با سلام
نمیدونم شاید حرفهایی که میخوام برتون بزنم براتون جالب باشه
من از یه خانواده4 نفره هستم بچه آخر و تک پسر حدودا یک سال ونیم میشه که ازدواج کردم راستش تفاوت سنی من و خانومم حدود 8 سال میشه یعنی همسرم 8سال از من بزرگتره البته ما از نظر سنی هیچ مشکلی با هم نداریم مشکل من از یه چیز دیگه هستش
خانواده همسرم یه خانواده تقریبا پر جمعیت هستش 4 پسر و 2 دختر که خانوم بنده بچه اول هست راستی من سنم 22 و همسرم30 و برادر های ایشون به ترتیب 26 20 18 13 هستن
راستش مشکل من بیشتر با یکی از برادر خانومم هستش که وقت و بی وقت میاد خونه ما اونی که 13 سالشه فقط برای نهار یا شام میاد یعنی این طوری بگم براتون موقع نهار میاد تا شام می مونه موقعی هم که سفره شام رو پهن نکنی و نخوره نمیره من هیچ مشکلی با خوردن ندارم فقط اینه که کارش شده هر پنجشنبه و جمعه خونه ما دیگه هر ساعتی بشه میاد وقتی هم که اون میاد خونه ما من دیگه هیچ حرفی نمی زنم حتی با خانومم بعضی وقتها هم حتی نهار یا شام نمی خورم از خون هم میرم بیرون این حرف نزدن تا 2 روز بعد رفتن اون حتی ادامه داره راستش اصلا اینطوری نبودم خیلی با برادر خانومم خوب بودم ولی حالا ازش خیلی بعدم میاد خانومم حتی میگه من میدونم ازش خوشت نمیاد ولی خوب بچه اس نمی تونم بهش بگم که نیاد خونه ما من در جواب گفتم که منم نمیگم که نیاد بیاد ولی 1ساعت 2 ساعت بیاد بشینه نه اینکه از ساعت1 ظهر بیاد تا 10 شب راستش خودمونم خبر نداریم که میاد یه دفعه زنگ میزنه در رو که باز میکنی می بینیم که بردار خانومم هست وقتی هم که تو خونه هستش (البته نا گفته نماند من از کسی که میاد خونمون سرک میکشه مثلا در یخچال رو باز می کنه میره سر گاز حتی برات هم چایی بریزه خوشم نمیادفکر نکنم تنها من اینطوری باشم شاید خود شما هم این خصوصیت رو داشته باشید) توی این چند وقتی که ازدواج کردم خیلی در مورد اومدن این برادر خانومم با همسرم بحث کردم خدارو شکر نه من نه خانومم ادمی هستیم که در مورد این طور مسایل لج بکنیم.
وقتی که میرم از خونه بیرون یا خانومم که میره خونشون استرس بهم دست میده که نکنه وقتی برگشتم خونه اومده باشه خونه ما یا این که نکنه الان با خونمم بیاد خونه موقعی که نمیاد خونمون هیچ مشکلی هم تو خونمون نیست خیلی راحت زندگیمون رو می کنیم خانومم میگه نمی دونم چیکار کنم نمی تونم به مامانم بگم اره فلانی خوشش نمیاداز......که بیاد خونه ما مشکل تنها خردن نیست چون اگه این طوری بود باید همین حس و حال رو موقعی که فامیل خانومم و حتی پدر و مادر همسرم می اومدن رو میداشتم
شاید با خودتون بگید عجب آدم بیکاری هستی ها به چه چیز هایی گیر میدی اگه شما جای من بودید چیکار می کردید
ممنون میشم اگه شما عزیزان کمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)