به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اسفند 86 [ 18:42]
    تاریخ عضویت
    1386-12-20
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    3,684
    سطح
    38
    Points: 3,684, Level: 38
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    می ترسم پسرم خودکشی کند..

    با عرض سلام خدمت آقای سنگ تراشان:
    راستش مشکل من با پسرم هستش که در حال حاضر 17 سالشه. او خیلی خود محور هست و اصلاً به نظر و راهنمایی کسی گوش نمیده. از وقتی به دبیرستان رفته افت تحصیلی پیدا کرده. به درس رغبتی نشون نمیده و میگه من حوصله ندارم این مسخره بازی ها رو بخونم. می خواد در رشته زبان ادامه تحصیل بده اما درسشو ادامه نداده و بدون مدرک پیش دانشگاهی نمی تونه. چون تا نیمه های پیش دانشگاهی که رسید درسو ول کرد و نرفت امتحاناتشو بده. الان داره به صورت از راه دور درساشو می گذرونه تا شاید کنکور زبان قبول بشه اما مسأله اصلی من مشکل روحی اونه. همش تو خودشه. مثل آدمای بلاتکلیف دور اتاق راه میره و تو فکره. بقیه وقتا پشت کامپیوتره و وقتشو با وبلاگ سازی و این جور چیزا می گذرونه. خیلی منزویه و خیلی کم با ما بیرون میاد. جدیداً یه دفتر یادداشت تو جیبش پیدا کردم که توش یه مطالبی نوشته بود که نشون می داد خیلی از زندگی نا امیده و خودشو برای مرگ آماده کرده آخه همش توش نوشته بود «لحظه پرواز نزدیک است. من خیلی دارم مصیبت و رنج تحمل می کنم اما همش امیدم به خودته که گفتی اجر این صبرو می دی. من از پرواز هراسی ندارم و براش آماده ام و...»
    به خدا بگید باهاش چه رفتاری در پیش بگیرم. می ترسم یهو یه کاری بکنه که همه رو پشیمون کنه. اون از هوش سرشاری برخورداره اما اصلاً استفاده درستی ازش نمی کنه. من فکر می کنم کمی احساس کمبود توجه می کنه. البته ما هیچ کمی براش نذاشتیم. چون کمی قدش کوتاهتر از دوستاشه و مسایلی شبیه این شاید در رغتارهاش تأثیر داشته .. به هر حال راهنماییم کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 87 [ 21:01]
    تاریخ عضویت
    1386-12-03
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    4,156
    سطح
    41
    Points: 4,156, Level: 41
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    سلام
    متاسفم و امیدوارم اتفاقی نیفته.. رابطه اش با دین چطوره.. اهل نماز و قرآن هست یا نه؟
    خورد و خوراکش چی؟ خوب غذا می خوره؟ اشتهاش چطوره؟ عصبانی هم می شه؟ چه وقتی از روز بیشتر عصبی یا افسرده می شه؟ کلا چند وقته که این طوری شده؟

  3. #3
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    سلام یک مادر
    لطفا آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید.

    در این موقعیت سعی نکنید درست و غلط را بهش گوشزد کنی....
    سعی کنید صفات مثبتش را تکرار کنید و از بابت آنها تحویلش بگیرید
    غیر مسقتیم بهش بگوئید که چقدر از وجود او خوشحالید.
    در واقع شما باید با او هم حسی کنید... .یعنی اینکه بفهمید چه حسی داره، مثلا غمگینه؟! نا امیده؟! و ....، حالا همان حسها را در او به یک زبانی به خودش بگوئید
    مثلا:
    پسرم متوجه شدم خیلی غمگینی....
    شاید اگر من هم جای تو بودم همین طور غمگین بودم....
    سخته .... ولی درکت می کنم....
    ای کاش می دونستی چقدر دوست دارم.....
    چقدر با خودم می گویم از داشتن چنین فرزندی خوشبختم....
    خیلی دوست دارم که با من راحتی و حرفاتو می زنی....
    تو خیلی رنجها دیدی، خیلی برات این وضع سخته..... می دونم.....
    همه دنیا فدای سرت....
    نمی خواهد به خودت فشار بیاوری....
    مگر اینهمه آدم که درس نخوندن ، خوشبخت نشدن....
    نمی خوام دنیا باشه اگر یک لحظه غم توی دلت باشه....
    عزیزم نباشم که چشمات تر باشه یا بغض توی گلوت بشینه....

    حتی بعضی قسمتهای این متن را می تونی بنویسی با یک گل و یا یک هدیه ای بهش بدی....
    بگی که چقدر دوستش داری ولی سخته برات که حرفاتو بهش بزنی....

    به همه اینها می گویند هم احساسی وهم حسی
    یعنی واقعا هم ، همین طور هست. این حرف دلت هست... اما متاسفانه ما بیشتر جوانهای خود را راهنمایی و نصیحت می کنیم....
    باید به اونها احترام بگذاریم....
    دوست داشتن خود را ابراز کنیم.
    تائید کنیم.
    یعنی به طور مستقیما و زبانی
    به آنها امر نکنیم.
    درکشون کنیم.
    امر و نهی نکنیم
    توصیه نکنیم.
    راهنمایی نکنیم
    تحقیر نکنیم
    مقایسه نکنیم
    فقط مشکلات را به آنها گوشزد نکنیم.

    امید بدهیم
    حمایت کنیم
    ببخشیم
    مهرورزی کنیم.
    نقات مثبت آنها را برجسته کنیم.
    توی جمع به آنها افتخار کنیم.
    از آنها در برابر دیگران دفاع کنیم.
    از درس و کار و ... برای آنها غول نسازیم.
    از اشتباهاتشون راحت بگذریم.
    در مورد مسائل اساسی نظراتشون را بخواهیم.
    در حیطه خصوصی آنها مداخله نکنیم....
    پلیس بازی در نیاوریم...
    کاری کنیم که آنها خطاهایشان را به ما بگویند.
    و اگر خواستیم راهنمایی کنیم ، غیر مستقیم باشه و اول نقاط مثبت را به آنها بگوئیم...

    همچنین توصیه می کنم پست خودکشی را بخوانید. که اعضاء سایت چگونه با دوست عزیزمون همراهی و همدلی و همدردی کردند. یعنی صمیمانه....
    حالا شما که مادر هستید راحت تر می توانید ابراز احساسات کنید. باید با همه خلوص از ته دل محبت خود را در گوشش نجوا کنید...
    بگذارید از این بحران خارج شود.
    نخواهید در این وضعیت او را هدایت کنید....

    همچنین ، شما باید سریعا به ملاقات یک روانشناس بالینی بروید و از او برای این مسئله کمک بگیرید. نیاز نیست در جلسه اول با فرزندتون بروید، بهتر است خودتون مراجعه کنید، تا مهارتهای شما در این زمینه بالا برود.

  4. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 09 خرداد 91)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 فروردین 89 [ 01:01]
    تاریخ عضویت
    1386-10-07
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    4,180
    سطح
    41
    Points: 4,180, Level: 41
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 170
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 33 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    نقل قول نوشته اصلی توسط یک مادر
    با عرض سلام خدمت آقای سنگ تراشان:
    راستش مشکل من با پسرم هستش که در حال حاضر 17 سالشه. او خیلی خود محور هست و اصلاً به نظر و راهنمایی کسی گوش نمیده. از وقتی به دبیرستان رفته افت تحصیلی پیدا کرده. به درس رغبتی نشون نمیده و میگه من حوصله ندارم این مسخره بازی ها رو بخونم. می خواد در رشته زبان ادامه تحصیل بده اما درسشو ادامه نداده و بدون مدرک پیش دانشگاهی نمی تونه. چون تا نیمه های پیش دانشگاهی که رسید درسو ول کرد و نرفت امتحاناتشو بده. الان داره به صورت از راه دور درساشو می گذرونه تا شاید کنکور زبان قبول بشه اما مسأله اصلی من مشکل روحی اونه. همش تو خودشه. مثل آدمای بلاتکلیف دور اتاق راه میره و تو فکره. بقیه وقتا پشت کامپیوتره و وقتشو با وبلاگ سازی و این جور چیزا می گذرونه. خیلی منزویه و خیلی کم با ما بیرون میاد. جدیداً یه دفتر یادداشت تو جیبش پیدا کردم که توش یه مطالبی نوشته بود که نشون می داد خیلی از زندگی نا امیده و خودشو برای مرگ آماده کرده آخه همش توش نوشته بود «لحظه پرواز نزدیک است. من خیلی دارم مصیبت و رنج تحمل می کنم اما همش امیدم به خودته که گفتی اجر این صبرو می دی. من از پرواز هراسی ندارم و براش آماده ام و...»
    به خدا بگید باهاش چه رفتاری در پیش بگیرم. می ترسم یهو یه کاری بکنه که همه رو پشیمون کنه. اون از هوش سرشاری برخورداره اما اصلاً استفاده درستی ازش نمی کنه. من فکر می کنم کمی احساس کمبود توجه می کنه. البته ما هیچ کمی براش نذاشتیم. چون کمی قدش کوتاهتر از دوستاشه و مسایلی شبیه این شاید در رغتارهاش تأثیر داشته .. به هر حال راهنماییم کنید.
    سلام خدمت شما مادر عزيز البته به شما اينو بگما من خودم در شرايطي نيستم كه بخوام به شما چيزي بگم و يا راهنماييتون كنم ولي الان ديدم وضع پسر شما با وضع من تا حدودي مشابه هس
    الان من اونو خيلي خوب درك ميكنم
    البته از استادام آقاي سنگ تراشان و... كمك بگيرين كه واقعا ميتونن كمك خوبي برا تون باشن
    به نظر من امكان داره اينا فقط به خاطر جلب توجه شما يا شخص ديگه اي باشه
    شايد ميخواد توجه كس ديگه اي رو به خودش جلب كنه يا اين كه تقاضاي هم دردي و توجه بيشتري رو از طرف شما داره
    كمكش كنين و مواظبش باشين اون توي شرايط خيلي بدي هست
    باهاش صحبت كنيد و خودتونو بهش نزديك تر كنين
    مواظبش باشين وتنهاش نزارين
    البته بازم ميگم من يه نوجوانم و در حد شما تجربه و فهم و درك ندارم
    ولي پسرتونو خوب درك ميكنم
    مواظبش باشين وتنهاش نزارين
    <<سوگند به روزگار که انسان همواره درخسارت و زیانست
    مگر آنانکه ایمان آوردند وانجام دادند کارنیک
    وصبرپیشه کردند و حق را جستند>>

  6. 6 کاربر از پست مفید 1371125 تشکرکرده اند .

    1371125 (یکشنبه 20 مرداد 87)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    سلام به مهر مادر
    سلام به
    می دونم که یه مادر همیشه نگران و دلواپس فرزندشه و می خواد یه خار هم به پاش نره.
    ولی اگر این مادر بترسد و مضطرب باشه کاراییش کمتر می شه
    پس اول ارامشتو را حفظ کنید و بعد اقدام کنید اگر بتونید بدون اضطراب و با مهربانی به فرزندتون ارتباط بگیرید خیلی کار گشاست.پس اول ارامش !لطفا!
    یه مثال
    من هروقت فرزندم چیزی در گلویش گیر می کرد با خونسردی دستم را به طرف گلو ی او می بردم و بچه خلاص . بعضی ها می گقتن چه راحت نه اخی !نه اوخی!بی سرو صدا!
    یه روز یکی از بچه های فامیل یه پره پرتغال تو ی گلوش گیر کرده بود از صدای جیغ و فریاد خودم رو به اتاق رسوندم دیدم بچه سرخ شده و مادر همین طور جیغ می زند وبه خودش می زند.دستم را بهطرف حلق بچه بردم و پرتغال را دراوردم بعد چندتا پشت بچه زدم. تازه نفس بچه بالا امد مادر شروع به گریه و ناله کرد طفلی بچه تا یک ساعت گریه می کرد و نگران مادر بود.
    مادر پیش خودش فاتحه بچه را خونده بود و به جای این که ارمشش را حفظ کندو حرکتی بکندتسلیم احساسات مادرانه اش شده بود و داد و فغان که اگر فرزندم بمیرد چه می شود؟
    حالا شما مادر خوب این مسئله خودکشی مسئله ی ساده ای نیست و نباید به راحتی از ان گذشت و صرفا به حساب شوخی یا جلب توجه و اینهاگذاشت ...
    بایدبا او صحبت کنید (اقای مدیر راهنمایی کردند) اگاهانه فرزندتان را زیر نظر بگیریدو بیشتر از قبل کنار ش باشید .
    با حرفهایی که از زیر زبونش می کشید یه مادر بهتر از هر کسی متوجه درد و رنج فرزندش می شود و با مهربونی هاش می تونه دردشو تسکین بده.زیر بالشو بگیره ،امید بده ،و دعاش کنه.
    دعا می کنم مشکل شما و فرزندتون حل بشه !
    بعد که انشاءلله با او صحبت کردید و ارومش کردید .یه خبر هم به ما بدید و خیال مار اهم راحت کنید.
    با توکل به خدا و دعا و عمل به موقع همه چیز درست میشه انشالله

  8. 2 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (شنبه 25 اسفند 86)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    174
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    به این می گویند یک act ا عمل ناب!به جای مستاصل شدن واکنشی مناسب و کارکردی یا به قول جناب مدیر عملیاتی . . .
    پس مادر ارجمند شما به اندازه کافی غصه خورده اید،اکنون هنگامه یک *عمل* بجا و کارکردی است،چیزی در گلوی(روان و احساس) پسرتان گیر کرده است،آن را در بیاورید نه آنکه تنها و تنها شیون کنید.

  10. 3 کاربر از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده اند .

    گرد آفرید (یکشنبه 20 مرداد 87)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 اسفند 86 [ 13:35]
    تاریخ عضویت
    1386-11-09
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    3,884
    سطح
    39
    Points: 3,884, Level: 39
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 34 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: می ترسم پسرم خودکشی کند..

    سلام مادر عزیز من هم یک مادرم و نگرانیهای شما را کاملا درک میکنم ولی شاید اگر کمی بیشتر در مورد خانواده تان توضیح میدادید دوستان کاملتر وراحتتر میتوانستند راهنماییتان کنند مثلا اینکه آیا شما فرزند دیگری هم دارید . ارتباط شوهرتان با شما و پسرتان چطور است و...
    در هر صورت آرامش خود را حفظ کنید این موضوع را اصلا به روی او نیاورید چون اگر احساس کنند شما چنین تصوری از او دارید از همین مسئله به عنوان یک حربه بر علیه شما استفاده میکند و چه بسل برای جلب توجه به کار بچهگانهای هم دست بزند .
    موفق باشید

  12. کاربر روبرو از پست مفید MOGHADDAM تشکرکرده است .

    MOGHADDAM (شنبه 25 اسفند 86)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.