[align=justify]
اجـازه بـدهيـد كمـي در مورد جزئيات روز عروسي و فضاي آن که بسياري خانم ها را تحت تاثير قرار مي دهد صحبت کـنــيم. چطور مي توانيد ياد بگيريد که با مردي که دوست داريـد زنــدگي کنيد بدون اينکه خودتان را از دست بدهيد.
اين مسئله دو جنبه دارد.
بعـضي خـانـم ها، به خصوص آنهايي که شاغل هستند و کمي دير ازدواج کـرده اند، ارزش فـردي خود را درک کرده و ميدانند کـه کيسـتند. هويت آنها ايشان مشخص است.
بـه انـدازه کـافي وقـت داشـتــه اند که در مورد توانايي ها،ضعف ها و نقششان در جامعه بررسي کنـند. ازدواج براي اين خانم ها، ممکن است فقط قسمتي از زندگيشان باشد. زندگي کردن با فردي ديگر ممکن است کمي برايشان سخت باشد. عشق به همسر مسئله اي است که بايد در مورد آن آموزش ببينند.

براي ساير خانم ها اين مسئله حداقل در ظاهر متفاوت است. همسر (يا مادر) شدن براي آنها رويايي است که از زمان کودکي در ذهن مي پرورانده اند. به خانم ها هميشه آموزش داده مي شود که بايد خود را در راه عشقمان قرباني کنيم و سايرين را هميشه مقدم بر خود بدانيم.

خطري که در اين طرز تفکر پنهان است اين است که ممکن است آن زن با اين کار خود را به دست فراموشي بسپارد. خود را تسليم روياهايش کرده تا بتواند تمايلات همسرش را کاملاً برآورده کند. او با اين کار قسمتي از خود را از دست مي دهد و بعدها خواهد فهميد که چه چيز ارزشمندي را از دست داده است. کاري که بايد انجام دهد اين است که هيچگاه تمام خود را وارد ازدواج نکند.

چگونه خانم ها مي توانند از اين دو خطر دوري کنند؟ کليد اصلي اين است که گفته هاي خداوند را در مورد هويت و شخصيت زن قبول کنيم. خداوند مي فرمايد که هويت و شخصيت زنان نه در کار و نه در ازدواجشان است زيرا هر دو آنها مسئله اي ظاهري هستند و ممکن است تغيير کنند. مردم هر روز شغلشان را عوض مي کنند و حتي يک ازدواج هم ممکن است با مرگ، بيماري يا حوادث غم انگيز ديگر از بين برود. اگر مي خواهيد فقط دو فرد مختلف نباشيد که زير يک سقف با هم زندگي مي کنند و فقط از نظر فيزيکي در مکاني مشابه نباشيد بدون اينکه واقعاً زندگي خودتان را با هم قسمت کنيد، نياز به هويتي داريد که سطحي و ظاهري نباشد.

شما قلباً زني هستيد که خداوند دوست مي دارد. او به شما منزلت داده است. برايتان هدفي دارد و قسمتي از اين هدف در نقش شما به عنوان همسر و مادر خلاصه مي شود. قسمت ديگري از آن ممکن است در نقش اجتماعي شما به عنوان يک پرستار، معلم، مدير يا ساير شغل ها باشد. اما به ياد داشته باشيد که همه اينها بخشي از زندگي شماست نه همه آن. اگر نمي خواهيد خود را از دست بدهيد، بايد بفهميد که چه کسي هستيد و به چه کسي تعلق داريد.

كلمات خداوند به زنان را بخوانيد و از او بخواهيد که ميزان عشقش را به شما نشان دهد. از او بخواهيد که بگويد شما را چطور مي بيند. او مي تواند بيشترين کمک را به شما بکند تا بتوانيد آرزوها، اميال و روياهايتان را با همسرتان شريک شويد. او بهترين را براي هر دوي شما مي خواهد!
[/align]