سلام به همه دوستان خوبم
از مدیریت محترم سایت به خاطر اجازه دسترسی بدون پرداخت هزینه بسیار سپاسگذارم
دوستان شاید مشکلات من رو به خاطر داشته باشید. از توجه دوستان نسبت به مشکلاتی که ذکر میکردم هم بسیار ممنونم.
من ده روز پیش به عقد پسری در اومدم که احساس میکنم باب صمیمت خیلی زود باز شد و این از نظر من زیاد قابل قبول نیست. همیشه از مردهای خوشم می اومد که خیلی باوقار هستند و در مورد مسائل اجتماعی بیشتر صحبت میکنند تا مسائل عاطفی (شاید بهتره بگم روابط فیزیکی)
البته باید بهتون بگم در مراجعه ای که به روانشناس داشتیم برای مشاوره ازدواج گفتند که شخصیت من از نوع والد حمایتگر و نامزدم از نوع من کودک آشکارا است. شایدم همین مسئله باعث شده تا وقتی ابراز احساسات میکنه زیاد به مذاق من خوش نیاد.
من نوازش و ... در این دوران رو زیاد جالب نمیدونم و حتی گاهی دلم میشکنه چون فکر میکنم تنها انگیزه ای که باعث شده همسر راغب به این وصلت بشه مسائل جنسی یوده.
سه روز بعد از عقدمون ایشون به ماموریت رفتن و تا امروز فقط تلفنی صحبت میکنیم . حتی در مکالمه ها و اس ام اس هاشون هم رنگ و بوی همین مسائل رو داره واین من رو زجر میده . یک بار اعتراض کردم گفتند ما دیگه این حرفها رو با هم نداریم.
اینم بگم من به نظر دوستانم زیادی پاستوریزه هستم و شاید این من هستم که غیرعادی ام...
دوستان کمکم کنید . ایا رفتارهای نامزدم طبیعیه؟
نکنه ممانعت من از بعضی کارها باعث دلسردی همسرم بشه؟
چطوری خودم رو راضی کنم به خواسته هاش تن بدم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)