سلام
چطور می شه به کسی که نسبت به ازدواج دید بد پیدا کرده کمک کرد ؟؟
چطور می شه افکا منفیو ازش دور کرد و به زندگی امیدوارش کرد؟؟
برادرم یه پسر 27 ساله هست وخیلی برام عزیز این حالت شده نسبت به همه بد بین شده و کارش ،درسش،ازدواجش،
واقعا همه نگرانشیم یه دختری رو دوست داره که واقعا دختر خوبیه و هیچ مشکلی نداره و اون دخترم شدیدا اینو دوست داره ولی حالا که قراره برای خواستگاری اقدام کنیم می گه من از ازدواج می ترسم
واقعا دختر رو دوست داره و یقین داریم که کسه دیگه ای تو زندگیش نیست حتی بخاطر این خانوم خودشو به آب و آتیش زد حالا می گه دوسش دارم ولی ازدواج نه
می گه من می ترسم اینو بد بختش کنم می دونم که بد بخت میشیم
دوتا از دوستاش تو ماهای اخیر متارکه داشتن واین شده مزید بر علت
حالا دختره هم از طرف خانوادش تحت فشار حقم دارن مسخره ی ما که نیستن
از طرفی هم همش می گه می ترسم این دخترو با این کارام یه روزی از دست بدم ولی نمی تونم الان راضی بشم واسه ازدواج
پدرم باهاش صحبت کرده گفته من خیلی اون دخترو دوست دارم واصلا مشکل اون نیست مشکل دید من نسبت به ازدواجه که خراب شده
نمی خوام با این دید زندگیمو شروع کنم همش دنبال چیزهای بده کی گه اگه یه سال دیگه از هم خسته بشیم چی
اگه برای هم عادی بشیم چی؟؟
اگه ال بشه اگه بل بشه؟؟
یه نوع وسواس پیدا کرده حالا از طرفی نمی خواد دختر رو از دست بده از طرفی هم می گه فعلا ازدواج نکنم
دختر مردم که علاف ما نیست هرچی بهش می گیم میگه منو تحت فشار نزارین من خودم میدونم که دارم رفتار بدی م یکنم ولی دست خودم نیست
خانواده دختر واقعا خانواده ی محترمی هستن ما دورا دور می شناسیمشون
واقعا نمی دونیم باید چی بگیم من با دختره صحبت کردم گفت صبر می کنم تا از این حالت در بیاد ولی خانوادم نباید بفهمن
افقط به من بگین چه رفتاری باید باهاش بکنیم تا از این حالت در بیاد؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)