به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

Threaded View

  1. #1
    عضو پیشرو آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    علل ايجاد كننده اختلالات رواني ـ رفتاري

    سايت پزشكان بدون مرز-علل ايجاد كننده اختلالات رواني ـ رفتاري:
    اختلالات رواني نيز همانند اختلالات جسمي به دلايل مختلف ايجاد مي گردند كه شناخت آنها از اهميت خاص خود برخوردار است .مهمترين علل اختلالات رواني به اختصار در زير آمده است :


    تغييرات مغزي
    هر نوع تغييري كه در ساختار يا كاركرد مغز ايجاد مي شود ، می تواندباعث اختلال رواني گردد . تغييرات بيوشيمي در سطح سلول هاي عصبي ، عامل اكثر اختلالات رواني شديد است . در اينگونه مواقع ، مغز در معاينه معمولي طبيعي است .
    ضايعات ساختماني مغز به دلايل زير نيز مي تواند باعث اختلال رواني شود : عفونت ، ضربه نرسيدن خون ، خونريزي ، تومور ، مصرف طولاني الكل ، كمبود غذايي ، صرع درمان نشده و بيماري هاي پيش روند مغزي .
    عوامل ارثي:
    فقط در تعدادي از اختلالات رواني ديده مي شود كه افراد ديگري هم از فاميل بيمار به همين بيماري مبتلا باشند . يعني استعداد ابتلا به اختلال رواني گاهي مي تواند از والدين به كودكان منتقل شود اما بروز و ظهور بيماري با عوامل زيادي ارتباط دارد كه ممكن است فرد مستعد ، مبتلا به بيماري بشود يا نشود .
    تجربه دوران كودكي:
    تجربه دوران كودكي براي رشد سالم يك فرد لازم است . محبت و عشق متعادل ، راهنمايي مناسب ، تشويق و نظم و انضباط از تجربيات دوران كودكي است . اگر در دوران كودكي چنين عواملي نباشد يا اينكه كودك مكرراً در معرض تجارب ناخوشايندي قرار گيرد ، امكان اينكه در آينده دچار اختلال رواني شود زياد است .
    نزاع در فضاي خانوادگي:


    سوء تفاهم مستمر در بين اعضاي خانواده ، عدم وجود صميميت و صداقت باعث ايجاد اثرات نامطلوب بر افراد و به خصوص كودكان و نوجوانان مي شود . چنين افرادي در برخورد با فشارهاي روحي و مشكلات بعدي دچار اختلال رواني مي شوند زير كه در طول دوران زندگي گذشته ، مهارت هاي لازم براي تطابق و كنترل هيجانات خود پيدا نكرده اند .
    عوامل خاص:
    اگر فرد در جامعه امكانات و واجبات يك زندگي معمولي را نداشته باشد و با مسايلي از قبيل فقر ،‌بيكاري ،‌بي عدالتي ،‌ناامني ، ضعف ايمان و چشم و هم چشمي هاي شديد .. مواجه گردد دچار آشفتگي رواني مي گردد.
    اختلالات رواني ـ رفتاري شايع در دوران نوجواني و جواني:
    ويژگي هايي اختلالات رواني ـ رفتاري:
    ۱ . تغييرات غير طبيعي در تفكر ، عاطفه ، حافظه ، ادراك و قضاوت فرد در صحبت كردن و رفتار او شناخته مي شود ؛
    ۲ . اين تغييرات باعث ناراحتي و رنج خود فرد يا اطرافيان و يا دو طرف مي شود ؛
    ۳ . تغييرات غير طبيعي و ناراحتي هاي حاصل از آن باعث اختلال در فعاليت هاي روز مره ، شغل و ارتباط با ديگران مي گردد .
    وقتي شما يا ديگران ارتباط بي واسطه زباني داشته باشيد ، بين خود و ديگران فاصله نمي اندازيد و احساسات خود ر ا بيان مي كنيد .
    علايم هشداردهنده دوره نوجواني:


    ۱ . عدم توانايي به تأخير انداختن تمايلات ؛‌
    ۲ . اضطراب و افسردگي هاي غير گذرا ، عصبانيت هاي مكرر و زياد ؛‌
    ۳ . اختلالات در عملكرد تحصيلي ؛‌
    ۴ . پوشيدن لباس هاي غير عادي يا آرايش هاي افراطي ؛‌
    ۵ . اختلال در مراقبت از خود در زمينه هاي بهداشتي ؛
    ۶ . استفاده حتي تفريحي از سيگار و يا ساير مواد مخدر ؛‌
    ۷ . تك بعدي شدن ( اصرار وسواس گونه و غير منطقي در انجام بخشي از امور و فراموش كردن ساير جنبه هاي ضروري زندگي ) ؛‌
    ۸ . گوشه گيري ( قطع يا كاهش روابط اجتماعي ) ؛‌
    ۹ . احساس بدشانسي مستمر ؛
    ۱۰ . خودآزاري يا ديگر آزاري ؛‌
    ۱۱ . فرار از مدرسه ،‌غيبت شبانه از خانه ؛‌
    علايم هشدار دهنده دوره جواني :
    ۱ . احساس مفرط درماندگي و بي ارزشي پس از شكست در كنكور ؛‌
    ۲ . ترك خدمت و غيبت هاي طولاني و بي دليل از خدمت سربازي ؛
    ۳ . تعويض مكرر شغل و غيبت هاي غير موجه از محيط كار و كم كاري ؛
    ۴ . عصبانيت و كم حوصلگي در برخورد با اطرافيان و همكاران
    ۵ . دو دلي هاي مداوم در تصميم گيري هاي مهم زندگي مثل انتخاب شغل و ازدواج ؛
    ۶ . دعواهاي مكرر و خشونت فيزيكي با افراد خانواده ؛‌
    ۷ . احساس نااميدي مفرط و خلق افسرده ؛‌
    ۸ . گوشه گيري و انزواي اجتماعي مفرط ؛‌
    ۹. رفتار و افكار عجيب و غريب و كلام نامفهوم ؛‌
    ۱۰ . احساس مداوم تشويق و دلهره و نگراني بي دليل .
    عواقب اختلالات رواني ـ رفتاري در دوران جواني :
    ۱ . عدم موفقيت در تحصيل
    ۲ . بيكاري
    ۳ . ازدواج ناموفق
    ۴ . حاملگي ناخواسته
    ۵ .اعتياد
    ۶ . مشكلات اقتصادي
    اختلال هويت:
    اختلال هويت را ، ‌ناراحتي ذهني شدید د ررابطه با ناتواني براي تطبيق جنبه هاي مختلف « خود » در زمنيه احساس نسبتاً منطقي از خود توصيف مي كنند .
    اين اختلال در زمينه هاي گوناگوني در رابطه با هويت مثل ( الگوهاي دوستي ،‌انتخاب حرفه ، اهداف درازمدت ،‌اخلاق ، وفاداري و مسايل مذهبي و … ) مشخص مي گردد .
    اختلال هويت ،‌معمولاً از اواخر نوجواني يعني زماني كه فرد از خانواده هسته اي جدا شده و اقدام به برقراري هويتي مستقل براي خود مي نمايد ،‌ شروع مي شود .
    بنابراين اگر شما مراحل شك گيري هويت شخصي را در طي زمان و به طور صحيح و به سلامت طي ننماييد ،‌دچار سرخوردگي و عدم اعتماد مي شويد و تعادل و هماهنگي رواني شما به هم مي خورد و دچار اختلال مي شويد . شروع اختلال ،‌معمولاً با افزايش تدريجي اضطراب ،‌افسردگي ،‌فقدان علاقه به دوستان ،‌مدرسه يا فعاليت ها ،‌مشكلات خواب ،‌تغيير اشتها و عادات غذايي تظاهر مي كند . اگر علايم ،‌شناخته نشده و حل نشوند ،‌ممكن است يك بحران هويتي پديد آيد .
    افسردگي :
    در زندگي هر فرد فراز و نشيب هايي وجود دارد . اين فراز و نشيب ها تا وقتي كه بيش از اندازه افراطي نباشد ، ‌موجب مي شود كه زندگي جالب و چالش انگيز شود . اما زماني كه به طور استثنايي احساس افسردگي و غمگيني مي كنيد يا زماني كه براي يك دوره طولاني بي حوصله و گرفته هستيد ، لازم است وضعیتي را ارزيابي كنيد و به دنبال پاسخ هاي مقابله ای مناسب بگرديد .
    افسردگي ، همان قدر كه بيماري قند و سينه پهلو واقعيت دارند ، ‌واقعي و به مراتب شايع تر از آنها است . امكان دارد كه در طول زندگي فقط يك بار دچار افسردگي شويم و يا ممكن است كه اين مشكل سال هاي متمادي ما را گرفتار خود كند .
    علايم افسردگي:


    افراد دچار افسردگي باليني به مدت دو هفته يا بيشتر علايم زير را تجربه مي كنند :
    ۱ . تغيير در اشتها ،‌آنها يا كم اشتها مي شوند و وزن از دست مي دهند و يا پر اشتها و وزنشان زياد مي شود ؛‌
    ۲ . بي خوابي يا خواب بيش از حد معمول ؛
    ۳ . كاهش انرژي و احساس خستگي ؛‌
    ۴ . از دست دادن علاقه و احساس لذت نسبت به فعاليت هاي لذتبخش گذشته ؛‌
    ۵ . احساس بي ارزشي ،‌خود سرزنشي يا گنان زياد ؛‌
    ۶ . كاهش توانايي تفكر يا تمركز و مشكل در تصميم گيري ؛‌
    ۷ . افكار تكراري درباره مرگ ، افكار خودكشي .
    علايم خطرزا براي افسردگي :
    افسردگي ، بدون اخطار يا دليل آشكاري عارض مي شود . به نظر مي آيد كه برخي از افراد از نظر زيست شناختي آسيب پذيرند و در برخي از افراد ،‌عوامل محيطي و رواني نقش مهمتري را ايفا مي كنند . گرچه افسردگي ممكن است در هر سني اتفاق افتداما برخي از عوامل خطر آفرين ، آسيب پذيري فرد را افزايش مي دهند .


    ۱ . تاريخچه خانوادگي : دو سوم بيماران افسرده اعضاي خانواده اي دارند كه به افسردگي دچار بوده اند ؛‌
    ۲ . سن : افسردگي ميان زنان و مردان جواني كه احساسات غم و اندوه خود را با عصباني شدن، فرار كردن ، استفاده از مواد مخدر ، يا پرخاشگري در منزل يا مدرسه بروز مي دهند افزايش مي يابد . افسردگي ناشناخته و درمان نشده ممكن است تا جايي تشديد شود كه فرد جوان احساس كند ، مرگ تنها راه نجات او است ؛‌
    ۳ . فقدان یک شخص : افسردگي ،‌اغلب اوقات به دنبال فقدان مي آيد ،‌نه فقط فقدان شخص ،‌موقعيت يا دارايي ، بلكه از دست دادن رؤ ياها يا اميدهاي ناملموس نيز سبب افسردگي مي شود . اندوهي كه به دنبال بالاترين فقدان هاي ممكن به سراغ فرد مي آيد ( مثل مرگ كسي كه دوستش داريم ) امكان دارد تمامي عوارض افسردگي را به دنبال داشته باشد اما اختلالي روان پزشكي محسوب نشود . فقدان هاي كمتر ، مثل نقل مكان ، جدايي يا طلاق نيز ممكن است آسيب زا باشند .
    كنار نيامدن با يك فقدان احتمال دارد سبب پديد آمدن ناراحتي و خشمي شود كه ممكن است به احساس اندوه عميق و ريشه دار بدل گردد ؛
    ۴ . عزت نفس پايين : افرادي كه احساس بي كفايتي و نالايقي مي كنند ، در معرض نوعي تفكر تحريف شده قرار مي گيرند كه ممكن است به افسردگي منجر گرد ؛
    ۵ . ديگر عوامل روانشناختي : وقتي فرد نداند كه چگونه بايد احساسات و آشوب هاي به هنجار ، مثل خشم مقابله كند ،‌ممكن است زمينه براي افسردگي فراهم گردد ؛‌
    ۶ . عوامل جسماني : افسردگي ممكن است عارضه اي پيچيده ناشي از آسيب ها و بيماري هاي جسماني از جمله سكته مغزي ، صرع ، آسيب سر ،‌ كم خوني و برخي از سرطان ها باشد . بسياري از داروهايي كه كاربرد فراوان دارند ،‌مثل قرص هاي ضد بارداري ، قرص هاي رژيم لاغري و داروهاي فشار خون و … با افسردگي مرتبط شده اند . مشروب هاي الكلي و مواد مخدر ،‌بويژه كوكائين نيز تا حد زيادي در بروز افسردگي مؤثرند . در ميان سوء مصرف كنندگان اين مواد ،‌ميزان افسردگي بسيار زيادي به چشم مي خورد و ميزان سوء مصرف اين قبيل مواد نيز در ميان افراد افسرده ،‌بسيار بالاست .
    شيوه هاي مقابله با افسردگي:
    گرچه گهگاه لغزيدن موقت به پهنه افسردگي بسيار طبيعي است اما بايد براي بازگشت هر چه سريع تر به حالت عادي زودتر اقدام كرد . اگر اين احساسات ظرف چند هفته شما را رها نكرد ، از كمك حرفه اي بهره بگيريد زيرا افسردگي خفيف ممكن است ، شدت يابد . وقتي افسردگي حاد شد امكان دارد قربانيان خود را آن چنان از كار بيندازد كه ديگر نتوانند به خود كمكي بكنند . موارد زير از مفيد ترين راه هاي بيرون آمدن از حالت پكري و در خود فرورفتن است :
    ۱ . ورزش : از آنجا كه افسردگي از بي تحركي سرچشمه مي گيرد ، تمرين هاي ورزشي منظم مي توانند ، روان و جسم شما را ياري كنند . بسياري از فعاليت هاي گوناگون ، از پياده روي گرفته تا وزنه برداري ، وجود دارند كه مي توانند موجب تقويت روحيه شوند ؛ خواب و اشتها را بهبود بخشند ؛ ‌از اضطراب ، تحريك پذيري و عصانيت بكاهند و احساس تبحر و برتري را در فرد ايجاد كنند ؛‌
    ۲ . شركت د رفعاليت هاي خوشايند : مثل رفتن به كنسرت يا پارك ،‌خوردن بستني يا شام در رستوران دلخواه ،‌يا حتي رفتن به تعطيلات كوتاه مدت به كنار دريا يا كوهستان ؛‌اگر افسرده باشيد . همة اينها ممكن است جاذبه اي براي شما نداشته باشند اما اگر سعي كنيد از اين فعاليت ها لذت ببريد ،‌امكان دارد با وجود ترديدي كه داريد ،‌در روحيه تان مؤثر باشند ؛‌
    ۳ . با خود حرف زدن : همه ما روزانه با خود سخن مي گوييم و در مورد ظاهر و كارهايمان نظرهايي مي دهيم . اگر صداي دروني ما همواره انتقاد آميز است ، بايد خود را وادار سازيم كه به اظهارات انتقادي غير واقعي و منفي توجه نكنيم و تمركز خود را به چيزهايي معطوف سازيم كه دربارة خودمان دوست داريم يا چيزهايي كه به خوبي انجام مي دهيم ؛‌
    ۴ . حفظ عادات به هنجار : اگر برنامه فعاليت هاي روزانه خود را به طور منظم انجام دهيم از قبيل كلاس رفتن ، غذا خوردن و غيره ،‌در آن صورت تسلط بيشتري بر زندگي احساس مي كنيم ؛‌
    ۵ . بيان احساسات خود : گرچه ممكن است نخواهيم ديگران را در مشكلاتمان درگير كنيم اما اگر نگراني ها و احساسات خود را با آنان شريك كنيم احساس بهبود به ما دست مي دهد ؛‌
    ۶ . حفظ روابط اجتماعي : به جاي گوشه گيري ،‌ بهتر است خود را سرگرم كنيم و با ديگران مرتبط باشيم .روابط اجتماعي همچون سپري در برابر افسردگي است ،‌بدين علت كه حس تنهايي و انزوا را كاهش مي دهد ،‌ حسي كه در وجود بسياري از افراد افسرده ، رخنه مي كند . پس همانطور كه ملاحظه كرديد احساس افسردگي ، نحوه ارزيابي ما از رويدادهاي زندگي است كه به نظر ما غير قابل تحمل مي باشند .
    مهارت هاي مقابله با افسردگي:


    ۱ . مهارت مقابله اي پذيرفتن موقعيت هاي ناخوشايند ، زماني كه خارج از كنترل شماست .
    مهمترين اصل در مورد تغيير يك موقعيت ناخوشايند ،‌واقع بيني است . شما بايد اين حقيقت را بپذيريد كه بسياري از رويدادهاي زندگي كه به احساس افسردگي شما منجر مي شود ،‌خارج از كنترل شماست . بنابراين سازگارانه نيست كه خود را با اين گونه افكار غير واقع بينانه ناراحت كنيد .
    « چرا بايد اين اتفاق مي افتاد ؟ »
    « كاش طور ديگري عمل مي كردم »
    « اين منصفانه نيست »
    « كاش شانس ديگري داشتم » ؛
    ۲ . مهارت مقابه تقويت روابط شخصي با استفاده از مهارت هاي اجتماعي ،‌جرأت ورزي و مذاكره .
    ا زجمله رويدادهاي زندگي كه گاهي مي توانيد بر روي آنها تاثير بگذاريد ، رويدادهايي است كه به روابط بين فردي مربوط مي شود . اگر به دليل آنكه كسي با شما درست برخورد نكرده يا نيازهاي شما را برآورده نكرده است ، احساس ناراحتي مي كنيد ،‌مي توانید از طريق مذاكره و گفتگو ،‌يا از طريق استفاده از مهارت ها ي اجتماعي و جرأتمندي ،‌موقعيت را تغيير بدهيد .
    از جمله عواملي كه با مهارت هاي اجتماعي موفق مرتبط مي باشند ،‌ عبارتند از :
    -توجه كردن به گفته هاي فرد مقابل ؛
    - ترغيب و تشويق فرد مقابل به ابزار عقايد خود ؛
    - مكث كردن در پايان صحبت و ايجاد تعادل بين ابراز علاقه به صحبت هاي فرد مقابل و حرف زدن در مورد خود ؛
    - داشتن ظاهري آراسته .
    ساير مهارت هاي اجتماعي مهم براي مقابله با احساس افسردگي ،‌شامل برقراري تماس چشمي مناسب و خود افشاگري به اندازه كافي است در مورد تماس چشمی،افراد ترجیح می دهند دوستان جدیدشان با آنها چشمي برقرار كنند تا نسبت به هم احساس صميميت كنند اما نه آنقدر زياد كه به احساس خيره شدن بيانجامد . همين شرايط د رمورد خود افشاگري نيز صادق است . دادن اطلاعات كافي در مورد خود به ديگران براي برقراري ارتباط در سطح فردي خوب است . اما مراقب باشيد با خود افشاگري هاي زياد از حد ،‌دوستان جديد خود خسته نكنيد . براي برخورداري از مهارت هاي خوب اجتماعي ،‌شما بايد خود را با انواع رفتارهايي كه براي ديگران مطلوب و نامطلوبند سازگار كنيد .
    هنگام كسب مهارت هاي اجتماعي ، آگاهي از ارتباط بي واسطه ارزشمند است . وقتي شما بدون واسطه باديگران ارتباط برقرار مي كنيد ،‌فعالانه با ديگران درگير مي شويد ، به طور كلامي و غير كلامي آنها را همراهي مي كنيد و اين احساس را به آنها انتقال مي دهيد كه با آنها هستيد .
    راه هاي ديگر بيان بي واسطه بودن ، يادگيري و استفاده از اسامي افراد و استفاده از زبان بي واسطه است . وقتي افراد هنگام تماس با شما با تحمل زحمت زياد ، اسامي شما را به كار مي برند ،‌ احساسا می كنيد كه به شما علاقمندند .
    استفاده از زبان بي واسطه يك شيوه ارتباط شخصي و مستقيم با ديگران است ولي استفاده از زبان با واسطه نوعي احساس دوري و جدايي را به فرد مقابل انتقال مي دهد .
    نمونه هايي از زبان با واسطه و بي واسطه از اين قرارند :


    - آن گزارش بد نبود ؛
    - احساس اوليه من نسبت به شما حاكی از احترام است ؛
    - رابطه دوستي ما نسبتاً نزديك و صميمانه است ؛
    - مي دانيد يك جوري از دست شما ناراحتم .
    عبارات بالا را اگر به صورت زير بيان كنيد بيشتر به زبان بي واسطه تبديل خواهد شد :
    - گزارش شما عالي بود ؛‌
    - من براي شما احترام قايلم ؛‌
    - احساس مي كنم فرد با استعدادي هستيد ؛
    - مهارت شما را در برخورد با ديگران تحسين مي كنم ؛
    - احساس م ي كنم با شما خيلي نزديك هستم ؛
    - از دستتان عصباني هستم .
    ۳ . مهارت جرأت ورزي
    جرأت ورزي يعني دفاع از حقوق ديگران ، به اين معني كه قادر باشيد نقطه نظرات خودتان را بيان كنيد ،‌بدون تحقير كردن يا پايين آوردن افراد ديگر و يا كم كردن ارزش نيازهاي آنها در موقعيت هاي مختلف . افراد جرأت ورز ، براي خود و ديگران احترام قايلند و اجازه نمي دهند كه ديگران از آنها سوء استفاده كنند ؛
    ۴ . مهارت مقابله اي شيوه حل مسأله يا مشكل
    حل مسأله روشي است كه شما مي توانيد در هنگام برنامه ريزی براي برخورد با مشكلات زندگي از آن استفاده كنيد . استفاده از روش هاي حل مسأله موجب ايجاد اعتماد به نفس در شما مي شود . در اين مهارت براي دستيابي به يك تصميم معتبربراي پاسخگويي به مشكلات و گرفتاري ها بايد مراحل زير را طي نماييد .


    - ادرك خويشتن : قدم اول در حل مشكل به طور موفقيت آميز اين است كه شما اين ادراك را در خود پرورش دهيد كه « مي توانيد مشكل را حل كنيد » . شما بايد موقعيت هاي مشكل زا را به عنوان بخشي از زندگي خودتان تلقي كنيد و بدانيد كه مقابله منطقي و آرام با مشكلات ،‌ مهمتر و بهتر از برخورد تكانشي با مشكلات است .
    - تعريف مسأله : اولين كاري كه در موقع مواجه شدن با يك مشكل يا تهديد مي توانيد انجام دهيد ، شناخت دقيق مسأله است . مشكلات اساسي را مشخص وسپس فهرستي از اهداف خودتان را تهيه كنيد . در اين مرحله از حمايت ديگران نيز مي توانيد بهره مند شويد .
    - فهرست كردن راه حل هاي مختلف : در اين مرحله شما تمام راه حل هاي احتمالي را بررسي و يادداشت مي كنيد و راه حل مناسب تر را يادداشت مي كنيد . در اين مرحله نيز مي توانيد از افراد حمايت كننده بهره بگيريد .
    - تصميم گيري : در اين مرحله ، پس از تعريف دقيق مشكل و بررسي راه حل هاي مختلف ، آماده ايد تا درباره يك شيوه كار تصميم بگيريد . چنانچه از مشكلاتي كه در پيش روي داريد شناخت كامل داشته باشيد و فهرستي از راه حل هاي مختلف را نيز تهيه كرده باشيد ، تصميم گير ي بسيار ساده خواهد بود .
    - امتحان كردن : اگر راه كار شما موفقيت آميز بود چه بهتر ، در غير اين صورت ، بايد مراحل حل مسأله را مجدداً مرور كنيد و به سئوالات زير پاسخ دهيد :
    آيا مشكل را به درستي مشخص كرده ايد ؟ آيا تمام راه حل هاي ممكن را در نظر گرفته ايد ؟
    بنابراين از مطالب بالا به دو نتيجه مي رسيم ، اول اينكه حل مسأله مهارتي مؤثر براي مقابله با افسردگي است ؛ دوم اينكه وقتي افسرده هستيد بايد خودتان را مجبور به فعاليت كنيد ؛
    ۵ . مهارت مقابله اي پاداش دادن به موفقيت هاي خود
    مهارت مقابله اي پاداش دادن به موفقيت هاي خود براي افراد افسرده ،‌بسيار مناسب است .
    افراد افسرده براي موفقيت ها و دستاوردهاي خود ارزش قايل نيستند چون آنها بر جنبه هاي منفي خود تمركز مي كنند ؛ دستاوردهاي خود را دست كم مي گيرند و خود را شايسته قدرداني و تشكر نمي دانند و از مهارت تقويت خود استفاده مؤثر نمي كنند.
    اضطراب:
    اضطراب واژه اي است كه عموماً‌ در توصيف يك حالت خاص با احساسي از فشار دروني ترس يا هراس به كار مي رود . اغلب ، اصطلاح ترس و اضطراب به صورت مترادف به كار مي روند . تمايزي كه مي توان بين اين دو اصطلاح قايل شد آن است كه ترس ، اغلب به ارزيابي اوليه از يك خطر واقعي بر مي گردد . در حالي كه اضطراب ، بيشتر به حالت هيجاني نگراني و دلواپسي به علت خطري نامعلوم اطلاق مي شود .
    اضطراب در برخي از رويدادهاي زندگي كه در وضعيت خطرناكي قرار داريم واكنش طبيعي است در چنين شرايطي كار اضطراب ، بسيج نيروي دفاعي بدن است تا به شما هشدار دهد كه گوش به زنگ باشيد و خود را از خطر حفظ كنيد .
    زماني كه ارزيابي اوليه شما از خطري قريب الوقوع ، واقع بينانه و درست باشد ، بايد به دنبال يافتن پاسخ مقابله اي مناسب باشيد. داشتن اضطراب نه تنها اشكالي ندارد بلكه در طول فرآيند مقابله به شما انرژي و نيرو مي دهد . اضطراب زماني مشكل آفرين است كه شما بدون دليل موجه احساس ناراحتي كنيد ، در نتيجه شما بي جهت دچار رنج و عذاب مي شويد زيرا بدن و ذهن شما براي دقع خطر يا تهديدي كه به طور اشتباه براي خود ايجاد كرده ايد بر انگيخته مي شود.
    انواع اضطراب:
    اضطراب ممكن است به شكل هاي گوناگون ، شامل حملات وحشت زدگي ، ترس مفرط از برخي اشيا و موقيعت ها و اضطراب مزمن نامشخص بروز كند هراس هاي ويژه ، شايع ترين اختلال اضطرابي در ميان مردم است .
    علايم اضطراب:
    علايم اضطراب شامل مجموعه اي از علايم بدني ، فكري و رواني است .
    ۱. علايم بدني : وقتي مضطرب هستيد بدنتان با تپش قلب ، تنگي نفس ، ازدست دادن اشتها ، تهوع ، بي خوابي ، تكرار ادرار ،چهره بر افروخته ، تعريق ، اختلال گفتار و بيقراري واكنش نشان مي دهد ؛
    ۲. علايم تفكر : اضطراب موجب سردرگمي ، اختلال در حافظه و تمركز ، حواس پرتي ، ترس از دست دادن كنترل ، كمرويي ، گوش به زنگي و افكار تكرار شونده مي شود.
    ۳. علايم رواني : وقتي مضطرب هستيد ، عصبي ، بي طاقت ، نگران ، هشيار ، وحشت زده ، دلواپس ، افسرده و هيجان زده مي شويد .
    شيوه هاي مقابله با اضطراب:


    ۱ . مهارت مقابله اي شناخت علايم اضطراب
    اولين قدم در مقابله با اضطراب ، شناخت علايم اضطراب و چگونگي اثر اين علايم بر خودتان است . همانطوريكه اشاره شد، اضطراب هم مي تواند به شما نيرو ببخشد و شما را براي برخورد با مشكل آماده كند و هم مي تواند عملكرد طبيعي شما را مختل سازد ؛‌
    ۲. مهارت مقابله اي اجتناب از تنبيه و سرزنش بيهوده خويشتن
    شما بايد قبول كنيد كه اضطراب بخشي از زندگي است و هر فردي ممكن است به آن دچار شود. پس نبايد با افكار منفي ، خودتان را سرزنش كنيد و با خود سئوالاتی مثل ( من آدم ضعيفي هستم ـ من عصبي هستم ـ هيچ كس مثل من مضطرب نمي شود و … ) را تكرار كنيد .
    شما بايد بر مهارت هاي مقابله با اضطراب مسلط شويد و نيروي با ارزش خود را با تنبيه و سرزنش بيهوده خود به هدر ندهيد ؛
    ۳ . مهارت مقابله اي كنترل بدن براي خود آرام سازي خودتان
    شما با تمركز بر بدن خود از طريق خود آرام سازي ، مي توانيد بر اضطرابتان غلبه يابيد . به عنوان مثال فرض كنيد در حال سخنراني يا انجام كاري در مقابل يك جمعيت هستيد كه بدنتان علايم اضطراب را نشان مي دهد . در اين حالت بايد به جاي اينكه وحشت كنيد و كنترل خود را از دست بدهيد . به خودتان بگوييد : « خوب لازم است ، نفس عميقي بكشم و آرام باشم » .
    مزيت استفاده از واكنش هاي بدني به عنوان علامتي براي شروع خود آرام سازي ، اين است كه احساس مي كنيد در هر شرايطي آماده مقابله با اضطراب هستيد . بدين ترتيب مهارت مقابله با اضطراب ، در همه جا همراتان است .
    ۴ . مهارت مقابله اي كنترل رژيم غذايي و ورزش
    يكي از راه هاي مقابله با اضطراب كنترل رژيم غذايي و ورزش است . داشتن رژيم غذايي مناسب بدون مواد محرك مثل نيكوتين و كافئين مي تواند اضطراب شما را كنترل كند . به خاطر داشته باشيد كه علاوه بر قهوه و چاي ، بسياري از نوشيدني هاي غير الكلي نيز داراي كافئين هستند . حفظ تعادل در مصرف قند نيز بسيار مهم است .
    بعد از يافتن يك رژيم غذايي مناسب ، بهتر است يك ورزش مناسب را هم در نظر داشته باشيد .
    ورزش مهارت مقابله اي خوبي است زيرا در سلامت جسم و روان نقش مهمي دارد .
    اضطراب امتحان:
    منظور از اضطراب امتحان ، واكنش هاي هيجاني دانش آموز و دانشجو در هنگام امتحانات است كه البته مي تواند غير منطقي باشد . امروزه ثابت شده است كه آشنايي با روش ها و رموز گذرانيدن امتحان ، بيشتر از فراگيري مطالب درسي در كسب موفقيت امتحان دهندگان تاثير دارد .
    پاره اي از عوامل تشديد اضطراب امتحان عبارتند از :
    - تاكيدهاي فراوان آموزگاران در كلاس هاي درس ؛
    - يادآوري هاي مدير و ناظم همراه تهديد و ترساندن ؛‌
    - سفارش هاي شبانه روزي پدر و مادر ؛
    - شكل چيدن ميز و صندلي در سالن امتحانات ؛
    - وجود ناظران ناآشنا در سالن ؛
    - بازديدهاي بازرسان اداره .
    برخي روش هاي غلبه بر اضطراب ناشي از امتحان عبارتند از :


    ۱ . استفاده از امتحانات فرضي كه داراي فوايد زير است :
    ـ كاهش ميزان اضطراب ؛
    ـ خنثي سازي تدريجي حساسيت فرد نسبت به آزمون اصلي و جلسه امتحان .
    ۲ . آشنايي با روش مطالعه صحيح ؛
    لازم است در مطالعه ، هدف و برنامه خود را مشخص كنيد و هدف ها را جز به جز تنظيم نموده و در حين مطالعه آنها را به ياد داشته باشيد .
    ۳ . انتخاب محل مناسب براي مطالع شامل :
    الف ـ آماده كردن وسايل كار ؛
    ب ـ استفاده از نور كافي .

  2. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (پنجشنبه 24 اردیبهشت 88)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.