<p align="center">
<object classid="clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6" id="WindowsMediaPlayer1" width="450" height="40" style="border: 1px dotted #999">
<param name="URL" value="http://www.safireaseman.com/sounds/musicfa/98_Sapphire.mp3">
<param name="autoStart" value="-1">
<param name="volume" value="100">
<param name="rate" value="1">
<param name="balance" value="0">
<param name="currentPosition" value="0">
<param name="defaultFrame" value>
<param name="playCount" value="1">
<param name="currentMarker" value="0">
<param name="invokeURLs" value="-1">
<param name="baseURL" value>
<param name="mute" value="0">
<param name="uiMode" value="full">
<param name="stretchToFit" value="0">
<param name="windowlessVideo" value="0">
<param name="enabled" value="-1">
<param name="enableContextMenu" value="-1">
<param name="fullScreen" value="0">
<param name="SAMIStyle" value>
<param name="SAMILang" value>
<param name="SAMIFilename" value>
<param name="captioningID" value>
<param name="enableErrorDialogs" value="0">
</object></font></body>
به طور معمول، رفتار ما با آشنايانمان به گونهاي است، و با غريبهها به گونهاي ديگر. مصداقهاي اين تفاوت رفتاري نيز فراواناند، از سادهترين آنها ميتوان به سناريوهايي مشابه اين سناريو اشاره كرد:
با خانواده بيرون رفتهايد، در ميان راه با شخصي برخورد ميكنيد كه نميشناسيداش، اما يكي از اعضاي خانواده به گرمي با او سلام و احوالپرسي ميكند، و شما هم به تَبَع او چنين ميكنيد، بعد از خداحافظي ميپرسيد: "او كه بود؟ ميشناختياش؟" و در پاسخ ميشنويد: "صاحب مغازهي كنار مغازهي عمو" (و يا...).
به اصطلاح خودماني، ما آشنايان خودمان را در برخوردهايمان تحويل ميگيريم، نسبت به زندگي و سرنوشتشان حداقل بيتفاوت نيستيم، در كارها هواي آنها را داريم، به ديگران سفارششان را ميكنيم، و حتي گاهي در قضاوتهايمان هم حق را به آنها ميدهيم، آن هم فقط به صِرف اينكه آشناي ما هستند! به اين ترتيب تفاوت رفتاري ما با آشنايان، در مواقعي از حد و حدود متعارف خارج ميشود، و حتي از مرزهاي دايرهي راستي و درستي هم بيرون ميزند!
اما در اين دنيايي كه مبناي هر چيز آشنايي است، واي به حال و روز غريبهها! اگر جايي غريبه باشي هيچ بعيد نيست به همين زوديها سرت كلاهي رود و يا كلاهي از سرت برداشته شود! شايد براي همين است كه اغلب ما براي انجام هر كاري از خريد و فروش گرفته تا ... به دنبال يك آشنا ميگرديم. (البته بگذريم از كساني كه در اين دوره و زمانه حتي هواي آشنايان خود را هم ندارند، و به عكس فضاي آشنايي و اعتماد را بهترين فضا براي سوءاستفادهها و كلاه گذاشتنها و برداشتنها ميبينند!)
اما از اينها كه بگذريم، تا به حال فكر كردهايد اگر دنيايي وجود ميداشت كه در آن همه با هم آشنا بودند و هيچ غريبهاي در ميانشان نبود، چه ميشد؟ شايد فكر كنيم آن دنيا گلستان ميشد. قاعدتاً همه هواي همديگر را داشتند، ديگر جايي براي خيلي از نگرانيها نبود. در آنجا مهرباني بود و عدالت بود و حق...
با همهي اينها جالب و عجيب است كه بدانيم كه ما هم اكنون نيز ندانسته، در دنيايي خالي از غريبه زندگي ميكنيم! چرا كه مدلهاي رياضي اين را نشان دادهاند و تحقيقات نيز مُهر تأييد بر آن زدهاند كه هر دو نفري بر روي كرهي زمين، حتي اگر يكي از قارهي آسيا باشد و ديگري از آفريقا يا اقيانوسيه و يا هر جاي ديگر، به طور متوسط با 6 حلقهي ارتباطي (كه در آن هر حلقه، يا نوعي ارتباط فاميلي است، و يا دوستي، همكاري، همسايگي و...) به همديگر متصلاند(1)، به عبارتي همهي آدمهاي روي كرهي زمين آشنايان دور و يا نزديك يكديگراند و هيچ غريبهاي در ميان ما نيست. اين ماييم كه به خاطر عدم آگاهي از اين روابط آشنايي، با ديگران همچون غريبهها رفتار ميكنيم!
اگر اين واقعيت را حقيقتاً دريابيم بيترديد كلاهبرداشتنها و كلاه گذاشتنها را به كلي ترك خواهيم كرد، ديگر خطي خيالي به دور خود و اطرافيانمان نخواهيم كشيد و خودمان را از ديگر ساكنان اين كرهي خاكي، تافتهاي جدا بافته نخواهيم پنداشت، چرا كه ميدانيم در هر حال پيوند ميان ما و ديگران، و تأثير سرنوشت ديگران بر ما امري انكارناپذير است. پس در حد توان و امكانمان در بهبود زندگي همگان و در راستاي رشد و تعالي آنها خواهيم كوشيد.
گذشته از همهي اينها اگر به ياد آوريم كه ارتباط و پيوند ما با ديگران تنها به اين حلقههاي ارتباطي هم محدود نيست، و همهي ما نه تنها اصولاً اعضاي يك خانواده، يعني نوادگان آدم و حواييم، بلكه از اين هم فراتر، همهي ما در نزديكترين پيوندمان با يكديگر، بندگان يك خداييم، آنوقت با ديگر بندگان خدا، رفتاري شايسته را در پيش خواهيم گرفت، چرا كه خواهيم دانست خداي مهربان، عادل، حفيظ و مقتدر، نه فقط خداي ما، كه خداي همهي عالميان است.
1- در صورت تمايل براي آگاهي بيشتر از اين نظريه، ميتوانيد به كتاب:
Six Degrees: The Science of a Connected Age, by Duncan J. Watts
مراجعه نماييد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)