این ده عبارت را هرگز به کار نبرید؟
بعضی حرف ها وعباراتی هستند که بهتر است هر گز به دیگران نگوییم، منظور مانحوه صدا کردن اشخاص ویاد شنام به آنها نیست.به طور حتم شما آگاه تر از آن هستید که چنین عملی را انجام دهید.منظور ما چیزهائی است که با عصبانیت وناراحتی نسنجیده بیان می کنیم وبعد از لحظاتی از گفته خود پشیمان می شویم. در این مقاله به برسی ده جمله وعبارت طعنه آمیز می پردازیم وبه شما خواهیم گفت که چرا نباید این عبارتها را به کسی بگوییم وچنانچه کسی این جملات را به شما گفت: چگونه پاسخ بدهید.
1- تو متوجه نیستی! تو نمی فهمی!
مهم نیست که این جمله به چه کسی گفته می شود ولیکن به هر صورت باعث تحقیر شخصیت فرد مقابل خواهد شد. حتی اگر اطمینان دارید که مخاطب شما احساسات شما را درک نمی کند ویا متوجه صحبت های شما نیست، این نکنه را به خاطر داشته باشید که اگر برای او اهمیتی نداشت هیچوقت وقت خود را صرف صحبت کردن با شما نمی کرد. او تلاش می کند شما را درک کند وشما هم می توانید در این امر به او کمک کنید. بهتر است چنین گفته شود: " درک و فهم این موضوع ممکن است اندکی مشکل باشد ولی..." یا " اجازه بدهید من کمی درباره آن توضیح بدهم".
آگاه کردن مخاطب در مورد پیچیدگی موضوع مورد بحث هچ عیبی ندارد وحتی ممکن است که در ابتدا او متوجه نشود و برای رفع هر گونه سوء تفاهم، شما می توانید خود را مقصر قلمداد کنید وبگویید: " من ترجیح می دهم در این مورد بحث نشود" ویا با تأکید بیشتر بگویید: " علاقه ای به ادامه صحبت در این باره ندارم" .
اگر کسی به شما گفت: " تو متوجه نیستی" با اصرار به او بگویید: " امتحان کن، هدف من کمک به توست" .
2 - چون مقررات این طور می گویند!
همه ما جملاتی مانند، " چون که من این حرف را زدم " یا " چون که من رئیسم " ، " متاسفم ولی من این قوانین را وضع نکردم"...... را شنیده ایم .
آیا گفتن چنین جملاتی می تواند پاسخ قانع کننده ای باشد؟ البته نه. هر گاه چنین جملاتی را ادا کنید به منزله عقب نشینی شماست وبیانگر این مهم است که شما جواب قانع کننده ودرستی ندارید، بیان چنین جملاتی این واقعیت را می رساند که شما بیشتر سعی در حفظ و تقویت موقعیت و منافع خود را دارید تا رفاه وآسایش دیگران. امکان دارد که در این موقع مخاطب شما واکنش به خرج دهد وبه شما بگوید: " چی!؟ قانون کاملا اشتباه است!" اگر شما قوانینی را سخت اعمال کنید وبه کارگیری آنها را توجیه وتشریح نمایید نه تنها به درک وفهم ودانسته های مردم کمکی نکرده اید بلکه انگیزه آنها را نیز از بین می برید مخاطبان شما ممکن است با شما موافق نباشند ولی به خواسته شما احترام می گذارند.
برای مثال اگر شما به فرزندانتان بگویید که آنها بایستی در وقت معینی به رختخواب بروند، آنها دوست دارند که دلیل آن را بدانند. توضیح چنین درخواستی این است که آنها در آن موقع شب خواب آلود هستند واگر به قدر کافی استراحت کنند روز بعد نیرو وتوان بیشتری برای فعالیت خواهند داشت. به آنها بگویید " وظیفه من است که فرزندانی سالم وبا نشاط تربیت کنم ووظیفه شماست که به عنوان فرزند و وظایف خود را به خوبی انجان دهید."
توصیح وصحبت در مورد قوانین ومقررات به نظر وقت گیر است ولی دردرازمدت از وقتی که شما صرف بحث وجدل می کنید جلوگیری می نماید، به طور کلی مردم دستوراتی که بر اساس منطق باشد بهتر می پذیرند.
اگر کسی به شما گفت: " چون که این مقررات است! " شما در پاسخ بگویید: " چرا این قوانین یا دستورات صادر شده است؟ آنها برای من قابل فهم نیست، اگر ممکن است در درک آن من را یاری کنید در آن صورت پیروی و تبعیت از آن برایم راحت تر خواهد بود."
3 - به تو هیچ ربطی ندارد!
این استقاده نادرست از اصطلاحی است که مخاطبین را ناراحت وبابی ادبی ارتباط ایشان را قطع می کند. از سوی دیگر به کار گیری این جمله بدین معناست که شما جواب درستی برای موضوع مورد بحث ندارید. به جای به کار بردن عبارت " به تو هیچ ربطی ندارد"به مخاطب توضیح دهید که مجاز به دخالت کردن نیست.اگر موضوع محرمانه است، این مطلب را به مخاطب توضیح دهید. برای نمونه می توانید بگویید: " افرادی درگیر این جریان هستند که دوست ندارند بدون اطلاع واجازه ایشان در این مورد با دیگران صحبتی شود ومن به خواسته ایشان احترام می گذارم "
اگر موضوعی هست که شما تمایلی به بازگو کردن آن ندارید ونمی خواهید دیگران از آن مطلع شوند صادقانه به آنها بگویید: " ترجیح می دهم در مورد آن صحبتی نکنم " .
اگر به کسی گفته شود که موضوع به او ربطی ندارد، ممکن است ایجاد تنش وتضاد شود.آیا تا به حال در جواب شنیده اید که کسی بگویید: " حق با شماست! به من هیچ ربطی ندارد ومن نباید در این مورد کنجکاوی می کردم؟" بدون شک پاسخ منفی است چون هر کسی که مخاطب این جمله باشد شدیدا عصبانی وناراحت می شود وانتظار می رود که از گفته نسنجیده خود اظهار ندامت و پشیمانی کند.
اگر کسی با پرخاش به شما بگوید که این موضوع ربطی به شما ندارد وشما با او موافق نیستند به آرامی وبا متانت به او بگویید که : " به این دلیل موضوع به من هم مربوط است" سپس به او بگویید چرا شما حق دارید این موضوع را بدانید.
4 - می خواهی در این مورد چکار کنم؟آیا شما قصد بازجویی دارید؟
این سوال که تقریبا همیشه با طعنه وکنایه همراه است هیچ مفهوم دیگری بجز طفره رفتن از مسئولیت ندارد. این سوال اغلب به وسیله متصدیان فروش دوره ندیده فروشگاه ها ادا می شود که در پاسخ شکایت های خریداران به کار می رود، اما این جمله پرسشی طعنه آمیز نیز بین دوستان، همسران وهمکاران به عنوان آخرین حربه رد وبدل می شود.
زمانی که شما سئوال فوق را بیان می کنید انتظار دومشکل را خواهید داشت: یکی زمانی است که کسی برای انجام کاری به شما رجوع می کند ودیگری هنگامی است که شما سلب مسئولیت می کنید. بهترین راهکار برای مشکل مطرح شده این است که راه حلی را مطرح نمایید.
اگر موضوع ومشکل، مطرح شده موردی است که شما توانائی ارائه راه حل مناسب را ندارید، فرد مورد نظر را به سازمان، اداره یا شخص مناسب راهنمائی کنید.
اگر توانائی کمک کردن به او را ندارید ویا اینکه واقعا نمی دانید به چه نحو او را یاری کنید بهتر است از او عذر خواهی نموده وبا آرامش او را در جریان کار بگذارید، مثلا به او بگویید: " متاسفم، من واقعا نمی دانم چه به شما بگویم ویا چه چیزی را پیشنهاد کنم. دوست داشتم در این مورد کمک کنم ولی متاسفم توانایی آن را ندارم." در هنگام گفتن این جملات سعی کنید لحن صدایتان بیانگر احساس همدردی ودرک واهمیت موضوع از سوی شما باشد. این گونه برخورد باعث افزایش اعتبار وشخصیت شما می شود و این احساس به مخاطب دست نمی دهد که شما قصد رفع مسئولیت را دارید.
اگر کسی این جمله را به شما گفت با این توضیح پاسخ دهید: " من می خواهم که شما به حرفم دقیقا گوش کنید " وسپس مودبانه به او توضیح دهید که چگونه می تواند به شما کمک کند.
5 - خونسرد باش!
مهم نیست که در حین ادای این عبارت چه لحنی را به کار ببرید ولی چیزی که مهم است این است که این عبارت امری هیچ گاه کارایی لازم را نخواهد داشت. اگر شما قبلا این جمله را در برخورد با دوستان وافراد خانواده به کار برده باشید متوجه این موضوع شده اید که در حقیقت عکس آن عمل می شود واین جمله افراد را جری وآشفته تر می کند. اگر از کسی بخواهید که خونسرد باشد و آرامش خود را حفظ کند، بدین منزله است که شما نظرات واحساسات او را نادیده گرفته اید واو حق ندارد که ناراحت باشد. در عوض اینکه به او اطمینان خاطر بدهید که وضعیت بهتر خواهد شد( اگر واقعا هدف شما این باشد) ، شما این احساس را در او به وجود می آورید که در قبال احساس خود باید با شما مجادله کند واز حقوق خود دفاع نماید.
به جای گفتن چنین جمله ای، آرامش خود را حفظ کنید وبه چشمان او نگاه کنید ودر صورت نیاز او را لمس کنید وبه او بگویید: " همه چیز درست می شود به من بگو موضوع چیست؟ "
اگر کسی به شما گفت: ( خونسرد باش ) شمانیز در جواب به او بگویید: " نیستم، بیا در مورد اینکه چرا من اینگونه آشفته ام صحبت کنیم. "
ادامه دارد .....
علاقه مندی ها (Bookmarks)