باسلام خدمت همه دوستان
من يه دختر 24 ساله هستم ،نمي دونم از كجا بايد شروع كنم،اما از ناچاري و اينكه كسي رو نداشتم تا بتونه بهم راهنمائي بده اومدم اينجا .اميدوارم بتونم از نظرات دوستان كمك بگيرم.
ماجرا از اونجا شروع شد كه حدود دو هفته پيش من به صورت خيلي اتفاقي از طريق تلفن با يه اقائي اشنا شدم (26 ساله )و نميدونم چطور شد كه اصلا نتونستم اين رابطه رو ناديد بگيرم و خواستم كه ادامه پيدا كنه و بعد هم ديگرو ديديم و هر دو با اينكه مدتي از اين موضوع نگذشته خيلي احساس وابستگي و علاقه شديد به هم پيدا كرديم .طوري كه حتي تصور اينكه از هم جدا بشيم برامون مشكله.واينكه اون از نظر تحصيلات و كار از من كمي پائين تره(من كارشناسي و اون ديپلم) .هر دوي ما در گذشته تجربه يك شكست عشقي تلخ رو داريم و حالا همه ترسمون اينه كه نكنه داريم اشتباه ميكنيم و يا اينكه دوباره اون تجربه برامون تكرار نشه.اون از نظر اخلاقي و احساسي خيلي خوبه اما من اين وسط دچار ترديد شديد هستم.از طرفي نگرانم كه شايد احساسمون اشتباه باشه و اينكه حس بي اعتماد بودن بخاطر تجربه گذشته منو خيلي ازار ميده.در ضمن من يه خواهر بزرگتر دارم كه بخاطر عقايد خانواده تا زمانيكه اون ازدواج نكرده من نبايد ازدواج كنم و من به همين دليل نميتونم اصلا حرفي از اين قضيه به ميون بيارم تا شايد ازشون كمك بگيرم و هم اينكه خودم در مورد اين تصميم ترديد دارم.طوري شدم كه شبها م رو با كابوس ميگذرونم.اصلا نميدونم كه ميخوام ازدواج كنم يا نه.گاهي با خودم ميگم كه ازش جدا بشم و همه چيز رو تموم كنم و بعد ميبينم كه تحمل جدا شدن رو ندارم.لطفا بهم كمك كنين.بهم بگين كه ايا اين امكان هست كه اون اقا بعدا خودش رو در زندگي تحقير كنه يعني بخاطر اختلاف تحصيلات و كار اعتماد به نفس نداشته باشه يا اينكه اگه خودمون بخواهيم ميتونيم پيشرفت كنيم و زندگي خوبي داشته باشيم؟و اينكه ايا به خاطر اين موضوع ممكنه كه من بعدا پشيمون بشم ؟
ايا اصلا ميشه اسم اين رابطه رو عشق گذاشت؟عشق واقعي چطوريه؟
لطفا به من با نظرات و راهنمائيهاتون كمك كنين.
پيشاپيش كمال تشكر را دارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)