به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 18 1234567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 179
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    mamfred ومشکلاتش

    سلام
    توی زندگی همه مشکلات هست اختلاف هست دعوا هست بحث هست خنده هست قشنگی هست تو زندگیه منم همهی اینا هست و من زندگیمو دوست دارم این تاپیک و درست کردم واسه دردل کردن که اگه یه موقع دلم از زندگیم پر شده اینجا بهتون بگم من نمی خوام به واسطه ی اینکه مثلا عضو فعال شدم تو سایت سکوت کنم و حرفی نزنم چون اینجا تنها جاییه که می تونم راحت دردل کنم
    یه موقع یه چیزایی تو زندگی وجود داره که بعد از یه مدتی می بینی داری ازش رنج می بری و داره اذیتت می کنه من سعی می کنم حلش کنم و اگه حل نشد باهاش کنار بیام ولی بعضی چیزا روز مره است و نمی شه باهاش کنار اومد و هربار که می خوای برای خودت حلش کنی دوباره اتفاق می افته و تو احساس خوبت رو از دست میدی حالا من نمی خوام این احساس خوب رو به زندگیم از دست بدم
    شاید اگه برای شما دردل کنم احساساتم رو بهتر بتونم مدیریت کنم

  2. 10 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (شنبه 21 آذر 88)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش


    ما منتظریم




  4. 2 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (شنبه 21 آذر 88)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    اگه قابل بدونید و بتونم کمکی بکنم ، در خدمت خواهرم هستم

  6. 2 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (شنبه 21 آذر 88)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 مرداد 93 [ 23:42]
    تاریخ عضویت
    1387-12-04
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    6,080
    سطح
    50
    Points: 6,080, Level: 50
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    743

    تشکرشده 743 در 213 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    mamafredعزيز

    درددلاتو بنويس شايد اونها دردهاي ما هم باشه ، اگه نتونيم تو حل كردنش بهت كمك كنيم لااقل مي تونيم باهات همدردي كنيم

  8. کاربر روبرو از پست مفید پريوش تشکرکرده است .

    پريوش (شنبه 21 آذر 88)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    همیشه قبل از ازدواج و تو دوران نامزدی لحظه هایی هست که اونموقع قدرشونو نمیدونیم ولی بعدا واسه هر لحظه اش کلی دلمون تنگ می شه و می گیم ای کاش هنوز همون روزا بود گاهی احساس می کنی واسه زندگیت یه آدم تکراری شدی که بود و نبودت فرقی نمی کنه از روزمرگی خوشم نمیآد نمی خوام دچارش بشم ولی هرچی بیشتر ازش فرار می کنم بیشتر به سراغم می اد
    بزارید برم سر اصل مطلب
    من و همسرم زندگی خوبی داریم نمی گم اید آل چون هیچ زندگیه ایدآلی وجود نداره
    اما گاهی از این همه خشکی و خستگی و روزمرگی خسته میشم
    من هیچ وقت مسائل کارمو وارد خونه نمی کنم هیچ وقت بدون اغراق باید بگم تا همسرم چیزی از محیط کارم نپرسه من چیزی بهش نمی گم که فکر کنه دارم خستگی هامو میریزم رو دوشش
    شاید مشکلات منو که بخونید یکم برایتون عجیب باشه و فکر کنید دارم زیادی شلوغش می کنم ولی من از بی تفاوتی و سردی بی زارم وزندگیم دارم به اون سمت میره
    همسر من هیچ مهارتی در محبت کلامی نداره و هیچ وقت جمله ای که یکم منو گاهی اوقات آروم کنه نمی زنه بعضی وقتا دلم می خواد بغلم کنه و من آروم تو بغلش گریه کنم و بزاره من خودمو خالی کنم ولی این فرصت رو هیچ وقت بهم نمیده
    شاید باورتون نشه ولی چیزی بعنوان زنگ زدن یا اس ام اس دادن اصلا تو قوانین همسر من نوشته نشده
    از صبح که می ره شرکت تا عصری اگه من بهش زنگ زدم که هیچ اگه زنگ نزدنم خودش اصلا بهم زنگ نمی زنه که مثلا یه حالی بپیرسه و ببینه در چه حالم
    بارها شده خودم اصلا بهش زنگ نزدم ولی اونم اصلا کنجکاو نشده ببینه که من چرا زنگ نزدم
    گاهی خیلی مریض بودمو با حال بدی سرکار رفتم ولی بازم از احوال پرسی خبری نیست
    هیچ وقت حرف محبت آمیزی نمی شنوم بعضی وقتا ازش می پرسم احسان منو مثل اوایل دوست داری؟؟ میگه میزارم به عهده ی خودت جواب این سوالو
    خیلی ببخشید که این حرفو میزنم ولی همیشه بهترین حرفها و قشنگ ترین واژه هایی که استفاده می کنه زمانیه که باهم سکس داریم
    بهش می گم احسان دلم نمی خواد فقط زمانی که رابطه داریم خوش اخلاق باشی و مهربون برخورد کنی می خوام همیشه اینطوری باشی ولی دقیقا بعد از رابطه همسرم دوباره می ره تو فاز جدی و خشک یه موقع هایی باهاش صحبت می کنم چند روز خوب می شه دوباره یادش می ره بعدش می گه من همینم نسبت به همه چیز سردم چیکار کنم دسته خودم نیست
    می دونم دوستم داره ولی احساس می کنم خیلی بهم بی تفاوته
    این حرفا ادامه داره

    مثلا امروز صبح از خونه که اومدم شرکت توی شرکت سرم گیج رفت و یه دفعه هم حالم بهم خورد همکارم یکم چایی و چیزای شیرین بهم دادن خوب شدم بهش اس ام اس دادم که حالم بد شده شرم گیج میره نمی دونم چرا؟؟ هیچ جوابی نیومد یکساعت بعد زنگ زد به گوشیم فکر کردم زنگ زده حالمو بپرسه در کمال ناباوری بهم گفت شماره فلانی ور بهم میدی یه کاره فوری باهاش دارم گفتم آره شماره رو دادم گفت مرسی فعلا خدافظ!!!!!!!!!!
    حتی نپرسید بهتر شدی یا نه؟؟؟؟؟؟
    اگه بعد ا بهش بگم می گه تو شرایط کاریه منو نمی دونی فقط گله می کنی

  10. 5 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (شنبه 21 آذر 88)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    سلام مامفرد عزیز...

    راستش من بچه تر از این حرفام و تجربه ائی در زمینه زندگی‌ مشترک هم ندارم...

    بنابرین فکر می‌کنم بقیه دوستان بهتر بتونن شما رو راهنمایی کنن...

    اما میخوام بدونم که اختلاف سنّی شما و همسرتون چقدره...؟

    فکر می‌کنم این موضوع مهمّی هست که میتونه به راهنمایی دادن بقیه دوستان کمک کنه...


    خوشبخت باشین،

    کامران

  12. 2 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    kamran2007 (شنبه 21 آذر 88)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    من و همسرم چهار سال اختلاف سنی داریم

    بعضی وقت ها چیزهایی که منو ناراحت می کنه اصلا به چشم همسرم هم نیومده و وقتی مطرحش می کنم میگه اوووووووووووه بابا تو چه حوصله ای داری می شینی به چه چیزهایی فکر می کنی
    نمی خوام این فکر رو بکنم که همسرم فقط منو برای ارضای جنسیش می خواد چون تنها زمانی که خیلی خوب برخورد می کنه همون موقع است و این برای من خیلی سخته
    اصلا اون موقع میشه یه آدمه دیگه با یه شخصیت کاملا متفاوت

    همسرم همیشه دوست داره زن تمیزو مرتب باشه و همیشه آرایش کرد و ... و من همیشه اینو رعایت می کنم و هر روز دوش می گیرم قبل از اینکه باید موهامو سشوار می کشمو آرایش می کن مو همیشه امکان نداره شبی بیاد خونه من نامرتب باشم گاهی موهامو مدلشو عوض می کنم و ازش می پرسم خوشگل شدم بهم می آد خیلی بی حوصله می گه مثل همیشه اتی فرقی نکردی!!!!!!!!این در شرایطی که مثلا هرکی اون روز عصری منو دیده گفته شدیدا عوض شدی بازم سعی می کنم چیزی نگم که تو ذوقم خورده

  14. 3 کاربر از پست مفید mamfred تشکرکرده اند .

    mamfred (شنبه 21 آذر 88)

  15. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 91 [ 08:41]
    تاریخ عضویت
    1388-1-27
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    5,116
    سطح
    45
    Points: 5,116, Level: 45
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,281

    تشکرشده 1,260 در 376 پست

    Rep Power
    59
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    وقتی یه موقع هایی بهش اس ام اس میزنم و بیجواب میمونه و ازش می پرسم چرا جواب ندادی می گه حوصله جواب دادن نداشتم اون لحظه شنیدن این حرف برای آدم خیلی سخته
    هروقت بهش زنگ می زنم شرکتشون و می گم خسته نباشی چطوری می گه بی حوصله و کلافه و خواب حوصله ی حرف زدنم ندارم
    یعنی نشد من یکبار زنگ بزنم و این حرفا رو نگه

    می دونم دارم مثله این پیرزن ها غر میزنم ببخشید

  16. کاربر روبرو از پست مفید mamfred تشکرکرده است .

    mamfred (دوشنبه 23 آذر 88)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    سلام مامفرد

    مشکل قبلی همسرت که می گفتی فراموشکاره حل شده یا نه ؟

    همسرت چقدر به مسائل مالی اهمیت میده ؟

    شغلش چیه ؟ خیلی خسته کننده ست ؟

    چطوری با هم اشنا شدین ؟

    تو چقدر تو کارهای اون دخالت میکنی ؟ منظورم اینه که در مورد همه چی ازش سوال می پرسی ؟

    یادمه یه بار گفتی خونه مادرت بودین و چند بار براش پیامک مشکوک اومده که تو ناراحت شدی و ... .
    ببین خواهر عزیزم مردا دوست دارن همیشه یه چیزهایی رو با وجود داشتن همسر و فرزند برای خودشون خصوصی نگه دارن .واز اینکه همسرشون در اون مورد ازشون سوال کنه یا بخواد کنجکاوی کنه ، بهشون برمیخوره و نارحات میشن .البته خانمها هم این حریم خصوصی رو دوست دارن اما نه به اندازه آقایون. و خانمها بیشتر دوست دارن در مورد هر چیزی که صحبت کنن تا اینکه خصوصی نگهش دارن.

    همچنین دوست دارن وقتی مشکلی براشون پیش میاد سکوت کنن و عمیقا" به مشکل فکر کنن و کسی هم مزاحمشون نشه .و اگه کسی خصوصا" همسر ب یغرض و از روی نگرانی در مورد سکوت ازشون سوال کنه ناراحت میشن و پرخاش میکنن چون رشته افکارشون پاره میشه .دوست دارن همسرشون بهشون اعتماد داشته باشه که اون میتونه خودش مشکلاتش رو حل کنه و تو کارش دخالت نکنه.

    این چیزی بود که به نظرم رسید چون رعایت نکردن این موارد روی رفتار همسران تاثیر داره .

  18. کاربر روبرو از پست مفید m.mouod تشکرکرده است .

    m.mouod (یکشنبه 22 آذر 88)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 مرداد 93 [ 23:42]
    تاریخ عضویت
    1387-12-04
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    6,080
    سطح
    50
    Points: 6,080, Level: 50
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    743

    تشکرشده 743 در 213 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: mamfred ومشکلاتش

    دوست خوبم

    درست حدس زده بودم . من هم خيلي وقتها از اين مسئله رنج مي كشم . به نظر من تو بجاي اينكه مدام به فكر كارهايي باشي كه اونو خوشحال كنه سعي كن اوقات فراغتتو به كارهايي مشغول بشي كه مورد علاقه خودته .

    مثلا راجع به همين ارايش كردن ، اگه به خودت ميرسي و آرايش مي كني به خاطر دل خودت اين كار رو بكن .البته به نظر شوهرت هم اهميت بده ولي تمام وقتت رو در راه جذب محبت اون صرف نكن .

    بايد بگم اصلا توصيه نمي كنم كه آدم خودخواهي بشي و شوهرت رو ناديده بگيري .
    خود من بيشتر اوقات با اين مسئله درگير هستم . من فكر مي كنم علتش اينه كه ما خانمهاي شاغل بدليل قرار گرفتن در محيط كار از اون لطافت زنانه فاصله مي گيريم و همين باعث مي شه كه بعد از مدتي دلتنگي شديد به سراغمون بياد اونوقت هست كه واقعا دلمون مي خواهد تو محيط خونه كه مي رسيم همه جوره شوهرمون تحويلمون بگيره .

    عزيزم ميشه بگيد شوهرتون از اول اين طوري با شما رفتار مي كرده يا به مرور زمان تغيير كرده ؟ ممنون

  20. 5 کاربر از پست مفید پريوش تشکرکرده اند .

    پريوش (شنبه 21 آذر 88)


 
صفحه 1 از 18 1234567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.