[/align][/color][/quote]با سلام و احترام
زني هستم 24 ساله، كه سه سال است ازدواج كرده ام اما متاسفانه مشكلات زيادي در زندگي دارم از جمله رفيق بازي شوهرم، دروغ گويي او و سيگار كشيدنش كه آرامش را از من گرفته. بارها و بارها با او به خوبي صحبت كرده ام، يا تاثيري نداشته و يا تاثيرش فقط براي يك هفته بوده و بعد روز از نو و روزي از نو. حتي چندين بار دعواي سختي با هم داشتيم كه منجر به دور از هم زندگي كردمان به مدت 2 الي 3 ماه هم شده هر بار كه برميگرده ميگه ديگه كارهاي گذشته را تكرار نميكنم ولي بعد از گذشت حداكثر 1 الي 2 ماه بازهم همان آش و همان كاسه و جديداً وقتي كه باهاش صحبت ميكنم ميگه من همينم و تغييري نمي كنم . ديگه خسته شدم نميدانم بايد چه كار كنم كمكم كنيد. بارها خواستم كه براي طلاق اقدام كنم ولي براي آينده پرسم كه يك سال دارد نگرانم. وقتي به طور جدي با او صحبت ميكنم و نظرش را جويا ميشوم (به او ميگويم نه تو ميتواني در رفتارت تجديد نظر كني و نه من قادر به تحمل و ادامه اين جور زندگي را دارم بايد تصميمي درست و منطقي براي زندگيمان بگيريم و او در جواب ميگويد هر كاري ميخواهي بكن، برو دادگاه كتباً بنويس. بعضي وقتها هم ميگه ميدوني براي چي نمي خوام از دستت بدم چون فكر ميكنم با از دستت دادنت تمام دارايي هايم را از دست خواهم داد. تو پاقدمت براي زندگيم خيلي خوب بوده من به همه چيز رسيدم.)
علاقه مندی ها (Bookmarks)