سلام.
من دختری 22ساله،دانشجوی سال سوم ، اولین فرزند خانواده 6 نفریمان هستم.وضع مالی متوسط به بالایی داریم وخانواده ای نسبتآ مذهبی !
اخیرآ پسرعمه ام به من ابراز علاقه کرده،او پسری27 ساله، دیپلمه و دارای شغل آزاد(پیمان کار یک شرکت ساختمانی ) است
خانواده عمه ام ساکن روستا هستند ولی پسر عمه ام حدود 10 سال است در کرج مشغول به کار است
او مدعی است که سالهاست به من علاقه دارد و بدون من زندگی برایش بی معناست.یکباربه درخواست اون با هم صحبت کردیم!
می گفت:خوشبختی توبرام از هرچیزی با ارزش تره، حالا با من یا بدون من!
وقتی ازش پرسیدم چه ویژگی در من باعث این علاقه شده گفت: فهم و نجابت و حیای شما منو دیونه کرده
می خوام بگم از اون جوونای کوته فکر نیست که عاشق چشم وابروی کسی بشه!
اوپسر خوب و سر به راهی است،اما شرایط خوبی ندارد!
می گوید به خاطر من حاضر است هر کاری بکند و شرایط را مطابق میل من تغییر دهد.قصد ادامه تحصیل هم دارد اما نه به خاطر من ،خودش علاقه زیادی به ادامه تحصیل دارد ولی با وجود مشکلات تا بحال موفق نشده اما الان اقدام کرده است.
گاهی هم دست به کارهای غیر منطقی می زند،
مثلآ وقتی درجواب درخواستش گفتم "من احترام زیادی برای تو و خانوادت قائلم ،ولی نمی تونم با شرایطی که داری کنار بیام" و بهش جواب منفی دادم از شب تا صبح زیر بارون مونده بود و بعدش چند روز تو بیمارستان بستری شد!
یا اینکه
از طریق عمه کوچکترم متوجه شدم چند سالی مخفیانه به شهر ما می آمده و از دور مرا می دیده
من به شدت دچار تردید و دو دلی هستم، از طرفی او را پسری خوب،نجیب ،مودب ، بااعتمادبه نفس و با اراده بالا میدانم ازطرف دیگر فکر میکنم ما زیاد به درد هم نمی خوریم و اینا برای شروع یه زندگی کافی نیست!
هنوز پدر و مادرم چیزی نمی دانند،نمی دانم اگر متوجه شوند چه نظری خواهند داشت
نمی دانم چطور باید از عشق او مطمئن شوم!
اصلآ نمی دانم می توان نامش را عشق گذاشت یا نه؟
قبل از اینکه این موضوع مطرح بشه بخاطر تمام صفات خوبی که داشت احترام زیادی براش قائل بودم و به عنوان یه پسرعمه دوستش داشتم اما حالا که این موضوع مطرح شده تو این دوست داشتن دچار تردید شدم
نمی دانم آیا من هم اورا به عنوان شوهرم دوست دارم یا نه؟
اصلا نمی دونم چی کارکنم،حسابی هم از درس و مشق اوفتادم !
خواهش میکنم کمکم کنید!!!!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)