کاروانی در راه است ،
مقصد : سرزمین عراق شهر کوفه ،
قصد سفر ؟ لبیک به دعوتنامه 18 هزار نفر
سرکاروان ؟ حسین بن علی علیه السلام
حجت این سفر :
عذری برای تعلل در پاسخ به این دعوت نیست ، باید رفت اگر چه آنان نامردمان روزگار باشند.
باید رفت حتی اگر کوفیان به عافیت اندیشی و قدرت طلبی در رقابت با شام او را خواسته باشند که به بهانه او قدرت و جبروت بیابند ، حتی اگر سالار و سردار این کاروان این همه را بداند .
تکلیف رفتن و اجابت دعوت از وی ساقط نخواهد شد ، نمی تواند پیش از جنایت قصاص کند . نمی تواند رسالتش را به کناری نهد و عافیت اندیشی کند ، که وجودش برای ادای رسالت است ، اگر غیر از این راه را در پیش بگیرد ، می خواهد چه کند ؟!
زندگی با چه معنایی می تواند او را نگه دارد ؟!
بدون رسالت ، بدون تکلیف؟!
بدون رسالت برای اویی که معصوم از هر روز مره گی و سطحی نگری ... است ، این زندگی چه لذتی خواهد داشت ، جز دلت ؟! و او از این است که می گوید هیهات من الذله .
اوج رسالت او در همین است ، اهدای جان!
مگر بالاتر از سیاهی رنگی هست ؟
مگر فراتر از مرگ راه دیگری می ماند ؟
وقتی جانمایه او رسالتش باشد، مگر مرگ او را باز می دارد ؟!
آری باید رفت ، باید رفت تا کوفیان هیچ عذر و بهانه ای نداشته باشند . اگر نرود می گویند ما او را خوانده ایم ، او نیامد ، می گویند اگر او می آمد چنان می شد و چنین می کردیم .
دو انتخاب بیشتر ندارد :
یا خدا ، وتکلیف ورسالتی که افتخارش را به او داد را انتخاب کند ، یا خود را وجان و زندگی چند صباح دنیا را ... ( که عاقبت روزی به مرگ ستانده می شود)
ماکدام را انتخاب شایسته می دانیم ؟!
انتخاب حسین بن علی (ع) خدا و رسالت و تکلیفش می شود .
و اینگونه او راهی می شود ، زمزمه های اطرافیان حتی برادرش محمد حنیفه هم بر او اثر ندارد .
می رود تا هم خانه خدا حرمتش محفوظ بماند ( که از سوی یزید کمر به قتل او در این خانه بسته اند ، خانه ای که قتل و خونریزی درحریم آن حرام شده ) ، هم ادای رسالت کرده باشد، می رود تا اسماعیل دین حق گردد بی معاوض ، او خود باید قربانی گردد. تقدیر آنروز آن بود که بجای اسماعیل قوچ ذبح شود تا اسماعیل وتاریخ بگذرد و ازتبار ونسلش، اسماعیلی دیگر ، خود قربانی دین شود و زینبش ابراهیم وار رو به درگاه حق بگوید" تَقَبَل مِنّاهذا القُربان " .
کاروان در راه است ........
اما چرا زنان و کودکان در این راه پر خطر با اویند ؟
حکایت چیست؟
آیامی خواهد حرامیان به شرم آیند ؟!
هر چه هست اسرار درآن نهفته است.
برما همین راز آشکار شده بس که زن حافظ دستاوردهاست .
زنها همراه می شوند تاهم حجتی برفقدان انسانیت در دنیا طلبان جبهه یزیدی باشند ، هم خیال این رادمرد ویارانش را راحت کنند که پیامشان بر زمین نخواهد ماند ، وبه رساترین گونه به گوش همگان خواهند رساند.
جلودار خیل زنان عاشورایی شیر زنی است که خون اسدالله علی (ع) در اوجاریست ، زنی که در پاسخ طعنه یزید که می خواهد بگوید شکنندگیتان را ببینید ، کلام بیدارگر و کوبنده " ما رأیتُ اِلّا جمیلا " (من جز زیبایی چیزی ندیدم ! ) را بی مهابا دارد ، وبراستی اگر ما هم این زیباییها را نبینم ! نمی شود گفت کوردل شده ایم ؟؟ زینب در این سیر وآنچه پیش آمد زیبایی می بیند ، ما چه می بینیم ؟، و آیا همین به ما نمی گوید " باید زیبایی را در فرهنگنامه عاشورا تعبیر وتفسیر کرد " ؟!
زنان این کاروان پیامداران دشت بلایند ، مگر نمی گویند " کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود " واگر زینبهانباشند " کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا " کجا معنا می یابد ؟
واما.....
" کرب وبلا " یعنی سرزمین بلا ، وبلا یعنی :
نازپرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد
یعنی :
در حریم عشقبازی امن وآسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل وِلا اهل بلایند ، پس آن کس که بی بلا باشد بهتر است بارش را بربندد وکربلا را ترک کند .
کربلا جای اهل بلاست ، و زینب اسطوره بلا جویان سبک بال .
ونشکستن زنان کربلا ، دشمن را شکست . زنان حاضر در کربلا به تأسی از بانوی خود نشان دادند که بلای جان دشمنان حقند ، به آشکار نمودن حقیقت ، با افشاگری وپیام رسانی .
زنان باید در این کاروان باشند ،
باید این راه را بروند ،
باید به کربلا برسند،
آخر آنها قرار است کربلایی تربیت کنند ، پس باید دوره کربلایی بودن را بگذرانند و بمانند و استوار و محکم پشت دشمن را بخاک بمالند.
براستی ما کجائیم ؟!
در خیمه حسین ، نزد زینب ودر کربلا ، یا پشت خاکریز دنیا طلبان ، و رو در روی حسین (ع) و زینبش ؟!
بنگریم ،
ببینیم ،
خود را کاووش کنیم ،
اهل کجائیم ؟
به کجا می رویم ؟
در این کاروان ، و به سوی کربلا ؟ یا.......... ؟
ما از تبار زینبیم ، مگر نه ؟؟
دست در دست او می نهیم ؟
با او همراه می شویم ؟
در کاروان بلا ؟!
همراهیم ، تا آخر ، مگر نه ؟؟
غیر از این مباد مارا...
2/12/83 دهه محرم الحرام 1426
علاقه مندی ها (Bookmarks)