سلام خدمت دوستان تالار همدردي بنده در تاپيكي در مورد عشق سخن گفته بودم و يكي از دوستان خواسته بود تا عشق حقيقي رو تعريف كنم به اين خاطر يکي از دانش آموزان مدرسه ي عشق به منظور پاسداري از مقام والاي عشق حقيقي تحقيقاتي در اين رابطه انجام داده که ، به تاييد هيئت علمي دانشگاه دل رسيده است نتيجه ي اين تحقيق بدين شرح است :
هوالمعشوق
عاقلان نقطه ي پرگار وجودند ولي // عشق داند که در اين دايره سرگردانند
در ابتدا سخن خود را با دو سوال شروع مي کنم :
يک) عشق حقيقي چگونه به وجود مي آيد؟
دو ) نشانه هاي عشق حقيقي چيست ؟
************
يک) عشق حقيقي چگونه به وجود مي آيد؟
تصور عام اين است که ، عشق با جذبه ي يک نگاه به چهره ي يار به وجود مي آيد
اما اينطور نيست عشق حقيقي با يک توجه عميق به ذات ِمعشوق به وجود مي آيد
بعضي ها مي گويند عشق دليل نمي خواهد بايد بگويم عشقي که بي دليل به وجود
آمده باشد بي دليل هم از بين خواهد رفت، اما عشقي که با شناخت و معرفت به وجود
بيايد چنان در عمق وجود ما ريشه مي زند که هرگز از بين نمي رود ، آن چيزي که از بين
مي رود عشق نيست شبه عشق است ، بله عاشق بايد گوهري در وجود معشوق ببيند
و يقين کند که معشوق لايق عشق ورزيدن است ، وگرنه دل بستن به يک بي سر وپاي
نالايق دل بستن به سرابي پوچ است ، زيرا عاشق از آن بي سرو پاي نالايق در نظر خود
تصوري مي سازد که حقيقت ندارد و بعد از مدت کوتاهي متوجه مي شود که دل در گرو
یک سراب زیبا داشته و سراب ، سراب است و پوچ .
************
دو) نشانه های عشق حقیقی چیست ؟
یکی از نشانه های مهم عشق حقیقی این است که عاشق را به گذشت و فداکاری بکشاند و لازمه ی این کار دیوانگی است . معتقدم هیچ آدم عاقلی عاشق نمی شود و هیچ آدم عاقلی عاشق نمی ماند ، باید دیوانه وار هر چه داری فدای یار کنی جان که سهلست ، همه ی آرزوهایت ، همه ی دلخوشیهایت ، همه ی دل بستگی هایت را بایدفدای یار کنی . جون من در میاد برای تو ، همه ی دلخوشیها فدای تو
اگر عاشقی گفت : معشوق بایدفقط مال من باشد، همراه من باشد و هرگز از من جدا
نشود و حسد ورزید ، خودخواهی کرده است و هیچ خود خواهی نمی تواند یک عاشق
حقیقی باشد، رو کن به هر که خواهی ، گل پشت و رو ندارد .
یکی دیگر از نشانه های عشق حقیقی این است که از سر ترحم نباشد ، و محبت
عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر ناب و خالصانه باشد ، معمولا آدمها زمانی از سر
ترحم به یکدیگر عشق می ورزند که که هیچ دلیلی جز ترحم برای عشق ورزیدن نداشته
باشند .
یکی دیگر از نشانه های عشق حقیقی که تقریبا با عشق مجازی مشترک است این
است که عاشق نمی تواند از فکر و ذکر معشوق خارج شود و پیوسته به یاد اوست
یعنی جز او کسی را نمی بیند و نمی خواهد .
آخر به چه گویم هست از خود خبرم ، چون نیست
وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم ، چون هست
************
نکته : خدا منبع عشق است ، خدا عاشق ترین معشوق است ، به نظر من هر کس عاشق خدا نباشد عاشق هیچ چیز نمی شود و طعم عشق حقیقی را نمی چشد یا این طور بگویم اگر حقیقتا عاشق هر چیزی شوی عاشق خداشده ای ،مگر نه اینکه ما عاشق خوبیها و زیباییها می شویم و مگر نه اینکه همه ی خوبیها و زیباییها جلوه ی خدای زیبا است .
دل سراپرده ی محبت اوست // دیده آیینه دار طلعت اوست
حرف آخرم عاشق هر چیز شوی عاشق جلوه ی خداوندی شده ای . پس فرقی ندارد معشوق که باشد اگر عشق تو حقیقی باشد ، در واقع تو عاشق خدا شده ای .
************
در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
خدا تو را از سر ِ عشق آفريد تو هم با عشق زندگي کن .
علاقه مندی ها (Bookmarks)