همین جا عذرخواهی می کنم .
حال لطف کنید به دنبال علتهای بیرونی نباشید . منشا تمام اتفاقات و رویدادهای تلخ و شیرین زندگی در درون خود ماست و به روایتی از" ماست که برماست " . لطف کنید ریشه یابی و پاکسازی کنید این اندرون خراب را !
نقش والد محترم و کودک درون آزرده و لجوج و سرخورده و....در تمام مراحل آه از نهاد ما در میاورد . ریشه آنجاست که نیازمند پاکسازی و شناخت و کنترل دارد .
علاقه مندی ها (Bookmarks)