دو راهی

[حسینم]

سلام دوستان این برای بار دوم است که این موضوع را ارسال میکنم .شما از من هدف از آشنایی خانم رو خواسته بودید خوب باید بگم که در آینده میخواهم با این خانم باهاش ازدواج کنم قبلا برخوردهایی در زمینه کمک درسی باهم داشتیم و من از این خانم تقاضای جزوه درسی را کردم بودم که فردای آن روز دو دستی تقدیمم کرد.این خانم ورودی سال 85 دانشگاه پیام نور و من ورودس سال 84 و در حقیقت ترمهای آخر هستم در حقیقت سه سال است که این خانم را می شناسم رفتار بسیار خوب و پسندیده ای داره و شاید همین موضوع باعث شده که به اون علاقه پیدا کنم هر دوی ما دانشجویی فعال در زمینه درسی هستیم من 25 سالمه و این خانم فکر کنم حدودأ 22 ساله باشند. در حقیقت در برخورد با این خانم این توانایی را ندارم که مستقیم باهاش رابطه بر قرار کرد و احساس شرم میکنم به همین علت خواستم از دوستش کمک بگیرم و به این دوستش مانند اعضای خانواده خود اطمینان دارم در حقیقت این خانمی که قراره موضوع را بهش بگم متأهل هستند و تقریبا 23 ساله میباشند.هدف از ملاقات با دوستش در حقیقت گرفتن شماره این خانم هستش که من حداقل اگر رو در رو احساس شرم میکنم بتونم موضوع رو تلفنی بیان کنم که البته برای احترام بیشتر باید از خانمی که دوستش دارم قبلأ اجازه گرفته شودو به همین خاطر به دوستش میگم اول اجازه بگیره بعد اگر قبول کرد شمارشو بده تا باهاش حرف بزنم دیگه در این ملاقات با دوستش قرار نیست بحثی ار خصوصیات شخص و خانوادگی بشه .
با نهایت تشکر از مدیران انجمن که در این روزای سرد زمستانی با اظهار نظرهایشان دل ما را گرو نگه می دارند و به انسان اطمینان و باور بیشتر میدهند.

[M_d]

دوست عزيز سلام،
به نظر بنده چون هدفتان ازدواج هست بهتره خجالت رو كنار بذاريد و خودتون مستقيم مساله رو بهشون بگيد،
خانمها از آقايون با دل و جرات خوششون مياد،
من خودم مثل شما هستم،اما اگر قضيه ازدواج باشه ديگه نگراني اي ندارم و بدون خجالت احساسم رو به طرف مقابلم ميگم.
براتون آرزوي خوشبختي دارم.

[Emad0098]

دوست عزيز سلام،
به نظر بنده چون هدفتان ازدواج هست بهتره خجالت رو كنار بذاريد و خودتون مستقيم مساله رو بهشون بگيد،
خانمها از آقايون با دل و جرات خوششون مياد،
من خودم مثل شما هستم،اما اگر قضيه ازدواج باشه ديگه نگراني اي ندارم و بدون خجالت احساسم رو به طرف مقابلم ميگم.
براتون آرزوي خوشبختي دارم.

سلام.من خودم دقيقا تو دانشگاه عاشق شدم.ولي اولش مثل شما بودم.قبلش با رفتار و نگاه بهش فهمونده بودم كه دوسش دارم ولي خودم اولين بار مستقيما نگفتم.از طريق يكي از دوستاش.مطمئن باش جواب اولش منفي هست.ولي شما چون دوسش داري بازم اصرار كن.اينقدر كه بگه بايد فكرامو بكنم.اگه بعد از فكر كردن هم منفي بود بايد دلايلشو ديد چيه.اگه منطقي نبودن بازم اصرار ................................در نهايت اميدوارم از همه لحاظ به هم ديگه بيايد و به اون چيزي كه ميخوايد برسيد.........براي منم دعا كنيد.

[آگرین]

دخترها خیلی خوب نوع نگاه و رفتار آقایان را نسبت به خودشان تشخیص میدن... و احتمالا ایشان متوجه احساس شما شدن... به عنوان یه دختر دوست دارم خود پسر با اعتماد به نفس و خیلی صادقانه حرف خودش را بزنه و با قاطعیت یه جواب از من بخواد ، حالا جواب چه منفی باشه چه مثبت ...اگه به دوست ایشون اطمینان کامل دارید میتونید یه جورایی برای گفتن حرفتون زمینه چینی کنید و اگر خودتون اقدام کنید بهتره...ضمنا شما که قصدتون ازدواج است پس از چی خجالت میکشید...خیلی با اعتماد به نفس و محکم جلو بردید و حرف خودتون را بزنید ، و بعد هم خیلی محترمانه منتظر جواب ایشان بمانید و از ایشان بخواهید در یه وقت معین به شما جواببدهند ... در گفتگو اول به هیچ وجه خیلی اصرار یا پافشاری نکنید و فقط حرف خود را محکم و قاطع بگویید ، یه جوری که ایشان مطمن بشوند که شما انتخاب خودتون را با دقت و اطمینان انجام دادید..
یه نکته هم برای خوشحالی شما بگم...اگر شخص خاصی در زندگی این خانم نباشد و ایشان هم نسبت به شما حس بدی نداشته باشد(منظورم اینه که نه از شما بدش بیاد و نه خوشش بیاد )...مطمن باشید ایشان بعد از مدتی عاشق شما میشه و شاید هم شیفته و شیدا تر از شما خواهد شد ...
دوستان در تاپیکهای دیگه جوابهای خیلی خوبی دادن ، میتونید سرچ کنید و استفاده کنید

http://www.hamdardi.net/thread-9519.html
میتونی این لینک راا مطالعه کنی

[baby]

حسینم عزیز
به نظر من هنوز شما در مرحله انتخاب یا عدم انتخاب قرار نگرفته اید که اسمش رو گذاشتین دوراهی!
دوستان نظرات خوبی ارائه کردند ، بنظر من هم شما خودتان باید این توانائی رو داشته باشید که خواسته تان را مطرح کنید.
اما این خواسته بهتره این باشه که اجازه بخواهید برا خواستگاری با خانواده به منزلشون برید (نه اینکه در وهله اول ازشون خواستگاری کنید - با گرفتن یه جزوه ومثلا اینکه خوش خطه که نمیشه گفت فرد مناسبی برا زندگیه)، بسیاری از اطلاعاتی که لازمه نسبت به همسر آینده تان کسب کنید در منزل اونها نهفته است.
کلیات وضعیت زندگی وپیشینه اونها، نحوه برخورد اعضا خانواده باهم ، تمایلات وگرایشات مذهبی ، اجتماعی و....
موفق باشید

[khaz@n]

دوست عزیز. من دختری هستم که دقیقا این مساله تو دانشگاه واسم اتفاق افتاد. آقایی که قرار بود پیشنهاد بده به جای اینکه خودش مستقیم بیاد بهم بگه از طریق دوستم وارد شد. و من به همین دلیل که اون واسه چنین مساله مهمی خجالت کشیده بود و نتونسته بود حرفش رو بزنه ردش کردم و حتی حاضر نشدم با خودش مستقیم صحبت کنم. و پیش خودم گفتم اگه بخواد از اولین و مهمترین مرحله شروع زندگی خجالت بکشه پس به درد زندگی هم نمی خوره. و همچنین بازم پیش خودم گفتم اگه واقعا منو می خواد خودش میاد جلو ولی اون نیومد و این شد که الان اون تنها و منم تنها!