به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آبان 88 [ 10:52]
    تاریخ عضویت
    1388-7-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    4,027
    سطح
    40
    Points: 4,027, Level: 40
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 123
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    395

    تشکرشده 400 در 127 پست

    Rep Power
    30
    Array

    10 دلیل موفق نشدن شما

    این هفته گروه خبرگان عصر نوین به جهت ارائه مقالات موفقیت، اقدام به ترجمه این مقاله زیبا و کاربردی نموده، امیدواریم که مورد استفاده خوانندگان عزیز و دوست داشتنی این وبلاگ هم قرار گیرد.



    دو ماه پیش ازتون خواستم که از شکست نترسید، گفتم که پذیرش شکست یا دست کم احتمال شکست برای موفقیت یک فرد لازم و ضروری است . البته هدف از عنوان کردن این مباحث در نهایت برای موفقیت شما بوده است اما ترس از شکست تنها چیزی هم نیست که بخواد ما رو از موفقیت دور کند.صحبت هایی که الان مطرح میشه، برگرفته از تجربیات منه.۶یا ۷ سال قبل من تصویر و الگویی از یه فرد موفق بودم، یه آدم محکم، یه فارغ التحصیل دانشگاه، با بهترین معدل، یه شغلی که دوستش داشتم، روابطی که نسبت بهشون احساس خوبی داشتم، در کل باید بگم که من، عصاره موفقیت بودم، ولی بعد از آن، همه این موفقیت ها شروع به لغزش کرد . در ابتدا هیچ چیزی واضح نبود، اما به تدریج متوجه شدم که از تحصیلات آکادمیک عقب افتاده ام، روابطم در حال از بین رفتن بود، هیچ چیز مثل سابق، مطابق میل من انجام نمیشد. من بخودی خودشکست نخورده بودم ، من فقط سر چشمه موفقیت رو گم کرده بودم.در سال های اخیر من جنبه هایی از زندگی ام رو مورد بررسی قرار داده بودم، سعی کردم که بفهمم که تو اون سالیان چه اتفاقاتی افتاده تا از این جهت بتونم نسبت به تصحیح مشکلات اقدام به بازسازی کنم. تا اندازه ای این کار بازدهی خوبی داشت.من یه شغل دارم که اتفاقاً دوستش دارم ( اگر چه من نیاز داشتم که آن رو به یک حرفه ارتقاً دهم نه فقط یک شغل )، من در زمینه کاریم مطالعه دارم و یه کمی هم مینویسم و مهمتر از اون روابطم خیلی قویست. تا اینجا باید میسنجیدم که در اون سالها چه کار هایی رو اشتباه انجام داده بودم که اینچنین موقعیتم از دست رفته است، و من فکر میکنم که در حال حاضر اون موارد رو به خوبی متوجه شدم.اگر شما به نوعی در رسیدن به موفقیت، اون جور که تصورش رو میکردید و در جاهایی که براتون از اهمیت ویژه ای بر خوردار بوده، دست نیافته اید، یک یا چندین مورد زیر میتواند در مورد شما صدق کند:

    ۱٫ شما هدف نداشته اید: بعضی وقت ها ما خودمون رو در قالب یک ” چرخ نخ ریسی ” پیدا میکنیم، تلاش از طریق کار روتین ما رو به جایی نمی رساند، زیرا ما نمیدونیم که به کجا میخواهیم برویم. بعضی وقت ها زمانی که خودمون رو در یک راه تعیین شده قرار می دهیم، هدف داشته ایم، اما در طول راه تغییر کرده ایم و اون اهداف زمان زیادی نبوده اند که اهمیت داشته اند. بعضی وقت ها هم توقعاتی از ما داشته اند که انجام داده ایم، بدون اینکه لحظه ای درنگ کرده و در مورد آن فکر کنیم که سر انجام میخواهیم چه چیزی رو برای خودمون بنا کنیم. به هر حال در این مورد سنجیدن اهداف شما به عنوان امر مهم که آیا فعالیتهای جاری شما، به شما در رسیدن به انها کمک می کند مهم است.

    ۲٫ شما دیدگاهی ندارید: گذاشتن اهداف مهم است اما برای رساندن شما به خط پایان کافی نیست. خیلی مهم است که بتوانید خود را در دستیابی به اهدافتان تصور کنید. چه احساسی خواهید داشت؟درآمد شما چیست؟ چرا دنبال کردن بعضی از اهداف با ارزشند، اما بعضی دیگر اینطور نیستند؟ اگر اهداف نتیجه پایانی یک سفر هستند، دیدگاه شما نیروی رسیدن به آن می باشد.

    ۳٫ شما طرحی ندارید: اگر اهداف مقصد شما هستند و دیدگاه نیروی شما، طرح شما نقشه ایست که شما را به آنجا می رساند. بدون طرح، شما در مورد گام اصلی برای رسیدن به اهدافتان نظری ندارید. داشتن طرح به معنای گرفتن مواد از منابعی است که در اختیار دارید. منابعی که شما نیاز دارید و پله هائی که شما باید آن را بگذرانید که منابع را در حرکت قرار دهید. دنیا پر از آدمهای هدفداریست که هرگز به هدفشان نرسیده اند، زیرا نقشه ای نداشته اند، شما یکی از آنها نباشید.

    ۴٫ شما بسیار مطمئن هستید: اطمینان زیاد انعطاف ناپذیری را می افریند. اگر شما مطمئن هستید که طرحتان درست است و از پذیرفتن خطا های احتمالی اجتناب می کنید زمانیکه یک تغییر غیر قابل انتظار پیش آید می بینید که به دردسر افتاده اید، یا زمانیکه طرح شما، شما را به یک جای غیر قابل انتظار می رساند. به هر حال، طرح قوی شما و اطمینان در اهدافتان، اتاقی می سازد برای اظهار نظرهای دوره ای.

    ۵٫ شما به اندازه کافی مطمئن نیستید: در همین زمان اطمینان خیلی کم هم شما را از کار خواهد انداخت و از برداشتن قدم بعدی اجتناب می کنید، چرا که شما به آن در رساندنتون به موفقیت خوشبین نخواهید بود. شما هیچ پیشرفت بهتری نخواهید داشت، نسبت به زمانیکه اصلا” هدفی ندارید. چشمانتان را باز نگه دارید و برای تغییر راغب باشید اما به خودتان نیز ایمان داشته باشید.

    ۶٫ از اشتباهات خود درس نمی گیرید: بسیاری از مردم اشتباهاتشان را نشانه ای به عنوان ناشایستگیهایشان می دانند. آنها بدین دلیل که در ابتدا به چیزی دست پیدا نکردند عقب می کشند و سعی دوباره را کار احمقانه ای می پندارند .اشتباهات در رسیدن به موفقیت بسیار مفید هستند، اگر ما برای تحلیل انها وقت بگذاریم و از آنها درس بگیریم . حتی اگر انها مانع ما در رسیدن به اهدافمان هستند به طور قطع درسهائی که ما از اشتباهاتمان می گیریم به ما در ساختن اهداف بهتر و جدید کمک می کند.

    ۷٫ تاثیر بیرونی را نادیده می گیرید: خیلی از مردم تاثیر پذیری از دیگران را به عنوان ضعف می بینند و یا بدتر، یک محدودیت و یا حتی آلودگی خلاقیت ذاتیشان می دانند. این در دنیا چیز بی معنی می باشد.ما در درجه نخست در جامعه قرار داریم و هیچ کس نمی تواند چیزی را بدون کمک دیگران بنا کند. نظرات دیگران را در ضعفها و قوتهایتان و در شکستها و موفقیتهایتان خوشامد بگویید و بپذیرید،.مشتاقانه کمک را وقتی که پیشنهاد می شود بپذیرید. این به این معنا نیست که شما باید همه پیشنهادات را بپذیرید. اما شما باید به طور جدی و با گوش باز بشنوید و بسنجید تا با دقت زمانیکه می توانید از اشتباهات درس بگیرید.

    ۸٫ شما نگرانید که کپی نشوید: اغلب ما خودمان را در مقابل دیگران می بندیم، نه به خاطر اینکه می ترسیم که تحت تاثیر انها قرار بگیریم، اما می ترسیم که ما انها را تحت تاثیر قرار دهیم و نظرات درخشان ما به وسیله افراد دیگر گرفته شود. بنابراین ما از سهیم کردن علایق و صرف انرژی با دیگران اجتناب می کنیم، و باعث می شود که ما علایقمان را در یک باری بفرستیم که به جای لذت بردن از ان، حمل ان برایمان دشوار شود.

    ۹٫ شما از اندوخته هایتان استفاده می کنید: زمانیکه من خودم را در نقطه ضعفهایم پیدا می کنم، همیشه به خاطر کمبود اندوخته، اعم از پول، زمان یا سایر انرژی هستش. در این قسمت، اشتباه از طراحی غیر کافی و اطمینان بیش از حد پیش میاد، من باید موقعیتم را قبل از اینکه منابعم تمام بشه واقعبینانه تر می دیدم. زمانیکه شما شکسته اید منابع غیر کافی شما تمام شده. پس از لحاظ اقتصادی و عاطفی قبل از اینکه، برای ادامه دادن از پا درآیید، رد پائی از خود به جا بگذارید.

    ۱۰٫ شما ازموفقیت می ترسید: ترس از شکست را فراموش کنید، ترس از موفقیت است که به سختی به ما ضربه می زند. از طرفی موفقیت هم نا شناخته است، بخواید باور کنید یا نکنید، ناشناخته هم اثر می گذارد.



    پدرم مشتاقانه نوشته های معنا دار را جمع میکرد، علاقه مند است که بگوید که دیوانگی شبیه انجام دادن بیشتر و بیشتر و توقع نتایج متفاوت است (من هیچ وقت از او نپرسیدم که چرا این گفته ها را نگه می دارد). در بعضی نکات شما مجبور هستید که کاری را که انجام می دهید متوقف کنید و بررسی کنید که چرا آن را انجام می دهید، مخصوصا” زمانیکه به نظر نمی اید شما را به آنجایی می رساند که می خواهید برسید. به هر حال مهمترین چیز تشخیص اینست که در طبیعت شما نه موفقیت است نه شکست، و ما ان را نسبت به چیزی که برایمان اتفاق می افتد می سازیم و زمانیکه شما این را تشخیص بدهید، شما می توانید شروع به ساختن تغییراتی کنید که شما را از راه اشتباه به موفقیت سوق دهد.

    گروه خبرگان عصر نوین –
    http://napteam.com/?tag=%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82%d9%8a%d8%aa
    می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
    عاشق شدم ، گفتند دروغ است
    گریستم ، گفتند بهانه است
    خندیدم ، گفتند دیوانه است
    دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم
    ( دکتر علی شریعتی )

  2. 2 کاربر از پست مفید گفتار نیک تشکرکرده اند .

    گفتار نیک (سه شنبه 05 آبان 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.