به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 تیر 90 [ 17:01]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,919
    سطح
    33
    Points: 2,919, Level: 33
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    [/size][/color][/font]با سلام خدمت دوستان عزيزم. من حدود 7 ساله كه ازدواج كرده ام و يك دختر3 ماهه دارم. مشكلي كه زندگي رو برام تلخ كرده اين هست كه شوهرم نسبت به حرفهاي مادرم حساس شده و هر حرف اون رو دخالت تو زندگيمون ميدونه. من هيچ وقت اجازه دخالت به هيچكس تو زندگيم ندادم ولي چون شوهرم از مادرم بدش مياد اين حرفها رو ميگه.اون ميگه من هرچي از مادرت بگم تو بايد بگي درسته و هيچ وقت از اون طرفداري نكني.شوهرم خيلي مغرور و يك دنده است و هميشه پشت سر همه بد ميگه. تازگيها اصلا به مادرم محل نميذاره و اگه اعتراض كنم ميگه رفتار من با مادرت به تو ربطي نداره. ولي من خيلي ناراحت ميشم و هميشه غمگينم و دلم به حال مادرم ميسوزه تو رو خدا كمكم كنيد من خيلي ناراحتم.]

  2. کاربر روبرو از پست مفید sepideh-s تشکرکرده است .

    sepideh-s (سه شنبه 18 مهر 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    من يك مادرزن دارم (خدا حفظش كنه) نمي خواد دخالت كنه توي زندگي اما كارايي مي كنه كه آدم انتظارش رو نداره. مثلا اومده خونمون هرچي نخود لوبيا بوده پخته، گذاشته توي فريزر!!! يا يه دفعه مياد دكوراسيون خونه رو متحول مي كنه. شايد براي يكي دو بار اين رفتارا رو بشه پذيرفت. اما براي دفعات بعد بايد اونا رو تحمل كرد. ولي تحمل تا به كي؟؟؟
    تحمل كردن دخالت ديگران (هر كسي مي خواد باشه حتي همسر!!!!) در زندگي براي يك مرد خيلي سخته. براي مردي كه همه ي افتخارش مستقل بودنشه، افتخارش اينه كه خرج زن و بچشو ميده. مردي كه مي تونه تصميم بگيره كه چي براي خونش بخره يا نخره، چي خير و صلاح خونوادشه و چي نيست. البته اين نظر منه و دليلي نداره كه تعميم داشته باشه.
    مردي كه براي زندگيش برنامه ريزي كرده و با يك نظر نابجاي يك نفر، همه اونا رو نقش بر آب ميبينه، خوب معلومه كه به تدريج از اون كينه به دل مي گيره.
    شما دنبال يك دليل بزرگ نگردين. دنبال دليلهاي كوچيك به تعداد زياد باشيد. ببينيد مادرتون توي كاراي منزل شما (منظورم خونهي شخصي خودتونه، خونه اي كه متعلق به شما، همسر و فرزندتونه) چقدر دخالت مي كنه؟ چقدر براي فرزند شما تصميم گرفته؟ چقدر در مسايل جزئي كه به نظر شما مهم نيست دخالت كرده (مثلا جاي تلويريون، رنگ فرشي كه مي خواستين بخرين، جايي كه براي مسافرت انتخاب كردين، بيمارستاني كه توي اون زايمان كردين و ....) اينا تمام مسايلي هست كه يك مرد (خودش و به تنهايي) براي همه اونا برنامه ريزي مي كنه (حتي اگه به زبون نياره). بديهيه كه اگه كسي رو در مقام مخالفت با اونا ببينه، دشمن قلمداد كنه.
    آيا تا به حال مادرتون از همسر شما تعريف كردن؟؟ آيا كارهاي مردانه اونو تحسين كردن؟؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید mostafun تشکرکرده است .

    mostafun (سه شنبه 18 مهر 91)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 تیر 90 [ 17:01]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,919
    سطح
    33
    Points: 2,919, Level: 33
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    با تشكر از راهنمايي خوب شما
    مي دونيد شوهرم كلا مادرم رو دوست نداره و به من ميگه دوست داشتن به دل آدم برميگرده. شوهرم ميگه تو نبايد اصراري براي دوست داشتن و ايجاد محبت بين من و مادرت كني.مادرم هميشه ازشوهرم پيش همه تعريف ميكنه ولي اون ميگه خب من خوبم كه تعريفمو ميكنن يا ميگه اينها همش تو ظاهره.ولي من مطمئن هستم مادرم دلش خيلي صافه ولي شوهرم اينو قبول نداره.وقتي زياد بحث ميكنيم اون ميگه مگه مادرت چقدر برات مهمه كه از اون اينقدر طرفداري ميكني. البته اينو هم بگم كه اوايل زندگيمون اين رفتار رو نسبت به خواهرم و شوهرش داشت و بعد كه اونها يك كم رفت وآمدنشون كم شد وزياد با شوهرم صحبت نكردن مشكل حل شد ولي در مورد مادرم فرق ميكنه چون من واقعا اونو خيلي دوست دارم البته هيچوقت به شوهرم نگفتم كه مادرم رو دوست دارم چون واقعا به اين موضوع هم حسادت داره.اين رفتارش باعث شده كه من هم برخلاف ميلم با مادر شوهرم رفتار بدي داشته باشم و اصطلاحا از اون تلافي دربيارم با اينكه قلبا مادرشوهرم رو دوست دارم ولي دنبال يه بهونه و حرفي ميگردم كه به من ميزنه و سعي ميكنم ازش فاصله بگيرم.اين كارهاي شوهرم باعث شده حتي ازش متنفر ميشم حتي از بچه ام بدم مياد.بهش ميگم اگه واقعا منو دوست داشته باشي مادر منو هم دوست خواهي داشت به نظر شما اين كارهاي شوهرم و من درسته؟

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    اينكه يه نفر از مادرزنش خوشش نياد، پديده جديدي نيست. علتش هم كاملا مشخصه: وقتي يه چيزي دو تا صاحب داره، بينشون دعوا ميشه ديگه. اين قبيل مشكلات هم معمولا دو تا مقصر داره: (مادر دلسوز + همسر لجباز)
    شما هم متعلق به شوهرتون هستيد و هم متعلق به مادرتون. من نمي خوام شما يا همسرتون رو متهم كنم. فقط چند تا سوال مي پرسم. اميدوارم دوستانمون هم توي اين بحث شركت كنند.
    1. چند وقته كه اين رابطه بحراني شده؟ ناگهاني بوده يا به تدريج به اينجا رسيده؟ مطمئن هستيد كه مادرتون توي زندگي تون دخالت نمي كنه؟
    2. شما گفتيد كه در يك عمل تلافي جويانه با مادر شوهرتون بدرفتاري مي كنيد. فكر نميكنيد اين كار شما باعث ايجاد يك عمل تلافي جويانه از طرف شوهرتون بشه و اين چرخه اونقدر ادامه پيدا كنه كه فقط دامنه اختلافات رو زياد كنه؟؟
    3. شايد شما رفتار خيلي گرمتري با مادرتون داريد (نسبت به برخوردهاتون با شوهر خودتون) و اين مساله حسادت شوهرتون را زياد مي كنه. اگه با مادرتون بيشتر ميگين و مي خندين، لبخنداتون از ته دله، باهاش صميمي تر هستين و شوهرتون اينا رو ميبينه، طبيعيه كه بايد حسادت كنه. منم بودم حسوديم مي شد.لازم نيست به شوهرتون بگين كه مادرتون رو دوست داريد، اون از حركات و حالات چهره شما اين موضوع رو ميفهمه. در نظر بگيرين توي خونه نشستين، مادرتون زنگ ميزنه. شما گوشي رو بر ميدارين و گل از گلتون ميشكفه سرحال ميشين و مي افتين روي خط صحبت. احتمالا اگه اون وسط شوهرتون هم يه چيزي بگه شما متوجه نميشين و با حركات دستتون به اون اشاره مي كنيني كه "بعدا". شوهرتون هم احساس مي كنه كه شما متعلق به اون نيستيد، متعلق به مادرتون هستيد و به چشم يك رقيب جدي و واقعي به اون نگاه مي كنه.
    4. با مادرتون چطور در ارتباط هستيد؟ تلفني؟ حضوري؟ وقتي رو كه بايد به شوهرتون اختصاص بدين به مادرتون اختصاص ندادين؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید mostafun تشکرکرده است .

    mostafun (سه شنبه 18 مهر 91)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 تیر 90 [ 17:01]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    2,919
    سطح
    33
    Points: 2,919, Level: 33
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    بازهم از توجه شما تشگر مي كنم.
    مي دونم تقصير خودم است كه پيش شوهرم از مادرم طرفداري مي كنم اما خب دست خودم نيست مادرم رو دوست دارم.دلم به حالش مي سوزه.توزندگيش خيلي ناراحتي كشيده.جواب سوالاتون
    1- هميشه بوده از وقتي كه بچه دار شديم بيشتر شده اصلا كلا اخلاقش عوض شده.بيشتر وقتش رو به دخترمون توجه داره و منو نمي بينه.
    2-شوهرم اصلا تحت تاثير حرف مادرش نيست تازه به من ميگه اگه از مادرم ناراحت شدي هرچه دوست داشتي به اون بگو من اصلا ناراحت نميشم(از من هم ميخواد مثل خودش باشم.)
    3- خيلي رفتارم رو درست كردم.اوايل شايد اينطوري بودم و حالا به حداقل رسوندم.مي دونم كه ديگه پيش شوهرم از خانوادم تعريف نكنم چون خيلي به اين موضوع حساسه.
    4- من سعي ميكنم پيش شوهرم با مادرم تلفني صحبت نكنم.اگه وقت كنم خودم ميرم خونه مامانم اينا ولي مامانم آدم خيلي با روحيه اي است دوست داره زنگ بزنه و احوال منو بپرسه بخدا قصد فضولي و دخالت نداره ولي حتي شوهرم چندبار گفته مادرت فضوله تازه انتظار داره من بگم آره درسته اگه من از اين حرفش ناراحت بشم ميگه آخه مگه مادرت چقدر واست مهمه.مادرم خيلي آدم پرحرفيه.خب معلومه آدم كه زياد حرف بزنه يه حرفهايي ميگه كه ديگري رو ناراحت كنه بخصوص آدمي مثل شوهرمن كه خيلي حساسه.هرچي به مادرم ميگم كاريش نداشته باش يه چند روزي ميگذره دوباره يادش ميره. من واقعا به اين نتيجه رسيده ام كه مادرم طرز حرف زدنش رو بلد نيست به شوهرم ميگم خب اون اينجوري ديگه ميگه خب من هم اينكارها رو ميكنم من هم اخلاقم اينجوري ديگه.تازه يك مشكل بزرگ هم كه تازگيها فكرم رو مشغول كرده اينه گه بعد از مرخصي بايد برم سر كار. نمي دونم بچه ام رو چيكار كنم شوهرم دوست نداره مادر من بزرگش كنه ميگه يك نفر بايد بياد خونمون از بچه مراقبت كنه يا ميگه خب سر كار نرو واقعا خيلي عذاب مي كشم خودم فكر مي كنم اگه واقعا شوهرم و بچه ام رو دوست داشته باشم مي تونم از تمام چيزام بگذرم من تو يه رشته فني مشكل فوق ليسانس خونده ام البته زياد كارم رو دوست ندارم همينطور رشته تحصيليم رو. البته داستانش مفصله من به خاطر لجبازي با شوهرم درسم رو ادامه دادم و همينطور شغلم رو عوض كرده ام و يك شغل سخت و وقت گير دارم همش مي خواستم از شوهرم عقب نمونم. خلاصه از ته دلم مي خوام از كارم در بيام و يك شغل سبكتر پيدا كنم ولي اصلا دلم ني خواد كوچكترين فداركاري نسبت به شوهرم بكنم بخصوص به خاط اين اخلاق و رفتاري كه با مادرم داره.

  9. کاربر روبرو از پست مفید sepideh-s تشکرکرده است .

    sepideh-s (سه شنبه 18 مهر 91)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 99 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1387-12-29
    نوشته ها
    359
    امتیاز
    14,355
    سطح
    77
    Points: 14,355, Level: 77
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    655

    تشکرشده 679 در 210 پست

    Rep Power
    52
    Array

    RE: شوهرم با مادرم رفتار بدي دارد.لطفا كمكم كنيد.

    چيزي كه مهمه اينه كه نبايد انتظار داشته باشيد مشكل شما به سرعت حل بشه. اين مشكلي هست كه احتمالا به مرور زمان بوجود آمده و براي مرتفع شدنش به مرور زمان هم نياز داره.
    خانم من الان بارداره. به خاطر كار من، ما توي يه شهر جنوبي زندگي مي كنيم. مادر خانمم مدتيه كه اومده پيش ما تا از دخترش مراقبت كنه. (نگفتم از همسرم، گفتم از دخترش !!) توي اين مدت، حرفاي زيادي زده ميشه. از نبودن امكانات پزشكي توي اين شهر، بدي آب و هوا و ... گرفته تا اسم هاي پيشنهادي و ... منتها من مي دونم مادرزن من نه مي خواد با من دشمني كنه، نه مي خواد بگه كه من بي عرضه هستم، نه مي خواد بگه كه دخترشو بد بخت كردم. نه. اون فقط دخترشو دوست داره. احساس مي كنه هنوز بايد ازش مراقبت كنه. مادره ديگه.
    به نظر من كاري كه شما الان مي تونيد بكنيد اينه كه از علت اين كدورت مطمئن بشين. شايد مساله يه سوء تفاهم باشه.
    مردها به توجه به ذات عقلاني كه دارند، خيلي وقتها فكر مي كنند چيزي رو كه فهميدند، همه بايد بفهمند (چون همه عقل دارند!). اين همون مساله اي هست كه خيلي وقتا باعث جرو بحث سر چيزايي ميشه كه خانم ها حتي روحشون هم از اون خبر نداره.
    شايد مساله اي هست كه همسرتون فكر مي كنه شما هم از اون با خبريد و داريد خودتون رو به بي خبري مي زنيد. به نظر من خيلي دوستانه (وقتي اوقات خوبي با همسرتون داريد) اين موضوع رو پيش بكشيد و از علت رابطه بد اون با مادرتون سوال كنيد. اما اگه ديدين كه حساس شد يا ناراحت شد، ديگه اصلا اون موقع ادامه نديد.
    اوايل زندگي مشترك من واقعا از دست مادرزنم ناراحت مي شدم. اما خودم اين موضوع رو با همسرم در ميون گذاشتم و با هم حرف زديم. با كمي مطالعه و سرك كشيدن اين طرف و اون طرف به اين نتيجه رسيدم كه اين پديده (مادرزن و مادرشوهر) يك چيز بين المللي هستش و خيلي هم طبيعيه. بايد پذيرفتش و باهاش كنار اومد.
    همسران بايد بدونند كه طرف مقابلشون پدر و مادري داره كه زندگيش براي اونا هم مهمه.
    توجه همسرتون به دخترتون هم طبيعيه، احتمالا اون هم همين احساس رو نسبت به شما داشته باشه (فكر مي كنه شما همه توجهتون به دخترتونه)
    پيشنهاد مي كنم مطالعاتتون رو در زمينه مهارتهاي زندگي افزايش بدين. مطالب خيلي مفيدي توي همين سايت هست. منم تازه با اين تالار آشنا شدم ولي توي اين مدت واقعا استفاده كردم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.