به: شما نظر بدید
سلام
من هم با اكثر دوستان موافقم كه اين خانه از پايه خراب بوده از اينكه اين خانم با وجود داشتن نامزد اينقدر خود را مقيد نكرده بود كه به كس ديگه اي علاقه نداشته باشه پدر خانواده ظاهرا حاكم مطلق هم تصميم عاقلانه اي براي ازدواج جابرانه نگرفتند و اين اثرات مخربتري داشته كه الان دختر حاضر به قبول نصايح ايشان و بقيه نباشه ... مسئله اينجاست كه ايشان منظور دختر خانمه چطور وقتي نمي خواستند با پسر دايي خودشون ازدواج كنند مسئله نفر دوم را مطرح نكردند و آيا اين آقاي جديد به خواستگاري مي خواد بياد يا اينكه فقط قولش را به خانم مورد بحث داده ...
اينكه خانواده ها در يك سطح تقريبي با هم باشند درسته كه بد نيست ولي كافي نيست يعني اينكه اينجا دختر خانم متهم به خيانت هستش و البته خانواده آقا پسر هم كه زياد نمي شه روشون حساب كرد
اعتياد درسته كه ممكنه درمان شده باشه اما كسي كه يكبار كاري را شروع كنه چطور مي شه مطمئن بود كه باز به دنبال همان كار نباشه مخصوصا اينكه كار و حرفه ايشان اصلا مناسب نيست و شخصيت كاملا مخربي داره اگر مي خواهيد به اين خانم كمك كنين بايد يه مدتي فشارهاي عصبي را از روي ايشون برداريد تا بخاطر مخالفت با طرفين كار اشتباهي انجام نده و بيش از اين باعث آبروريزي و پشيماني نشه ... با پدر خانم صحبت بايد بكنيد كه سعي كنند آروم باشند تا جو كمي آروم بشه و اين خانم بتونه منطقي تر باشه .. بايد بهش ثابت بشه كه اين شخص اونطور اسطوره زندگي اش نيست ولي الان مطمئنا بخاطر اينكه چشمهاشو بسته واقعيت را نمي بينه براش توضيح بديد كه انسانها با همنشين خوب به مدارج بهتر و سعادت در زندگي مي رسه و شخصي كه اينهمه نقص در كارش هست چطور مي تونه سعادت و خوشبختي براي ايشون داشته باشه كمكش كنيد خودش به اين نتيجه برسه نه اينكه بخواهيد نظر خودتون را بهش القا كنيد چون با تعاريف شما به ستيزه جويي نصايح شما را دشمني برداشت خواهد كرد
او مـانده و قلب آهنـــی تان مردم!
یا می نگـرد به دشمنی تان مردم!
این پاسخ لطف یک درخت است؟تبر؟
لعنت به نمکدان شکنی تان ! مردم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)