به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    چند ماه پيش پستي زده بودم با اين محتوي
    سالهاست عروس خانواده اي هستم كه با ازدواجمون مخالف بودن زمان زيادي طول كشيد تا تونستن قبول كنن مي تونن دوستم داشته باشم چون صادقانه افراد رو دوست دارم همه درد و دلشون پيش من بود چون معتقد بودن محرم اسرارشونم با دخترهاشون روابط خوبي برقرار كرده بودم البته نا گفته نمونه كه اونها در گرفتاري و مريضي كنارم نبودن مگر ازشون تقاضا مي شد . رفتار مادر همسرم سرد بود اما چون مي دونستم ذاتا بي عاطفه است يا شايد بلد نيست ابراز احساسات كنه برام مهم نبود توي اين صميميت من هم تقصيراتي داشتم گاهي همون طور كه با خانواده خودم رفتار مي كردم مثلا اگر خواسته اي رو برآوده نمي كردن بي رو دربايستي بهشون مي گفتم با اينها هم همينطور بودم كه اشتباه بود اگر مادر همسرم كنايه اي مي زد يا نيش مي زد فورا جواب مي دادم البته به نظر خودم بي ادبانه نبود اما ...
    روزي به نحوي شنيدم كه خواهر همسرم كه روابطش با من عالي بود پشت سرم كلي حرف زده البته به كسي كه خيال نمي كرد حرفهايش را به گوشم برساند اينكه زن داداشم مهربونه دلسوزه بي ادبه جواب حاضره حسوده نمي خواد كسي بالاتر از خودش باشه و ...كلي حرف وضد ونقيض ديگه كه باعث شد مدتي روابط به هم بخوره اعتمادم از بين رفته بود و احساس بدي داشتم اينكه هر كدام از حرفهام بد تعبير شده بود عصبي ام مي كرد مهمتر از همه اينكه اونها پا پيش نمي گذاشتن و من دليلش رو نمي دونستم و هنوز هم نمي دونم البته پدر ههمسرم گفته بودن عروسمون با دخترمون مشكل داره چرا به ما سر نمي زنه و ما هم نمي ريم و...اما اين براي من قابل قبول نبود چرا ازم دلجويي نشد ؟
    به خاطر خيلي مسائل با همسرم رفتيم خانه پدر شوهرم و استقبال بسيار گرمي ازمون شد .كلي گريه و عذر خواهي و من هم اون لحظه بخشيدم اما هر از گاهي اين مسائل برايم تجديد مي شن
    سوالم اينه كه به نظر شما با خواهر شوهرم صحبت كنم كه چرا اين حرف ها رو زده يا نه
    همسرم مي گه حتي اگر اونها هم حرفي زدن ( كه نزدن اصلا اينگار نه اينگار) تو اجازه نده ادامه پيدا كنه البته هميشه تشويقم مي كرد كه فاصله رو حفظ كنم و من نكردم حالا هم بهم مي گه براي اين جور مسائل ارزشي قائل نشو اما من دارم توي اين خانواده زندگي مي كنم روابط سرد شده من به اونها اعتماد ندارم اما گويا اونها هم همين حالات رو دارن . مي ترسم جز حرفهاي بسيار سطحي حرف ديگه اي بزنم
    وقتي مي يان خونه ما هيچ حرفي نيست كه بزنيم يه واهمه شايد هم بي تفاوتي
    در ضمن اگر صد سال هم نريم يا زنگ نزينم هرگز ابراز دلتنگي نمي كنن. به نظرتون كاري بايد كرد يا به زمان سپرد .

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    دوستان من از شما نظر خواهي كردم يعني كسي نبود يه ذره اهميت بده
    متأسفانه بلد نيستم يا شايد هم نمي شه كه پست رو پاك كنم ، از بيان خواسته ام كلي خجالت كشيدم مطمئنا بچه گانه بود وگرنه بعد از 30 بازديد لااقل كسي جواب مي داد . در هر حال اگر راهي براي پاك كردنش هست ارائه بديد. من هم ديگه اين اشتباه رو تكرار نمي كنم و بعد از يك سال كه عضو اين سايت بودم دوباره مشكلاتم رو اينجا و البته جاي ديگه مطرح نخواهم كرد

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    سلام N.DELNAZ

    دوست من حساب بي اهميت بودن موضوع و بي توجهي نيست مشاوره و راهنمايي كار ساده و آسوني نيست .
    نمي توني براي يه نفرسريع يه نسخه بپيچي و بگي برو اجراش كن . تخصص و آگاهي ,اطلاعات مورد نياز ,صبوري گاهي فقط گوش دادن,تلاش و صبوري خودت ,برگردون تمركزت از موضوع و..........
    پس لطفا صورت مسئله رو پاك نكن و صبوري كن تا دوستان راهنماييت كنند .

  4. کاربر روبرو از پست مفید setareh تشکرکرده است .

    setareh (دوشنبه 02 شهریور 88)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 91 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1387-10-10
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    3,066
    سطح
    34
    Points: 3,066, Level: 34
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    65

    تشکرشده 67 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    با سلام خدمت شما
    فكر مي‌كنم شما در روابط خود با خانواده همسرتان نا پخته عمل كرديد و اين باعث شده تا صدماتي به اين رابطه وارد شود . در هر حال كاري كه شما مي توانيد انجام دهيد اين است كه روابط خود را هر چند اندك باشد با آنها حفظ كنيد و اجازه دهيد تا به مرور زمان اعتماد دوباره برگردد. از طرح مسائل گذشته خود داري كنيد و ضمنا به توصيه‌هاي همسرتان در مورد روابط با خانواده‌اش عمل كنيد زيرا ايشان عضوي از آن خانواده هستند و با طرز فكر و رفتار‌هاي آنها آشنا مي باشند.
    موفق باشيد

  6. کاربر روبرو از پست مفید ff_noshi تشکرکرده است .

    ff_noshi (دوشنبه 02 شهریور 88)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Re: سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    سلام لطفا اين لينك رو مطالعه كنيد

    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=55
    ویرایش توسط فرشته مهربان : شنبه 05 اسفند 91 در ساعت 01:57

  8. کاربر روبرو از پست مفید setareh تشکرکرده است .

    setareh (دوشنبه 02 شهریور 88)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اردیبهشت 92 [ 12:37]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,234
    امتیاز
    8,567
    سطح
    62
    Points: 8,567, Level: 62
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 183
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    277

    تشکرشده 281 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردرگمم ، لطفا كمكم كنيد

    دلناز جان عزیزم. همیشه گفتند دوری و دوستی. نه غذای شور رو می شه خورد نه بی نمک. حد و اندازتو نگه دار. الان هم به روی خودت نیار عزیزم. مثل سابق باش ولی دیگه خیلی خیلی براشون تی نکن.
    بعد هم عزیزم کلا این حرف ها پیش می یاد حتی با خواهر خود آدم.
    الکی حساس نشو .

  10. کاربر روبرو از پست مفید نازنین غ تشکرکرده است .

    نازنین غ (دوشنبه 02 شهریور 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.