از همه شما
خیلی خیلی متشکرم نقاب جون ،shad ،rsrs1380 ، digitalman ،philosara
زحمت کشیدین تاپیک رو با نظراتتون جذاب کردین.
بیشترین چیزی که اینجا منو به وجه میاره این همدردی هاست.
راستیاتش من تا قبل از این که با این تالار اشنا بشم اصلا خیلی کم به اینتر نت میومدم چون احساس می کردم جامعه مجازی محلی برای فرار از جامعه واقعی ولی از وقتی با این جا اشنا شدم... نظرم به کل تغیر کرد.
حالا بگذریم بریم سراغ خودم:
اگه بخواهم یکم بیشتر توضیح بدم میشه اینطور بیان کرد::
>>>من اصلا زبان را دوست نداشتم ولی 6 سال پیش وقتی دیدم دوستام میرن زبان و از من بالا تر هستند برام شد انگیزه ، شاید کم بود ولی برا شروع ....خوب بود.
>>بعدا انگیزه دیگه برام درس دادن و استادی بود چون در خودم میدیدم و تواناییش رو داشتم همین طور روی درس دادن می فهمین که چی میگم (خجالت نمیکشیدم)این رو هم وقتی فهمیدم که داشتن از یک نفر سر کلاسمون تست استادی میگرفتن بیچاره از عرق و م م م مم کردن داشت قبض روح می شد،بعد من خواستم خودم رو تست کنم به شوخی به استادم گفتم اونم جدی گرفت و قبول کرد من موفق شدم بی هیچ استرسی برای 15 دقیقه کلاس رو به بهترین نحو اداره کنم از اون به بعد من به بچه های زیادی در مدرسه (دبیرستان) درس دادم از بعضی ها پول گرفتم از بعضی ها ساندویچ و از بعضی ها هم تقلب سر امتحان یکبارم دبیر زبان سال 1 دبیرستان سر کلاس نشت گفت.... امروز می خوام تو به بچه ها درس بدهی ببینم چند مرده حلاجی > خلاصه 1 ساعت مخ بچه ها رو پیاده کردم<<مثل اینکه دارم وارد جزئیات میشم .
این که استاد از اون وقت ازم تعریف کرد برام بزرگترین انگیزه شد تا استاد بشم و عشقم شده بود استاد شدن .
این شد بزرگترین انگیزه بسیار درس خوندم خوب شد ،جواب دادن م هم همین طور ولی بعد مدتی وقتی راه طولانی رو جلوی خودم دیدم و دیدم به قول معروف هم دو ره ای هام چه قدر حال می کنن و زندگی میکنن منو بی انگیزه کرد.
به خودم گفتم ....پسر ول کن الان تو سختی می کشی 5 سال 6 سال 7 سال نه 10 سال بعدش حال دنیا رو میکنی ولی هیچ سودی از این جور تلقین ها حاصل نشد .
بعد ها بعد چندین ترم همون طور که گفتم یکی از رفقا تست تیچری داد و قبول شد .
باز من خواستم خودمو تست کنم،تستم دادم همه چیز خوب بود ولی تستر گفت دامن لقات و گرامرت ضعیفه از اون وقت که موفقیت دوستم و پایین احساس کردن خودم رو دیدم... فکر کنم انگیزم پر پر شد.
فکر کنم تا اینجا بسه سرتون رو درد اوردم اگه چیزی به ذهنم رسید و شما سوالی داشید در این باره امادم تا جواب بدم.
ولی این رو هم میدونم که پشت هر سختی یه راحتی نهفته است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)