بسم الله الرحمن الرحيم
من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق
شايد روزي كه پيشنهاد راه اندازي اين انجمن رو دادم تصور نمي كردم تا به اين حد كه اين روزها سرگرم و مشغول كار هستم بشم ! البته ذهنيتهاي ديگري هم داشتم و حتي برنامه هايي براي اين انجمن كه تنها قطره اي از اونها رو توانستم ارايه كنم و بعد وارد واديهايي شدم كه مپرس.
اما امروز و بعد از صحبت چند روز پيشم با دوستي از جمع اين تالار به اين نتيجه رسيدم كه براي عرض ادب هم كه شده حضور پيدا كنم و از دوستان و عزيزان "همدرد" ي كه نگذاشتند چراغ اين انجمن خاموش بشه تشكر كنم .از مدير محترم انجمن تا خانمها و آقايان محترمي كه مطالبي رو نوشتند و بخصوص از چند تن از خانمهاي محترمي كه دنباله رساله حقوق امام سجاد رو پي گرفتند و شمع محفل اين انجمن شدند .
اي كاش توفيق اين رو داشتم تا وقت بگذارم و تا من هم با كمك اين عزيزان مرحم دردهاي ديگران ميشدم . نا سلامتي مي خواستم در اين انجمن با آگاهي بخشي ميزان توقعات رو تعديل كنيم تا بعد از اون ديگه كسي خواسته هاي فراتر از چارچوبه حقوق (اعم از فطري و شرعي و قانوني و ..) نداشته باشه و به تبعش دچار افسردگي و دل زدگي و گله مندي و غيره و غيره نشه .
امروز در يكي از يادداشتها خوندم كه خانمي كه به قول خودشون قبلا ازدواج ناموفقي داشته اند براي ازدواج با پسري نگران عدم قبول خانواده او هستند و بعد هم گله مي كنند كه چرا جامعه ما اينچنين است . خب گاهي ما راجع به جامعه مثلا عرب صدر اسلا صحبت مي كنيم خب بايد در همان حال و هوا تمام شرايط را بسنجيم اما گاهي در جامعه كنوني - بدون اينكه قصد تاييد يا رد رفتار يا فرهنگي را داشته باشم- سخن مي گوييم پس بايد شرايط را من جميع جهات بسنجيم و آنگاه درخواستي را مطرح نماييم . مثلا آيا ايشان حاضر است با مردي داراي همسر و چند فرزند ازدواج كند؟ يعني دوطرف قضيه را بايد ديد و اين نياز به آگاهي دارد ، نياز به شناخت دارد ، حد و حدود خود را و شخصيتمان را بدانيم ، جايگاه اجتماعي و خانوادگي مان را بدانيم و آنگاه وارد عرصه هاي گوناگون شويم .منظورم از حدود حد بالا و پايين است نه خود بزرگ بين شويم و نه در نظر خودمان خود را بي ارزش ببينيم كه امام هادي فرمود "من هانت عليه نفسه فلا تامن شره" كسي كه نفسش در نزد او بي مقدار شد از شرش ايمن مباش .
از اطاله كلامم عذر مي خواهم و آرزوي مفقيت همه دوستان همدرد را دارم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)