<p align="center">
<object classid="clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6" id="WindowsMediaPlayer1" width="490" height="40" style="border: 1px dotted #999">
<param name="URL" value="http://www.safireaseman.com/sounds/musicfa/75_New%20Morning.mp3">
<param name="autoStart" value="-1">
<param name="volume" value="100">
<param name="rate" value="1">
<param name="balance" value="0">
<param name="currentPosition" value="0">
<param name="defaultFrame" value>
<param name="playCount" value="1">
<param name="currentMarker" value="0">
<param name="invokeURLs" value="-1">
<param name="baseURL" value>
<param name="mute" value="0">
<param name="uiMode" value="full">
<param name="stretchToFit" value="0">
<param name="windowlessVideo" value="0">
<param name="enabled" value="-1">
<param name="enableContextMenu" value="-1">
<param name="fullScreen" value="0">
<param name="SAMIStyle" value>
<param name="SAMILang" value>
<param name="SAMIFilename" value>
<param name="captioningID" value>
<param name="enableErrorDialogs" value="0">
</object></font></body>
دست يافتن به بهترينها، آرزوي همهي ماست، اما عجيب است كه انگار هر چهقدر براي تحقق اين آرزو ميكوشيم باز هم به آن نميرسيم!
راستي چرا؟ آيا بايد بيش از اينها بكوشيم؟
شايد اينطور باشد، اما افزايش كوشش كافي نيست، بلكه در اين راستا ضروري است كه شيوهي تلاشمان را نيز اصلاح كنيم، آن هم از پايه و اساس. اما ببينيم چرا و چگونه...
با خواندن سطرهاي بعدي درمييابيم كه شيوهي تلاش ما براي دست يافتن به بهترينها به دختركوچولوي قاليبافي ميماند كه ميخواهد تمام گرههاي قالياش را از نخ صورتي رنگي بزند كه بيش از ديگر نخهاي رنگي دوستش دارد، و دلش نميخواهد بعضي از گرههاي قالياش به رنگهاي ديگري باشد كه او دوستشان ندارد! درست همانطور كه ما نيز ميخواهيم تمام لحظات زندگيمان و هر چيزي كه در آن هست و نيست به رنگي شاد و به دلخواهمان رنگ بخورد. اما آنچه اين رويكرد برايمان به ارمغان ميآورد تنها يك قالي تماماً صورتي، يا يك تابلوي يكدست صورتي و يا جهاني است تماماً صورتي (مانند جهان دلخواه پلنگ صورتي!) البته اين به ظاهر مزاح، در واقع يك مزاح نيست بلكه، تصويري است از حقيقت آنچه كه ما انجامش ميدهيم!
اگر بخواهيم زمين زندگي ما با بهترين قالي عالم مفروش شود، و ديوارهاي زندگيمان به زيباترين و بهترين تابلوها آراسته، بايد اجازه دهيم كه خالقي بزرگ و خلاق، در هر زمان با رنگي كه خود ميداند گرهاي بر قالي زندگي ما بزند و به هر رنگي كه ميداند قلمي بر تابلويمان. گاه صورتي و گاه آبي، ... و گاه سفيد و گاه سياه. شايد بعضي از رنگهايي كه او بهكار ميگيرد مورد پسند و خوشايند ما نباشد، اما اگر در كار او دخالتي نكنيم، در نهايت شاهد شاهكاري بينظير از او خواهيم بود.
اگر خداوند ميخواست به شيوهي ما جهانآفريني كند، ديگر كارش اين شاهكار خلقت نبود؛ خلقتي كه در آن هم روزِ روشن هست و هم شبِ تاريك، هم صحراي بيعلف و هم جنگل سرسبز، هم خشكي و هم دريا، و هم بهار و هم پاييز...
به بياني ديگر، براي رسيدن به بهترينها بايد فرمان اتومبيل زندگيمان را به دست خداوند بسپاريم، او شايد ما را از بيابانهاي لميزرع و گذرگاههاي صعبالعبور نيز بگذراند، اما در نهايت به جايي فراسوي انديشه ميرساندمان، به جايي شگفتانگيزتر از بهشت!
اما پيش از هر چيز بايد كمي هم كه شده، از راندن به سوي آن مقصدي كه خودمان بهترين ميپنداريمش كوتاه بياييم، و درك كنيم كه بر خلاف تصور ما آنجايي كه ديگران به آن رسيدهاند، گاه حتي خوب هم نيست، چه رسد به بهترين! بلكه بيشتر به تصويري خيالي از بهترين ميماند، كه سرابگونه از دور دل را ميبرد و از نزديك زهره را. آنجايي كه ديگران به آن رسيدهاند بهترين نيست چرا كه آن ديگران خود نيز هنوز در جستو جوي بهتر و بهتريناند!
راه رسيدن به بهترينها آن است كه بهجاي سعي در رسيدن به جايي كه ديگران به آن رسيدهاند، اجازه دهيم دست خداوند ما را به آنجايي كه ميخواهد ببرد و طرح الهي در زندگي مان جاري و ساري شود...
حداقل كاري نيز كه ميتوانيم در اين راستا انجام دهيم آن است كه اين اندازه سرسختانه براي اجراي طرحهاي دلخواه خودمان در زندگي پافشاري نكنيم و به اين ترتيب سعي كنيم انعطاف و پذيرش لازم را براي منقوش شدن تابلوي زندگيمان به طرح الهي، در خود ايجاد كنيم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)