با سلام خدمت تمامي دوستان عزيز در تالار همدردي مخصوصا آني عزيز و نقاب،دوست عزيزم.
با توجه به مسائل اخيري كه برام تو تالار پيش اومد من در جواب به مشكل يكي از دوستان (كه البته توسط خودش تحريف شده بود و همين باعث شد كه من پيشنهادهايي از روي عصبانيت بدم) به اين نتيجه رسيدم كه واقعا صلاحيت ندارم تو تالار بمونم و كسي رو راهنمايي كنم،
من بعنوان كسي كه خودم مشكل رواني دارم وقتي ميبينم نميتونم به خشم خودم غلبه كنم نبايد بيام و ديگران رو راهنمايي كنم.
از دوستان ميخوام هر كسي رو كه راهنمايي كردم،چه درست و چه غلط،اصلا به راهنماييهاي من توجه نكنند و اونها رو بذارن رو حساب مشكل رواني من.
راستش اين اواخر خيلي دارم تو زندگيم اشتباه ميكنم،همش اشتباه.
نياز دارم يه مدت برم و خودم رو پيدا كنم و از گذشتم درس بگيرم.
البته ديگه به تالار بر نميگردم،به خاطر اينكه اگر هم سوالي برام در ذهنم مطرح شده باشه مطمئنا در ذهن خيليهاي ديگه هم مطرح ميشه كه اونها ميان و اينجا مطرح ميكنن و من هم ميتونم با خوندن اون مطالب براي سوالم جواب پيدا كنم.
بنابر اين من رو ببخشيد اگر به كسي بدي كردم،حلالم كنيد.
در ضمن آقا سجاد مطمئنم داري اين پست رو ميخوني،از اين به بعد سعي كن هر مشكلي رو خواستي جايي مطرح كني اصل ماجرا رو بگو و قيافهي حق به جانب نگير كه ديگران هم بيان و فكر كنن كه مقصر 100% طرف مقابلتونه و با توجه به اون پيشنهاد بدن.
در ضمن،حواست باشه،در رابطه با اين رفتار خانمت،مقصر خودتي نه اون،اولا در رابطه با رابطهي جنسيتون اشتباه كردي كه ايشون رو به اين حال انداختي،دوما الان ديگه داري بد رفتار ميكني،در اولين فرصت زنگ ميزني بهش باهاش قرار ميذاري ازش به خاطر رفتار امروزت معذرت ميخواي و همچنين از پدر ايشون به خاطر رفتار زشتت كه باهاش داشتي معذرت ميخواي،ابراز پشيماني ميكني و بهش قول ميدي كه دوباره همه چيز رو از اول با نام و ياد خدا شروع ميكني.مطمئن باش خدا با توست،فقط اونقدر مرد باش و با جرات برو بهش بگو كه اشتباه كردي و ازش معذرت بخواه.
انشاا... كه به زودي ميريد سر خونه زندگيتون و همهي اين جريانات ختم به خير ميشه انشاا...
يه روز به همهي اين ماجراها ميخندي.
از خداوند ميخوام كه مشكلت هر چه زودتر به خوبي و خوشي حل بشه و رابطهات با خانمت بشه مثل روزهاي اولتون.
دوستان،همگي شما رو به خداي بزرگ ميسپارم.
التماس دعا.
خدانگهدار
علاقه مندی ها (Bookmarks)