بـبـيـن و تفـسيــر كــن !!!

[آرمان 26]

سلام
دوستان دانشمند و انديشمند عزيزم اين كليپ خيلي كوتاه رو تماشا كنيد و بعد از تفكر و تعمق نظرات خودتون رو درباره مفاهيمش اينجا مطرح كنيد به بهترين تفسير جايزه اي اعطا خواهد شد

<embed src="http://www.hamdardi.net/attachment.php?aid=747" pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflash player" type="application/x-shockwave-flash" width="640" height="480" quality="High">

[آرمان 26]

مثل اينكه دوستان حوصله انديشيدن و تفسير كردن ندارند ؟ آيا اينگونه است؟!!

[ani]

نمی دانم آرمان من که فقط به رنگها دقت کردم و تنها سفید و سیاه و ظلمت ندیدم . طیفهای مختلفی از رنگها دیدم که می توانست برای من جذابیت ایجاد کند ودر این میان دریافتم که تنها نمی توانم به شنیدارم اکتفا کنم و دیدنیهای من با آنچه صدا می گفت مغایر بود . در صدای مرحوم پناهی که بینهایت دوستش می دارم به سفید و سیاه و ظلمت اشاره کرده بود ولی من با آنچه که می دیدم رنگها و طیفهای مختلفی دیدم که چشم نواز و زیبا بود .حتی سفیدی چشم هم کاملا سفید نبود همانگونه که سیاهی شب کاملا سیاه نبود و طیف رنگهای مختلفی را شامل می شد . صدا به من اطلاعات غلط و یا ناقص می داد . احساس کردم باید به چشمم اعتماد کنم چون ظرائف بیشتری را با آن می توانستم ببینم و لذت ببرم ،حتی اگر صدای مرحوم پناهی و شخصیت نازنینش را تا بی نهایت دوست داشته باشم . به نوعی صدا ی نازنین پناهی نتوانست من را گمراه کند و من را تک بعدی به شنیدن آنچه وی می گوید دعوت کند تا محصور صدا شوم و از لذت دیدن واقعیت چشم فرو بندم .

سفیدی و سیاهی و طیف رنگها ی ایجاد شده ازترکیب این دو ر نگ معنای زندگی واقعی است که ما باید آنگونه به جهان هستی و مسائل پیرامون توجه کنیم یعنی دیدن طیف رنگهایی با تن های خاکستری و در مرحله بالاتر دیدن طیف رنگ بندی شده جهان هستی که می تواند تا بینهایت ادامه داشته باشد و این می شود وسعت دید و دقت نظر و تشخیص ومهارت و شناخت وعدم پافشاری بر ناتوانی ، تحلیل غلط و داوری ها و قضاوتهای غلط از طیف رنگها و مواهب و نادیده گرفتن و .......

مثلا در سفیدی چشم ما رنگهای آبی کمرنگ ، زرد و گاها قرمز دیده می شود ولی به آن توجه نمی کنیم ورنگ غالب که همانا سفید است به چشم می آید همینطور در سیاهی چشم هم ما کاملا با سیاهی روبه رو نیستم کافی است که دقت کنیم و به نکات خیلی ریز توجه کنیم و خلقت جهان هستی را آنگونه که هست ببینیم و از نگاه یک بعدی دوری کنیم و ما می توانیم از کل به جز و یا از جز به خصوصیات کل برسیم

فکر می کنم ظلمت و تاریکی و نگاه یک بعدی تنها متعلق به زمانی است که ما می میریم و این ظلمت و سیاهی هم به علت عدم شناخت و آگاهی ما از جهان پس از مرگ است . پس تا روزی که هستیم و زندگی می کنیم باید مهارت های خود را بالا ببریم و با دقت بیشتر به لذت بردن از زندگی بپردازیم و زیبایی ها و توانایی خالق متعال را دست کم نگیریم و از حداکثر توانایی هایمان استفاده کنیم .