[align=justify]
هر مردي بايد به كاري اشتغال داشته باشد، هم به مردم خدمت كند، هم مخارج خودش و خانواده اش را تأمين نمايد، اسلام نيز مردم را به جديت و تلاش در كار ترغيب نموده و آدم تنبل و بيكار را مبغوض داشته است.
براي اينكه اجتماع انساني اداره شود بايد هر كسي شغلي را بپذيرد و در انجام آن تلاش و جديت كند. جامعه به كشاورز، دامدار، پزشك، مهندس، دبير، آموزگار، استاد، روحاني، تاجر، كاسب، كارمند، كارگر، كارفرما، راننده، باربر، نيروي انتظامي، پاسدار، نيروي هوايي، نيروي دريايي،نيروي زميني، و ديگر مشاغل اجتماعي نياز دارد. همه مشاغل مشروع ، با وجود تفاوتهايي كه در بينشان هست ، محترم هستند. به هر حال دختر و خانواده اش نمي توانند نسبت به شغل داماد بي تفاوت باشند. داماد يا بايد فعلاً شاغل باشد يا اينكه در حال تحصيل مقدمات باشد، مانند دانشجو و طلبه كه در حال تحصيل هستند و در آينده شغلي را انتخاب خواهند كرد. ازدواج با فرد ولگرد و بيكار صلاح نيست.
ليكن دختر بايد به اين موضوع توجه داشته باشد كه هر شغلي آثار و لوازم مخصوص و خوبيها و بديهايي دارد. بعضي شغلها پردرآمدند بعضي كم درآمد. لازمه بعضي شغلها مسافرتهاي طولاني و دوري از خانواده است، مانند: رانندگي، خلباني، اشتغال درنيروي انتظامي، در ارتش و سپاه، در نيروي دريايي و در بعضي ازمشاغل اداري.
لازمه بعضي شغلها عدم امكان رعايت نظافت كامل است: نفت فروشي، ذغال فروشي، آشپزي، مكانيكي ،كارگري بعضي كارخانه ها ، كشاورزي، لازمه بعضي شغلها شب كاري است، مانند پرستاري ، كارگري كارخانه ها ، پاسباني . اما همه اين مشاغل محترم هستند و براي اداره اجتماع ضرورت دارند.
كار عيب نيست بلكه بيكاري و ولگردي عيب است . صاحبان اين مشاغل براي خدمت به خلق خدا و براي تأمين هزينه زندگي ناچارند با لوازم آنها بسازند و خودشان را با وضع موجود تطبيق دهند. يك راننده كاميون يا تريلي يا اتوبوس ناچار است هر هفته چند شبانه روز را در حال سفر باشد، و همچنين ناخدا و خدمه كشتيها ناچارند هفته ها و ماهها در درياها و دور از وطن زندگي كنند؛ و هم چنين كساني كه در ارتش يانيروي انتظامي يا سپاه انجام وظيفه مي نمايند ناچارند براي انجام مأموريت مدتي را دور از خانواده باشند. اين خدمتگزارن نيز دوست دارند مانند سايرين در خانه و در وطن استراحت نمايند ليكن براي حفظ حيثيت و آبرو و براي تأمين هزينه هاي زندگي ناچار شده اند همه اين دشواريها را تحمل نمايند.
اما مشكل اساسي اين خدمتگزاران صديق هنگام ازدواج و در خانواده شروع مي شود زيرا اغلب خانمها دوست دارند شوهرشان شب ، آنهم زود به منزل بيايد، تا در كنار او استراحت كامل داشته باشند. هنگامي كه به هدف خويش نرسيدند ايراد و بهانه جويي و نق نق را شروع مي كنند و زندگي را تلخ و ناگوار مي سازند. در صورتي كه اگر بخواهند تصميم بگيرند مي توانند خودشان را با وضع موجود تطبيق دهند و زندگي را شيرين و گوارا سازند. بنابراين، دختران به هنگام ازدواج بايد در شغل خواستگار و لوازم شغل او خوب بينديشند و تحقيق كنند اگر ديدند مي توانند با لوازم و آثار شغل او بسازند ازدواج را بپذيرند و تصميم بگيرند كه خودشان را با وضع موجود تطبيق دهند،و كانون خانواده را قرين شادماني گردانند،و اگر چنين قدرت و همتي را در خويش نديدند چه بهتر كه از اول،ازدواج را نپذيرند،اين بهتر است از اينكه ازدواج را بپذيرند و بعداً اسباب دردسر و ناراحتي همسر و فرزندانشان را فراهم سازند.
در خاتمه باز هم تكرار مي كنيم انسان با هر وضعي مي تواند زندگي كند و خودش را با شرايط موجود،تطبيق دهد.بنابراين اصل شاغل بودن مرد يك امر لازم و ضروري است ليكن نوع آن چندان مهم نيست و به هر حال قابل تحمل خواهد بود.
[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)