به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 دلیل ترس از ایجاد تغییر در زندگی

    ایجاد تغییر در زندگـی ممکن است کمی ترس آور باشد، و بـا وجـود اینکه عمـیقاً می‌خواهید عنان سرنوشت خود را در دست گیرید، باز هیچ کاری نمی توانید پیش ببرید چون از ایـجاد آن تغییر وحشت دارید. در این مقاله به علت‌های تـرس شما می‌پردازیم و به شما کمک می‌کنیم که با آن مقابله کنید.

    1. ترس از ناشناخته‌ها

    ترس از ناشناخته‌ها باعث می‌شود افراد نتوانند از فرصت‌ها استفاده کرده و در موقعیت‌هایی که چندان خوشایندشان نیست باقی بمانند. هر موقع صحبت از تغییر پیش می‌آید، مردم به گفتن "چه پیش خواهد آمد" می‌افتند.

    اگه اشتباه کنم چی میشه؟

    اگه بدتر از اینکه الان هست بشه، چی میشه؟

    اگه شکست بخورم چی میشه؟

    با خودتان فکر می‌کنید موقعیتی که الان دارید بهتر است و به همین خاطر همه ی ایده‌ها و افکار تازه برای تغییر را در ذهنتان دفن می‌کنید. و فکر میکنید باید همین جایی که هستید باقی بمانید. گوی شیشه ای هم ندارید که پیش بینی کنید در آینده چه روی می‌دهد، به همین خاطر نمی توانید مطمئن باشید که نتیجه کارتان چه خواهد شد. از آنچه که الان دارید مطلعید و با خودتان می‌گویید که این که دارید چندان هم بد نیست. درست است؟ ترس از ناشناخته‌ها یکی از مهمترین دلایلی است که افراد را از ایجاد هر نوع تغییر مثبت در زندگیشان باز می‌دارد.

    اگر ذهنتان را آزاد بگذارید، تا هر وقت که بخواهید برایتان تصورات منفی خلق می‌کند. اما کمی در موردش فکر کنید. شما توانایی فکر کردن به بدترین چیزهایی که ممکن است اتفاق بیفتد را دارید، پس چرا از این انرژی خود برای تصور بهترین چیزهایی که ممکن است اتفاق بیفتد استفاده نمی کنید؟ فقط باید تمرکز کنید. وقتی شانس این هم وجود دارد که نتیجه کارتان خوب باشد، چرا وقتتان را برای فکر کردن در مورد اتفاقات بد هدر می‌دهید؟ هر انتخابی که بکنید، فرصت‌های جدیدی پیش روی شما می‌گذارد. فرصت‌هایی که حتی فکرش را هم نمی توانستید بکنید.

    به نظر من هیچ انتخابی نادرست نیست، فقط فرصت‌هایی که به واسطه آن انتخاب برای ما پیش می‌آید با هم متفاوت هستند. اگر انتخاب‌های خود را مهیج و باارزش بدانید، تجربه ناشناخته‌ها برایتان ساده تر خواهد شد. فقط باید تصمیم بگیرید که چه کاری را می‌خواهید در حال حاضر انجام دهید. یادتان باشد انتخاب غلط وجود ندارد. آیا این طرز تفکر باعث نمی شود احساس بهتری به این تغییر داشته باشید؟


    2. عدم اطمینان به خود

    وقتی در نظر دارید که تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، تردید دارید که آیا واقعاً از عهده آن برمی آیید یا نه. در این موقعیت‌ها همه چیز بزرگتر و دشوارتر از آنچه که هست به نظر می‌رسد و وقتی به آن نگاه می‌کنید به نظرتان کار بسیار سختی می‌آید. معمواً از خودتان می‌پرسید، "چه کسی می‌تواند این کار را انجام دهد؟ من که نمی توانم کار خیلی دشواری است."

    اگر بخواهید چیزهای بزرگ به دست آورید یا حتی فقط به آرامش درونی برسید، باید بتوانید از آن قلمرو آرامش خود بیرون آمده و چیزهای جدید را امتحان کنید. اگر موفق هم نشوید، حداقل تلاشتان را کرده اید و تا آخر عمرتان افسوس نمی خورید که چرا آن قدم را در زندگی برنداشتید. با امتحان کردن چیزهای تازه، دانشتان هم بیشتر شده و چیزهای جدید یاد می‌گیرید که در آینده به دردتان خواهد خورد. و از اینکه توانسته اید در یک موقعیت دیگر هم موفق شوید، اعتماد به نفستان بالا می‌رود.

    3. تنها حس کردن خود و تقلا برای تصمیم گیری

    گاهی اوقات وقتی موقعیت‌های دشوار در زندگی پیش می‌آید، احساس می‌کنید که تنها آدم روی زمین هستید که باید این تصمیم را بگیرید. فکر می‌کنید برای اطمینان از اینکه کار درستی را انجام می‌دهید نیاز به حمایت و اطمینان افراد دیگر دارید. نظر همه را می‌پرسید تا مجبور نباشید به تنهایی تصمیم بگیرید. از تجربه شخصی خودم میگویم که همیشه سخت ترین قسمت گرفتن تصمیم، تقلا و عذاب دادن خود برای گرفتن آن است. آنقدر به خودمان فشار می‌آوریم که هم خودمان و هم افراد دور و برمان را حسابی خسته و بیمار می‌کنیم. و وقتی با هزار زور و تقلا تصمیم نهایی را می‌گییم، احساس می‌کنیم که باری سنگین از روی دوشمان برداشته شده و از تصمیمی که گرفته ایم احساس آزادی و هیجان می‌کنیم. اما آن بخش تقلا برای تصمیم گیری است که ممکن است از ادامه راه دلسردتان کند. به این خاطر به نفعتان است که هرچه سریعتر تصمیمتان را گرفته و کارتان را جلو ببرید.

    4. تصور اینکه فقط یک انتخاب دارید

    گاهی اوقات وقتی برای گرفتن یک تصمیم بزرگ و مهم تلاش می‌کنید، اگر نخواهید که وضعیت موجود را قبول کنید فکر می‌کنید که فقط یک انتخاب پیش رویتان است. مثلاً یا باید در شغلی که از آن متنفرید باقی بمانید، یا اینکه از آن بیرون بیایید و بیکار باشید. و تصورات دیگری هم که پشت این مسئله می‌آید: من تا آخر عمر بیکار می‌مانم و هیچ کاری گیرم نمی آید و باید از گرسنگی بمیرم. چون انتخاب دیگری پیش رویتان قرار نگرفته، فکر میکنید که فقط یک انتخاب دارید. اما واقعیت این است که انتخاب‌های دیگری هم برایتان وجود دارد. فقط کافی است کمی فکر کنید تا لیستی از راه حل‌ها جلوی رویتان سبز شود.

    5. توجه به مسائل ظاهری

    مشکل دیگری که برای ایجاد تغییر برای اکثر افراد پیش می‌آید این است که برای تعریف هویت و ارزشمان، به مسائل ظاهری و بیرونی توجه میکنیم (اینکه کارمان چیست، دارایی‌هایمان چقدر است، درآمد ماهیانه مان چقدر است و ...). اگر آخرین مدل ست تلویزیون را نداشته باشیم، احساس می‌کنیم که در زندگی شکست خورده هستیم. برای از دست دادن همه ثروتمان نمی توانیم ریسک کنیم. چون این دارایی و ثروت ماست که هویت ما را تشکیل می‌دهد. مردم معمولاً از کارمان سؤال می‌کنند و همین باعث می‌شود که شغلمان هم جزئی از هویتمان باشد.

    اما چیز دیگری که بیشتر باید به آن توجه کنیم، ارزش روابطمان با دیگران است و اینکه چطور می‌توانیم به آنها کمک کنیم. وقتی به بقیه کمک میکنید (قدردانی آنها را میبینید و خودتان حس می‌کنید که مفید واقع شده اید) احساس خوبی به شما دست می‌دهد. و این لذت بسیار عمیق تر از لذتی است که از خرید آخرین دستگاه تلویزیون عایدتان می‌شود.

    و اینکه زندگی ای داشته باشید که خودتان از آن لذت ببرید، بسیار مهمتر از ادامه دادن به شغلی است که از آن تنفر دارید. چیزی که من از آن اطمینان دارم این است که موقع مرگ چیزی که به یاد ما می‌ماند، آخرین ماشینی که راندیم یا خانه بزرگی که در آن سکونت داشتیم نیست، این روابطمان با دیگران است که همیشه در ذهن ما ماندگار خواهد بود.


    6. در بند کردن خود به خاطر مسائل مختلف

    به همراه توجه به مسائل ظاهری و بیرونی، این واقعیت می‌آید که ما به دارایی‌ها و مقام و قدرتمان بعنوان یک منبع اطمینان و امنیت نگاه می‌کنیم. مردم عادت دارند در شغل‌هایی که از آن متنفرند بمانند و مدام با خود می‌گویند که تا وقتی که از تمام مرخصی‌هایم استفاده کردم اینجا می‌مانم یا تا وقتی حقوق بازنشستگیم را گرفتم می‌مانم. اما این فقط در ذهن آنهاست، در عمل هیچوقت آن روز نخواهد آمد. آیا وقتی 80 سالتان شد خوشحال خواهید بود که همه عمرتان را در کاری که از آن نفرت داشتید به خاطر چند روز مرخصی تلف کردید؟ همین فکرهاست که باعث می‌شود مدتی طولانی اسیر موقعیت‌هایی شویم که به هیچ وجه از آن راضی نیستیم.

    لازم نیست خودتان را با هر اتفاقی که می‌افتد، تطبیق دهید
    بدترین قسمت ترس از تغییر آنجاست که می‌توانید برای هر چه که اتفاق بیفتد، خودتان را هماهنگ کنید. اینطوری کمی از ترس آن هم ریخته می‌شود. واقعیت این است که این راه زندگی بسیار وحشت آورتر است چون احساس نمی کنید که اتفاقاتی که برایتان می‌افتد در اختیار و کنترل شماست، و همیشه از این می‌ترسید که چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر این جرات را داشته باشید که در مواقع لزوم تغییری به زندگیتان وارد کنید، نه تنها باعث می‌شود کنترل زندگیتان را در دست گیرید، بلکه زندگیتان را سرشار از لذت و هدف خواهد کرد. آیا این واقعاً آن چیزی نیست که همه ما دنبالش هستیم.




    -----------------------------------------
    www.seemorgh.com/lifestyle

  2. 7 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (شنبه 01 بهمن 90)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: 6 دلیل ترس از ایجاد تغییر در زندگی

    کيوان عزيز
    ممنون از مقاله انتخابيتون.
    راستش من در آستانه يه تغيير تو زندگيم هستم. درواقع تصميممو گرفتم ويه کوچولو بررسي نهائي مونده. البته وقتي نهائي بشه هم روي وقت گذاريم تو تالار خيلي تاثير گذاره وممکنه کمتر برسم بيام.
    اين مطالب خيلي بهم کمک کرد که بتونم به اون ترس کذائي غلبه کنم.

  4. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (دوشنبه 14 اردیبهشت 88), Mohammad! (سه شنبه 09 دی 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 98
    آخرين نوشته: شنبه 05 مهر 93, 01:51
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 اردیبهشت 93, 09:49
  3. میخوام تغییرکنم...
    توسط tamanna139269 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: شنبه 29 تیر 92, 22:43
  4. آیا تنها راه نجات زندگی ام تغییر خودم است؟ این تغییر یعنی چی؟
    توسط خاموش در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 فروردین 90, 12:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.