به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: خیانت

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 اردیبهشت 94 [ 23:32]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    4,491
    سطح
    42
    Points: 4,491, Level: 42
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Smile خیانت

    اعتراف می‌کنم که تجربه و اطلاعات کافی‌ ندارم که یکی‌ از دوستانم راا راهنمایی کنم ...برای همین مشکله دوست قدیمیمو اینجا مطرح می‌کنم...دوست من خیلی‌ زود وقتی‌ ۱۸ سالش بود ازدواج کرد و بعد دانشگاه قبول شد و مجبور بود ۴ سال در شهرستان درس بخونه ...تو این مدت همهٔ آخر هفته هارو میومد تهران که پیش همسرش باش...من به چشم میدیدم که به سختی درس می‌خوند که ۴ سال تموم کنه و بره پیش شوهرش...یک سالی‌ می‌شه ما درسمون تموم شده یکبار پارسال به من زنگ زد و گریان تعریف کرد که همسرش به بهانهٔ ماموریت رفته شمال با یک خانوم...و مدت‌ها ازش خبری نداشتم تا این که تصمیم گرفت از شوهرش جدا بشه اما مادرش ازش حمایت نکرد و دوباره برگشت سر خونه زندگیش...۲ ماه پیش خبر داد که حاملست...خیلی‌ براش خوش حال شدم اما هفتهٔ پیش باز گریان زنگ زد و گفت شوهرش با یک دختر رابطه داره میگفت اس‌ام‌اس هاشونو خونده ...خیلی‌ افسرده بود...من بهش گفتم بهتره بچه آاش رو سقطش کنه و از شوهرش جدا شه...نمیدونم درست گفتم یا نه...ولی‌ اون فقط گریه میکرد...شما بگید چه کاری درسته؟

    وقتی‌ با من در دو دل‌ می‌کنه و من از راهنمائی هام مطمئن نیستم میترسم حرف بزنم و سکوتم هم ناراحتش می‌کنه...بهش گفتم بره پیش مشاور ولی‌ انقدر افسردس که از داره خونه بیرون نمیره،،،حتا این تالارو بهش معرفی‌ کردم اما گفت من دیگه حوصلهٔ هیچی‌ ندارم...لطفا منو در کمک به دوستم یاری کنید.


  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: خیانت

    سحر جان

    من واکنش خودم رو اگه جای دوستت بودم نمی نویسم. شما هم سعی کن احساسات دوستت رو بیش از این تحریک نکنی. چون ظاهرا ایشون شخصیت ضعیفی داره و ممکنه فاقد جسارت لازم برای مقابله با عواقب راهکارهایی که شما بهش ارائه می دی باشه.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    من به عنوان مشاور لغزش و اشتباه از طرف مردان زیاد دیدم،
    اما یك صدم آن هم به از هم پاشیدگی زندگی كشیده نشده است،‌مخصوصا اگر خانمهایشان روش كاهش لغزش ها را میدونستند.

    دوستان متخصص تالار حتما می تونن روش کاهش لغزش ها رو براتون توضیح بدن.

  3. کاربر روبرو از پست مفید THEN تشکرکرده است .

    THEN (یکشنبه 25 مرداد 88)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 اردیبهشت 94 [ 23:32]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    4,491
    سطح
    42
    Points: 4,491, Level: 42
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    ممنون سارا جان...دوستم خودش هم میگه من اگه از شوهرم جدا شم از نظر مالی‌ چه کنم?...درصورتی که با مدرک تحصیلیش میتونه راحت سر کار بره اما تا به امروز که این کارو نکرده و سعی‌ نکرده از لحاظ مالی خودشو مستقلتر کنه...من فقط می‌خوام بدونم چطور می‌تونم آرامش کنم وقتی‌ به سمت من میاد و از من انتظار همدردی داره ...:۷۲:

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 89 [ 17:00]
    تاریخ عضویت
    1386-11-09
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    4,299
    سطح
    41
    Points: 4,299, Level: 41
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    به نظر من بهترین کار اینه که با خودتون ببرینش پیش یه مشاور .. مجبورش کنین واسش وقت بگیرین و برید دنبالش...
    ظاهرا دوت شما اون قدر ضعیف و تو مشکل غرق شده که خودش به تنهایی از پس حلش بر نمیاد و به کمک زیادی احتیاج داره...

  6. 2 کاربر از پست مفید baran تشکرکرده اند .

    baran (شنبه 24 مرداد 88)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: خیانت

    سلام
    [align=justify]

    این مشاوره بصورت علنی انجام شده بود. فکر می کنم موضوعش مشابه مشکل دوست شما باشه.

    از دوستتون بخواید این رو مطالعه کنه. اما تاکید کنید که حضورا به مشاور مراجعه کنه.


    متن سئوال
    با سلام خدمت مدیر محترم و ممنون از زحماتتون من قبلا مشکلاتم رو در تالار گفتم ....الان از شما سوالاتی داشتم شوهر من بازم دست از کاراش بر نداشته و مدت بیرون بودنشو کم کرده ولی بازم به کافینت میره هنوز با اونا در حد تلفن و sms ارتباط داره با دوستاش همچنان در ارتباطه قبلا سیگار میکشید وقول میداد که داره کم میکنه ولی الان میگه همینی که هست کم که نمیکنم هیچ بیشتر میکشم نماز خوندنو گذاشته کنار اون بیشتر وقتشو یا بیرون از خونه است یا پای اینترنت حوصله ی بچه رو نداره به کارهای خونه که مربوط به خودشه اهمیت نمیده ومیندازه گردنه من سوالی که ازتون دارم اینکه اول از همه دلیل این کاراش منم یا گذشته اش من کوتاهی میکنم یا اون؟و در مقابل چیکار کنم ؟ اگه بیخیال باشم پس حساسیتهامو چیکار کنم؟

    پاسخ:

    سلام

    در واقع شما دچار یك تعارض هستید. یعنی بین یك دو راهی مردد هستید. از یك طرف وابسته به شوهرتون هستید و او را دوست دارید و می خواهید زندگی كنید و از طرفی همسرتون نقاط ضعفی دارد كه در شما احساسات منفی بر می انگیزد.

    هر وقت هم كه فكر جدایی به سرتون می زنه باز در یك تعارض قرار می گیرید. از یك طرف دوست دارید از او جدا شوید تا دیگر او با كارهایش به شما آزار نرساند و از طرفی او را دوست دارید و می دانید با جدا شدن از او احساسات شما آسیب می بیند.



    بگذارید صریح تر بگویم. ما آدمها همیشه در زندگی دچار تعارض می شویم. به مثال زیر توجه كنید:

    مثال : من هم دوست دارم ماشینم را داشته باشم و هم لازمه این ماشین را بفروشم تا پول مسكن را تهیه كنم. حالا می خواهم كاری كنم كه هر دو را داشته باشم. اما این نمی شود و مرا عذاب می دهد.



    این مثال ساده اش بود. اما در زندگی ما موقعیت های سخت تری پیش می آید كه ما باید تصمیم بگیریم كه كدام راه را برویم و می دانیم هر راهی را هم كه انتخاب كنیم مشكلات خودش را دارد.

    خوب دقت كنید. من اینجا اصلا كاری ندارم كه همسر شما تا چه حد مقصر است و باید چگونه باشد، چون اگر من در مورد او هر اظهار نظری كنم مشكل شما درمان نمی شود. من راهنمایی هایی را به شما می كنم تا با تغییر خودتون این مشكل را حل كنید.

    اما مشكل شما چیست؟ مشكل شما اینست كه نمی خواهید انتخاب كنید. چرا؟!

    چون هر انتخابی برای شما هزینه دارد، هر انتخابی بر شما مسئولیت های جدیدی را تحمیل می كند.

    اما شما چاره ای ندارید؟ این كه دیگران یا والدین شما یا حتی من مشاور برای شما انتخاب كنیم ، اشتباه هست. انتخاب را شما باید انجام دهید! میدانید چرا؟!

    چون:

    یكم: این شما هستید كه در این موقعیت قرار دارید و می بایست هزینه انتخاب راهی را كه بمی گزینید بپردازید و فشارش را روی خود بسنجید.

    دوم: این شما هستید كه باید مسئولیت انتخاب خودتان را بپذیرید و در اجرای آن راه با همت و تحمل رنج پیش بروید.

    برای مطالعه بیشتر در این مورد مقالات ذیل را حتما مطالعه بفرمائید:


    انتخاب و آرامش انسان

    هزینه های انتخاب ، انتخاب و آرامش

    مسئولیت انتخاب و آرامش انسان

    گریز از انتخاب و آرامش انسان



    اما شما چه انتخابی دارید كه تا كنون طفره رفته اید؟ و به تعویق انداخته اید ؟‌یا از انتخاب ترسیده اید؟



    انتخابهای شما:

    1 - اینكه با تمام توصیفاتی كه از همسرتان كرده اید، آیا می خواهید در كنار او بمانید یا خیر؟!

    برای اینكه جواب این سئوال را بیابید باید از طریق شیوه حل مسئله به بررسی مزایا و معایب ماندن و ادامه به این زندگی بپردازید. یعنی باید با توجه به احساسی كه نسبت به او و همسرت و كانون خانواده دارید شروع به بررسی نقاط مثبت و منفی این زندگی بپردازید.



    امتیاز نقاط مثبت این زندگی.....

    امتیاز نقاط منفی این زندگی.....



    حالا امتیاز نقاط مثبت و منفی را مقایسه كن. با توجه به احساساتت ماندنت دراین زندگی با همین شرایط امتیاز بیشتری گرفته است ؟ اگر در كل نمره ماندن در این زندگی بیشتر بود پس اولین انتخابت را باید انجام دهی. در این صورت اصلا نباید به جدایی فكر كنی.



    (برای مطالعه بیشتر و اینكه چگونه زندگیت را بررسی و نمره دهی بكنید اینجا را كلیك فرمائید و مقاله : « انتخاب صحیح ، شیوه حل مسئله و تعارض های ما» ، را مطالعه فرمایئد)



    2 - پس از انتخاب در مرحله بالا، نوبت به انتخاب این مرحله می رسد. در اینجا باید بررسی كنی، كه آیا می خواهی نسبت به همسرت با این ضعفها چه شیوه ای را انتخاب كنی؟



    الف)‌ سوختن و ساختن

    ب)‌ به حرف این و اون گوش كردن و هر روز یك كاری در قبالش انجام دهی(مثل بعضی نظرها كه در تالار به شما می دادند.)

    ج)‌بی تفاوت باشی، و برای خودت زندگی كنی اما در قالب یك زندگی

    د) مقابله به مثل كنی

    هـ )‌با او درگیر شوی ، قهر كنی،‌ و مبارزه كنی

    ز) قدم به قدم از طریق مشورت با مشاور با خود كنترلی و صبوری روشها و مهارتهایی را به كار گیری كه به مرور نقاط ضعف همسرت كاهش یابد یا كمتر روی شما تاثیر منفی بگذارد



    در كنار 2 انتخاب بالا كه بسیار بسیار مهم ارزیابی می شود، شما نیاز هست توانایی های خود را نیز افزایش دهید. از جمله كنترل احساسات. هر چه در زندگی بیشتر بر احساسات مثبت و منفی خود حاكم باشیم بهتر می توانیم تصمیم بگیریم و تصمیمات خود را اجرا كنیم.



    اگر احتمالا

    انتخاب اول شما ماندن در این زندگی بود

    و انتخاب دوم شما گزینه ز یعنی كسب مهارتهایی جهت ارتباط با همسرتون بود:



    نكات ذیل می تواند در بدو امر به شما كمك كند:

    یكم:

    هرگز رفتارت و احساساتت را از روی همسرت تنظیم نكن. یعنی چه؟

    یعنی اینطور نباشد اگر او خندید ،‌خوشحال بود تو هم همین طور باشی و اگر او محل نداد شما هم محل ندهی. بلكه خودت باید دارای یك روش و سبك صحیح باشی. مثلا اگر تصمیم بر این شد كه نسبت به بی مسئولیتی های ایشون سخت گیر باشی،‌نباید در لحظاتی كه شاد هستی كوتاه بیایی.



    دوم:

    همانطور كه قبلا هم گفته ام،‌برای مسئولیت پذیرشدن او ، باید احساسات خود را كنترل كنی و از روی احساس وظایف او را انجام دهید. مثلا اگر خرید منزل،‌ دارو و درمان فرزندتان و ... به عهده همسرت هست،‌نباید اگر میهمان داشتید و هیچی در منزل نداشتید شما اقدام كنید. باید تبعات بی مسئولیتی همسرتان گریبانگیرش شود. (دقت كنید شما نباید همسرتان را تحقیر كنید، محاكمه كنید، كنایه بزنید، دعوا كنید،‌قهر كنید یا .....،‌بلكه صرفا مسئولیت های او را انجام نمی دهید.)



    سوم:

    ابراز محبت و دوست داشتن و .... ،‌ را به وقتهایی موكوك كن كه همسرت مسئولیت های خویش را انجام می دهد،‌یا در منزل می ماند، یا با موبایل ارتباطهایش را برقرار نمی كند.



    چهارم:

    نسبت به وسایل شخصی اش، موبایل ، ایمیل ، كیف و رفت و آمدش اصلا تفتیش نكن و كنجكاوی نشان نده. حتی اگر كسی به او زنگ زد از او بخواه كه در بیرون جواب بدهد یا حتی خودت اتاق را ترك كن. (دقت كنید من كاملا فشار و رنج انجام این كار را می دانم، اما شما این انتخاب را اگر انجام دادی باید این رنجها را بپذیری)

    پنجم:

    بدون اینكه با او دعوا كنی یا درگیر شوی ،‌یا اعصابت را خورد كنی مرتب و بطور بسیار بسیار محترمانه نكات ذیل را با بیان شیوا و عاشقانه با او در میان بگذار حتی اگر به ظاهر می بینی كه او توجه نمی كنه:

    بدین صورت:

    - عزیزم من دوست دارم زمانی را در شبانه روز، لحظاتی در آغوشت باشم خوشحال می شوم پیشاپیش از این زمانها مطلع باشم.



    - همسرم من به خواسته ها و علائقت احترام می گذارم و مانع آنها نمی شوم. من هم به تو نیاز دارم. وقتهایی را به ما اختصاص بده.



    - هر وقت در منزل كنارت نشست او را در آغوش بگیر و بدون اینكه صحبت كنی ،‌به چشمانش نگاه كن و او را لمس كن. اما زمان زیادی به این كار ادامه نده، شاید برای ابتدا 1 یا 2 دقیقه كافی باشه. باید قبل از اینكه زیاد سیراب بشه خودت را به كار دیگری مشغول كنی تا تشنگی، او را به طرف تو بیاورد.

    تو شروع كننده باش، او را سرذوق بیاور،‌ اما میان راه كمی خاموش شو تا او مشتاقانه ادامه دهد



    - اگر سر زمانی كه قول داد به خانه نیامد،‌ با او درگیر نشو، دعوا نكن،‌ و قهر نكن. اما مانند بند بالا نوازشش نكن. با او كم حرف بزن و به كار خودت بیشتر مشغول باش. (یعنی بی توجهی)، اما اگر علتش را پرسید خیلی خلاصه در یك جمله به او بگو: دلتنگی و دوری از او احساسات منفی در شما به وجود آورده و احتیاج به زمان داری تا بهتر شوی.

    اما صحبت را ادامه نده،‌ ....





    ششم: توجه كن. خیلی توجه كن

    زندگی كه چندین سال با این مشكلات روبرو بوده است،‌با این چند جمله ای كه نوشتم مشكلاتش یكباره حل نمی شه. تصور نكنی اگر این چند بند بالا را 2 هفته انجام دادی ،‌معجزه میشه ....

    اما اگر در این شیوه صحیحی كه گفته ام مستمر و به صورت تدریجی پافشاری كنی و چندین ماه انجام دهی،‌كم كم این تغییرات اثر مثبت خودش را می گذارد.

    از یك طرف كارهایی كه شوهرت انجام نمی دهد روی زمین می ماند،‌از طرفی غر غر و حساسیت ها و دعواهای شما كم می شود. و از طرفی هر وقت همسرت مرتكب اشتباه نشد،‌توسط شما در آغوش گرفته می شود. و از طرفی هم شما مثل پلیس همیشه دنبال او نیستید.

    اینها همه كم كم یك الگو برای همسرتان پدید می آورد كه برای لذت بردن از زندگی ناچار است كه بیشتر به قول و قرارهایش پایبند باشد و بیشتر مسئولیت های خود را انجام دهد.



    این ها به زمان زیاد نیاز دارد و صبر زیاد می طلبد ،‌اگر در میان راه او دوباره بدتر كرد،‌ شما روش خود را به هیچ عنوان تغییر نده. شما باید ثبات داشته باشی.



    هفتم:

    از آنجا كه از طریق تلفنی یا اینترنتی نمی توان یك مشاوره عمیق را پایه ریزی كرد،‌ لازم است در محل سكونت خودتون هر چند وقت یكبار با یك مشاور خانواده جلسه ای داشته باشید و به ارزیابی مهارتهای خود بپردازید و آنها را بهبود بخشید. همچنین برای كاهش حساسیت های خود توسط روانشناس بالینی هم می توانید اقدام كنید.



    هشتم:

    این بند به یك مهارت مهم اشاره می كنم كه اگر بتوانید خوب درك كنید و انجام دهید كمك زیادی به شما می كند. و آن اینكه :

    شما به خاطر اینكه همه دنیا و زندگی و علاقه و ... خود را به همسرت و كارهایش گره زدی ،‌ بقیه زندگی را كاملا فراموش كرده ای. یعنی اگر شوهرت خوب بشه،‌تو خوشبختی، اگر شوهرت بد بشه تو بدبختی....

    و این اشتباهه

    تو باید غیر از شوهرت لیستی از بقیه چیزهایی كه در زندگی ات وجود دارد تهیه كنی و علائقت را گسترش دهی. مثلا:

    - فرزندت

    - والدینت

    - خواهر و بردارانت

    - دوستانت

    - تفریحات

    - سینما

    - موسیقی

    - مطالعه

    - پیاده روی

    - نقاشی،‌ نویسندگی و ....

    وقتی برنامه ای ریخته ای كه خیلی چیزهای دیگر در آن بود، و میزان زیادی از علائق و لذتهایت را از این طریق دنبال كردی 2 فایده می بری:

    یكم: حساسیت هایت نسبت به شوهرت كم می شود، و نقاط ضعف او به شما احساس بدبختی مطلق نمی دهد.

    دوم: به خاطر شارژی كه از سایر منابع دریافت می كنی ، قدرت بیشتری جهت سازندگی زندگیت پیدا می كنی و احساس خوشبختی بیشتری می كنی.


    جواب سئوال آخرتون: او خیلی بی مسئولیته و شما هم خیلی حساس هستید و این دو دست به دست هم داده تا شما احساس عداب كنید. برای حل آن از روش بالا كه توضیح دادم از حساسیت های خود بكاهید و با انجام روشهایی كه گفتم باعث شوید او نیز مسئولیت پذیرتر گردد.

    [/align]

  8. کاربر روبرو از پست مفید THEN تشکرکرده است .

    THEN (یکشنبه 25 مرداد 88)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 اردیبهشت 94 [ 23:32]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    4,491
    سطح
    42
    Points: 4,491, Level: 42
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    خیلی‌ مطلب خوبی‌ بود...اما من میخواهم بدونم آیا در این شرایط وخیم که تکلیف ادامهٔ زندگی‌ معلوم نیست آیا درست است یک موجود دیگری را به این زندگی‌ آورد و باعث بزرگ شدن یک کودک بیگناه در چنین شرایطی شد؟ دوست من کاملا خود خواهانه و بدون اطمینان از ادامه دادن این زندگی‌ داره بچه دار می‌شه و در واقع با اندیشهٔ سنتی‌ خود برای یک کودک معصوم پیش از مهیا شدن شرایط مطلوب زندگی‌ که همون آرامش و تفاهم زوج هست تصمیم میگیره.

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    نوشته ها
    133
    امتیاز
    4,161
    سطح
    41
    Points: 4,161, Level: 41
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 181 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    سلام دوست خوبم
    به نظر من در شرایطی که اعتماد که با لاترین ارزش یک زندگی مشترک است خدشه دار میشود ارزش اولیه برگرداندن حس اعتماد است.پس بچه در این شرایط اشوب زا و ان روحیه ای که شما از دوستتان توصیف کردید به نظر میرسد صلاح نباشد
    اقدام 2 تقویت اعتماد به نفس و روحیه دوستتان از طریق مشاوران زبده در این زمینه است تا دوستتان به خودش مسلط شود (وچون به نظر میرسد خانواده نیز خیلی تکیه گاه محکم عاطفی برای ایشان نیستند) پس بهتر است مشاوره درمانی و تقویت خود باوری در از مهمترین اصول کار خودش قرار دهد
    و در خصوص همسرش باید اطلاعات بیشتری از شخصیت ایشان داشته باشیم تا بتوانیم طبق ان الگوی مناسبی جهت کاهش رفتارهای سو ء ایشان بدهیم
    موفق باشی
    و من هنوز هم هستم ...

  11. کاربر روبرو از پست مفید aruo تشکرکرده است .

    aruo (یکشنبه 25 مرداد 88)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 اردیبهشت 94 [ 23:32]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    4,491
    سطح
    42
    Points: 4,491, Level: 42
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    درمورد همسر دوستم باید بگم ...چون من زیاد با ایشون برخورد نداشتم خیلی‌ دقیق نمیتونم شخصیتشونو معرفی‌ کنم...اما در همون برخورد‌های اولی به نظرم آدم چشم پاکی‌ نیومدن...بخصوص که دوست من مهجبست و چادری همیشه از این میناله که شوهرش زیاد چش چرونی می‌کنه : البته دوست من همیشه تو خونه خوب و جذاب لباس میپوش و سعی‌ می‌کنه شوهرشو جذب خودش کنه ...اما همسرش کلا آدم هوس رانیه.

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اسفند 89 [ 16:24]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    519
    امتیاز
    5,952
    سطح
    50
    Points: 5,952, Level: 50
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,677

    تشکرشده 1,685 در 458 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: خیانت

    سحر جان بستگی به شخصیت و شرایط دوستت و همسرش داره،

    اگه جدا بشه و نخواد دوباره ازدواج کنه، بچه به زندگیش هدف می ده و خلا های عاطفیش رو پر می کنه.

    اگه جدا بشه و بخواد ازدواج کنه، بچه ممکنه براش مشکل زا بشه.

    اگه جدا نشه ممکنه بچه باعث بشه همسرش تغییر رویه بده. (البته در صورتیکه خطاهایی که انجام داده قابل بازگشت باشن.)

    اگه جدا نشه و همسرش همکاری نکنه، بهتره بچه دار شدن به تاخیر بیفته.

    پس می بینی که با توجه به اینکه ما اطلاعات کاملی نداریم، و از طرفی متخصص هم نیستیم، نمی تونیم در این مورد با قاطعیت نظری بدیم.

    دو نکته دیگه رو هم باید در نظر داشت: اول اینکه دوستت الان دیگه یک "مادر" ه و عواطفش بیش از همسرش معطوف کودکیه که داره درش رشد می کنه، پس اصلا معلوم نیست که از بین بردن فرزندش روی روحیاتش تاثیر مثبت داشته باشه. و دوما زمان رو هم باید در نظر گرفت. اگه اون جنین جان گرفته باشه، به هیچ عنوان نباید به قتلش راضی شد!

    عزیزم بهترین کار اینه که به اجبار هم که شده زمینه مراجعه ایشون به مشاور فراهم بشه.


  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 اردیبهشت 94 [ 23:32]
    تاریخ عضویت
    1388-5-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    4,491
    سطح
    42
    Points: 4,491, Level: 42
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    10

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت

    مرسی‌ دوساتن عزیز..من تمام تلاشمو می‌کنم تا دوستامو به مشاوره ببرم...از همدردیتون ممنون

  15. کاربر روبرو از پست مفید sahar1364 تشکرکرده است .

    sahar1364 (یکشنبه 25 مرداد 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.