سلام
دوستان یه مشکلی دارم که نمیدونم مشکله یا نه ولی داره کم کم آزارم میده،ببینید من موقعی که نامزدم حرف میزنه کاملا حرفاش را گوش میدم واگه موضوع حرفش درمورد یه اتفاق روزمره باشه سعی میکنم سکوت کنم وکاملا حرفش را گوش بدم اگه موضوع ناراحتی باشه سعی میکنم دلداریش بدم ولی من کمتر حرف میزنم چون بلد نیستم این مواقع چجوری حرف بزنم چی باید بگم همه حواسم به حرفاش هست ولی بالاخره در هر گفتگویی هر دوطرف باید حرف بزنند اما من بیشتر سکوت میکنم بعضی موقعها اون فکر میکنه من حواسم پیشش نیست در صورتی که واو به واو حرفاش را شنیدم ومیتونم تکرارشون کنم ولی نمیدونم چطوری باید باهاش حرف بزنم وچه چیزایی بگم همون موقع کم میارم وبعد از اینکه گفتگو تموم میشه و هر کسی میره سر کار خودش حرفاش را تکرارمیکنم وبه خودم میگم ای کاش اینو میگفتم ای کاش اینو میگفتم ،رفتارم گاهی به نظرش سرد میاد در صورتی که اینجوری نیست ،در عوض اگه من بخواهم سر یه موضوعی باهاش حرف بزنم اون هم گوش میده هم میتونه همراهیم کنه وحرف میزنه .خیلی مهارت داره ولی من اصلا مهارت اونو ندارم فکر میکنم داره این موضوع کم کم حاد میشه
من دوست دارم اون منو محرم خودش بدونه وبا من حرفاش را بزنه ولی اصلا نمیدونم تو همچین شرایطی باید چه حرفایی بزنم ،نمیدونم مشکل منو متوجه شدید یا نه ؟از دوستان خواهش میکنم هر کسی راهی سراغ داره یا مقاله ای مهارتی که یاد بده به آدم با یه نفر تو گفتگو همراه بشه ودرست رفتار کنه وحرفایی را بزنه که همسرش از حرف زدن باهاش رغبت کنه نه کم کم سرد بشه کمک کنید لطفاکمک کنید نمیخواهم فکر کنه نمیتونه با من ارتباط برقرارکنه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)