صورت یا سیرت؟

[THEN]

سلام.

پای حرف که باشه ادعا!! می کنم سیرت برام مهمه نه صورت. اما پای عمل که برسه ترجیح می دم تا آخر عمرم تنها بمونم اما قد همسرم کوتاه نباشه! یا می گم: چهره طرف به دلم ننشسته!

از یک طرف می بینم نمی تونم دلمو راضی کنم، از یک طرف می دونم که دارم به خلقت خالقم ایراد می گیرم!

همیشه در صحبت کردن با اون دوستهام که می گن تیپ و چهره براشون مهمه، فکر می کنم که چقدر سطحی نگر هستند، اما خودم ...

اینجا کسی هست که در عمل به صورت طرفش اهمیت نده و موقع انتخاب به سیرت اکتفا کنه؟ چه چیزی باعث شده از ظاهر بگذرید؟

احساس می کنم در ظواهر غرق شدم، می دونم که خیلی هاتون در "انسانیت" به درجه ای رسیدید که صحبت هاتون راه نجات من باشه.

[ani]

شناخت آدمها كار راحتي نيست اما اگر بتواني فرد مورد نظرت را واقعا ارزيابي كني و تا حدي به نتايج مورد نظرت برسي اين نكته را هم در كنار تمام فاكتورهايت قرار بده كه اين افراد هم انسان هستند و داراي اشتباه و خطا و ....گاهي ما آنچنان اسير جملات ناب مي شويم كه واقعيات را با تخيل و رويا در مي آميزيم و به بيراهه مي رويم .

در درجه اول بايد خودت را ارزيابي كني و واقعا ببيني تو چه چيز برايت از اهميت بالا برخوردار است . مطمئن باش اگر قرار باشد تو به شانه هاي مردي تكيه كني و دوستش بداري قد كوتاه او و يا هيكل ظريف وي و صورت سياه و زشت و... مهم نيست چرا كه توانايي وي مهم است و آرامشي كه قرار است از وي بگيري و متقابلا انرژي و عشقي كه به او خواهي داد . اگر نه كه انسان به درخت و ستون و ديوار هم مي تواند تكيه دهد ، مهم آن ارتباط نزديك ميان زن و مرد است و حس خوبي كه از اين ارتباط مي گيرند .

خودت را سرزنش نكن . سعي كن خودت و توانايي هاي خودت را شناسايي كني . سعي كن ارتباط افراد اينچنيني را از نزديك مورد بررسي قرار دهي و نقاط ضعف و قوت زندگي هايشان را شناسايي كني .

زيبايي ماندگار نيست آن هم بالاخره روزي دست خوش حوادث خواهد شد و فنا پذير است اما به هر روي روحيات انسان در اين انتخاب ها موثر است .

[فرشته مهربان]

سلام

مطمئن باش با روحیه ای که در شما احساس می کنم ، اگه فردی که سیرتش برات اون جذابیتی که می خواهی را داشته باشه سر راهت قرار بگیره و خوب و دقیق بشناشیش ، ظاهر فراموشت میشه .

پس مهم اینه که در همون برخورد اول به خاطر ظواهر دست رد به سینه ی کسی نزنی ، بلکه دنبال شناخت و آگاه شدن از سیرت فرد باشی ، اگه از همون ابتدا این مد نظرت باشه که بخوای ببینی که اون چطور آدمیه ، اگر چه ظاهر برات مهم خواهد بود ، اما در عمل اهمییت نخواهی داد ، درست برعکس حالتی که الآن داری .

حرفهای من از روی تجربه هائیه که از اطرافیان دیده ام ، نه صرفاً عقیده و نظر شخصی

[THEN]

ani و فرشته مهربان عزیزم،

دقیقا همونهایی رو گفتید که دلم می خواست بشنوم. حرفهایی که روزی با من غریبه نبودند، اما امروز نیاز داشتم کسی برام تکرار کنه.

ازتون متشکرم و به وجودتون افتخار می کنم.

[baby]

فیلوسارای عزیز
اگر چه سیرت نسبت به صورت از ارزش بالاتری برخورداره اما ظاهر شخص نیز باید با ملاکهای شما منطبق باشه. یعنی نمره قابل قبولی بگیره. افراط و تفریط نکنید و بعبارتی جو گیر نشید. نه از این ور بوم بیفتید (ظاهر خیلی مهم باشه براتون) ونه از اونور بوم (با یه زشت ، کور وکچل ولو اینکه سیرت خوبی داشته باشه).
کسی که تعادل رو درزندگی حفظ کنه ضرر نمی کنه.
ببینین تو مهندسی یه موضوع هست به اسم درخت تصمیم گیری.
شما فاکتورها (معیارهای )انتخابتون رو تعیین می کنید.
اونها رو اولویت بندی می کنید (ارزش عددی ) می دید.(جمع اعداد باید 100 بشه)
موارد انتخابی رو با توجه به معیارهاتون بهش نمره می دین. مثلا اگه تحصیلات خواستگارتون یکی از معیارها باشه اونی که دکترا داره 100و اونی که بیسواده 0 میشه.
در آخر از حاصلضرب نمره ها در ارزش عددی اونها وجمع اونها به عدد کلی هر خواستگار می رسین.
حالا راحت تر وبهتر می تونین تصمیم بگیرین.
اگه در خصوص "روش تصمیم گیری "سوالی داشته باشین با کمال میل پاسخ میدم

[THEN]

[align=justify]نمی خواستم وقتتون رو با توضیح جزئیات بگیرم.

من از نظر شخصیتی و خانوادگی وضعیت نسبتا پیچیده ای دارم. در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم، اما خودم به نوعی ضد مذهب هستم، و به نوعی فرا مذهب. بنابراین شخصیت کسیکه انتخاب می کنم، باید دارای ویژگی های خاصی باشه که هم برای من مقبول باشه و هم برای خانواده م. منظورم اینه که مسائل اعتقادی برام در اولویت قرار دارند. بعد هم اخلاقیات و شخصیت اجتماعی، و وضعیت اقتصادی. و ظاهر برام کمترین اهمیت رو داره!!!

این شخصی که می گم هم از بعد اعتقادی قابل قبول به نظر می رسند و هم از بعد اخلاقی و اجتماعی. در مورد وضعیت اقتصادی و خانوادگی هم هم سطح به نظر می رسیم.

در مورد ظاهر قد خیلی برام مهمه، هرچند دلم نمی خواد اینطور باشه. به هرحال این حقیقت رو پذیرفتم که در این مورد بی منطق هستم و نمی تونم قلبا قدِ کوتاه رو بپذیرم. بنابراین در گذشته هر خواستگار کوتاه قدی رو رد کردم و فکر می کنم کار عاقلانه ای انجام داده باشم.

اما در مورد اخیر مشکل قد وجود نداره. مسئله چهره ست!

من یه آشنایی کلی با ایشون دارم و در مورد مسائل اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی، جمعا بهشون نمره 70 می دم (البته فعلا، چون ممکنه با آشنایی دقیق تر به نقض هر کدوم از برداشتهام برسم)، و این نمره برای آشنایی خانواده ها کافیه. ولی راستش من هیچوقت فکر نکرده بودم که همسرم دارای این چهره باشه! (می دونم که این نگرش شرم آوره، اما قصد ندارم هیچ دفاعی از شخصیتم بکنم.)

بهشون گفتم یک هفته هیچ تماسی با هم نداشته باشیم که فکر کنم. البته اگه به نتیجه نرسیدم تمدید می کنم. در این مدت می خوام به خودم اجازه بدم که پیش ذهن هام در مورد چهره همسرم رو با این چهره انطباق بدم. و ببینم که آیا می تونم بپذیرم یا نه.

خوب نظرتون چیه؟ روش تصمیم گیریم درسته؟ اگر نه، کجای کارم اشتباست؟[/align]

[keyvan]

هیچ کس نمیتواند منکر زیبای شود,و هیچ فردی نمیتواند بگوید زیبای یا ظاهر برای من مهم نیست؛انسان ذاتا"یک موجود زیبا پسند است؛ اگر من نوعی واقعا" از ته دل دوست دارم که شریک زندگیم ظاهر زیبای داشته باشه ؛باید چنین فردی رو انتخاب کنم ؛نه اینکه سر خودم را کلاه بگذارم؛و با سیرت روی آن را بپوشانم ؛اگر اینطور باشد ؛تا آخر عمر حرص همسر زیبا داشتن در وجود من میماند؛دوستان عزیز باور بفرمایید بنده از پیر مرد 60ساله گرفته تا جوان 25 ساله متأهل سوال کرده ام؛و پاسخ همان است که نوشتم؛
سیرت مرتبه بالاتری از صورت دارد ؛اما یک جوان پسر یا دختر ابتدا با دیدن ظاهر طرف مقابل او را میپسندد؛بعد دنبال سیرت او میرود و با دیدن سیرت او صورت را از یاد میبرد؛و زمانی صورت وزیبای را از یاد میبرد که بوده باشد, صورت هم یکی از فاکتورهای مهم انتخاب همسر است نباید آن را نادیده گرفت؛

نکته ای دیگر که عمومی است

دوستان عزیز اگر همه اطرافیان دختری یا پسری را بعنوان فرشته تعریف کردند ولی در نظر شما خوب جلوه نمیکند و با معیارها و فاکتورهای شما همخوانی ندارد هرگز با آن فرشته ازدواج نکنید
این را هم در نظر بگیرید با گذشتن از یک مورد که برای شما مهم است امکان دارد دائما" حسرت آن را بخورید..

[baby]

[align=justify]
من از نظر شخصیتی و خانوادگی وضعیت نسبتا پیچیده ای دارم. در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم، اما خودم به نوعی ضد مذهب هستم، و به نوعی فرا مذهب. بنابراین شخصیت کسیکه انتخاب می کنم، باید دارای ویژگی های خاصی باشه که هم برای من مقبول باشه و هم برای خانواده م. منظورم اینه که مسائل اعتقادی برام در اولویت قرار دارند. بعد هم اخلاقیات و شخصیت اجتماعی، و وضعیت اقتصادی. و ظاهر برام کمترین اهمیت رو داره!!!

خوب نظرتون چیه؟ روش تصمیم گیریم درسته؟ اگر نه، کجای کارم اشتباست؟[/align]

دوست عزیز
اگه مسائل اعتقادی براتون تو اولویت اول باشه وخودتون شخصیتی ضد مذهب هستید همین جا باید توقف کنید. فعلابه این مورد باید بیشتر فکر کنید تا قیافه وقد اون شخص. شما دارید به خاطر خانوادتون به مذهب اولویت بالائی اختصاص میدید. (مراقب باشید وخودتون باشید، در این حالت باید مذهب جز ملاکهاتون باشه اما ارزش کمی باید براش بذارین)

یه جدول درست کنید در یه ستون ملاکهاتونو (همه معیارها) رو بنویسید، سعی کنید به ترتیب اولویت باشه ، بعد دریه ستون دیگه اونها رو ارزش گذاری کنید، بعد برا هر کدوم از اشخاص جلوی هر معیاری نمره بدید. مثلا یه شخصی ممکنه تو یکی از معیارهای شما نمره کمی بگیره اما درمجموع نمره اش 90 باشه از100 خب حالا راحتتر تصمیم خواهید گرفت. برا هر کدوم که نتونستید الان نمره بدید زمان بخرید وبیشتر بررسی کنید.
تو ارسال بالا ، شما یه نمره برای مجموعه تعدادی از ملاکها دادید ، مراحلی رو که گفتم دقیقا و مرحله به مرحله انجام بدید.
اگه می تونستم یه جدول بکشم حتما این کار رو می کردم تابهتر بتونم کمکی کرده باشم.

[shad]

فیلوسارای عزیز، دوستان جملات زیبایی گفتن که میتونه خیلی بهت کمک کنه..
ببین عزیزم، گاهی ما برای خودمون زندگی می کنیم و گاهی برای دیگران، میخوام پیش خودت فکر کنی ببینی اینکه دوست داری ظاهر همسرت خوب باشه به خاطر حرف دیگران هست؟ یعنی احساس می کنی که برات سخت باشه همچین شخصی با چنین ظاهری در کنارت حضور داشته باشه؟ یا اینکه نه، به نظر دیگران کاری نداری و به خاطر خودت حساسیت نشون میدی..
البته هر دو مورد قابل حل شدنه.. اما خوب فکر کن، کسی رو انتخاب کن که بیشتر به معیارهات نزدیک باشه، اگه یکی از معیارهات زیبایی اون شخصه، باید با دقت بیشتری نگاه کنی، شاید نقاط مثبتی درونش بود که بتونی از اون معیارت فاکتور بگیری...
عزیزم بیشتر به اخلاقش توجه کن، ما به شخصیت هم اعتماد و اطمینان می کنیم نه به زیبایی و ظاهر هم...

[THEN]

[align=justify]

دوستان عزیز اگر همه اطرافیان دختری یا پسری را بعنوان فرشته تعریف کردند ولی در نظر شما خوب جلوه نمیکند و با معیارها و فاکتورهای شما همخوانی ندارد هرگز با آن فرشته ازدواج نکنید
این را هم در نظر بگیرید با گذشتن از یک مورد که برای شما مهم است امکان دارد دائما" حسرت آن را بخورید..

مادرم برام تعریف کرده که وقتی با پدرم ازدواج کرد دوستهاش همه سرزنشش می کردند و می گفتند تو به این خوشکلی با این همه خواستگار چطور قبول کردی؟؟؟
مادرم می گه همیشه توی دلم بهشون می خندیدم چون برای من اون زمان معیار اصلی این بود که طرفم چشم چرون نباشه، متین باشه، مرد باشه. و بعد از ازدواج هم تا حالا هیچ کس به نظرم نرسیده که از پدرتون زیبا تر باشه.

خوب keyvan عزیز، پدر من نه تنها به نظر دیگران فرشته نبود، بلکه به نظر همه از جمله مادرم، زشت اومده بود (طفلک پدرم! اتفاقا خیلی چهره معصوم و دوست داشتنی ای دارن). ولی مادرم چشمش رو به زیبایی چهره بست و زیبایی ذات رو انتخاب کرد. و بعدا همین زیبایی، صورت طرفش رو هم براش مطلوب کرد.

من مثال های عکس تحقیقات شما رو زیاد سراغ دارم. که شخصی اول به دل ننشسته، بلکه بعدا که قلب طرفش رو تسخیر کرده، شده فرشته!

BABY عزیز،

پاراگراف اول پستتون به نظرم خیلی متناقض و مبهم اومد.
1:: از نظر شما مسائل اعتقادی مساوی هست با مذهب؟
2:: با شناختی که شما تا حالا از من کسب کردید، این احتمال وجود داره که به اعتقادات خودم بی توجهی کنم؟ اصلا ممکنه کسیکه با اصول فکری و قلبی من جور در نمیاد رو تایید کنم و بهش نمره 70 بدم؟

در مورد پاراگراف دوم: الان مشکل اینه که من باید بیشتر با این شخص آشنا بشم یا نه؟ اگه وارد مرحله آشنایی بیشتر و ملاقات خانواده ها شدیم، من طبق معمول حتی با پست خصوصی هم که شده ازتون درخواست راهنمایی می کنم. اون جدول رو هم می شه از طریق ایمیل ارسال کرد! :P
(BABY: می گن تعارف اومد نیومد داره! یادم باشه دیگه به این دختره رو ندم!)

شادی عزیزم، شما هم از پست keyvan تشکر کردید که می گن نباید ظاهر رو نادیده گرفت و هم نوشتید:

البته هر دو مورد قابل حل شدنه.. اما خوب فکر کن، کسی رو انتخاب کن که بیشتر به معیارهات نزدیک باشه، اگه یکی از معیارهات زیبایی اون شخصه، باید با دقت بیشتری نگاه کنی، شاید نقاط مثبتی درونش بود که بتونی از اون معیارت فاکتور بگیری...
عزیزم بیشتر به اخلاقش توجه کن، ما به شخصیت هم اعتماد و اطمینان می کنیم نه به زیبایی و ظاهر هم...

خواهش می کنم واضح تر توضیح بدید.

خودم با پست ani و فرشته مهربان موافق بودم. مخصوصا این جملات:

مطمئن باش اگر قرار باشد تو به شانه هاي مردي تكيه كني و دوستش بداري قد كوتاه او و يا هيكل ظريف وي و صورت سياه و زشت و... مهم نيست چرا كه توانايي وي مهم است و آرامشي كه قرار است از وي بگيري و متقابلا انرژي و عشقي كه به او خواهي داد . اگر نه كه انسان به درخت و ستون و ديوار هم مي تواند تكيه دهد ، مهم آن ارتباط نزديك ميان زن و مرد است و حس خوبي كه از اين ارتباط مي گيرند .

زيبايي ماندگار نيست آن هم بالاخره روزي دست خوش حوادث خواهد شد و فنا پذير است اما به هر روي روحيات انسان در اين انتخاب ها موثر است .

مطمئن باش با روحیه ای که در شما احساس می کنم ، اگه فردی که سیرتش برات اون جذابیتی که می خواهی را داشته باشه سر راهت قرار بگیره و خوب و دقیق بشناشیش ، ظاهر فراموشت میشه .

پس مهم اینه که در همون برخورد اول به خاطر ظواهر دست رد به سینه ی کسی نزنی ، بلکه دنبال شناخت و آگاه شدن از سیرت فرد باشی ، اگه از همون ابتدا این مد نظرت باشه که بخوای ببینی که اون چطور آدمیه ، اگر چه ظاهر برات مهم خواهد بود ، اما در عمل اهمییت نخواهی داد ، درست برعکس حالتی که الآن داری .

فکر کردم مسئله حله! اما باز به شک افتادم.

من همه معیارهایی که مد نظر این آقاست رو دارم. و ایشون هم از اونهاییه که بهم دل می بنده. یعنی همین حالا هم فکر کنم ...

من قلبم عایق بندی داره. فکر کنم چند سال هم بتونم یک رابطه رو بصورت کاملا منطقی پیش ببرم، و احساساتم اصلا درگیر نشه. اما از اون طرف خیلی از دل شکستن زجر می کشم. خیلی زیاد. هنوز خاطره نفر قبلی فراموشم نشده، هنوز هم ایمیل هاش که بی جواب می گذارم، باعث می شه قلبم اشک بریزه!

>> نمی خوام اون تجربه تکرار بشه. <<

چه پست طولانی ای شد! سرتونو درد آوردم، ببخشید.
البته تقصیر خودتون هم هست!!:P گل مریم جان شما از ani ، BABY، و keyvan تشکر کردید. یعنی همه اینها رو با هم تایید کردید. در حالیکه به نظرم BABY، keyvan و digitalman هم عقیده میان، ولی ani، فرشته مهربان، و shad چیز دیگه ای می گفتند.

شاید هم مغز من از کار افتاده، چون الان دیدم که فرشته مهربان هم صحبت های keyvan و BABY رو تایید کردند، نظرتون عوض شد یا تناقضی نیست و من اشتباه می کنم؟

ببخشید من آخرش نفهمیدم کی چی می گه که بخوام جمع بندی کنم! انگار اساسی قاطی کردم! خوشحالم که 1 هفته برای تصمیم گیری فرصت دارم. [/align]