به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: عشق و ترديد

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مهر 88 [ 08:52]
    تاریخ عضویت
    1388-1-26
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2,842
    سطح
    32
    Points: 2,842, Level: 32
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Lightbulb عشق و ترديد

    باسلام خدمت همه دوستان
    من يه دختر 24 ساله هستم ،نمي دونم از كجا بايد شروع كنم،اما از ناچاري و اينكه كسي رو نداشتم تا بتونه بهم راهنمائي بده اومدم اينجا .اميدوارم بتونم از نظرات دوستان كمك بگيرم.
    ماجرا از اونجا شروع شد كه حدود دو هفته پيش من به صورت خيلي اتفاقي از طريق تلفن با يه اقائي اشنا شدم (26 ساله )و نميدونم چطور شد كه اصلا نتونستم اين رابطه رو ناديد بگيرم و خواستم كه ادامه پيدا كنه و بعد هم ديگرو ديديم و هر دو با اينكه مدتي از اين موضوع نگذشته خيلي احساس وابستگي و علاقه شديد به هم پيدا كرديم .طوري كه حتي تصور اينكه از هم جدا بشيم برامون مشكله.واينكه اون از نظر تحصيلات و كار از من كمي پائين تره(من كارشناسي و اون ديپلم) .هر دوي ما در گذشته تجربه يك شكست عشقي تلخ رو داريم و حالا همه ترسمون اينه كه نكنه داريم اشتباه ميكنيم و يا اينكه دوباره اون تجربه برامون تكرار نشه.اون از نظر اخلاقي و احساسي خيلي خوبه اما من اين وسط دچار ترديد شديد هستم.از طرفي نگرانم كه شايد احساسمون اشتباه باشه و اينكه حس بي اعتماد بودن بخاطر تجربه گذشته منو خيلي ازار ميده.در ضمن من يه خواهر بزرگتر دارم كه بخاطر عقايد خانواده تا زمانيكه اون ازدواج نكرده من نبايد ازدواج كنم و من به همين دليل نميتونم اصلا حرفي از اين قضيه به ميون بيارم تا شايد ازشون كمك بگيرم و هم اينكه خودم در مورد اين تصميم ترديد دارم.طوري شدم كه شبها م رو با كابوس ميگذرونم.اصلا نميدونم كه ميخوام ازدواج كنم يا نه.گاهي با خودم ميگم كه ازش جدا بشم و همه چيز رو تموم كنم و بعد ميبينم كه تحمل جدا شدن رو ندارم.لطفا بهم كمك كنين.بهم بگين كه ايا اين امكان هست كه اون اقا بعدا خودش رو در زندگي تحقير كنه يعني بخاطر اختلاف تحصيلات و كار اعتماد به نفس نداشته باشه يا اينكه اگه خودمون بخواهيم ميتونيم پيشرفت كنيم و زندگي خوبي داشته باشيم؟و اينكه ايا به خاطر اين موضوع ممكنه كه من بعدا پشيمون بشم ؟
    ايا اصلا ميشه اسم اين رابطه رو عشق گذاشت؟عشق واقعي چطوريه؟
    لطفا به من با نظرات و راهنمائيهاتون كمك كنين.
    پيشاپيش كمال تشكر را دارم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,458 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: عشق و ترديد

    سلام بر دوست عزیز و گرامی..به تالار همدردی خوش آمدید.. امیدوارم بتوانیم راهنمایی لازم را انجام دهیم....
    ""صبح ان روز"" عزیز چند نکته را باید در روابط دوستی مدنظر قرار دهید و به انان توجه کنید::
    1>>>این گونه روابط بدلیل عدم شناخت و همچنین عدم برقراری رابطه صحیح عموما دچار مشکل هستند و نمی شود این رابطه ها تنها ملاک برای ازدواج قرار داد....
    در این روابط دو طرف نمی توانند شناخت خوبی از همدیگر پیدا کنند ...چرا چون موانع بسیاری در این راه قرار دارد از جمله>>وجود جاذبه در زنان......سوء گیری در رابطه که هر کس می کوشد تصویر بهتری از خود نشان دهد که مطابق خود واقعیش نیست....هدف های غلط....و ..

    2>>>اصولا انهایی که تجربه شکست عشقی داشته اند...درست هست که تجربه ای بدست می آورند اما یک احساس نیاز شدیدتری هم در آنان وجود دارد(نیاز به جنس مخالف) چون به یکباره دچار شکستی شده اند و یکباره رابطه قطع شده است پس بنابراین خواهند کوشید تا نیاز شدیدتر خود را ارضا کنند....پس دقت کنید.

    شما خود می گویید چند وقت پیش بطور کاملا اتفاقی با کسی آشنا شدم که حتی او را هم ندیده و نمی شناختید....ولی احساس نیاز شدیدی در شما .....شما را به سوی او کشاند..
    پس این رابطه و نحوی ایجاد آن کاملا احساسی و به دور از هرگونه پشیبینی و تابع رفع خواسته ها صورت گرفته است...
    همان طور که خود اشاره کردید شرایط ازدواج را هم ندارید و اصلا خودتان هم نمی دانید که آیا انگیزه ای برای ازدواج دارید یا خیر....و اینکه آیا هدفتان از ایجاد رابطه دوستی و سرگرمی است یا ازدواج......ببینید>>>شما کاملا سردرگم هستید و فعلا ثبات عاطفی ندارید یعنی احساسات خود را نمی توانید تحت کنترل درآورید...در این گونه شرایط هرگونه دوست داشتن و ارتباط هم طبعا تابع احساس است...

    پس اول باید خود را بشناسیم و علاقه ها و هدف های خود را مشخص کنیم و البته از راه درست و صحیح تلاش کنیم به این اهداف برسیم.....شما فعلا با خویشتن مشکل دارید و این ناشی از ضربه قبلی است در این شرایط ایجاد هر رابطه و وابستگی برای شما طبیعی است اما ماندن در این وابستگی و درجا زدن باعث واردشدن ضربات روحی شدیدی به شما خواهد شد....
    بهترین کار در این موقعیت تحت کنترل درآوردن ارتباط است....یعنی ارتباط باید بدون هیچ دلبستگی و وابستگی ادامه یابد....و با مطرح نمودن این موضوع به طرف مقابل که باید رابطه ما صمیمی نباشد و تحت چارجوب خاصی باشد هم او را آگاه کنید و هم از فشار دلبستگی کم خواهد شدووو
    قطعا اگر ایشان هم علاقه ای به شما داشته باشند شرایط را پذیرفته و به فکر آینده خواهد بود

    اما در مورد اختلاف تحصیلات....باید عرض کنم این اختلافات در صورتی مشکل ایجاد نخواهد کرد که فرد که دارای تحصیلات بالاتری است هیچگاه تحصیلات را به رخ فرد نکشد....و در صورتی مشکل ایجاد نخواهد کرد که فردی که تحصیلات پاینی دارد بکوشد از لحاظ اطلاعات عمومی خود را ارتقا دهد....
    کمی ""صبر"" همراه با بردباری لازم است..
    موفق باشید..

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 دی 88 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1388-1-21
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,935
    سطح
    33
    Points: 2,935, Level: 33
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق و ترديد

    سلام به دوست عزیز
    من اول شما گوشزد می کنم حتما تایپیک فرق بین عشق وهوس بخونید
    عشق حس خیلی بامعنایی وبه هیچ عنوان بدون شناخت حاصل نمی شه وباهدف مشخصی وشناختم از برخوردهای شخصی حاصل نمی شه .
    شما باید1-برای خودتون مشخص کنید براچی می خواهی ازدواج کنی 2-چه دلایلی برای ازدواج دارید آیا دلایل ازنظر عقلی در این بره ای که قرار دارید قابل قبول 3-طرف مقابل تون چه شرایطی باید داشته باشه تایک عمر باهاشون زندگی کنید ازنظر جو خانوادگی (فرهنگی -فکری -عقاید.....)چون هر فردی دوچیز درشکل گرفتن روحیاتش دوچیز دخالت زیادی داره 1خانواده 2جامعه دور و ورش 4-بعد اونوقت شما تازه می تونید به دلتون نگاه کنید چون اگر معمولا دل تابع احساسات اگر شما بخواهید از همین اول با دوستش دارم وعاشق شم واین حرفا شروع کنید مجبورید بخاطر احساسات که اغلب برعقل تسلط داره از یک سری خواسته ها که برای شروع زندگی مهم سرپوش انشالله درست میشه بزارید
    درآخر باید بگم شما با شناخت خودتون وخانواده تون می تونید به شناخت طرف مورد نظر وخواسته هاتون برسید
    آن‏که قدر و اندازه خویش بشناسد، هلاک نمی‏شود. ز(امام علی (ع))


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.