به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    Arrow *یادداشت هایی از یک دوست*





    درس اول


    وقتی احساس سر خوردگی می کنید
    چگونه راه دیگری بیابید



    اغلب در زندگی اتفاقاتی روی می دهد که ما واقعا نمی توانیم آنها را کنترل نماییم . شرکتی که در آن کار می کنیم تصمیم می گیرد طرح تعدیل نیروی انسانی را اجرا کند و ما کارمان را از دست می دهیم . همسرمان ما را ترک می کند .
    یکی از اعضاء خانواده مان بیمار می گردد و یا یکی از اقوام نردیک مان فوت می کند . دولت یکی از برنامه هایی را که ما روی آن حساب می کردیم رد می کند .
    در چنین شرایطی ممکن است احساس کنیم برای بهبود شرایط هیچ کاری از دستمان بر نمی آید .
    شاید این را تجربه کرده اید که گاهی برای یافتن شغلی جدید ، یا کمک به خوانواده تان ، یا یافتن شریک مناسب برای زندگی ، یا حداقل اینکه احساس بهتری داشته باشید ، هر کاری که از دست تان بر می آید ، انجام می دهید ، اما هیچ یک از این کارها فایده ندارد .
    وقتی روش جدیدی را امتحان کرده و حداکثر سعی مان را می کنیم ولی باز هم به نتیجه نمی رسیم اغلب از اینکه دوباره سعی کنیم می ترسیم .چرا ؟ زیرا همگی از درد کشیدن بیزاریم و هیچکس نمی خواهد دوباره شکست بخورد .
    هیچکس نمی خواهد نهایت سعی اش را بکند و در آخر هم ناامید شود . اغلب پس از بسیاری از این تجربیات نا موفق ، ازسعی و تلاش دست بر می داریم و به این نتیجه می رسیم که هیچ راه حلی جواب نخواهد داد .
    اگر خود را در موقعیتی یافتید که دیگر تمایلی ندارید سعی و تلاش بکنید ، در واقع خود را در موقعیتی که
    "ناامیدی فراگرفته" نام دارد قرار داده اید .
    یعنی شما یاد گرفته اید یا به خود آموخته اید که ناامید هستید . خیر خوب این است که اشتباه می کنید . شما می توانید کاری کنید که وقایع رخ دهند . شما می توانید امروز با تغییر ادراک و اعمالتان هر چیزی را در زندگی تان تغییر دهید .


    • ناامید نمی شوم ، زیرا با کنار گذاشتن هر تلاش اشتباه در واقع گامی به پیش نهاده ام . (توماس ادیسون)

    نخستین گام برای تغییر زندگی تان خلاص شدن از شر این اعتقاد منفی است که هیچ کاری نمی توانید بکنید یا درمانده اید که چگونه می توانید این کار را بکنید ؟
    اغلب اوقات مردم بدین دلیل می گویند نمی توانند کاری بکنند زیرا در گذشته سعی کرده اند و موفق نشده اند . اما به خاطر داشته باشید و من این عبارت را بارها و بارها در طول زندگیم تکرار کرده ام که :

    گذشته شما لزوما آینده تان را نمی سازد . آنچه اهمیت دارد دیروز نیست ، بلکه کاری است که هم اکنون انجام می دهید .
    اغلب مردم با نگاه به گذشته و راهنمایی گرفتن از آن سعی می کنند به آینده برسند . اگر این کار را انجام دهید ، شکست خواهید خورد . در عوض باید روی آنچه امروز میتوانید انجام دهید تمرکز کنید با به نتیجه مطلوب برسید .


    ادامه دارد....

  2. 7 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (دوشنبه 18 آبان 88)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    نوشته ها
    133
    امتیاز
    4,161
    سطح
    41
    Points: 4,161, Level: 41
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 181 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: *یادداشت هایی از یک دوست*

    سلام

    بسیار مطالب مفیدی است و مشتاقانه منتظر ادامه ان هستم .ممنون

  4. 2 کاربر از پست مفید aruo تشکرکرده اند .

    aruo (سه شنبه 19 آبان 88)

  5. #3
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: *یادداشت هایی از یک دوست*


    اغلب از اینکه دوباره سعی کنیم می ترسیم .چرا ؟ زیرا همگی از درد کشیدن بیزاریم و هیچکس نمی خواهد دوباره شکست بخورد .
    هیچکس نمی خواهد نهایت سعی اش را بکند و در آخر هم ناامید شود . اغلب پس از بسیاری از این تجربیات
    ناموفق ، ازسعی و تلاش دست بر می داریم و به این نتیجه می رسیم که هیچ راه حلی جواب نخواهد داد .

    مطلب قشنگی هست یه سر به تاپیک اگر بال داشتم بزن

  6. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (سه شنبه 26 آبان 88)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آبان 88 [ 10:52]
    تاریخ عضویت
    1388-7-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    4,027
    سطح
    40
    Points: 4,027, Level: 40
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    395

    تشکرشده 400 در 127 پست

    Rep Power
    30
    Array

    RE: *یادداشت هایی از یک دوست*

    برای اینکه در زندگی همه چیز را از قبل برای ما تعریف کرده اند .

    معنای هر چیزی که به مزاجمان خوش نیاید شد شکست !
    هر چیزی که خوش ایند بود شد پیروزی !
    ما را با همین تعاریف محدود کردند .
    ذهن و فکرمان را اسیر کردند . اگر خلاف این تعریف برای ما تکرار می شد . امروز از بزرگ شدن نمی ترسیدیم .


    کسی که خود خواسته در رختخواب دمر افتاده . قابلیت دکتر و مهندس و...کلا موفق شدن را دارد ؟!!!! نه . این فرد حتی قابلیت تفکر درست را ندارد و....

  8. کاربر روبرو از پست مفید گفتار نیک تشکرکرده است .

    گفتار نیک (چهارشنبه 20 آبان 88)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: *یادداشت هایی از یک دوست*

    پاداش پشتکار


    بسیاری از مردم می گویند : "میلیونها راه را امتحان کرده ام ولی نتیجه نگرفتم ." یا "هزاران راه را رفته ام اما به جایی نرسیده ام ."
    کمی درباره ی این جملات بیندیشید . به احتمال قریب به یقین آنها صد یا حتی دهها راه مختلف را نیز امتحان نکرده اند . بیشتر مردم هشت یا نه روش مختلف را برای تغییر شرایط شان می آزمایند و هنگامی که به نتیجه نمی رسند تسلیم می شوند .
    کلید موفقیت این است که ابتدا تصمیم بگیرید مهمترین چیز برای شما چیست ، سپس هر روز اقدامات جدی و بزرگی برای رسیدن به آن انجام دهید و حتی زمانی که به نظر می رسد موفق نمی شوید دست از تلاش برندارید .
    بهتر است برایتان مثالی بزنم . حتما نام کلنل سندروز ((ابداع کننده دستور پخت مرغ سخاری و پایه گذار یکی از بزرگترین رستورانهای زنجیره ای دنیا یعنی"مرغ کنتاکی")) را شنیده اید . چگونه او توانست چنین موفقیت بزرگی به دست بیاورد ؟ آیا او از خانواده ثروتمندی بود ؟ آیا او را به دانشگاه درجه یکی مانند هاروارد فرستاده بودند ؟ شاید هم کارش از ابتدای جوانی آغاز کرده بود ؟ کدامیک از حدس هایتان درست است ؟
    هیچ کدام . کلنل سندرز در 65 سالگی شروع به عملی ساختن رویایش کرد . چه چیز باعث شد تا بالاخره دست به عمل بزند ؟ او ورشکسته و تنها بود . اولین چک حقوق تأمین اجتماعی خود را به مبلغ 105 دلار دریافت کدر و از مبلغ ناچیز چک بسیار خشمگین شد . اما او به جای آنکه وضعیت بد اجتماعی جامعه اش را سرزنش کند یا شکایتی به کنگره بنویسد ، از خود پرسید : "چه کار ارزشنمندی می توانم برای دیگران انجام دهم ؟ در مقابل چه می توانم بدهم ؟" فکر کرد او چه چیزی دارد که برای دیگران با ارزش باشد.
    اولین پاسخش این بود : "خوب ، من یک دستور پخت مرغ دارم که به نظر می آید همه از خوردنش لذت می برند . اگر دستور تهیه اش را به رستورانها بفروشم چه می شود ؟ آیا می توانم به این وسیله پولی به دست بیاورم ؟" بعد با خود فکر کرد : "مسخره است . فروش دستور تهیه مرغ حتی به اندازه ی پول اجاره ی منزلم هم نمی شود." سپس فکر دیگری کرد : "اگر چه علاوه بر دستور پخت مرغ به آنان روش کار را نیز آموزش بدهم چه ؟ اگر با این دستور پخت ، مرغها آنقدر خوشمزه شوند که فروششان افزایش یابد چه ؟ اگر مشتری های شان زیاد شوند و فروش خوبی داشته باشند ، شاید به سبب فروش اضافه پورسانتی نیز به من بدهند ."
    خیلی از مردم عقاید و ایده های بزرگی دارند . اما کلنل سندرز متفاوت بود . او فقط درباره عقاید بزرگ فکر نمی کرد بلکه به آنها عمل می کرد . او سراغ رستورانها می رفت و به صاحب آنها می گفت :
    "من دستور پخت مرغی دارم که فوق العاده است . فکر می کنم اگر از آن استفاده کنید فروش تان بالا برود و من پورسانتی از اضافه فروش می خواهم ."
    خیلی ها به او خندیدند و او را از رستوران خود بیرون کردند . اما آیا فکر می کنید تسلیم شد ؟ ابدا . او بهترین کلید موفقیت یعنی قدرت شخصی را داشت . منظور از قدرت شخصی پشتکار در عمل است .
    هر بار که کاری انجام می دهید چیزی از آن می آموزید و راهی می یابید تا دفعه ی آینده آنرا بهتر انجام دهید . کلنل سندرز قطعا از این قدرت خود استفاده کرد . به جای آنکه رانده شدن از رستورانها او را ناامید سازد فکر کرد چگونه ایده ی خود را به نحو موثرتری بیان کند تا از رستوران بعدی نتیجه ی بهتری بگیرد .
    فکر می کنید او قبل از آنکه جواب دلخواهش را بشنود ، چند بار پاسخ منفی گرفت ؟ تعجب کنید ولی او قبل از آنکه اولین پاسخ مثبت را بگیرد ، 1009 بار پاسخ منفی شنید .
    دو سال کامل سراسر آمریکا را با ماشین کهنه اش پیمود . در صندلی عقب ماشین می خوابید اما هر روز صبح با اشتیاق بیدار می شد تا ایده اش را با فرد جدید ی در میان بگذارد . اغلب تنها غذایی که در طول روز می خورد تکه کوچکی ازنمونه ی غذایی بود که برای فروش و عرضه به رستورانها ارائه می کرد .
    فکر می کنید چند نفر حاضر هستند 1009 بار "نه" بشنوند ؟
    دو سال کامل "نه" شنیدن و باز هم ادامه دادن ؟ بسیار اندکند کسانی که حاضر به ادامه ی چنین کاری باشن . به همین دلیل فقط یک کلنل سندرز وجود دارد .
    فکر می کنم اکثر مردم طاقت 20 بار پاسخ منفی شنیدن را ندارند و کمتر کسانی هستند که طاقت 100 یا 1000 بار "نه" شنیدن را داشته باشند . ولی گاهی اوقات همین باعث موفقیت می شود .
    اگر موفق ترین افراد را در طول تاریخ در نظر بگیرید یک خصوصیت مشترک در آنها خواهید دید :
    آنها تسلیم نمی شوند . آنها "نه" را نمی پذیرند . آنها اجاره نمی دهند هیچ چیز مانع تحقق رویاها و اهدافشان شود .
    آیا می دانستید والت دیسنی قبل از آنکه سرمایه لازم برای ایجاد "شادترین مکان روی زمین" را به دست آورد 302 بار تقاضایش رد شد ؟ تمام بانکها فکر می کردند او دیوانه است . اما او دیوانه نبود ، بلکه رویاهای بزرگی داشت و مهمتر از همه ، اینکه متعهد بود رویاهایش را به واقعیت تبدیل کند.
    امروز میلیونها نفر از دفتن به دیزنی لند ((معروفترین پارک تفریحی کودکان در دنیا که در آمریکا و برخی کشورهای اوروپایی وجود دارد.)) لذت می برند ، جایی منحصر به فرد که از عزم و اراده یک مرد به وجود آمد .
    هنگامیکه در آپارتمان محقرم بسر می بردم و مجبور بودم ظرفهایم را در وان حمام بشویم ، مدام برای خود این داستانها را تکرار می کردم . باید به خود یادآور می شدم که هیچ مشکلی دائمی نیست . هیچ مشکلی نمی تواند بر تمام عمرم تاثیر بگذارد . اگر بتوانم اقدامات سازنده ، مثبت و جدی انجام دهم ، این مشکلات نیز به پایان می دسند .
    مدام فکر می کردم : اگر چه زندگیم هم اکنون افتضاح به نظر می رسد ولی دلایل زیادی برای آنکه شاکر باشم وجود دارد :
    مثلا دو دوست خوب دارم ، تمام حواس پنجگانه ام خوب کار میکنند و می توانم هوای تازه استنشاق کنم .
    دائما به خود یاد آوری می کردم که بر روی هر آنچه که می خوام به دست آورم ، تمرکز کنم و به جای مشکلات ، به راه حلها بیندیشیم و به یاد داشته باشیم که هیچ مشکلی نمی تواند بر تمام عمرم تاثیر بگذارد ، گر چه ممکن است شرایط هم اکنون اینطور به نظر برسد .
    پس در زمانی که از نظر مالی ورشکسته و از نظر احساسی سرخورده بودم ، تصمیم گرفتم دیگر فکر نکنم که تمام زندگیم از دست رفته است . مصمم شدم که عیبی در کار من نیست ، بلکه فقط در یک دوره ی وقفه ی زمانی گیر کرده ام .
    به عبارت دیگر می دانستم اگر فقط مدتی دیگر به پرورش دانه هایی که کاشته بودم ادامه دهم و کارهای درستی انجام دهم از این زمستان عبور خواهم کرد و به بهار زندگیم خواهم رسید و پاداش سالها تلاش به ظاهر مذبوحانه را درو خواهم کرد .
    همچنین به این نتیجه رسیدم که
    اگر کاری را دقیقا بارها و بارها تکرار کنم ولی انتظارجواب های متفاوتی داشته باشم کاملا غیر عاقلانه و سفیهانه است . باید چیز جدیدی را امتحان می کردم و آنقدر ادامه می دادم تا به پاسخهای مورد نیازم برسم .
    پیامی که برای شما دارم بسیار ساده است و خودتان هم در ته قلبتان می دانید که درست است . پیام من این است :

    اقدامات سازنده و جدی همراه با پشتکار محض و انعطاف داشتن در دنبال نمودن اهداف ، نهایتا شما را به نتیجه ی مطلوب می رساند، اما باید از این فکر که راه حلی وجود ندارد دست بردارید .
    باید فورا روی اعمالی که امروز می توانید انجام دهید حتی اگر کوچک باشد ، تمرکز کنید .

    این روشها به نتیحه می رسند پس چرا افراد بیشتری شعار نایک ((یکی از معروفترین تولید کنندگان وسایل ورزشی در دنیا)) را دنبال نمی کنند که می گوید : "فقط عمل کن" ؟
    زیرا از شکست می ترسند . اما من چیزهای فوق العاده ای درباره ی شکست آموخته ام .


    ادامه دارد....

  10. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (شنبه 23 آبان 88)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: *یادداشت هایی از یک دوست*




    درس دوم

    شکست وجود ندارد



    هم اکنون زمان آن است که تصمیم بگیرید . هم اکنون باید به خود قول دهید که دیگر هرگز تسلیم احساس شکست یا افسردگس نمی شوید .البته این بدان معنا نیست که شما با چالشهایی که در پیش دارید غیر واقعی برخورد کنید .
    بلکه فقط بدین معنا است که متوجه شده اید احساس شکست و افسردگی مانع اقداماتی می شود که می تواند زندگی تان را تغییر دهد . باید اعتقاد داشته باشید که اگر چه ممکن است چیزی هم اکنون غیر ممکن بنظر برسد ، اما شما می توانید راهی بیابید .
    همگی ما با مشکلات ، یأس و ناامیدی ، و سرخوردگی هایی روبرو می شویم ، اما چگونگی برخورد ما با موانع است که بیش از هر چیز دیگری زندگی مان را شکل می دهد .
    می خواهم نمونه ی عملی فوق العاده ای از این راه و روش را برایتان تعریف کنم .
    سالها پیش مرد جوانی دوست داشت موسیقی دان مشهوری شود ، پس تحصیل را رها کرد و راه سفر پیش گرفت . پیدا کردن کار برای جوانی که دبیرستان را ترک کرده بود و تجربه ای نداشت بسیار مشکل بود .مجبور شد در کافه محقری در حومه شهر پیانو بزند و آواز بخواند . او از ته دل برای کارش مایه می گذاشت ، اما مشتریان آنجا مست تر از آن بودند که حتی متوجه حضور او باشند .
    آیا می توانید سرخوردگی و تحقیری را که او حس می کرد تصور کنید ؟ او افسرده و در هم شکسته بود . پولی نداشت و مجبور بود شبها در مغازه ی لباسشویی بخوابد . تنها چیزی که به اوقدرت ادامه دادن می داد عشق دختری بود که او را بسیار دوست داشت .
    سرانجام یک روز آن دختر هم او را ترک کرد و او احساس کرد که زندگی اش به آخر رسیده است . تصمیم گرفت خودکشی کند .
    اما قبل از آن به یک آسایشگاه روانی مراجعه کرد تا کمک بگیرد در آنجا زندگی اش دگرگون شد ، نه بدلیل آنکه معالجه شد ، بلکه از اینکه می دید اوضاع چقدر می تواند وخیم باشد ، وحشت کرد . متوجه شد که هیچ مشکل اساسی ندارد . آنروز به خودش قول داد که دیگر هرگز نگذارد به چنین وضعی برسد .
    او با استعدادهایی که در خودش سراغ داشت ، می دانست که موسیقی دان موفقی خواهد شد ، بنابراین تا جایی که در توانش بود ، به سختی کار کرد با اینکه بالاخره به آرزویش رسید . هیچ شخصی و هیچ موقعیت وخیمی ارزش خودکشی کردن ندارد . زندگی همیشه ارزش زیستن را دارد . همیشه چیزی برای قدرشناسی وجود دارد . پس او به آن چسبید . البته نتیجه کارش فورا ظاهر نشد . اما نهایتا به ثمر رسید . در واقع امروز موسیقی او در تمام دنیا معروف است و نام او بیلی جوئل است .

    من و شما باید مدام به یاد داشته باشیم که :

    الف) اگر خداوند در دادن چیزی به ما تأخیر می کند به معنای هرگز ندادن آن نیست .
    ب) شکست هرگز وجود ندارد .
    ج) اگر برای کاری سعی می کنید و به ثمر نمی رسد در عوض از آن چیزی می آموزید که به شما کمک می کند در آینده مؤثرتر باشید و قطعاً به نتیجه برسید .


    در واقع پندی وجود دارد که همیشه در طی سالها به من کمک کرده است :

    • موفقیت نتیجه ی قضاوت صحیح است .
    • قضاوت صحیح نتیجه ی تجربه است .
    • تجربه اغلب نتیجه ی قضاوت اشتباه است .


    اینها را به خاطر داشته باشید . اگر به تلاش برای بهبود چیزها ادامه دهیم و از اشتباهات خودمان درسی بیاموزیم پس موفق خواهیم شد . حالا بگذارید ببینیم چه چیزی باعث می شود که دست به عمل بزنیم .

    ادامه دارد....

  12. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (یکشنبه 24 آبان 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نداشتن دوست دختر ( تنهایی )
    توسط az90 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 خرداد 96, 18:27
  2. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10
  3. دوست دارم ازدواج کنم راهنمایی میخوام
    توسط pironi در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: شنبه 07 خرداد 90, 07:01
  4. دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟
    توسط دلداده در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مهر 88, 20:30

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.