به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 49
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    با عرض سلام خدمت دوستان عزيز و هميشه همراه تالار همدردي

    راستش مدتيه كه قصد داشتم اين مسأله رو در تالار مطرح كنم تا از راهنماييهاي شما دوستان و كارشناسان تالار استفاده كنم ، اين شد كه تصميمم جدي شد و الان در خدمتتون هستم


    دوستان عزيز بعد از اون ماجرايي كه حتما خونديد و مي دونيد يعني از همون چهار پنج ماه پيش و قضيه طلاق و ... خانواده و فاميل و حتي محيط كار با وجود اينكه شرايط من رو مي دونستند اما سفارش به ازدواج مي كردند و مي كنند ( مجدد)

    از اون زمان تا الان هر روز با سفارش و پيشنهادهاي زيادي مواجه ميشم كه بيشتر وقتها باعث اذيت شدن من ميشه ، اولا كه بعد از اون ماجرا به عقيده خودم بايستي مدتي به خودم حداقل فرصت مي دادم تا از اون حالت خارج بشم و بتونم درست تصميم بگيم اما نمي دونم چرا حتي خانواده منو درك نمي كنند و همكاران ( چون در محيط تقريبا مذهبي و فرهنگي كار مي كنم ) بيشتر به ازدواج بنده گير مي دهند .

    اما بريم سر اصل قضيه :
    دوستان عزيز من تقريبا بين سه راهي گير كردم ، الان موضوع رو روشنتر مي كنم .

    راستش از همون حدود پنج ماه پيش خانواده بيشتر نظرشون اين بوده كه با توجه به مساله قبل و اون اتفاق ديگه به غريبه اطمينان نكنم و بيام از بين فاميل خودمون انتخاب كنم اما من در بين فاميل كسي رو نمي شناسم كه به دردم بخوره با اينكه مواردي پيشنهاد شده اما با روحيات و اخلاق و معيارهاي من سازگاري ندارند ولي همچنان اين پيشنهادت بود مخصوصا به دختر داييم گير داده بودند كه خوشبختانه بعد از اينكه من به صراحت گفتم كه به دردم نمي خورن ايشون هم هفته پيش نامزد كردن الحمدالله:D

    ولي اين بار مادرم دختر خاله ام رو پيش مي كشه ؛ با اينكه دختر خوبيه و الان هم دانشجوست و از لحاظ خانوادگي و اخلاقي نمره مثبت بهش مي دم اما نمي دونم چرا به ازدواج فاميلي علاقه اي ندارم .....

    اما مواردي كه همكاران پيشنهاد مي دن اونها هم چون آشنايي باهاشون ندارم باز هم ترديد دارم و باعث شده كوچيكترين قدمي بر ندارم و حتي بهشون فكر هم نكنم ....

    و اما مهمترين مورد ، و اصل قضيه مربوط ميشه به قبل از اون جريان ( ازدواج اول = حماقت من )

    زماني كه عضو اين تالار بودم با عنوان كارشناس افتخاري خب دوستان زيادي مشكلاتشون رو از طريق فضاي عمومي تالار مطرح مي كردند و بنده هم بسيار مقيد بودم به رعايت قوانين و عدم برقراري ارتباط خصوصي با كاربران اما يكي از اعضا تالار از طريق ايميل مشكل خودشون رو مطرح كردند كه البته مشكل حادي هم نبود و بنده هم راهنمايي كردم اون زمان موقعي بود كه من با نامزدم ارتباط داشتم و قصد ازدواج داشتيم .....
    خلاصه با برقراري چند ارتباط از طريق ايميل مشكل ايشون حل شد البته با مشورت با مدير همدردي و راهنمايي اون دختر خانم به مشاوره ....

    ايشون تا حدودي در جريان زندگي من قرار گرفتند و مي دونستند كه من نامزد دارم و خلاصه اون جريان گذشت .....

    تا اينكه بحث طلاق از اون خانم دروغگو پيش اومد و جريانش رو هم كه به صورت مفصل براتون نوشتم ....

    همون موقع اون دختر خانمي كه با مشورت با بنده مشكلشون حل شده بود جوياي حال و احوال من شدند و از اونجايي كه من حال روحيه مناسبي نداشتم با ايشون درد و دل كردم و جريان رو گفتم و باعث شد كه باز هم از طريق ايميل باهاشون در ارتباط باشم ...
    ممكنه بگيد بازم اشتباه كرديد اما حقيقت اينه كه من هيچ احساسي نسبت به اون دختر نداشتم و بيشتر هدف درد و دل بود ....

    خلاصه نمي دونم چي شد كه ايشون ابراز علاقه نسبت به بنده كردند ، ولي من تو حال و روز خوبي نبودم و بيخيال از اين قضيه گذشتم اما با گرفتن مشخصات ايشون تحقيقاتم رو در مورد ايشون بعد از مدتي شروع كردم و با كمال تعجب ديدم كه ايشون از بسياري از جهات مطابق با معيارهاي من هستند حتي هيچ سابقه بدي در زندگيشون نداشتند و در محيط دانشگاه محيط زندگي و خانواده و فاميل دختر فوق العاده مثبتي هستند ....

    حتي پدر ايشون همكار بنده از آب در اومد و .....

    ايشون از لحاظ اقتصادي و مالي از بنده بالاتر هستند!!! و مورد ديگه اينكه ايشون پزشكي مي خونند و چهار سال ديگه بايد به درسشون ادامه بدهند! در ضمن ساكن تهران هستند و من شهرستان !!!

    الان واقعا ترديد دارم با توجه به تجربه بدي كه در گذشته داشتم و همچنين پيشنهادات همكاران و فاميل و اين موردي كه عرض كردم به نظر شما كدوم راه درسته ؟!!! اصلا به نظر شما من به اين زودي براي ازدواج بايد تصميم بگيرم ؟
    منتظر راهنماييهاي ارزنده شما هستم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 89 [ 17:00]
    تاریخ عضویت
    1386-11-09
    نوشته ها
    103
    امتیاز
    4,299
    سطح
    41
    Points: 4,299, Level: 41
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    زیاد رو مسایل جزیی تعصب نداشته باشین. مهم خودشه. اونو بررسی کنین

  3. کاربر روبرو از پست مفید baran تشکرکرده است .

    baran (یکشنبه 06 اردیبهشت 88)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,458 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    سلام بر برادر بزرگوارم...خوبی عزیز؟؟؟

    آقا ما عددی نیستیم در پیش شما....شما که خودتان کارشناس هستید ولی خب نظر خود را می گوییم...

    آرمان گرامی در نوشته هایتان به چند نکته برخوردم که توجهم را جلب کرد::

    1>>شما از اطراف و دیگران تحت فشار هستید.....و در این شرایط تصمیم گیری اصلا به صلاح نیست چرا؟؟؟؟چون هرگونه تصمیمی (البته به نظر بنده) نشات گرفته از فشار دیگران خواهد بود و راهی برای رهایی از این فشار......

    2>>>ازدواج با فامیل:::اصلا این حرف خانواده شما را قبول ندارم که مثلا فامیل شما قطعا از دیگران شناخته تر و مناسب تر است....چون خود می دانید امکان دارد رفتارها در موقعیت فامیلی با یک نوع سوء گیری همراه باشد.....پس نمی توان این نظر را تایید کرد که ازدواج از فامیل قطعا مناسب تر است..من خود به شخصه با ازدواج فامیلی مخالفم..

    3>>>با توجه به شناختی که در این مدت از شما داشتم (البته شناخت مجازی) مطمئن هستم که هدف شما از رابطه با آن خانوم که از طریق ایمیل بوده صرفا برای کمک و همدردی و دردودل کردن بود.......اما قطعا حرف هایی که بین شما ردوبدل شده است نمی تواند سند خوبی برای شناخت دید یکدیگر باشد....
    درست هست که شما تحقیق کرده اید ولی از اطرافیان و محیط.....پس تا وقتی برخورد متقابل و رودروی با ایشان نداشته باشید دیدتان قدری نشات گرفته از دید شخصی و جهان بینی خاص خودتان است....

    اما در مورد وضعیت اقتصادی باید بگوییم به نظر بنده آقا(شوهر) حتما باید از نظر مالی و سطح اقتصادی قدری از خانوم(همسر) بالاتر باشد یا حداقل هم سطح....
    در مورد ادامه تحصیلات ......اگر در چهار سال ایشان در برخورد با محیط و رابطه اجتماعی نظرشان تغییری یافت چطور؟؟؟
    و اینکه ساکن تهران هستند و حتما فرهنگ ها و رسم و رسومات دو خانواده قدری متفاوت خواهد بود...البته می دانم شما خود چند سالی تهران بودید و با افکار و فرهنگ آنان آشنا ولی خب باید این را مدنظر داشته باشید...

    ولی همان گونه که گفتم شما ایشان را زیارت نکرده اید و هم صحبت نبوده اید(فقط از راه دور یا ایمیل)....در نتیجه همه مواردی که در بالا مطرح کردم ممکن است بعد دیدار ایشان و هم صحبتی به توافق رسید...

    پیشنهاد من به شما برادر بزرگوارم.....اندکی صبر است و تصمیم گیری بعد از رهایی از فشار دیگران.....البته فشار دیگران تمامی ندارد شما زمانی که احساس کردید خود تحت تاثیر و فشار آنان قرار ندارید آن وقت تصمیم گیرید...
    موفق باشی برادر خوبم...

  5. 6 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (جمعه 18 اردیبهشت 88)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    با عرض سلامي دوباره و تشكر از شما مخصوصا جناب نقاب دوست عزيزم

    برادر بزرگوار بنده در خصوص ازدواج فاميلي هم عقيده شما هستم ، در خصوص فشار و تحميل ازدواج نه تقريبا از اين مرحله عبور كرده ام و ديگه اصرار ها كمتر شده اما در خصوص اون خانم

    بايد بگم من تا حالا دوبار و به مدت چند روز ايشون رو ملاقات كردم يعني بعد از تحقيقاتي كه انجام دادم به خواست خودم ايشون در بار اول ملاقات كردم و تقريبا دو سه روزي در محيط دانشگاه ايشون رو هم از نزديك زير نظر داشتم ....

    به هر حال بعد از اين دو بار كه گفتم به مدت چند روز ايشون رو ديدم و صحبتهاي زيادي با هم داشتم ايشون رو واقعا مصر و قاطع ديدم و تا حدودي برام اثبات شده كه تصميم ايشون صرفا از روي احساس نيست ...

    به هر حال شناخت نسبي از ايشون پيدا كردم و ايشون هم همينطور و هم اكنون هم از طريق اس ام اس تقريبا با هم در ارتباط هستيم البته به خواست بنده بوده كه ارتباط رو كم كنيم تا وابستگي پيش نياد و بتونيم بهتر تصميم بگيريم !!!

    چون اگه بيش از اين درگير احساس بشيم مسلما تصميم گيري احساسي و شايد هم اجباري بشه !!

    به هر حال دوست دارم كه در اين زمينه بيشتر منو راهنمايي كنيد و اگه سوالي هم باشه جهت راهنمايي بهتر شما عزيزان پاسخگو هستم .

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 مرداد 88 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1387-1-22
    نوشته ها
    192
    امتیاز
    4,425
    سطح
    42
    Points: 4,425, Level: 42
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    188

    تشکرشده 191 در 101 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    سلام دوست عزیز ومحترم آرمان 26

    من از ماجرای ازدواج ناموفق قبلی شما کاملا بی اطلاع هستم و نمی دانم ماجرا چگونه بوده که اینقدر زیاد روی شما تاثیر منفی گذاشته. اگر کمی درباره ی آن ماجرا هم لطف کنید توضیح دهید شاید بهتر بتوانم کمک کنم و راهنمایی ای در حد خودم و مفید به شما دوست خوب ارائه دهم. اما اینکه چه مدت از ان ازدواج ناموفق شما گذشته که حال تصمیم به ازدواجی دوباره دارید این خود جای بسی تامل دارد وشما باید توجه داشته باشید دوست عزیز که در مورد ازدواج هیچگاه نباید عجولانه رفتار کرد آنهم بخصوص زمانیکه یه تجربه ناموفق داشتید و این بسیار به شما صدمه وارد کرده. بنابراین من پیشنهاد میکنم کمی صبر و بردباری به خرج دهید و سپس قدمی بردارید. همچنین باید علل شکست ازدواج ناموفق قبلی را هم به خوبی بررسی کنید تا خدای ناکرده دچار همان اشتباهات قبلی نشوید.
    موفق باشید دوست عزیز
    شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
    تو را با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم
    تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم...

  8. 2 کاربر از پست مفید rose تشکرکرده اند .

    rose (جمعه 18 اردیبهشت 88)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    سلام بر همشهری گرامی:
    من بسیار بسیار کوچکتر از اونیم که نظراتم به درد شما بخوره ولی احساس کردم با توجه به اینکه من با اون خانم یک رشته هستم شاید نظراتم به شما دوست عزیز کمک بکنه....
    راستش دوست دارم یک چیزو بگم ...می دونید که من همیشه همیشه به پیشکسوتای تالار احترام گذاشتم ولی باید بگم این بار من متعجب شدم!!!
    شاید تعجب من اهمیتی نداشته باشه ولی نمی دونم چطور با وجود اون تجربه باز به یک همچین ریسکی دست زدید...
    من همیشه تو تاپیکام می گم:
    به هیچکس برای اینکه از یک سوراخ 2 بار گزیده شده جایزه نوبل نمی دن.
    ولی اگر جسارت منو ببخشید منم نظرمو می گم:
    اول اینکه شما مدت زمان کمی است که از رابطه قبلی رها شده اید و به نظر من مدت زمان بیشتری جهت تصمیم گیری لازم است....هنوز خاطرات ایشان و ضربه ای که از وی خورده اید وجود دارد و این از نوع شعرها و کلیپ ها و متن جملات شما پیداست...برای شروع یک زندگی جدید باید نفر قبل فراموش شود....

    در رابطه با ازدواج فامیلی که فرمودید منم با برادر خوبم نقاب موافقم...و شما خود می فرمایید که آن مشکل برطرف شده است....پس هیچ
    در رابطه با این خانم که به شما ابراز علاقه کرده است....خوب طبق فرهنگ ما این موضوع پسندیده نیست ولی این قطعیت ندارد....طریقه اشنایی شما به همان ترتیب قبلی است .واقعا نمی ترسید؟
    فرمودید تمام تحقیق ها را این بار کرده اید...هیچ دقت کرده اید یک خانم پزشک با وضع مالی بهتر چطور به شما علاقه مند شد؟
    همان طور که خیلی ها در دنیای مجازی با دیدن کلیپ عاشقانه یا یک شعر یا گاه یک سخن به هم علاقه مند می شوند و این اتفاق می تواند بعضی از دختران را ندیده دل بسته طرف مقابل کند....ایشان که از شما شناخت قطعی نداشته پس از چه چیز شما در ابتدا خوشش امده؟ببینید شناخت اولیه به نظر من بسیار مهمتر از ابراز علاقه است...این رو بارها دوستان گفتن و در رابطه با منم صدق می کرد..ما با اون همه شناخت اولیه و بعد ابراز عشق خیلی ساده به بن بست رسیدیم...ولی شما حداقل از جانب ایشون از شناخت نبوده..وی با دیدن مطالب شما پیام خصوصی داده شما جواب دادید.و او خوشش آمده ..همین آیا این واقعی است؟آیا احساس زودگذر نیست؟جای شما می توانست هزاران نفر دیگر باشد...کسی که در محیط های مجازی انقدر نزدیک می شود و ابراز علاقه می کند .......................
    باقی را خود حدس بزنید..
    حالا به فرض همه چیز درسته وی خوب و عالی و همه چیز تمام است (!!!)حالا به مقوله اصلی:
    اگر تمام موارد بالا منجر شد شما به فکر بیافتید که درست...ولی اگر به این نتیجه رسیدید که من اشتباه می گم بریم جلو تر....
    من به واسطه هم رشته بودن با خانم مقابل شما چند نکته رو بیان می کنم...
    طبق صحبت شما وی اکسترن(کارآموز) است و الان این دوره در دوره پزشکی دورانی است که تمام دختران پزشکی به فکر ازدواجند.چرا؟
    چون قبل از اینترنی است ..همه سال بالایی های پزشکی می گن قبل از اینترنی ازدواج کنید چون در زمان اینترنی با اون همه کشیک آنقدر خسته اید که قدرت تصمیم گیری ندارید....و بعد از آن فارغ التحصیل.....دختران اکسترن معمولا در این مرحله چون وقت آزاد زیادی دارند پزشکی رو شوخی می دونن ....و هنوز خود رو به عنوان پزشک قبول ندارند. شما با ایشان ازدواج می کنید و 5/2 سال دیگه وی اینترن است...یعنی 10 کشیک در ماه..یعنی خستگی یعنی کاهش توجه به طرف مقابل..باید اینها را بپذیرید و وارد شوید...کشیک های مداوم با رزیدنت هایی که گاه بسیار دختران رو هوایی می کنند پس دقت کنید این خانم چقدر محکم و با شخصیت است...عمق شناخت و عشقش رو نسبت به خودتون بسنجید و وارد شید...نذارید به خاطر احساسات یک خانم دوباره شکست بخورید ..من در اطرافم بسیار دیدم که دوستانم با مهندس و پزشک نامزد و عقد کردند و در اینترنی و بعد از ان جدا شدند...چرا چون یا خانم یک رزیدنت یا یک همکار عالی دیده که بهش علاقه مند شده و یا پسر درک نکرده....اینا حقیقته ..نه همیشه ولی هست..پس خوب فکر کن...
    صبح تا شب با یک رزیدنت یا یک همکلاسی بودن گاهی بعضی دختر ها رو وسوسه می کنه...
    نمی خوام بترسید...دختران پزشکی همه خوبن ولی انسان ها متفاوتند...کسی که در محیط مجازی به راحتی دل می بازد چقدر در اینده محکم است؟
    من اینا رو گفتم که کمی دقت کنید..زود قانع نشوید...به خاطر احساسات دیگران زندگی خود را وقف نکنید...
    اگر از تمام حرف های بالای من مطمئن هستید..بسم الله.....
    امیدوارم اگر جسارتی کردم ببخشید...
    اگر سوال بود در خدمتم...
    دوست نداشتم دوباره شکست بخورید.
    خوب خوب دقت کنید چیزهایی که من گفتم تازه قسمت کوچکی بود...
    من دانشگاهم جنوبه ولی یک ترم تهران اینترن بودم و با محیطش کاملا اشنام...
    مواظب باش...
    خوب تحقیق کن....

  10. 8 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (یکشنبه 06 اردیبهشت 88)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 تیر 90 [ 21:49]
    تاریخ عضویت
    1387-7-21
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    3,218
    سطح
    35
    Points: 3,218, Level: 35
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 13 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصیل

    میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصیل در امر همسر گزینی باید مراجعان را به اهمیت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند.



    1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین‌تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشکل اساسی ایجاد نمی نماید.



    2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندک و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممکن است در زمان ازدواج به علت نکات مثبتی که در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعکس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به کشمکش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد کند و آنان را متوجه سازد که اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممکن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نکته توجه نمایند.



    3- حالت دیگر آن است که زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت که از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.



    4- حالت دیگر موردی است که زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فکر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشکیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.



    5- دخترانی هستند با تحصیلات عالی که به علل مختلف با مردی کم سواد یا بی سواد ازدواج می کنند. در مورد این گونه دختران و بالعکس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد که هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افکار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.

    بر گرفته شده از تبیان


    اگر نگاهی به اطراف و سایتهای مشاوره خانواده بیاندازیم هزاران هزار دلایل که تجربه و تحقیقات ثابت کرده که ازدواجهایی که تناسب درشون بر قرار نبوده با شکست مواجه شده البته ناگفته نماند که در هر امری استثنا وجود داره

    ولی در مورد شما ارمان عزیز فکر می کنم می خوای یک جوری واسه کاری که میخوای انجام بدی یک دلگرمی یا نظری که عزمت را قویتر کنه پیدا کنی ولی دوست عزیزم با شناختی که از شما دارم باز هم میگویم ببین این مورد پیش امده همونی هست که میتونی لحظات شیرین و تلخ زندگیت را باهاش شریک بشی اگه با ارمانها و عقایدت مغایرت زیادی نداره زیاد فکرت را به حاشیه نبر .......... چون با تجربه تلخی که داشتی تصمیم گیری واست خیلی سخت میشه.

    ارزوی بهترینها را واسه تو عزیز که بهترینی دارم و امیدوارم که این دختر خانم لایق قلب پاک و مهربانت باشه

    واسه خوشبختی وشاد بودنت همیشه دعا میکنم

  12. 4 کاربر از پست مفید زمانه تشکرکرده اند .

    زمانه (یکشنبه 06 اردیبهشت 88)

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    با سلام

    با اينكه صبح زود بايد برم سر كار و اول وقت جلسه دارم اما صحبتهاي دوستان بدجوري منو به فكر فرو برده مخصوصا خانم rsrs1380




    ببنيد خواهر خوبم آشنايي ما مربوط به الان نميشه بلكه زماني كه بنده با نام كاربري قبلي بودم و ايشون تازه وارد بودند و فكر مي كردند كه بنده روانشناسي خوندم به همين خاطر به بنده پيغام داده بودند و الا مساله تاپيكهاي عاشقانه و احساساتي شدن مطرح نبوده !!!

    و در ضمن ايشون الان در تالار نيستند و همان موقع هم هيچ ارسالي در تالار نداشته اند !!!

    اما از لحاظ شناخت ايشون از يه خانواده مذهبي و سختگير هستند ! پدر و مادرشون تقريبا در بين فاميل شناخته شده و سرشناس هستند !

    اما با توجه به سن كم ايشون* 21 سال* بنده احساس مي كنم هر چند كه از لحاظ اخلاق و ايمان در سطح خوبي هستند اما هنوز به قول شما ترديد دارم كه آيا مي تونند در اجتماع از خودشون مواظبت كنند يا خير ؟!!!

    ولي از لحاظ برخوردهاي اجتماعي فعلي ايشون رو دختري سنگين متين مي دونم كه نه تنها با همكلاسيهاي پسر خودشون صحبت نمي كنند بلكه با همكلاسيهاي دخترشون كه صحبت كردم گفتند ايشون خيلي سختگير هستند و در برخوردها حتي با دخترهايي كه به نوعي سبكسر هستند جدي برخورد مي كنند !!!

    ولي باز هم ميگم حرفهاي شما منو نگران مي كنه ! شايد بنده ظرفيتش رو نداشته باشم كه همسرم در چنين محيطهايي مشغول به كار بشه !!!

    از طرفي من نيز سختگيريهاي خاص خودم رو دارم و بارها و بارها در اين موارد با ايشون صحبت كردم در مورد اختلاف فرهنگي ؛ اوضاع اقتصادي و .... خيلي از نگرانيهاي خودم رو بيان كردم اما ايشون ميگه مسائل مهمتري هست و بيشتر جنبه تناسب اخلاقي و ايماني و دوست داشتن رو مطرح مي كنند !!!

    به هر حال بنده نمي خوام اينبار هم اسير احساسات يه دختر بشم و دوست دارم خيلي عاقلانه تصميم بگيرم هر چند از اونجايي كه ايشون هم اين راتباط رو بدون رسميت بخشيدن به صلاح نمي دونن اصرار مي كنند كه وقتي تحقيقاتم تكميل شد با پدرشون صحبت كنم تا خانواده ايشان هم تحقيقات لازم رو به عمل بيارند و ....

    اما واقعا من ترديد دارم با اينكه دختر بسيار خوبي به نظر مي رسند و اون احساس اوليه يعني دوست داشتن و به دل نشتن رو نسبت به ايشون دارم اما اينبار نمي خوام اشتباه كنم و دوست دارم تصميم عاقلانه اي بگيرم !!!

    خواهش مي كنم بيشتر من رو راهنمايي كنيد .

    دوستان من فردا نيستم ! پس فردا انشاءالله ميام و راهنماييهاي ارزشمند شما رو خواهم خوند
    موفق باشيد

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 مرداد 88 [ 16:11]
    تاریخ عضویت
    1387-1-22
    نوشته ها
    192
    امتیاز
    4,425
    سطح
    42
    Points: 4,425, Level: 42
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 125
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    188

    تشکرشده 191 در 101 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    سلام دوست عزیز

    راستش من ماجرای ازدواج قبلی شمارو که خوندم بسیار متاثر شدم . دوست خوبم آشنایی قبلی شما با اون خانم هم که از طریق چت بوده که بعدا منجر به ازدواج شما شده با اون خانم وتازه این در حالی بوده که شما از مدیر همدردی هم کمک گرفته بودید اما متاسفانه دوباره تحت تاثیر احساساتتون عمل کردید و با اون خانم ازدواج کردید هر چند غیر رسمی. به عقیده من این راهنمایی هایی که شما از جانب دوستان دریافت میکنید رو باید بیشتر بهش توجه کنید و روش متمرکز بشید و به نکته هاش توجه کنید و لطفا دوست من این بار کاملا اندیشه وتدبیر کنید و مثل قبل تحت تاثیر احساساتتون قرار نگیرید. عجله نکنید برای ازدواج مجدد. یه بزرگی می فرماید: هرگز ازدواج نکردن بهتر از زود و با عجله ازدواج کردنه. شما دوست خوبم با توجه به تجربه قبلتون نباید دوباره از طریق اینترنت اشنایی صورت می دادید و به طرف مجازیتون زود اعتماد می کردید ودلبسته می شدید و اگرچه بعدش هم دیدار حضوری داشتید ولی حالا هم که این رابطه ودیدار واشنایی رو هم صورت دادید مانعی نداره . به تحقیقاتتون بیشتر ادامه بدید و یه چند مدت هم صبر کنید و بیشتر درباره ی اون و خودتون و آمادگی تون برای تشکیل زندگی مشترک مجدد و شرایط خانوادگی تون و... تفکر کنید. واقعا اینبار به نظر من صبر و تفکر اونم به مدت حداقل چندماهی ضروریه اگرچه من خودم نظرم رو یکسال هست. چون برای ازدواج به عقیده من هیچ گاه دیر نیست.
    موفق و پاینده باشید
    شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
    تو را با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم
    تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم...

  15. 4 کاربر از پست مفید rose تشکرکرده اند .

    rose (دوشنبه 07 اردیبهشت 88)

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: مـن ، تـرديـد ، ازدواج

    آرمان عزیز، با توجه به اتفاقی که به تازگی براتون افتاده، بهتون پیشنهاد می کنم که صبر کنید، فعلا حتی در مورد این قضیه فکر هم نکنید.
    من این احتمال رو می دم که این خانم صد در صد با معیارهای شما برابر هست و شما صد در صد زندگی خوبی با ایشون خواهید داشت، اما اگه در این شرایط بخواین تصمیم بگیرین و اقدام کنید، اون شعف و انرژی لازم و کافی رو برای شروع یک زندگی جدید نخواهید داشت و امکان داره به رابطه شما آسیب برسونه، چند ماه دیگه صبر کنید و بعد با آرامش و بدون فشار به این موضوع فکر کنید به اطرافیانتون هم بگید که تا چند ماه در مورد این قضیه با شما صحبت نکنن..


  17. 2 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (دوشنبه 07 اردیبهشت 88)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.